ڪلبہ‎‌‌‎‌‌شـ؏ـردلاویز
5.73K subscribers
872 photos
1 video
11 links
زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل" نوشت
تابدانند " عشق را باید فقط با "دل " نوشت

#رزگار_موکریان

@Delaviz_20
Download Telegram
بی خوابی خاک از انتظاری خسته ست
پیداست که جانش به کسی وابسته ست

یک نیمه شب است و نیمه ی دیگر روز
چشمی به تو باز و چشم دیگر بسته ست


#عبدالجبار_کاکایی
دلتنگ توام چشم اساطیری بی روح
من عمق تو را دیده ام اندوه به اندوه

من جفت کسی نیستم و درد همینجاست
طوفانم و جا مانده ام از کشتی ات ای نوح


#احسان_افشاری
مکن به چشم حقارت نظر به درویشان!
که بی‌نیازِ جهانند اگر تهی دستند

غم بتان، به همه عمر خوردم و افسوس
که آخر از غمشان مُردم و ندانستند


#هاتف_اصفهانی
گله ای نیست ز بی مهری یاران قدیم
بهتر آن است از این محفل غمگین بروم

گرد پیریست چنین بر رخ آیینه ما
باید این بار دگر عاقل و سنگین بروم


#مسعود_ریخته_گر
کامل ز یکی هنر ده و صد بیند
ناقص همه جا معایب خود بیند

خلق آینهٔ چشم و دل یکدگرند
در آینه نیک نیک و بد بد بیند


#ابوسعید_ابوالخیر
طوطی جان مست مستان گشته است
زانکه محو شکرستان گشته است

گرچه کامش حالیا بر شکر است
عشق آن شکرستان در سر است


#رضاقلی_خان_هدایت
هر وقت که دیدی غَضَبت رو آورد
از یک تا صد شماره کن ای سره مرد

در ضمن شماره عقلت آید سر جای
دیگر نکنی آنچه نمی باید کرد
 

#ایرج_میرزا
بلدم شعر دو چشمت بِسُرایم به دَمی
معنی واژه‌ی دل بردن و بستن بلدی؟

بلدم پل بزنم از دل خود تا به دلت
پای یک شاعر دیوانه نشستن بلدی؟


#شیوا_صالحی
ای سینه چه می خواهی از این قلب شکسته
ای قلب چه می خواهی از این سینه ی مجروح

ای قله نشین! راه دراز است و زمان تنگ
باید که سرازیر شد از جاذبه ی کوه


#احسان_افشاری
هر روز می‌روم به مسیری که دیدمت
جایی که عاشقانه به جانم خریدمت

جایی که دیدم ای گلِ زیبا شکفته‌ای،
امّا برای این که بمانی نچیدمت!..


#فرامرز_عرب_عامری
کس نیست در این گوشه فراموش‌تر از من
وز گوشه‌نشینان تو خاموش‌تر از من

هرکس به خیالیست هم‌آغوش و کسی نیست
ای گل به خیال تو هم‌آغوش‌تر از من


#شهریار
‍ گر یار زند بر دف و صد غصه براند
من نیز غزل گویم و تا یار بخواند

چرخی بزنم ، هو بکشم با دم سازش
صد باده بیارم که در آن حال بماند...


#مولانا
بر تار موهایت بزن دستی که از شوق
دل می شود هر گوشه ای جامه درانت
 
شاید خدا قسمت کند روزی خصوصی
چشمم ملاقاتی کند با گیسوانت


#هادی‌_باباقصابها
صبح شد یک باردیگر آمدم در کوی تو
تـا ببینم بـا دل مشتاق و شیدا روی تو

یک غزل ازعشق می خوانی ومن دیوانه وار
می گذارم سر ز مستی بر سر زانوی تو


#پدیده_احمدی
چون شفق گرچه مرا باده ز خون جگر است
دل آزاده‌ام از صبح طربناک‌تر است

عاشقی مایه شادی بود و گنج مراد
دل خالی ز محبت صدف بی‌گهر است


#رهی_معیری
چند روزی‌ست که پائیزتر از قبل شده
زندگی بی تو غم‌انگیزتر از قبل شده

دیر یا زود به هر حال زمین می‌ریزد
ساغر عمر که لبریزتر از قبل شده


#مجید_ترکابادی
دل در همه حال تکیه‌گاه است مرا
در ملک وجود پادشاه است مرا

از فتنهٔ عقل چون به جان می‌آیم
ممنون دلم خدا گواه است مرا


#خلیل_الله_خلیلی
نه تو اندر حرم گنجی نه در بتخانه می‌آیی
ولیکن سوی مشتاقان چه مشتاقانه می‌آیی

قدم بی‌باک‌تر نه در حریم جان مشتاقان
تو صاحبخانه‌ای آخر چرا دزدانه می‌آیی


#اقبال_لاهوری
هر که به خویشتن رود ره نبرد به سوی او
بینش ما نیاورد طاقت حسن روی او

باغ بنفشه و سمن بوی ندارد ای صبا
غالیه‌ای بساز از آن طره مشک بوی او


#سعدی
ساقیا می ده که با حکم ازل تدبیر نیست
قابل تغییر نبوَد آنچه تعیین کرده‌اند

در سفالین کاسهٔ رندان به خواری منگرید
کـ‌این حریفان خدمت جام جهان‌بین کرده‌اند


#حافظ
بی قرارم کرده تا دوری یار
رفته عمرم بر مدار انتظار

کوچه با من هم نوایی میکند
در فراقت بیقرارم بی قرار


#فرانک_فرقانی