اگر دانی که دنیا غم نیرزد
بروی دوستان خوشباش و خرم

غنیمت دان اگر دانی که هر روز
ز عمر مانده روزی می شود کم


#سعدی

ما در ره او از دو جهان بگذشتیم
این شعر و غزل بهر بتان بنوشتیم

ای عشق مکن در به در و حیرانم
از توبه ی صدساله ی خود برگشتیم


#احمدانصاری_هادی_پور

پاییز شعر من دیگر گذشته است
آن برگ زردعشق رازش نهفته است

در فصل تازه ای من سبز میشوم
در خاطر بهار پاییز خفته است


#مولانا

با دشمن خویشیم دمادم در جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ

ما رود مدامیم، بگویید به تیغ
ما شیشه عطریم بکوبید به سنگ


#میلاد_عرفانپور

گل بـاش که همنشین عطّارشوی
زان پیش که همدم خس‌وخارشوی

زحمت متراش و جمله رحمت باش
پل باش به جـای آنکه دیوار شوی


#عطار

نه چنان تنگ گرفته است دل تنگ مرا
که برآرد ز کدورت می گلرنگ مرا

نیست در عالم افسرده جگرسوخته ای
به چه امید برآید شرر از سنگ مرا؟
 

#صائب_تبريزی

هر سهی سروی لباس ناز را شایسته نیست
این قبا بر قد آن سرو گل اندامست و بس

مست عشقم، روز و شب، ناخورده می، نادیده کام
خلق پندارند مستی از می و جامست و بس


#هلالی_جغتایی

با مشت بسته چشم گشودی در این جهان
یعنی به غیر حرص و غضب ، نیست حالی ام

با مشت باز هم روی آخر به زیر خاک
یعنی ببین که میروم و دست خالی ام


#شهریار

تو نفس نفس بر این دل هوسی دگر گماری
چه خوش است این صبوری چه کنم نمی‌گذاری

سر این خدای داند که مرا چه می‌دواند
تو چه دانی ای دل آخر تو بر این چه دست داری



#مولانا

نازنین از من اگر امروز دوری می کنی
حسِ تو با خواندنِ شعرم هویدا می شود

این کتابِ شعرِ خوش روزی به دستت می رسد
بر رُخت هر بیتِ آن یک اشکِ زیبا می شود


#هواجان_جاویدان

همچو مجنون اگر از عشق پریشان باشی
این همه صبر به لیلا شدنش می ارزد

زشتی نامه ی اعمال اگر از عشق تو شد
کفر زلف تو به زیبا شدنش می ارزد....


#فاضل_نظری

دیده ام خورشید را در خواب تعبیرش تویی
خواب دریا و شب مهتاب تعبیرش تویی

زان لب شیرین حوالت کن برایم بوسه ای
ای که رویای شراب ناب تعبیرش تویی


#حسین_منزوی

من پير فنا بدم جوانم کردی
من مرده بدم ز زندگانم کردی

می ترسیدم که گم شوم در ره تو
اکنون نشوم گم که نشانم کردی


#مولانا

بیا مست از شمـیـم عـاشقی ها
دوباره دل بـه هـمـدیگـر ببـازیم

سـحـر پـاشـیده رنگ روشنی را
بیـا بـا عـشق صبحی نـو بسازیم


#مولانا

تا شربت عاشقی چشیدم ز غمت
هر بد که گمان بری کشیدم ز غمت

قصه چه کنم، به جان رسیدم ز غمت
آن به که نگویم، آنچه دیدم ز غمت


#اثیر_اخسیکتی

ای زهر غم تو در دلم آب حیات
و ای عشوه عشق تو مرا راه نجات‌

گفتی: ببرم جان تو ای حور صفات؟
جان از تو مرا دریغ باشد؟ هیهات!


#میبدی

چون نشينی بر سر کوی کسی
عاقبت بينی تـو هـم روی کسی

چون ز چاهی می کنی هر روز خاک
عـاقـبــت انـدر رسـی در آب پـاک


#مولانا

لیلی نمی‌پرسد ز کس، مجنون دل ناشاد را
شیرین نمی‌داند مگر، جان کندن فرهاد را

ای برده آرام دلم! بازآ که از بی طاقتی
تا چند مانند جرس، از دل کشم فریاد را


#محمدزمان_سمرقندی

بوسی ندهد مگر به جانی
آری همه خمر با خمارست

در باغ زمانه هیچ گل نیست
وان نیز که هست جفت خارست


#انوری

نیمه شب شعر بخوان گوشه ی ایـــوان خدا
هرچه باشدنفس بیش و کمت تسکین است

لحظه ای سـر به سـر بی کسی مـــا بگذار
چشم های سحـر از نیمه شب غمگین است


#سيدمهدی_هاشمی

گر با غم  عشق ، سازگار آید دل
بر مرکب آرزو سوار آید دل

گر دل نَبُود ، کجا وطن سازد عشق
ور عشق نباشد به چه کار آید دل


#ابوسعيد_ابوالخير