دانی که کدامین شب و روز است که عاشق
خشنود دلی دارد و خوشبوی مشامی؟

شامی که شمال آورد از دوست شمیمی
صبحی که صبا آورد از یار پیامی


#حریف_جندقی

بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست

هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست


#حافظ

تو رستم باش و من سهراب، اما خوب میدانم
که می افتد به پای صید، صیادی هر از گاهی

تو با من سرگرانی و من از قهر تو غمگینم
ولی شادم به اینکه باکسی شادی هراز گاهی...


#حسین_‌زحمتکش

ای بر سر و پا گشته داری سرحیرانی
با حلقـــه عشـــاقان رو بردرحیرانی

درزلف چوچوگانت غلطیده بسی جا‌نها
وز بهرچنان مشکی جان عنبر حیرانی


#مولانا

لبم به ذکر تو بیگانه‌وش چنان خو کرد
که بر زبان، سخن آشنا نمی‌آید

خراب توست جهان، بر بلا مَنِه تهمت
که فتنه‌های چنین از بلا نمی‌آید!


#ثنایی_مشهدی

از حرف خود به تیغ نگردیم چون قلم
هر چند دل دو نیم بود حرف ما یکی است

صائب شکایت از ستم یار چون کند؟
هر جا که عشق هست جفا و وفا یکی است


#صائب_تبریزی

باز آمدم و برابرت بنشستم
احرام طواف گرد رویت بستم

هر پیمانی که بی‌تو با خود بستم
چون روی تو دیدم همه را بشکستم


#مولانا‌‌

گرچه نزد ما سر ناسازگاری داشتی
پرچم تسلیم پیش دیگری افراشتی

ما گذشتیم از گناه دوستان اما تو هم
دشمن ما را نباید دوست می‌پنداشتی


#علی_مقیمی

از حنجره ی زاغ خبر می روید
از آتش این داغ خطر می روید

از ذات پلید باغبان دانستم
از نطفه این باغ تبر می روید


#احمد_جم

بازی عشــق، پُر از زیبـایی ست
همه غوغـاگری و شیدایی ست

من زغیب این بشـنیدم: « اســتاد
آسـمانی ست، دلش دریایی ست»


#طارق_خراسانی

سرمایه ی عیش، صحبت یاران است
دشواری مرگ، دوری ایشان است

چون در دل خاک نیز یاران جمعند
پس زندگی و مرگ به ما یکسان است


#خلیل_الله_خلیلی

چنان مستم چنان مستم من این دم
که حوا را بنشناسم ز آدم

ز شور من بشوریده‌ست دریا
ز سرمستیِ من،مست است عالم


#مولانـا

شب که در حلقه‌ی ما زلف دلارام نبود
تا به نزديک سحر هيچ دل آرام نبود

حلقه‌ی دام نجاتست خم طرّه‌ی دوست
وای بر حالتِ مرغی که در اين دام نبود


#فروغی_بسطامی

نگهش سوی دگر بود و نگاهش کردم
دیده روشن به صفای رخ ماهش کردم

تا برم ره به دل آن گل خندان چو نسیم
گاه و بیگاه گذر بر سر راهش کردم


#احمد_گلچین_معانی

من مست جام باقی‌ام، دارم هوای عاشقی
حیران روی ساقی‌ام،دارم هوای عاشقی

ای جان وای جانان من،دارم هوای عاشقی
ای وصل وای هجران من،دارم هوای عاشقی


#ابوسعید_ابوالخیر

پدر دستان گرمت تکیه گاه است
بزن لبخند که لبخندت پناه است

قسم بر تاری از موی سپیدت
تورا من میپرستم گر گناه است


#محرم_زمانی

یار با ما نه چنان بود که هر بارِ دگر
ترک ما کرد گرفته‌ست مگر یارِ دگر

وعدۀ وصل همی‌داد و نمی‌کرد وفا
داشت هر روز بیاراسته بازارِ دگر


#حکیم_نزاری

در انتهای هفته‌ی یکسر عذاب من
درمان کند نگاه تو حال خراب من

فکری بکن که بر منِ افسرده میرسد
در امتداد، جمعه‌ی پر اضطراب من


#مهدی_امیری

زندگی زیباست چشمی باز کن
گردشـی در کوچه باغ راز کن

هر که عشقش درتماشا نقش بست
عینک بد‌بینی خود را شکسـت


#مولانا

صبح ناب و خنده های آفتاب
جام دل پر می‌شود شعر و شراب

شبنم از سیمای گلها می‌چکد
قلب پروانه پر است از عشق ناب


#نگار_حسینی

از رنگ و لعابت که به صورت بِنِشاندی
بر خاک چه حاصل که امانت بسِتاندی

عمری به تو گفتند که از خاکی و بر خاک
زینهار که از بذرِ محبت چه فشاندی


#مسلم_خزایی_ژاکاو