ڪلبہ‎‌‌‎‌‌شـ؏ـردلاویز
5.73K subscribers
872 photos
1 video
10 links
زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل" نوشت
تابدانند " عشق را باید فقط با "دل " نوشت

#رزگار_موکریان

@Delaviz_20
Download Telegram
خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست
به زندگانی من فرصت جوانی نیست

من از دو روزه هستی به جان شدم بیزار
خدای شکر که این عمر جاودانی نیست


#شهریار
دودِ دلِ ما نشان سوداست، دلا
وان دود که از دل است پیداست، دلا

هر موج که می‌زند دل از خون، ای دل
آن دل نَبُوَد، مگر که دریاست، دلا


#رباعی_مولانا
گفتم که دگر چشم به دلبر نکنم
صوفی شوم و گوش به منکر نکنم

دیدم که خلاف طبع موزون من است
توبت کردم که توبه دیگر نکنم


#سعدی
کربلا صد ارتعاش از یک صداست
نی به لب دارد نوایش نینواست

شور بر دل داردو خونابه در چشمان او
ماجرایش خط به خط حزن و جفاست


#هما_کشتگر
مشتاق توام با همه جوری و جفایی
محبوب منی با همه جرمی و خطایی

من خود به چه ارزم که تمنای تو ورزم
در حضرت سلطان که برد نام گدایی


#سعدی
احوال من زار حزین می‌پرسی
زین پیش مپرس اگر چنین می‌پرسی

من در غم تو دامن دل چاک زدم
وانگاه مرا بستین می‌پرسی


#مولانا
خوش خوش صنما تازه رخان آمده ای
خندان بدو لب لعل گزان آمده ای

آن روز دلم ز سینه بردی بس نیست؟!
کامروز دگر به قصد جان آمده ای


#مولانا‌
درهوایت بی بهانه جان ودل را می سپارم
لحظه هارا مثل مجنون در سراب و انتظارم

عـاشقی را با تمام پیچ وخم ها می شناسم
زندگی را پای عشـقت با وجودم می گذارم


#مهرناز_لامعی
رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
سر ها بریده بینی بی جرم و بی جنایت


#حافظ
ای شعلهٔ طور طور پر نور از تو
وی مست به نیم جرعه منصور از تو

هر شی جهان جهان منشور از تو
من از تو و مست از تو و مخمور از تو


#ابوسعید_ابوالخیر
تازه سلام اول این قصه میرسد
پُر میشود تمام من از ماجرای تو

صبحانه حاضرست بفرما غزل بنوش
طعم بهشت میدهد امروز چای تو


#فاضل_نظری
نپرسی حال یار دلفکارت
که هجران چون کند با روزگارت

ته که روز و شوان در یاد مویی
هزارت عاشق با مو چه کارت


#باباطاهر
تحفه ی مرهم نگیرد سینه ی افکار ما
سایه ی گل برنتابد گوشه ی دستار ما

باعثی دارد رواج، سبحه کو، تزویر کو
تا ببندد صد گره بر رشته ی زنار ما


#عرفی_شیرازی
ای زبان هم آتش و هم خرمنی
چند این آتش درین خرمن زنی

ای زبان هم گنج بی پایان تویی
ای زبان هم رنج بی درمان تویی


#مولانا
سحرگه که سربرگرفتم ز خواب
برافروختم چهره چون آفتاب

سریر سخن برکشیدم بلند
پراکندم از دل بر آتش سپند


#نظامی
دوباره صبح و زندگی، دوباره عاشقانه ها
بیا بخوان در این هوا، سرود ها ترانه ها

طلوع عشق را ببین، زِ نور بوسه ای بچین
ببین شکوفه می‌کند، امید ها، جوانه ها...


#نگار_حسینی
در کار من نظر کن بر حال من ببخشای
تا چند بی‌وفایی تا کی ز بدگمانی

ای یار ناموافق رنجیست بی‌نهایت
وی بخت نامساعد کاریست آسمانی


#انوری
هستم به وصال دوست دلشاد امشب
وز غصهٔ هجر گشته آزاد امشب

با یار بچرخم و دل میگوید
یارب که کلید صبح گم باد امشب


#مولانا
دیشب به نمازم رخ زیبای تو دیدم
ماندم به قنوت و به تشهد نرسیدم

قد قامتَ را گفتم و دیدم قد و قامت
خیرُ العَمَل از کنج لبت ، بوسه چشیدم


#نزار_قبانی
در عشق اگر عذاب دنیا بکشی
با اشک به دیده طرح دریا بکشی

تا خلوت من هزار غربت باقی است
تنها نشدی که دردتنها بکشی


#ایرج_زبردست
برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زنده‌ام
ور چه آزادم ترا تا زنده‌ام من بنده‌ام

مهر تو با جان من پیوسته گشت اندر ازل
نیست روی رستگاری زو مرا تا زنده‌ام


#سنایی