ظلمانی و تاریک است،شبهایِ غمم اما
از منظر گیسویت، شب رنگ دگر دارد
میرقصم و میخوانم، با سازِ غمت اما
موسیقی چشمـانت، آهنگِ دگر دارد
#مجتبی_خوش_زبان
از منظر گیسویت، شب رنگ دگر دارد
میرقصم و میخوانم، با سازِ غمت اما
موسیقی چشمـانت، آهنگِ دگر دارد
#مجتبی_خوش_زبان
هر صبح خدا،یک غزل از دفتر عشق است
سرسبزترین مثنوی از،منظر عشق است
هر صبح،سلامی به گل روی تو ای دوست
چون یاد گل روی تو، یاد آور عشق است
#سیدمحمود_حسینی
سرسبزترین مثنوی از،منظر عشق است
هر صبح،سلامی به گل روی تو ای دوست
چون یاد گل روی تو، یاد آور عشق است
#سیدمحمود_حسینی
تو از قبیلهی سوزان آتشی شاید
چنین که سرکش و پاک و بلندبالایی
چگونه سیر شود چشمم از تماشایت
که جاودانهترین لحظهی تماشایی
#حسین_منزوی
چنین که سرکش و پاک و بلندبالایی
چگونه سیر شود چشمم از تماشایت
که جاودانهترین لحظهی تماشایی
#حسین_منزوی
دریا شده ای که نا خدایت باشم
قربانی موج چشم هایت باشم
آرامش آبی تو رویای من است
بگذار که بی صدا فدایت باشم
#سیدجلیل_سیدهاشمی
قربانی موج چشم هایت باشم
آرامش آبی تو رویای من است
بگذار که بی صدا فدایت باشم
#سیدجلیل_سیدهاشمی
از آتش تو فتاده جانـم در جوش
وز باده تو شده است جانم مدهوش
از حسرت آنکه گیـرمت در آغوش
هر جای کنم فغان و هر سوی خروش
#مولانا
وز باده تو شده است جانم مدهوش
از حسرت آنکه گیـرمت در آغوش
هر جای کنم فغان و هر سوی خروش
#مولانا
ساقی به بهشت اگر چه راهم بدهند
خواهم می از آن چشم سیاهم بدهند
این باده نه درخور گدایی چو منست
یکجرعه مگر بعشق شاهم بدهند
#اهلی_شیرازی
خواهم می از آن چشم سیاهم بدهند
این باده نه درخور گدایی چو منست
یکجرعه مگر بعشق شاهم بدهند
#اهلی_شیرازی
یک شهر مرا زیر لبش زمزمه میکرد
جانا تو بگو با من دیوانه چه کردی
پروانه دلش سوخت نگاهش به من افتاد
ای عهد شکن با دل پروانه چه کردی
#محرم_زمانی
جانا تو بگو با من دیوانه چه کردی
پروانه دلش سوخت نگاهش به من افتاد
ای عهد شکن با دل پروانه چه کردی
#محرم_زمانی
عشق را از کس مپرس، از عشق پُرس
عشق، ابرِ دُرفشان است ای پسر
ترجُمانیّ مَنَش محتاج نیست
عشق، خود را ترجمان است ای پسر
#مولانا
عشق، ابرِ دُرفشان است ای پسر
ترجُمانیّ مَنَش محتاج نیست
عشق، خود را ترجمان است ای پسر
#مولانا
تقصیر دلم چیست اگر روی تو زییاست
حاجت به بیان نیستکه از رویتو پیداست
من تشنهی یک لحظه تماشای تو هستم
افسوس که یک لحظه تماشای تو رویاست
#صائب_تبریزی
حاجت به بیان نیستکه از رویتو پیداست
من تشنهی یک لحظه تماشای تو هستم
افسوس که یک لحظه تماشای تو رویاست
#صائب_تبریزی
احداث زمانه را چو پایانی نیست
احوال جهان را سر و سامانی نیست
چندین غم بیهوده به خود راه مده
کاین مایهی عمر نیز چندانی نیست...
#باباافضل_کاشانی
احوال جهان را سر و سامانی نیست
چندین غم بیهوده به خود راه مده
کاین مایهی عمر نیز چندانی نیست...
#باباافضل_کاشانی
مگرت راه بدریا بود ای چشمهٔ چشم
که بیک چشم زدن سیل تو ویرانم کرد
پیش از این بود مرا قفل خموشی بدهان
آن غزال حرم حسن غزلخوانم کرد
#صغیر_اصفهانی
که بیک چشم زدن سیل تو ویرانم کرد
پیش از این بود مرا قفل خموشی بدهان
آن غزال حرم حسن غزلخوانم کرد
#صغیر_اصفهانی
حال صورت این چنین و حال معنی خود مپرس
روح مست و عقل مست و خاک مست اسرار مست
گر تو را کوبی رسد از رفتن مستان مرنج
با چنان ساقی و مطرب کی رود هموار مست
#مولانا
روح مست و عقل مست و خاک مست اسرار مست
گر تو را کوبی رسد از رفتن مستان مرنج
با چنان ساقی و مطرب کی رود هموار مست
#مولانا
یک نگاهت مست مستم میکند
بی خیال از هر چه هستم میکند
توبه کردم می ننوشم بعد از این
لعل میگون می پرستم میکند
#حسام
بی خیال از هر چه هستم میکند
توبه کردم می ننوشم بعد از این
لعل میگون می پرستم میکند
#حسام
دل بدست یار و غم در دل بماند
خارم اندر پای و پا در گل بماند
ما فرو رفتیم در دریای عشق
وانکه عاقل بود بر ساحل بماند
#خواجوی_کرمانی
خارم اندر پای و پا در گل بماند
ما فرو رفتیم در دریای عشق
وانکه عاقل بود بر ساحل بماند
#خواجوی_کرمانی
با دامن تــرمه، چین به چین می آید
باشرشر ناب ودلنشین می آید
از پله ی آبشار درجنگل ابر
صبح است که دارد به زمین می آید
#شهراد_میدری
باشرشر ناب ودلنشین می آید
از پله ی آبشار درجنگل ابر
صبح است که دارد به زمین می آید
#شهراد_میدری
آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن
آینه صبوح را ترجمه شبانه کن
ای پدر نشاط نو بر رگ جان ما برو
جام فلک نمای شو وز دو جهان کرانه کن
#مولانا
آینه صبوح را ترجمه شبانه کن
ای پدر نشاط نو بر رگ جان ما برو
جام فلک نمای شو وز دو جهان کرانه کن
#مولانا
تا کی چو باد سربدوانی به وادیم
ای کعبه مراد ببین نامرادیم
دلتنگ شامگاه و به چشم ستاره بار
گویی چراغ کوکبه بامدادیم
#شهریار
ای کعبه مراد ببین نامرادیم
دلتنگ شامگاه و به چشم ستاره بار
گویی چراغ کوکبه بامدادیم
#شهریار
ای گل امروز تو هم بزم حریفان شدهای
شعله جان من بی سر و سامان شدهای
دست بر دست سبو کرده خرامان شدهای
شوخ ومیخواره وشبگردوغزلخوان شدهای
#سیدای_نسفی
شعله جان من بی سر و سامان شدهای
دست بر دست سبو کرده خرامان شدهای
شوخ ومیخواره وشبگردوغزلخوان شدهای
#سیدای_نسفی
بدل چون یادم از بوم و بر آیو
سر شگم بیخود از چشم تر آیو
از آن ترسم من بر گشته دوران
که عمرم در غریبی بر سر آیو
#باباطاهر
سر شگم بیخود از چشم تر آیو
از آن ترسم من بر گشته دوران
که عمرم در غریبی بر سر آیو
#باباطاهر
هدر شد این جوانی دل دگر پیر است
بخوان دل را که دل با غصه درگیر است
میازار ای عزیز دل ،دلِ بشکسته ام خون شد
مرا امروز دریابی زبعد مُردنم دیر است
#محرم_زمانی
بخوان دل را که دل با غصه درگیر است
میازار ای عزیز دل ،دلِ بشکسته ام خون شد
مرا امروز دریابی زبعد مُردنم دیر است
#محرم_زمانی
بی گاه شد بیگاه شدخورشید اندرچاه شد
خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
ساقی به سوی جام رو ای پاسبان بر بام رو
ای جان بیآرام رو کان یار خلوت خواه شد
#مولانا
خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
ساقی به سوی جام رو ای پاسبان بر بام رو
ای جان بیآرام رو کان یار خلوت خواه شد
#مولانا