مشارق
1.51K subscribers
234 photos
29 videos
35 files
169 links
مشارق می‌کوشد مدخلی باشد بر مطالعات معارف حکمی و عرفانی در سنّت‌های راست‌آیین شرقی.

ایمیل:
Radpour@gmail.com
ارتباط در تلگرام:
@Daodejing
وب‌گاه مطالعات دائویی:
www.Daoism.ir
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/m.mashareq/
Download Telegram
🔴 از مجموعه #مطالعات_دائویی انتشارات زندگی روزانه منتشر شد.

هنرهای عقل مشتمل است بر ترجمۀ چهار رسالۀ کهن دائویی، با موضوع تهذیب نفس و درون‌پروری و حکومت‌داری عرفانی: پیشۀ درون، هنرهای عقل (کتاب یکم و دوم) و تصفیۀ دل. تاریخ کتابت این رسائل به حدود ۴۰۰ق‍.م‍.-۲۰۰ق‍.م‍. بازمی‌گردد، ولی از روی قرائنی به حضور سنّت شفاهی پیشینه‌داری در پس پشت این رسائل می‌توان پی بُرد.

چون عقل به سامان باشد،
حواسّ به‌سامان خواهد بود؛
چون عقل بیارامد،
حواسّ خواهد آرامید.
سامان حواسّ از عقل است؛
آرامش حواسّ از عقل است.

در عقل، عقلی مکنون است:
در درون عقل، عقلی دیگر هست،
و آن عقلِ عقل است.
پیشهٔ درون (بندهای ۳۹-۴۰).


هنرهای عقل
(چهار رسالهٔ کهن دائویی)


ترجمهٔ اسماعیل رادپور

| @everydaylife |
مشارق
🔴 از مجموعه #مطالعات_دائویی انتشارات زندگی روزانه منتشر شد. هنرهای عقل مشتمل است بر ترجمۀ چهار رسالۀ کهن دائویی، با موضوع تهذیب نفس و درون‌پروری و حکومت‌داری عرفانی: پیشۀ درون، هنرهای عقل (کتاب یکم و دوم) و تصفیۀ دل. تاریخ کتابت این رسائل به حدود ۴۰۰ق‍.م‍.…
کتاب‌ها از هفتۀ بعد پخش و در بازار کتاب توزیع خواهد شد. اگر قصد تهیۀ کتاب‌های انتشارات زندگی روزانه را دارید، برای حمایت از بازار نابسامان این روزهای کتاب، کتاب‌ها را از کتاب‌فروشی‌ها تهیه کنید. اما اگر دسترسی به کتابفروشی‌ها نبود، از طریق این راه ارتباطی می‌توانید کتاب‌ها را سفارش دهید:

https://t.me/everydaylifebook
مقام جاودانگی

جاودانگی هرگز با تمنّای درازعمری (التفات به حیات دنیا) نسبتی ندارد. حقیقت آن است که اساساً مرگ وجود ندارد. چگونه است که مرگی نیست؟ به سبب آنکه تنها نَفَسی واحد و یگانه هست که دربرگیرندۀ همه‌چیز است و نیروی برانگیزاننده‌ای است که در بُن زیستِ ما قرار دارد. از تُهیگی بزرگ که سرچشمۀ همه حیات‌هاست، مدام حیات می‌جوشد. پس زادن و مردن چه ضرورتی دارد؟

به سبب التفات ناروا به اعیان و ظهورات (و نه مبدأالمبادی)، دور می‌افتیم و حیات و ممات را تفکیک می‌سازیم. اگر آنها را از نظرگاه خموشی و سکون بنگریم، خواهیم دید که هرگز حیات و مماتی وجود نداشته است، بلکه تنها نَفَسی واحد است که پیوسته ساری و جاری است.
@Daoismir
- شرح مختصر بر مُهر یگانگی سه‌گانۀ دفتر تغییرات دودمان جَّو (جَّویی تْسان‌ تُنگ‌ چی شُّولِوئِه 周易參同契疏略)
مرگ

پرسیده شد که مرگ چیست؟ (استاد چّانگ‌شِّنگ) گفت: مرگ خودْ جسمانیت موجودات است. ده‌هزار موجود (همچو گیاهان) در پایان پاییز می‌خشکند و می‌میرند، ولی ریشۀ آنها را مرگ نیست. اجسام موجودات (همچو آدمیان) به صد سالگی می‌رسد و ابدان می‌میرند، ولی فطرت را مرگ نیست. ده‌هزار موجود غیرذی‌شعور ریشۀ عمیق توانند دوانید. ده‌هزار موجود ذی‌شعور فطرت خود را توانند پرورانید. ریشه چون بی آب باشد، گیاه می‌میرد. همچنین، اگر فطرت (منطبق بر روان) بی طینت (منطبق بر جان) ماند، تن می‌میرد. ریشه همان فطرت است؛ فطرت همان ریشه است. روان همان فطرت است؛ فطرت همان روان است. چون عمر عناصر پنجگانه به پایان رسد، جسم می‌پژمرد و می‌میرد. ولی بیرون از یین و یانگ (یعنی بیرون از عالم) روح را مرگ نیست. دفتر مقدّس (دائودِه جینگ، بند 59) گوید: «[برخورداری] از ریشۀ عمیق و بُن استوار، [چنین است] دائوی زندگانی دیرسال و مشاهدتِ دیرزی». مردن ولی مرده نگشتن شرافت حقیقی و جاودانه است.
@Daoismir
- رسالۀ کلمات حقّانی انسان راستین، استاد چّانگ‌شِّنگ (چّانگ‌شِّنگ جِّن‌ژِن جی‌جِّن یُولُو 長生真人至真語錄)،پرسش چهارم؛ مرگ.
موجودات با یافت دائو حیات یابند
و با نایافت دائو ممات.
یافت و نایافت زایندۀ یکدیگرند؛
در نزد دائو، رفتن و آمدن یکی است.
@Daoismir

- دفتر حق و راستیِ ازلی، گفتار ایزد یِوئِن‌شّی (元始說先天道德經)، فصل یکم.

物得道生,道失物死,得失相生,道同出入。
‍ ‍‍ مجموعۀ مطالعات دائویی

تعلیم دائویی، نماینده مابعدالطبیعه ناب و طریقت عرفانی در سنت معنوی چین است. هنگامی که سخن از این تعلیم به میان می‌آید، عمدتا «دائودِه جینگ» نوشته لائودْزی یا نهایتا مطالبی منسوب به جّوانگ‌دْزی و لیِه‌دْزی تداعی می‌شود و از متون حکمای دیگر دائویی غفلت می‌شود. این غفلت تا حد بسیاری تحت تاثیر شرق‌شناسی قرن نوزده -مبتنی‌بر تفکرات استعمارگرایانه و نوعی میسیونریسم- است که با ایجاد شکافی میان وضع کنونی ادیان و پیشینه آنها، سعی می‌کند همه چیزهای پسندیده (در نزد انسان مدرن) را به گذشته‌های غیرنزدیک نسبت دهد و بگوید که در طول تاریخ صورت «دینی» منحطی بر تعالیم «فلسفی» تحمیل شده و اینچنین پیروان ادیان را آماده پذیرش دین و دنیای‌نو سازد بی‌آنکه در ظاهر با حفظ فرهنگ و فلسفه کهن تعارضی داشته باشد.

مجموعه مطالعات دائویی، با انتشار سه کتاب «دائودِه جینگ» اثر لائودْزی، «هنرهای عقل: چهار رساله کهن دائویی» و «صفا و سکون: پنج رساله دائویی» از محدودیت‌های این طرز تلقی درمی‌گذرد و از نظرگاهی سنّتی به تعلیم دائویی روی می‌کند. این سه کتاب مستقیما از زبان چینی باستان و میانه ترجمه شده و مترجم بر آنها مقدمه و یادداشت‌های متعدد نیز نگاشته است.

پیش از این، دائودِه جینگ چندین بار به زبان فارسی ترجمه شده بود ولی همه به‌واسطه ترجمه‌های غربی که در اکثر موارد هم بدترین برگردان‌ها -مانند ترجمه اورسلا لِه‌گین و استیون میشل- را ترجمه کرده‌اند، نویسندگانی که آشکارا به تحریف این دفتر مقدس دست برده و غلط‌های عجیب آفریده و هرچه دلخواه‌شان نبوده با طیب خاطر حذف کرده و آنچه از ایدئولوژی‌های مدرن مورد پسندشان بوده بی‌تشویش بر آن افزوده‌اند.

در سال گذشته، انتشارات زندگی روزانه به انتشار ترجمه دائودِه جینگ برای نخستین‌بار از زبان چینی باستان همت گمارد. این ترجمه همراه است با یادداشت‌هایی درباره معنی بعضی عبارات این دفتر، نکاتی مربوط به اختلافات نسخ، اشاراتی از تفاسیر نخستینِ پیران دائویی، نکات مربوط به ترجمه و اشتقاقات صوری و لفظی بعضی نویسه‌ها، شرح اصطلاحات مهم و مکرر این دفتر، و همچنین مقدمه‌ای درباره شخصیت لائودْزی، جایگاه او و دائودِه جینگ یا دفتر دائو و دِه در سنت دائویی، انجمن دائویی، میراث‌داران لائودْزی، ساختمان و مفاهیم دائودِه‌جینگ، دستنبشته‌ها و نسخه‌های مختلف دفتر دائو و دِه و نکاتی چند درباره ترجمه این دفتر.

پس از گذشت حدود یک سال و نیم، در ایام نزدیک به نوروز 1398، مجموعه مطالعات دائویی شاهد انتشار دو کتاب دیگر بود: «هنرهای عقل: چهار رساله کهن دائویی» و «صفا و سکون: پنج رساله دائویی». این دو عنوان، هر دو شامل رسائلی است که اغلب با تهذیب نفس و پرورش خویشتن دائویی پیوند دارد. اما مطابق با تعریفی که در مقدمه مشترک این دو کتاب، درباره فصول چهارگانه بسط تعلیم دائویی آمده، رسائلی که در ذیل عنوان «هنرهای عقل» ترجمه و بررسی شده، متعلق به بهار سنت دائویی (از تکوین تا پایان حکومت‌هان غربی، سال 9 م‍.) است و حال و هوای باستانی دارد و قدمت تعالیم سلوکی و طریقتی دائویی را نشان می‌دهد که خاصه در پاییز این سنت (960-1644م‍.) در تعالیم کیمیای درون، بارزترین ظهور خود را می‌یابد. از سوی دیگر، رسائل «صفا و سکون» ریشه در تابستان سنت دائویی (25-970م‍. )

دارد و در اوایل پاییز آن بسطی چشمگیر می‌یابد و استمرار تعالیم تزکیه و تخلیه نفس و پیوند آن با سنت عتیق و همچنین به‌کارگیری اصطلاحات بودایی برای معانی دائویی را نشان می‌دهد.

«هنرهای عقل» مشتمل است بر ترجمه چهار رساله کهن دائویی، با موضوع تهذیب نفس و درون‌پروری و حکومت‌داری عرفانی: پیشه درون (نِی‌یِه 內業)، هنرهای عقل (کتاب یکم و دوم؛ شین‌شُّو شّانگ‌شیا 心術上下)و تصفیه دل (بای‌شین白心).

تاریخ کتابت این رسائل به حدود ۴۰۰ق‍. م‍. -۲۰۰ق‍. م‍. بازمی‌گردد، ولی از روی قرائنی به حضور سنت شفاهی پیشینه‌داری در پس پشت این رسائل می‌توان پی برد.

اما «صفا و سکون» مشتمل است بر ترجمه پنج رساله دائویی با سیاق ادبی واحد، موسوم به «صفا و سکون»: دفتر صفا و سکون (چینگ‌جینگ جینگ 清靜經)، ادراک دل (لیائوشین جینگ 了心經)، پنج مطبخ و شرح آن (وُوچُّو جینگ五廚經)، اعمال روزانه درون (نِی‌ژی‌یُنگ جینگ內日用經)و اعمال روزانه برون (وای‌ژی‌یُنگ جینگ外日用經). همچنین، شرح لیو یی‌مینگ (劉一明)، یکی از عرفای متاخر دائویی، بر بند یکم دائودِه جینگ به این مجموعه منضم شده است که در فهم کتبِ صفا و سکون البته راه‌گشاست.

این دو کتاب همراه است با مقدمه‌ای در باب سنت دائویی، فصول تاریخی آن و توضیحاتی درباره معانی و اصطلاحات متعلق به رسائل این مجموعه‌ها. یادداشت‌های ترجمه شامل شرح بعضی عبارات و اصطلاحات، نکاتی مربوط به اختلافات نسخ، اشاراتی از تفاسیر و شروح سنتی و نکات مربوط به ترجمه است.

@Daoismir معارف دائویی
@Daoismir هنرهای عقل.pdf
2.3 MB
نمونه‌ای از صفحات کتاب هنرهای عقل (چهار رسالۀ کهن دائویی)
@Daoismir
@Daoismir صفا و سکون.pdf
2.3 MB
نمونه‌ای از صفحات کتاب صفا و سکون (پنج رسالۀ دائویی)
@Daoismir
Audio
| نام آهنگ: گل یشمی چنان است که بود [کنایه از دوستی جاودان] (瓊華如故)

| سازنده و نوازنده: وُو نا (巫娜)

| آلبوم: حکایت چای ۴ (茶界)

| سال اجرا: 2017

| سازها: گوجِّنگ (شبیه به سنتور)؛ گوچین (شبیه به قانون)؛ نی چینی.

@Daoismir معارف دائویی
«معارف مشرقی»

دوستان عزیز، در خصوص تغییر رویۀ این کانال ضرورت افتاد که نکاتی چند ناگفته نماند. معارف دائویی تا کنون صرفاً به سنّت معنوی و حکمی دائویی می‌پرداخت. علّتْ آن بوده است که تعلیم دائویی در ایران به طرزی عجیب هم بسی مورد غفلت بی‌جا بوده و هم بسی التفات بی‌جا بدان شده است. به سبب غفلت، توجّه ویژه البته شایستۀ این تعلیم است. امّا توجّهی ویژه‌تر دوچندان شایستۀ آن است به سبب نوشته‌ها، آموزش‌ها و تمرین‌های پرغلطی که به نام تعالیم دائویی (و مکاتب و طرائق وابسته بدان) متاسفانه در سرزمین‌مان شیوع یافته است.

امروزه آموزگاران دروغین معنوی همه عالم را البته پر ساخته‌اند، لیکن در جایی همچون آمریکای شمالی مثلاً، آکادمیسین‌ها با همان روش‌های بس محدود و واماندۀ خود، سیطرۀ تامّ را از چنگ این بیراهه‌های شبه‌معنوی و ضدمعنوی بیرون آورده‌اند. وضع ما در سرزمین حکمت‌پرور خودمان بسی اسف‌بارتر است. متخصصان و دانشگاهیان ما آثار نویسندگان معنویت دروغین را ترجمه می‌کنند و بدین کار می‌بالند!

ضروری بود که با زبان سلب و ایجاب گفته شود که تعلیم دائویی آن چیزی نیست که عموماً به ما معرفی می‌شود؛ نه آن تعالیم شبه‌معنوی آموزگاران دروغین و نه مدعیات شرق‌شناسی و آنچه زاییدۀ اوست. امّا از این پس، دامنۀ توجّه این کانال وسیع‌تر خواهد بود و جز تعلیم دائویی، همه تعالیم معرفتی و طریقتی درست‌آیین شرق را در بر خواهد گرفت از جمله طرائق معنوی شرق دور، مکاتب عرفانی در سنّت هندویی و بودایی و مزدایی در شرق میانه و تعالیم اسلامی در شرق نزدیک. امّا التفات بیشتر، یقیناً معطوف خواهد بود به اوج تعالیم عرفانی شرق در سه طریقت دائویی، وِدانْتٙه و تصوّف، به‌ترتیب متعلّق به سنن شرق‌دور، هندویی و ایرانی‌اسلامی. ضروری است که یکبار دیگر ذکر شود که در این مطالعات، ما همواره سخت پرهیز می‌کنیم از رازآشنایی کاذب و معنویت معکوس آنگونه که حکیم بزرگ عصرمان رنه گنون در کتاب خود «سیطرۀ کمیت» شرح کرده است، از هر نوعی و در هر مرتبه‌ای هم که باشند؛ از بدآموزی‌های عامه‌پسند وین دایر و اکهارت تله گرفته تا ژاژبافی‌های اوشو و منتاک چیا، از بیراهه‌های عرفانِ حلقه و فالون دافا گرفته تا مذهب دروغین اکنکار و تئوزوفی، از بازی‌های ریکی و انواع درمانگری‌های بی‌پایه گرفته تا جنبش‌های بیمار ساینتولوژی و ویپاسانای مدرن و از همه بدتر ملقمه کردن این همه. ظلم حکومت‌ها بر این فرقه‌ها ناراستی و نادرستی آنها را توجیه نمی‌کند. کیست که چنین ظلم‌هایی بر او نرفته باشد؟ تسامح عملی ما هم در جای خود محفوظ است، لیکن در حیطۀ نظر، رواداری و تسامح را هرگز روا نمی‌بینیم.

منبع و ملجأ ما در نظر و عمل سنّت خواهد بود و مراد ما از سنّت چیزی نیست مگر حقیقت ازلی‌ابدی دین قیّم و ظهورات آن در طرائق پاک‌آیین مردمان مختلف شرق و غرب عالم. چشم خود را چرا باز نکنیم تا ببینیم که خر دجّال تاخت و تاز پیشه کرده است و جهل خرانۀ خود را روز و شب به خورد خلائق می‌دهد؟ عهد خود را برای ناپرستیدن شیطان فراموش کرده‌ایم؟ بیایید تا بکوشیم که دام‌های شیّادان معاصر را پس از شناخت عصر، به شامّۀ خلوص بشناسیم و به باصرۀ سنّت الهی آنگونه که اولیا بزرگ شرق و غرب تبیین کرده‌اند، از این دام‌ها حذر کنیم و دوستان خود را از آنها بر حذر داریم.

غرض آنکه معارف دائویی از چند روز دیگر با نام «معارف مشرقی» فعالیت خود را ادامه خواهد داد و مطابق با این نام همه تعالیم عرفانی مشرق‌زمین را مطمح نظر خواهد داشت، ان‌شاءالله.

نوروز ۱۳۹۸ را تبریک عرض می‌کنم و آرزو می‌کنم که در سال نو جان‌های ما از اشراق معارف الهی همه نور یابد. منتظر عیدی معارف مشرقی باشید که ترجمه و زیرنویس بخش نخست از مستندی است دربارۀ لائودْزی و سرگذشت سنّت دائویی.

با سپاس فراوان از همراهی شما
اسماعیل رادپور
radpour@gmail.com

@Daoismir معارف مشرقی
مشارق pinned ««معارف مشرقی» دوستان عزیز، در خصوص تغییر رویۀ این کانال ضرورت افتاد که نکاتی چند ناگفته نماند. معارف دائویی تا کنون صرفاً به سنّت معنوی و حکمی دائویی می‌پرداخت. علّتْ آن بوده است که تعلیم دائویی در ایران به طرزی عجیب هم بسی مورد غفلت بی‌جا بوده و هم بسی التفات…»
Channel name was changed to «معارف مشرقی»
۱. در جهان هیچ‌چیز نرم‌تر و سُست‌تر از آب نیست،
ولی چون بر چیزهایِ سخت و قوی هجوم برد،
هیچ‌چیز بر آن چیره نتواند شد.
و این [هجوم] آن را دگرگون نتواند ساخت.

۲. پس نرم بر سخت چیره می‌شود و سُست بر قوی؛
هیچکس نیست در جهان که این را نداند،
ولی کسی بدان عمل نتواند کرد.

دائو ده جینگ، بند هفتاد و هشتم
🖋لائودزی
📝ترجمۀ اسماعیل رادپور

| @everydaylife |
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
| مستند تاریخی «جستجوی دائو از ایوان مشاهدت»
| قسمت 1: دفتر مقدّس به کوهستان جُّنگ‌نان می‌رود
| کارگردان: جین تیِه‌مُو
| محصول تلویزیون شی‌ئان چِوجیانگ
| ترجمه و زیرنویس: معارف مشرقی

| کیفیت پایین‌تر
| حجم: 57Mb
| ابعاد: 480x280

@Daoismir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
| مستند تاریخی «جستجوی دائو از ایوان مشاهدت»
| قسمت 1: دفتر مقدّس به کوهستان جُّنگ‌نان می‌رود
| کارگردان: جین تیِه‌مُو
| محصول تلویزیون شی‌ئان چِوجیانگ
| ترجمه و زیرنویس: معارف مشرقی

| کیفیت بالاتر
| حجم: 124Mb
| ابعاد: 960x540

@Daoismir
ای دوست!
... راه پیدا کردن واجب است؛ امّا راه خدای تعالی در زمین نیست، در آسمان نیست، بلکه در بهشت و عرش نیست؛ طریق الله در باطن توست؛ «و فی انفسکم» (الذاریات، 21) این باشد. طالبان خدا او را در خود جویند، زیرا که او در دل باشد، و دل در باطن ایشان باشد.

ترا این عجب آید که هر چه در آسمان و زمین است، همه خدا در تو بیافریده است و هر چه در لوح و قلم و بهشت آفریده، مانند آن در نهاد و باطن تو آفریده است؛ و هر چه در عالم الهی است، عکس آن در جان تو پدید کرده است. تو این ندانی؛ باش تا ترا بینای عالم تَمَثُّل کنند؛ آنگاه بدانی که کار چون است و چیست.

- حضرت عین القضات همدانی (رح)، تمهیدات، تمهید دهم.
@Daoismir معارف مشرقی
در جستن جام جم جهان پیمودم
روزی ننشستم و شبی ننغودم
ز استاد چو وصف جام جم بشنودم
خود جام جهان نمای جم من بودم

- نقل شده در عبهرالعاشقین اثر شیخ روزبهان بقلی (522-606ه‍.ق‍.) و لغت موران اثر شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی (549-587ه‍.ق‍.)

ای نسخۀ نامۀ الهی که تویی
وی آینۀ جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

- از حضرت شیخ نجم الدین رازی (رح) (573-654ه‍.ق‍.) با انتساب نادرست به جناب مولوی (604-672ه‍.ق‍.) به سبب نقل در فیه ما فیه.
@Daoismir معارف مشرقی
Audio
| نام آهنگ: مُهر دل و خودبه‌خودی (心印自然)

| سازنده و نوازنده: وُو نا (巫娜)

| آلبوم: مشاهدت آسمانی (天禅)

| سال اجرا: 2011

| سازها: گوجِّنگ (شبیه به سنتور)؛ گوچین (شبیه به قانون)؛ نی چینی.

@Daoismir معارف مشرقی
اورُوُروس οὐροβόρος
@Daoismir
شرق و غرب (1)

تا زمانی که غربیان گمان می‌کنند که صرفاً نوعی واحد از بشریت وجود دارد و می‌پندارند که فقط تمدّنی یگانه وجود دارد که مشتمل است بر مراحلِ مختلفِ توسعه و ترقّی، تفاهمی دوجانبه [بینِ شرق و غرب] ممکن نخواهد بود. حقیقت آن است که تمدّن‌های بسیار وجود دارد که در خطوط بسیار متفاوتی توسعه یافته‌ و در این میان، غربِ مدرن، چنانکه بعضی از خصایص آن نشان می‌دهد، به نحوی عجیب و غریب شاذ و ناجور است ...

در نگاه کلّی به تاریخ، تمدّن مدرن غرب واقعاً همچون نوعی بی‌هنجاری جلوه می‌کند: در میان همۀ تمدّن‌هایی که کم و بیش به طور کامل می‌شناسیم، غرب مدرن تنها تمدّنی است که صرفاً و منحصراً در طول خطوط مادّی توسعه یافته است. این توسعۀ دیوسان که آغاز آن منطبق است بر رنسانس، چنانکه در واقع برای آن مقدّر بوده، همراه شده است با تنزّل و انحطاط عقلانی و روحانی متناظر با آن توسعه ... این تنزّل بدانجا رسیده است که غربیان امروز دیگر نمی‌دانند که خردِ محض و عقل کلّی چیست؛ در حقیقت، اصلاً شکّ دارند که چنین چیزی وجود تواند داشت ... چطور ممکن است که مردمانی که تعقّل در نزد آنان چیزی نیست جز واسطه‌ای برای کنش بر مادّه و تبدیل آن به مقاصد عملی، دیگر به دانش نظری محض و معرفت مابعدالطبیعی غیرملتفت به نتیجۀ عملی علاقه‌ای یابند، مردمانی که علم در آن فهم محدودی که از آن دارند [یعنی علوم تجربی]، برای ایشان مهمتر از هر چیزی است، چرا که آن را در اهداف صنعتی به کار می‌توانند بُرد ...

انکار کردن یا چشم پوشیدن بر همۀ معارف محض و مابعدالطبیعی و علوم فوق عقل استدلالی مسیری را گشود که منطقاً از سویی به پوزیتیویسم و لاادری‌گری راه می‌یافت که خود را به تنگ‌ترین قیود تعقّل و متعلَّق آن [یعنی تجربۀ حسّی] محدود می‌سازد، و از سوی دیگر به همۀ آن نظریه‌های احساسات‌گرایانه و اراده‌گرایانه که چنین با تب و تاب در مادونِ عقل استدلالی در پی آن چیزی هستند که عقل استدلالی به ایشان نمی‌دهد. در حقیقت، حتّی آن دسته از مردم هم‌عصر ما که بر ضد راسیونالیسم و قول به اصالت عقل استدلالی واکنشی نشان می‌دهند، یگانگی کامل تعقّل با صِرف عقل استدلالی را می‌پذیرند و از تعقّل چیزی بیش از قوّه‌ای صرفاً عملی نمی‌شناسند که از رفتن به ورای مادّه ناتوان است ...

پراگماتیست‌ها تا حدّ ممکن خود را معتبرترین نمایندگان فکر غربی معرفی می‌کنند: در جهانی که شوق آن که تنها به سوی امور مادّی و احساسی است و نه امور عقلانی و روحانی و تمام دلخوشی آن به صنعت و اخلاقیات بریده از مبادی مابعدالطبیعی است، حقیقت چه ارزشی تواند داشت؟ ...

اما غیرعادی‌ترین چیز شاید ادعای آن باشد که این تمدّن بی‌هنجار غرب مدرن، سرمشق همۀ تمدّن‌ها گردد، چندان که آن را تمدّن اعلی دانند و حتّی تنها تمدّنی دانند شایستۀ نام تمدّن است. باور داشتن به «پیشرفت» نیز به همان اندازه عجیب و کامل‌کنندۀ این پندار است، و از بُن، به‌همانگونه مطلقاً و طبیعتاً با توسعه‌ای مادّی یکی گرفته شده است که تمامِ فعّالیت‌های دنیای مدرنِ غرب مشمول در آن است ... بعضی مفاهیم مدرن با شتاب و با توفیق فراوان منتشر می‌شود و خود را بر اذهان تلقین می‌کند، و این انتشار جهانی از این حیث جالب است که مفاهیم مورد نظر با تمایلات عمومی محیطی و زمانی خاصّ ما مطابق است؛ از جملۀ آنها، دو مفهوم «تمدّن» و «پیشرفت» است که اکثر مردمان آنها را جهان‌شمول و ضروری تلقی می‌کنند، حال آنکه در حقیقت، این دو اخیراً ابداع شده است ... تاریخ موجودیت دو مفهوم «تمدّن» و «پیشرفت» که نسبتی نزدیک با یکدیگر دارند، نهایتاً به نیمۀ دوم قرن هجدهم بازمی‌گردد، یعنی زمان تولّد ماتریالیسم و مادّه گرایی.
@Daoismir
- گزیده‌هایی از فصل نخست کتاب شرق و غرب نوشتۀ رنه گنون (۱۸۸۶-۱۹۵۱م.)
(در بعضی موارد برای ایضاح مطلب، ترجمه تا حدّی آزاد و مفهومی است)