ڪلبہ‎‌‌‎‌‌شـ؏ـردلاویز
5.52K subscribers
870 photos
1 video
11 links
زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل" نوشت
تابدانند " عشق را باید فقط با "دل " نوشت

#رزگار_موکریان

@Delaviz_20
Download Telegram
باد با روسری ات داشت تبانی می کرد
زلف تو بر دل من تکه پرانی می کرد

محو درگیری گیسوی تو با باد شدم
رقص موی تو مرا داشت روانی می کرد


#مسعود_محمدپور
سفری غريب و زيبا، به تو از تو می گريزم
نفسی نمی توانم که نبينمت عزيزم

غم تو اگر بخواهد که من از تو دور باشم
همه عمر هم نباشی تو بخواه می ستيزم


#زین_العابدین_محبعلی
تو مپندار که از عشق تو دل برگیرم
یا به جای تو کسی جویم و در بر گیرم

بعد صد سال اگر بر سر خاکم گذری
پاره سازم کفن و زندگی از سر گیرم


#جلال‌_عضد
تو برام مث یه رویا، همیشه شیرین و نابی
تو هیاهوی نیازم، تو مث جام شرابی

تو برام قشنگ ترینی، تو عزیزی بهترینی
تو گلی تو نازنینی ، تو برام ماه زمینی


#بهروزقاسمی_رها
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحت رنج مرا حساب کنید

محیط تنگ دلم را شکسته رسم کنید
خطوط منحنی خنده را خراب کنید


#قیصرامین_پور
صبح اقبال من از کوه امل سر بر زد
بخت بیدار من از خواب گران باز آمد

رفت و می‌گفت که ‌آیم ز درت روزی باد
هر چه او گفت ازین باب بدان باز آمد


#سلمان_ساوجی
حادثه ی چشم تو آشوب کرد
در عجبم حال مرا خوب کرد

باز دو چشمان تو بر غمزه ای
بر در کندوی دلم چوب کرد...


#امیرحسین_رضایی
جمشیدوشان گدای درگاه تو اند
خسرومنشان نشسته در راه تو اند

یک طایفه همچو من بهر برزن و کوی
راضی به عتاب گاه و بیگاه تو اند
 

#افسر_کرمانی
رخسار و خطش بود، چو دیبا و چو عنبر
باز آن دو بهم کرد و خریدار برآمد

در حسرت، آن عنبر و دیبای نو آیین
فریاد، ز بزاز و ز عطار، برآمد


#سنایی_غزنوی
ای دل از غم مفکن رخنه بدیوار امل
صبر کن کآخر هر کار بهست از اول

ناامیدی مکن از بد شدن کار که هست
عقل را قاعده حسن امل حسن عمل


#فضولی
ز فراق گلستانش، چو در امتحان خارم
برهم ز خار، چون گل سخن از عذار گویم

همه بانگ زاغ آید، به خرابه های بهمن
برهم از این ، چو بلبل صفت بهار گویم


#مولانا
صبح آمده تا که عشق ابراز کنی
لبخند زنان پنجره را باز کنی

هر روز تو یک منظره از زیبایی ست
با "نام خدا" هفته که آغاز کنی


#شهراد_ميدری
شمع جان هر نفسی ز آتش دل برگیرم
همچو پروانه به عشق آیم و در برگیرم

تا کنم مجلس عشاق منور چون شمع
از سرم تا به قدم سوزد و خوشتر گیرم


#شاه_نعمت_الله_ولی
گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن ! آینه اینقدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست ؟!


#شمس_تبریزی
چون‌بدیدم‌صبح‌رویت در زمان‌برخیستم
گرم در کار آمدم موقوف مطرب نیستم

همچو سایه در طوافم گرد نور آفتاب
گه سجودش‌میکنم گاهی به‌سرمیایستم


#مولانا
عیب من نیست که: در عشق تو تیمار کشم
بار بر گردن من چون تو نهی بار کشم

بر سر خاک درت گر بودم راه شبی
سرمه‌وارش همه در دیدهٔ بیدار کشم


#اوحدی
مشتاقی و مَهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایابِ شکیبایی

یا رب به‌ که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهدِ هرجایی


#حافظ
امشب منم و چشمت،دراین شبِ رویایی
پیچیده غزل امشب، انگار تو اینجایی

امشب منم و این جام،بایاد دو چشم تو
مینوشم و میخوانم، آنگاه که تو می آیی


#حمیدرضا_ضیافتی_برخوردار
یادِ تو، حماسه گسترِ شعرم بود
پیوسته میانِ بسترِ شعرم بود

بیدار شدم  به مهرِ روشن دیدم
عکسِ تو کنارِ دفترِ شعرم بود.


#رباعی_مجید_محبعلی
بدنیا مو نوینم کام بی ته
بدس هرگز نگیرم جام بی ته

بلرزم روز وشو چون بیدمجنون
ندارم یک نفس آرام بی ته


#باباطاهر
عمریست که دیوانه ی ان زلف و کمندیم
هر شعر که خواندیم به گیسوی تو خواندیم

بر صفحه عشاق نهیم دست به سوگند
صد شکر خیالت به دل زار نشاندیم


#راحم_تبریزی