دیگر شرابِ کهنه به ما کارساز نیست
در طرزِ بی‌قراری خود تازه‌ایم ما

در ما هراس راه ندارد؛ بتاز عشق!
سربازهای سنگی دروازه‌ایم ما


#حسین_دهلوی

امشب شده ام شعر که میخانه بسوزد
دیوانه کنم با می و پیمانه بسـوزد

آن شب که تورفتی نه خیالت به سرم بود
این لحظه که نیستی دل دیوانه بسوزد


#عباس_جوخواست

مرا که چون تو پری چهره دلبری باشد
چگونه رای و تمنای دیگری باشد؟

خیال چشم و رخت تا بود برابر چشم
گمان مبر که مرا خواب یا خوری باشد


#سلمان_ساوجی

رفتم که نبینی پریشان شدنم را
غمناک ترین لحظه ی ویران شدنم را

در خویش فرو رفتم ودرخویش شکستم
تا تو نبینی غم تنها شدنم را


#فریدون_مشیری

صبح من خیر شوداز پسِ یک خنده ی تو
ای خوش آهنگترین صوت هَزاران توبخند

چو بخندی همه غمهای جهان محو شود
ای دل انگیزترین نغمه ی باران تو بخند


#حمید_رضا_غفاریان

حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد
عاقبت با اشک غم کوه امیدم کاه شد

گفته بودی یوسف گمگشته باز آید ولی
یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد


#حافظ

‌عاشق شدم و با دل خود درگیرم
درحلقه‌ی عشقش به غل وزنجیرم

یک هفته نه،یک روز نه، یک ساعت نه...
یک ثانیـه هم بدون او می میـرم


#فرشته_خدابنده

مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی‌بینم

قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابم
تحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینم


#سعدی

از شنبه درون خود تلنبار شدیم
تا آخر پنجشنبه تکرار شدیم

خیر سرمان منتظر دیداریم
جمعه شد و لنگِ ظهر بیدار شدیم...!


#جلیل_صفربیگی

شد يکی پروانه تا قصری ز دور
در فضای قصر جست از شمع نور

بازگشت و دفتر خود باز کرد
وصف او بر قدر فهم آغاز کرد


#عطار_نیشابوری

من نمی‌یابم مجال ای دوستان
گر چه دارد او جمالی بس جمیل

پای ما لنگ است و منزل بس دراز
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل


#حافظ

من خسته ام، تو خسته ای آیا شبیه من؟
یک شاعر شکسته ی تنها شبیه من

حتی خودم شنیده ام از این کلاغها
در شهر یک نفر شده پیدا شبیه من


#نجمه_زارع

گر جمله‌ی آفاق همه غم بگرفت
بی‌غم بود آن که عشق محکم بگرفت

یک ذرّه نگر که پای در عشق بکوفت
وآن ذرّه جهان شد که دو عالم بگرفت


#مولانا

بـــا تیشه ی خــیــال تراشیـــده ام تو را
در هر بتی که ساخـــته ام دیده ام تو را

از شعـر و استعـــاره و تشبـــیه ، بــرتری
با هیچکس بـه جز تو نسنجیده ام تو را


#قیصرامین_پور

حاش لله اگر امسال ز حج و امانم
نز قصور من و تقصیر تو حاشا شنوند

دوستان یافته میقات و شده زی عرفات
من به فید و ز من آوازه به بطحا شنوند


#خاقانی

ماه از سر شب تو را تماشا می‌کرد
باران به زمین، نام تو انشا می‌کرد

بر کار دل ما گره انداخت نسیم
وقتی گرهِ زلفِ تو را وا می‌کرد!


#میلاد_عرفان‌پور

جان فدا عشق را که او دل را
جز به معراج آسمان نبرد

عاشقان طالب نشان گشته
عشقشان جز که بی‌نشان نبرد


#مولانا

مشتاق گل از سرزنش خار نترسد
جویای رخ یار ز اغیار نترسد

من عاشق شمع رخ یارم چه غم از نار
پروانه دلسوخته از نار نترسد


#عمادالدین_نسیمی

من خاكم و تشنه ام تو آبی، ای دوست؛
من جن.گلم و تو آفتابی، ای دوست؛

بيداری من اميدِ دلداری توست:
بيمارم و آرامشِ خوابی، ای دوست


#محمود_کیانوش

سرتاسر شب خراب بودیم همه
در حسرت آفتاب بودیم همه

تا صبح صفات روز را می‌گفتیم
خورشید دمید و خواب بودیم همه...
‏

#مصطفی_حسن‌زاده

برخیز دلا ! که دل به دلدار دهیم
جان را به جمال آن خریدار دهیم

این جان و دل و دیده پی دیدن اوست
جان و دل و دیده را به دیدار دهیم...


#هوشنگ_ابتهاج