ای نگاهت آفتابِ شام خاموش دلم
میکِشی با چشم،دستی بر سر و گوش دلم؟
با کدام از این نشانیها تو را ثابت کنم؟
قلب مجنون سرم؛ یا عقل مدهوش دلم؟
#علیرضا_نورعلیپور
میکِشی با چشم،دستی بر سر و گوش دلم؟
با کدام از این نشانیها تو را ثابت کنم؟
قلب مجنون سرم؛ یا عقل مدهوش دلم؟
#علیرضا_نورعلیپور
در کام دل آنچه بود نفسم همه راند
هرگز نفسی نامه شرم نه بخواند
نفس بد من مرا بدین روز نشاند
من ماندم و فضل تو دگر هیچ نماند...
#مولانا
هرگز نفسی نامه شرم نه بخواند
نفس بد من مرا بدین روز نشاند
من ماندم و فضل تو دگر هیچ نماند...
#مولانا
رفتم که بدانی دگر از من خبری نیست
از آتش عشقت به دلم هم اثری نیست
از ته زده ام ریشه ی احساس خودم را
بر شاخه ی لرزان تنم هم ثمری نیست
#الهام_رازقی
از آتش عشقت به دلم هم اثری نیست
از ته زده ام ریشه ی احساس خودم را
بر شاخه ی لرزان تنم هم ثمری نیست
#الهام_رازقی
به جز این مو ندارم آرزویی
که باشد همدم مو لالهرویی
اگر درد دلم واجم به کوهان
دگر در کوهساران گل نرویی
#باباطاهر
که باشد همدم مو لالهرویی
اگر درد دلم واجم به کوهان
دگر در کوهساران گل نرویی
#باباطاهر
مرغی که نوای درد داند عشق است
پیکی که زبان غیب داند عشق است
هستی که به نیستیت خواند عشق است
و آنچ از تو تو را باز رهاند عشق است
#خاقانی
پیکی که زبان غیب داند عشق است
هستی که به نیستیت خواند عشق است
و آنچ از تو تو را باز رهاند عشق است
#خاقانی
گوهر جانی نبینم جز تو ای دلبر ناز
غصه هایم چند گویم برتو ای محرم راز
آتشی شد در وجودم از تو یار دلنواز
جان من در آتش است، و دل در سوز و گداز
#محمد_مرزوقی
غصه هایم چند گویم برتو ای محرم راز
آتشی شد در وجودم از تو یار دلنواز
جان من در آتش است، و دل در سوز و گداز
#محمد_مرزوقی
دیوانه و سرگشته و مستیم هنوز
در میکده ها باده به دستیم هنوز
گفتی که چه می کنی؟ کجایی؟ چه خبر؟
تنها خبر این است که هستیم هنوز
#دلاویز
در میکده ها باده به دستیم هنوز
گفتی که چه می کنی؟ کجایی؟ چه خبر؟
تنها خبر این است که هستیم هنوز
#دلاویز
با برف پیری ام سخنی غیر از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی
ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی
#فاضل_نظری
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی
ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی
#فاضل_نظری
ابری شده ام هوای باران دارم
یک عمر به جای اشک خون می بارم
حالا که وجودم پر دلتنگی توست
بی عشق محال است قدم بردارم
#فاطمه_حبیبی_مهریاس
یک عمر به جای اشک خون می بارم
حالا که وجودم پر دلتنگی توست
بی عشق محال است قدم بردارم
#فاطمه_حبیبی_مهریاس
گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم
بعدازین بوسه دگر بارخطایی نکنم
بوسه دادی وچو برخواست لبم از لب تو
توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم
#دلاویز
بعدازین بوسه دگر بارخطایی نکنم
بوسه دادی وچو برخواست لبم از لب تو
توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم
#دلاویز
این ساحل خسته را تو پیدا کردی
این موج نشسته را تو برپا کردی
من خامُشو خسته خفتهبودم ایعشق!
مردابِ دلِ مرا تو دریا کردی
#مجتبی_کاشانی
این موج نشسته را تو برپا کردی
من خامُشو خسته خفتهبودم ایعشق!
مردابِ دلِ مرا تو دریا کردی
#مجتبی_کاشانی
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست؟ ندانم
غمم اینست که چون ماه نو انگشت نمایی
ورنه غم نیست که در عشق تو رسوای جهانم
#عماد_خراسانی
از چه با دشمن جانم شده ام دوست؟ ندانم
غمم اینست که چون ماه نو انگشت نمایی
ورنه غم نیست که در عشق تو رسوای جهانم
#عماد_خراسانی
گر همچو من افتادهی این دام شوی
ای بس که خرابِ باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی
#حافظ
ای بس که خرابِ باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی
#حافظ
آنقدرسهل به چشمان تو عادت کردم
که شب رفتن تو سخت قیامت کردم
سر سجاده خورشید به کفرم سوزاند
مردم انگاشته بودند عبادت کردم
#باران_میرعلی
که شب رفتن تو سخت قیامت کردم
سر سجاده خورشید به کفرم سوزاند
مردم انگاشته بودند عبادت کردم
#باران_میرعلی
ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری
کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری
جز صبر و بردباری رویی همی نبینم
چون عاشقم چه چاره جز صبر و بردباری
#انوری
کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری
جز صبر و بردباری رویی همی نبینم
چون عاشقم چه چاره جز صبر و بردباری
#انوری
از چشم خود بپرس که ما را که میکشد
جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست
او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست
#حافظ
جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست
او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست
#حافظ
دیدنش حال مرا یک جور دیگر می کند
حال یک دیوانه را دیوانه بهتر می کند
با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیده ام
آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند!
#علی_صفری
حال یک دیوانه را دیوانه بهتر می کند
با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیده ام
آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند!
#علی_صفری
رفتم و زحــمت بیگانگی از کوی تو بردم
آشنـــای تو دلم بود و به دست تو سپردم
اشک دامـان مـــرا گیرد و در پای من افتد
که دل خون شده را هم ز چه همراه نبردم
#هوشنگ_ابتهاج
آشنـــای تو دلم بود و به دست تو سپردم
اشک دامـان مـــرا گیرد و در پای من افتد
که دل خون شده را هم ز چه همراه نبردم
#هوشنگ_ابتهاج
آن که نقشی دیگرش جایی مصور میشود
نقش او در چشم ما هر روز خوشتر میشود
عشق دانی چیست سلطانی که هر جا خیمه زد
بی خلاف آن مملکت بر وی مقرر میشود
#سعدی
نقش او در چشم ما هر روز خوشتر میشود
عشق دانی چیست سلطانی که هر جا خیمه زد
بی خلاف آن مملکت بر وی مقرر میشود
#سعدی
گر به رخسار چو ماهت صنما مینگرم
به حقیقت اثر لطف خدا مینگرم
آفتابی تو و من ذره مسکین ضعیف
تو کجا و من سرگشته کجا مینگرم
#سعدی
به حقیقت اثر لطف خدا مینگرم
آفتابی تو و من ذره مسکین ضعیف
تو کجا و من سرگشته کجا مینگرم
#سعدی