ڪلبہ‎‌‌‎‌‌شـ؏ـردلاویز
5.73K subscribers
872 photos
1 video
10 links
زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل" نوشت
تابدانند " عشق را باید فقط با "دل " نوشت

#رزگار_موکریان

@Delaviz_20
Download Telegram
سفر کعبه نمودار ره آخرت است
گر چه رمز رهش از صورت دیبا شنوند

جان معنی است باسم صوری داده برون
خاصگان معنی و عامان همه اسما شنوند


#خاقانی
تشنه‌ی غنچه‌ی سيراب تو را آب چه سود؟
مرده‌ی نرگس پرخواب تو را خواب چه سود؟

بی‌فروغ رخ زيبای تو در زلف سياه
در شب تيره مرا پرتو مهتاب چه سود؟


#خواجوی_کرمانی
چون تو بسوی خطهٔ اعدا سفر کنی
ارواحشان ز خطهٔ ابدان کند سفر

از بهر آنکه تا کند ارواحشان نزول
مالک زند خیام عقوبات در سقر


#رشیدالدین_وطواط
دلم تنگ است و چشم حسرتم باز
چراغی در شب تارم بر افروز

به جان آمد دل از ناز نگاهت
فرو ریز این سکوت آشنا سوز


#هوشنگ_ابتهاج
گفتا که در این سودا دلدار تو کو بنما
گفتم نشدی بی‌دل دلدار چه می‌جویی

گفتا که چه گلزار است کز وی نرسد بویی
گفتم اگرت بو نیست گلزار چه می‌جویی


#مولانا
تنم این‌جاست سقیم و دلم آن‌جاست مقیم
فلک این‌جاست ولی کوکبِ سیّار آن‌جاست

آخر ای بادِ صبا بویی اگر می‌آری
سوی شیراز گذر کن که مرا یار آن‌جاست


#سعدی
آنکه او را هوس گوشه نشینی باشد
از کمانخانه ابرو حذرش باید کرد

یارب این درد جگر سوز چه مشکل دردیست
که مداوا همه خون جگرش باید کرد


#کمال_خجندی
ازدل تو دردل من نکته‌هاست
آه چه ره است از دل توتادلم

گر نکنی بر دل من رحمتی
وای دلم وای دلم وا دلم


#مولانا
غم عشقت ز گنج رایگان به
وصال تو ز عمر جاودان به

کفی ازخاک کویت درحقیقت
خدادونه که ازملک جهان به


#باباطاهر
آن روز چه بد که با قضا یار شدم
دیدار ترا به جان خریدار شدم

آن روز به بازی به سر کار شدم
تا لاجرم امروز گرفتار شدم


#فرخی_سیستانی
مغرور،‌ولی دست به دامان رقیبان
رسوا شدم و طعنه شنیدم،‌تو چه کردی؟

«تنهایی و رسوایی» ، «بی مهری و آزار»
ای عشق،‌ببین من چه کشیدم تو چه کردی


#فاضل_نظری
شوقی به جهانم نیست،دیدی که چِهاکردی
حرفی به زبانم نیست،عمرم به فَـنا کـردی

رسوای جهان گشتم،سو سوی نگاهم رفت
روزی که مرا با غــم،تنها تو رَها کـردی


#یوسف_محقق
قلب شیدا لب دریا و شبی مهتابی
لب یار و می ناب و مستی و بیخوابی !

ساحلم بوی نگار و رقص موج از شوقش
نکند کاش طلوع و نرود شادابی !


#عباس_عظیم_زاده
هر دل که در او نور محبّت بسرشت
خواه اهل سجاده گیر و خواه اهل کنشت

در دفتر عشق هر که را نام نبشت
آزاد زدوزخ است و فارغ زبهشت


#اوحدالدین_کرمانی
فقیه شهر به رفعِ حجاب مایل نیست
چرا که هر چه کند حیله در حجاب کند

چو نیست ظاهرِ قرآن به وِفقِ خواهشِ او
رود به باطن و تفسیرِ ناصواب کند


#ایرج_میرزا
بوسه‌ هایَش شوکران‌ را با شَراب آمیخته
زیرِ طاقِ روسَری شَب‌ را به‌ دار آویخته

نازِ چَشمَش نَعره‌ی هَل ‌مِن ‌مُبارز می‌کِشد
نَعشِ دل‌ها را بِبین هر سو به ‌راهَش ریخته


#محمد_بزاز
دوشست دیدم یار جدائی جویان
با من به جفا و کین جدا شو گریان

امروز چنانم که جدا گشته ز جان
رخسارهٔ خود به خون فرقت شویان


#رباعی_مولانا
ای باخبر از حقیقت کون و مکان
کشاف دقایق معانی و بیان

از پرده غیب صورت حال جهان
پیش تو بود چو صورت پرده عیان


#رباعی_قدسی_مشهدی
دنیا همه رنگ و آینه یکرنگ است
یکرنگ از این نگاره ها دلتنگ است

دعوای تمام زرگران ساختگیست
یعنی که سر لحاف ملا جنگ است


#محمدعلی_ساکی
تا پی نبرده ای که دلش با زبان یکی است
دل خوش مکن به گرمی گفتار هیچکس
 
حالت بدوش هیچکس بار خود منه
یا شانه هم تهی مکن از بار هیچکس
  

#ابولقاسم_حالت