Forwarded from على طهماسبى
baktash.jpg
52.3 KB
نویسنده و شاعر وجدانِ بیدارِ جامعه است، زندانی کردن و کشتن نویسندگان و شاعران درست ترین معنایش پیشگیری از بیدار شدن جامعه است، اما اگر چه نویسنده و شاعر و آزادی خواه را به زندان می برند، شکنجه میکنند، میکشند، ولی کلمهی آزادی را که نمیتوان کشت. این کلمه نه با گلوله و نه با داغ و درفش زندان و نه با شعبده و نه با مرگ شاعر و نویسنده از پای نمیافتد.
در عین حال که امیدوار رستاخیز کلمهی آزادی در قلب مردم رنج کشیدهی این سرزمین هستم، نمیتوانم سوگوار زندان و مرگ آزادی خواهان نباشم.
در عین حال که امیدوار رستاخیز کلمهی آزادی در قلب مردم رنج کشیدهی این سرزمین هستم، نمیتوانم سوگوار زندان و مرگ آزادی خواهان نباشم.
Forwarded from اكنون، ما و شريعتی
🔷🔸ایمان و عرفان
🖋امیر رضایی
🔸رابطه ایمان و عرفان عموم و خصوص من وجه است، به این معنا که ایمان_ ایمان ابراهیمی_ شامل عرفان میشود، اما عرفان لزوما ایمان را شامل نمیشود. بین این دو تفاوتهایی هست که میتوان، با الهام از آرای شریعتی و اقبال ، چنین برشمرد:
🔹۰۱ تفاوت در معنا. ایمان و عرفان هر دو اسم مصدرند، اولی به معنای اطمینان یافتن و دومی به معنای شناختن است. موحدان ایمان را باور به خدای یگانه میدانند، و عارفان عرفان را توسعا " شناختن نفس" تلقی کرده و به این حدیث پیامبر بسیار استناد میکنند: من عرف نفسه فقد عرف ربه( هر کس خود را بشناسد ، قطعا خدایش را خواهد شناخت).
🔸۰۲ تفاوت در متن . نکته تاملبرانگیز این است که کلمه عرفان در قرآن نیامده اما کلمه ایمان و مشتقات آن بهوفور تکرار شده است. شریعتی بهدرستی میگوید قرآن به جای کلمه عرفان کلمه حکمت( خودآگاهی) را بهکار برده و آن را " خیر کثیر" دانسته است که در قرآن اغلب پس از کتاب( آگاهی) آمده، با "تعلیم" منتقل میشود و میدانیم که علم در گفتمان دینی _ چنانکه شریعتی هم میگوید_ نور است: العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء ( علم نوری است که خداوند در دل هر کس که بخواهد میافکند).
🔹۰۳ تفاوت در سطح. سطح و مدار ایمان فراتر از عرفان( حکمت) است زیرا زمانی ایمان سرمیزند که خداوند کتاب( آگاهی) و حکمت( خودآگاهی) یا عرفان را به آدمی عطا کند ، یعنی زمانی که به تعبیر قرآن ، حکمت ، " بالغه" میشود. اقبال لاهوری هم بر همین نظر است. وی در صفحه نخست کتاب احیای فکر دینی در اسلام میگوید:" آن نوع از تجربه ( عرفانی) که ایمان دینی در آخرین مرحله بر آن بنا میشود..." در واقع پس از آخرین مرحله" شناختن نفس" ( عرفان) یا حکمت( استوار ساختن نفس) ، اطمینان( ایمان) از " وجود و حضور او" حاصل میشود.
🔸۰۴ تفاوت در متعلَّق . متعلَّق ایمان معبودی است که تشخص، صفات و خصائص معین و مشخصی دارد تا مومن با تقرب و نزدیکی به او خود را بر انگاره خصوصیات او بسازد . متعلَّق عرفان معشوقی است که تشخص ندارد، عنصر سیالی است بدون صفات و خصوصیات. این تفاوت موجب میشود که اولی به عبادت معبود بپردازد و دومی به مغازله با معشوق . در نتیجه اولی به سوی " او " شناور میشود( الی الله المصیر) ، و دومی در او غرق میگردد( فنا فی الله) ، اولی دغدغه بقا دارد و دومی دغدغه فنا . حاصل رابطه با معبود ایمان مومنانه است و حاصل رابطه با معشوق عرفان عاشقانه.
🔹۰۵ تفاوت در ماهیت. ایمان به تعبیر اقبال" از جنس معرفت است" و عرفان از جنس احساس. ایمان و عرفان دو نوع انسان متفاوت پدید میآورند ، یکی نبی و دیگری صوفی . ایمان عقل را به رسمیت میشناسد، به کمکش میآید تا همچون مرغی راه بینشان را در این ظلمات بیابد. به تعبیر اقبال" عقل و ایمان معارض با هم نیستند، هر دو از یک ریشه جوانه میزنند و هر یک مکمل دیگری است" ، اما عشق عقل را نفی میکند، پای استدلالیان را چوبین میداند. ایمان گوهر دین است و میخواهد مومن را به اطمینان از حضور " او" برساند، اما عرفان دین را به حاشیه میراند و میخواهد عارف را به عشق بکشاند.
🔸۰۶ تفاوت در عمل . تجربه تاریخ نشان میدهد ایمان زاینده عمل بوده است؛ عمل اصلاحی بنیادی؛ از فرد درمیگذرد و به دیگری میرسد. تجربه پیامبران ابراهیمی و آنان که به واقع در مسیر آنها حرکت کردهاند، این تجربه را ثابت میکند ، و بی جهت نیست که در قرآن همهجا عمل پس از ایمان آمده است . اما عرفان، در تجربه بسیاری از عارفان، از انفعال اجتماعی حکایت می.کند؛ در عارف و عدهای از مریدان او محبوس و محصور میماند. در واقع ایمان ، که پس از عرفان ( نور) سرمیزند، رانهای است که آدمی را در همان حال که خویشتن خویش را تغییر میدهد ، به تغییر سرنوشت جامعه خود نیز میکشاند ، ولی عرفان در مرحله تغییر خود، همچون ناظر بیطرف سرنوشت جامعه خود، باقی میماند .
#یادداشت_اختصاصی
#امیر_رضایی
#اکنون
🆔 @Shariati40
🖋امیر رضایی
🔸رابطه ایمان و عرفان عموم و خصوص من وجه است، به این معنا که ایمان_ ایمان ابراهیمی_ شامل عرفان میشود، اما عرفان لزوما ایمان را شامل نمیشود. بین این دو تفاوتهایی هست که میتوان، با الهام از آرای شریعتی و اقبال ، چنین برشمرد:
🔹۰۱ تفاوت در معنا. ایمان و عرفان هر دو اسم مصدرند، اولی به معنای اطمینان یافتن و دومی به معنای شناختن است. موحدان ایمان را باور به خدای یگانه میدانند، و عارفان عرفان را توسعا " شناختن نفس" تلقی کرده و به این حدیث پیامبر بسیار استناد میکنند: من عرف نفسه فقد عرف ربه( هر کس خود را بشناسد ، قطعا خدایش را خواهد شناخت).
🔸۰۲ تفاوت در متن . نکته تاملبرانگیز این است که کلمه عرفان در قرآن نیامده اما کلمه ایمان و مشتقات آن بهوفور تکرار شده است. شریعتی بهدرستی میگوید قرآن به جای کلمه عرفان کلمه حکمت( خودآگاهی) را بهکار برده و آن را " خیر کثیر" دانسته است که در قرآن اغلب پس از کتاب( آگاهی) آمده، با "تعلیم" منتقل میشود و میدانیم که علم در گفتمان دینی _ چنانکه شریعتی هم میگوید_ نور است: العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء ( علم نوری است که خداوند در دل هر کس که بخواهد میافکند).
🔹۰۳ تفاوت در سطح. سطح و مدار ایمان فراتر از عرفان( حکمت) است زیرا زمانی ایمان سرمیزند که خداوند کتاب( آگاهی) و حکمت( خودآگاهی) یا عرفان را به آدمی عطا کند ، یعنی زمانی که به تعبیر قرآن ، حکمت ، " بالغه" میشود. اقبال لاهوری هم بر همین نظر است. وی در صفحه نخست کتاب احیای فکر دینی در اسلام میگوید:" آن نوع از تجربه ( عرفانی) که ایمان دینی در آخرین مرحله بر آن بنا میشود..." در واقع پس از آخرین مرحله" شناختن نفس" ( عرفان) یا حکمت( استوار ساختن نفس) ، اطمینان( ایمان) از " وجود و حضور او" حاصل میشود.
🔸۰۴ تفاوت در متعلَّق . متعلَّق ایمان معبودی است که تشخص، صفات و خصائص معین و مشخصی دارد تا مومن با تقرب و نزدیکی به او خود را بر انگاره خصوصیات او بسازد . متعلَّق عرفان معشوقی است که تشخص ندارد، عنصر سیالی است بدون صفات و خصوصیات. این تفاوت موجب میشود که اولی به عبادت معبود بپردازد و دومی به مغازله با معشوق . در نتیجه اولی به سوی " او " شناور میشود( الی الله المصیر) ، و دومی در او غرق میگردد( فنا فی الله) ، اولی دغدغه بقا دارد و دومی دغدغه فنا . حاصل رابطه با معبود ایمان مومنانه است و حاصل رابطه با معشوق عرفان عاشقانه.
🔹۰۵ تفاوت در ماهیت. ایمان به تعبیر اقبال" از جنس معرفت است" و عرفان از جنس احساس. ایمان و عرفان دو نوع انسان متفاوت پدید میآورند ، یکی نبی و دیگری صوفی . ایمان عقل را به رسمیت میشناسد، به کمکش میآید تا همچون مرغی راه بینشان را در این ظلمات بیابد. به تعبیر اقبال" عقل و ایمان معارض با هم نیستند، هر دو از یک ریشه جوانه میزنند و هر یک مکمل دیگری است" ، اما عشق عقل را نفی میکند، پای استدلالیان را چوبین میداند. ایمان گوهر دین است و میخواهد مومن را به اطمینان از حضور " او" برساند، اما عرفان دین را به حاشیه میراند و میخواهد عارف را به عشق بکشاند.
🔸۰۶ تفاوت در عمل . تجربه تاریخ نشان میدهد ایمان زاینده عمل بوده است؛ عمل اصلاحی بنیادی؛ از فرد درمیگذرد و به دیگری میرسد. تجربه پیامبران ابراهیمی و آنان که به واقع در مسیر آنها حرکت کردهاند، این تجربه را ثابت میکند ، و بی جهت نیست که در قرآن همهجا عمل پس از ایمان آمده است . اما عرفان، در تجربه بسیاری از عارفان، از انفعال اجتماعی حکایت می.کند؛ در عارف و عدهای از مریدان او محبوس و محصور میماند. در واقع ایمان ، که پس از عرفان ( نور) سرمیزند، رانهای است که آدمی را در همان حال که خویشتن خویش را تغییر میدهد ، به تغییر سرنوشت جامعه خود نیز میکشاند ، ولی عرفان در مرحله تغییر خود، همچون ناظر بیطرف سرنوشت جامعه خود، باقی میماند .
#یادداشت_اختصاصی
#امیر_رضایی
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from فرهیختگان
نقاشی جدید زهرا رهنورد از چهره بکتاش آبتین که توسط دخترش نرگس موسوی منتشر شده
زهرا رهنورد درگذشت آبتین را به کانون نویسندگان و همه مردم ایران تسلیت گفته و نوشته است: آزادی، خجسته آزادی، چه زنجیرها به پایت کشیدند
جان آگه با #فرهیختگان
زهرا رهنورد درگذشت آبتین را به کانون نویسندگان و همه مردم ایران تسلیت گفته و نوشته است: آزادی، خجسته آزادی، چه زنجیرها به پایت کشیدند
جان آگه با #فرهیختگان
Forwarded from سحر رسانه
| حمایت «چهار جامعهشناس» از دکتر سعید مدنی
| ۲۰ دی ۱۴۰۰
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeDbkqaw0TUVRP0XYN4OArsionhYaT_JT7MGaYgR8Z1a_p5BQ/viewform
«شما در صورت تأیید متن، میتوانید اعلام موافقت فرمایید»
| ۲۰ دی ۱۴۰۰
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeDbkqaw0TUVRP0XYN4OArsionhYaT_JT7MGaYgR8Z1a_p5BQ/viewform
«شما در صورت تأیید متن، میتوانید اعلام موافقت فرمایید»
Forwarded from سهام نیوز
در ثنا و رثای گرد ادبیات امروز ایران بکتاش آبتین
✍️عزیز قاسم زاده
بکتاش آبتین نویسنده نامدار و آرمان گرای ایرانی از میان ما پر کشید.زندگی کوتاه اما پربار او حکایت غمبار و اندوهناک سرنوشت قبیله غمزده فرهنگ و هنر این سرزمین است.حکایت تژاژیک سعید سلطانپور تا سعیدی سیرجانی و محمد مختاری و محمد جعفر پوینده است.بکتاش آبتین یک معلم راستین بود او که در زندان هم معلمانه هر هفته با تماس با فرزندان معلم زندانی، اسماعیل عبدی به سنتور نوازی امیر حسین گوش می کرد و او را به ادامه طریقت هنری درست تشویق می کرد.بکتاش آبتین خود در فرازی از صحبت هایش گفته است: سرزمین ما به اندازه کافی شاعر و نویسنده و فیلمساز و هنرمند خوب دارد اما آنچه کم دارد این است که «ی سری آدم بایستند و مبارزه کنند و حقشان را بخواهند و پایداری کنند. فضیلت مبارزه،پایداری و ایستادگی، حلقه مفقوده کشورم هست» بکتاش اما در ادامه سخنی مؤمنانه از قمار جان خویش بر سر آرمان عدالت و آزادی بر زبان می راند.سخنی که امروز در غیابش،عظمت روحی او را بر فلک الافلاک می نشاند و وجدان همه ی تماشاگران نشسته را سخت می آزارد که تفاوت ره از کجاست تا به کجا! بکتاش آبتین می گوید: «دوست می دارم که در همین جوانی با اقتدار تمام جان شیرینم را در راه این فضیلت فدا کنم.
امروز اما گرد ادبیات ایران بکتاش آبتین به آرزوی خود رسیده است.حاکمان ایران او را که سخت بیمار بود، به مرخصی نفرستادند آنگاه هم که دیر هنگام به بیمارستان منتقلش کردند، دست و پاهای او را به غل و زنجیر بستند تا جهانیان بدانند ما با مفاخر سرزمین خود چه می کنیم گوهرهای فرهنگ و هنر سرزمین ما غریب اما سرافرازانه در این کوی بلا زده افتاده اند.در «شناسنامه خلوت» خویش حسرت همارگی فقدانش، گریبان ما را تا همیشه چاک چاک می کند و مژه های انفعال و بی تفاوتی، چشمهای ما را بخیه خواهند کرد.*
باشد که مرگ او خفتگان را بیدار کند.مرگ نویسنده مرگ جامعه است.حکومتی که همه هراسش از نویسندگان،معلمان و فرهیختگان خویش است و آنها را به بند و اسارت می کشد،نیاز به دشمن بیرونی ندارد.
ضمن تأثر شدید از فقدان نویسنده آرمان گرای ایران بکتاش آبتین و تسلیت به خانواده معزز ایشان و اهالی فرهنگ و هنر به ویژه اعضای کانون نویسندگان ایران،امید باید ورزید که قربان شدن و بر فراز شدن این جان های پاک از عالم خاک، آینده ایران را به فرزانگی پیوند زند. باشد در روزگارانی نزدیک، نویسندگان و فرهیختگان و هنرمندان، بر صدر نشینند و قدر بینند تا جان جهانی را روشنایی بخشند.
*شناسنامه خلوت و مژه ها چشمهایم را بخیه کرده اند نام دو اثر زنده یاد بکتاش آبتین است.
@Sahamnewsorg
✍️عزیز قاسم زاده
بکتاش آبتین نویسنده نامدار و آرمان گرای ایرانی از میان ما پر کشید.زندگی کوتاه اما پربار او حکایت غمبار و اندوهناک سرنوشت قبیله غمزده فرهنگ و هنر این سرزمین است.حکایت تژاژیک سعید سلطانپور تا سعیدی سیرجانی و محمد مختاری و محمد جعفر پوینده است.بکتاش آبتین یک معلم راستین بود او که در زندان هم معلمانه هر هفته با تماس با فرزندان معلم زندانی، اسماعیل عبدی به سنتور نوازی امیر حسین گوش می کرد و او را به ادامه طریقت هنری درست تشویق می کرد.بکتاش آبتین خود در فرازی از صحبت هایش گفته است: سرزمین ما به اندازه کافی شاعر و نویسنده و فیلمساز و هنرمند خوب دارد اما آنچه کم دارد این است که «ی سری آدم بایستند و مبارزه کنند و حقشان را بخواهند و پایداری کنند. فضیلت مبارزه،پایداری و ایستادگی، حلقه مفقوده کشورم هست» بکتاش اما در ادامه سخنی مؤمنانه از قمار جان خویش بر سر آرمان عدالت و آزادی بر زبان می راند.سخنی که امروز در غیابش،عظمت روحی او را بر فلک الافلاک می نشاند و وجدان همه ی تماشاگران نشسته را سخت می آزارد که تفاوت ره از کجاست تا به کجا! بکتاش آبتین می گوید: «دوست می دارم که در همین جوانی با اقتدار تمام جان شیرینم را در راه این فضیلت فدا کنم.
امروز اما گرد ادبیات ایران بکتاش آبتین به آرزوی خود رسیده است.حاکمان ایران او را که سخت بیمار بود، به مرخصی نفرستادند آنگاه هم که دیر هنگام به بیمارستان منتقلش کردند، دست و پاهای او را به غل و زنجیر بستند تا جهانیان بدانند ما با مفاخر سرزمین خود چه می کنیم گوهرهای فرهنگ و هنر سرزمین ما غریب اما سرافرازانه در این کوی بلا زده افتاده اند.در «شناسنامه خلوت» خویش حسرت همارگی فقدانش، گریبان ما را تا همیشه چاک چاک می کند و مژه های انفعال و بی تفاوتی، چشمهای ما را بخیه خواهند کرد.*
باشد که مرگ او خفتگان را بیدار کند.مرگ نویسنده مرگ جامعه است.حکومتی که همه هراسش از نویسندگان،معلمان و فرهیختگان خویش است و آنها را به بند و اسارت می کشد،نیاز به دشمن بیرونی ندارد.
ضمن تأثر شدید از فقدان نویسنده آرمان گرای ایران بکتاش آبتین و تسلیت به خانواده معزز ایشان و اهالی فرهنگ و هنر به ویژه اعضای کانون نویسندگان ایران،امید باید ورزید که قربان شدن و بر فراز شدن این جان های پاک از عالم خاک، آینده ایران را به فرزانگی پیوند زند. باشد در روزگارانی نزدیک، نویسندگان و فرهیختگان و هنرمندان، بر صدر نشینند و قدر بینند تا جان جهانی را روشنایی بخشند.
*شناسنامه خلوت و مژه ها چشمهایم را بخیه کرده اند نام دو اثر زنده یاد بکتاش آبتین است.
@Sahamnewsorg
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
بیانیهی ۱۵ تن از نواندیشان دینی
درباره «قتل شبهعمد» بکتاش آبتین
🔴 بر این همه بیداد، نام «عدالت» مینهند!
🔺بکتاش آبتین، فیلمساز، شاعر و یکی از شجاعترین و صمیمیترین اعضای کانون نویسندگان ایران، آخرین قربانی از نسل مظلومانِ آزاداندیشی است که به جرم هنر و زبان سحرآمیز شعر به زندان افکنده شد و بر اثر عواقب حاصل از نقض حقوق زندانیان جان باخت. تعمّد مسؤولان امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران در عدم رعایت حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی، این مرگافکنی را مبدّل به قتلِ شبهعمد کرده است.
🔺خداوندگاران باطلِ قضا، احکام حبس و حصر از شحنگان مست میستانند و بر جان بیپناه روشنفکران مظلوم فرود میآورند و بر این همه بیداد نام «عدالت» مینهند. این همان زخم ترمیمناپذیری است که دهههاست بر هستی دگراندیشان این مرز و بوم آوار میشود و گاه با پیکر بیجان پوینده، مختاری و مجید شریف در گوشهی نمناک خیابان و جادهای، یا با حبس و زجر ظالمانهی شاعری آزاده تا پای مرگی خاموش در بیمارستان، سر باز میکند.
🔺ما خویش را شریک اندوه بیپایان خانوادهی این هنرمند آزاداندیش میدانیم و جان آزاد و رهای بکتاش آبتین را خطاب قرار میدهیم که: «سرنوشت تو را بتی رقم زد که دیگران میپرستیدند؛ بتی که دیگرانش میپرستیدند»…
📎متن کامل بیانیه و امضاها
@kaleme
درباره «قتل شبهعمد» بکتاش آبتین
🔴 بر این همه بیداد، نام «عدالت» مینهند!
🔺بکتاش آبتین، فیلمساز، شاعر و یکی از شجاعترین و صمیمیترین اعضای کانون نویسندگان ایران، آخرین قربانی از نسل مظلومانِ آزاداندیشی است که به جرم هنر و زبان سحرآمیز شعر به زندان افکنده شد و بر اثر عواقب حاصل از نقض حقوق زندانیان جان باخت. تعمّد مسؤولان امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران در عدم رعایت حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی، این مرگافکنی را مبدّل به قتلِ شبهعمد کرده است.
🔺خداوندگاران باطلِ قضا، احکام حبس و حصر از شحنگان مست میستانند و بر جان بیپناه روشنفکران مظلوم فرود میآورند و بر این همه بیداد نام «عدالت» مینهند. این همان زخم ترمیمناپذیری است که دهههاست بر هستی دگراندیشان این مرز و بوم آوار میشود و گاه با پیکر بیجان پوینده، مختاری و مجید شریف در گوشهی نمناک خیابان و جادهای، یا با حبس و زجر ظالمانهی شاعری آزاده تا پای مرگی خاموش در بیمارستان، سر باز میکند.
🔺ما خویش را شریک اندوه بیپایان خانوادهی این هنرمند آزاداندیش میدانیم و جان آزاد و رهای بکتاش آبتین را خطاب قرار میدهیم که: «سرنوشت تو را بتی رقم زد که دیگران میپرستیدند؛ بتی که دیگرانش میپرستیدند»…
📎متن کامل بیانیه و امضاها
@kaleme
Telegraph
بر این همه بیداد، نام "عدالت" مینهند!
Forwarded from کیوان صمیمی (نامه)
🔴قتل شِبه عمد
🔴نوزدهم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۳ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴هر چه فریاد داریم، بر سر آمران امنیتی بزنیم که ظلم کردند به ما و جنایت کردند علیه بکتاش آبتین. کسی که به او ظلم شده باشد اگر حتی کلماتی زشت را فریاد بزند، خداوند این عمل را نادرست نمی داند(سورهی نساء-آیهی ۵۴۸).
🔴فرد میانسالی که بیماری زمینه ایی دارد و یکبار هم به کرونا مبتلا شده اما باز هم بَرَشگردانی به زندان، این ظلم و تصمیم خطرناک و غیرقانونی شبهعمد است و یا حتی عمد؟
🔴یکماه بعد از برگشتنش، از دوستان و جوانان جدایم کردند و منتقلم کردند به اینجا در بند۴ اما خیالم راحت بود که او در بند۸ است و یاران را سامان میدهد. بکتاش اهل کار جمعی بود و در مقابل ظلم هم دارای موضعی صریحاً طلبکارانه و البته همزمان اهل مذاکره هم بود. دغدغه و درد اگر مطالبهگری و فریاد را برنیاورَرَد، درد نیست و حداکثر می توان به آن گفت نارضایتی. او درد داشت و اعتراض میکرد نه مثل بسیاری که فقط حرف میزنیم و شاید هم بعضیمان قشنگ مینویسند ولی میترسیم و پرهیز میکنیم از اعتراض در میدان و خیابان.
✅ادامه خواهیم داد راهش را با حضور مستمر و مسالمت آمیز اما اعتراضی در میدان عمل که حق طبیعی و قانونیمان است.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴نوزدهم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۳ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴هر چه فریاد داریم، بر سر آمران امنیتی بزنیم که ظلم کردند به ما و جنایت کردند علیه بکتاش آبتین. کسی که به او ظلم شده باشد اگر حتی کلماتی زشت را فریاد بزند، خداوند این عمل را نادرست نمی داند(سورهی نساء-آیهی ۵۴۸).
🔴فرد میانسالی که بیماری زمینه ایی دارد و یکبار هم به کرونا مبتلا شده اما باز هم بَرَشگردانی به زندان، این ظلم و تصمیم خطرناک و غیرقانونی شبهعمد است و یا حتی عمد؟
🔴یکماه بعد از برگشتنش، از دوستان و جوانان جدایم کردند و منتقلم کردند به اینجا در بند۴ اما خیالم راحت بود که او در بند۸ است و یاران را سامان میدهد. بکتاش اهل کار جمعی بود و در مقابل ظلم هم دارای موضعی صریحاً طلبکارانه و البته همزمان اهل مذاکره هم بود. دغدغه و درد اگر مطالبهگری و فریاد را برنیاورَرَد، درد نیست و حداکثر می توان به آن گفت نارضایتی. او درد داشت و اعتراض میکرد نه مثل بسیاری که فقط حرف میزنیم و شاید هم بعضیمان قشنگ مینویسند ولی میترسیم و پرهیز میکنیم از اعتراض در میدان و خیابان.
✅ادامه خواهیم داد راهش را با حضور مستمر و مسالمت آمیز اما اعتراضی در میدان عمل که حق طبیعی و قانونیمان است.
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
☑️نواندیشی و روشنفکری دینی و اصلاحات سیاسی:
⭕️گام نخست جدی گرفتن "فهم دین به مثابه نهاد"
🖌 محمد مهدی مجاهدی
✅ نواندیشی دینی و روشنفکری دینی وقتی به حوزه سیاست میرسد گفتمان موردنظر برنارد لوئیس را بهصورت معکوس بازسازی میکند. من بههیچوجه نمیخواهم بگویم روشنفکری و نواندیشی دینی بد است، بیفایده است یا باید تعطیل شود، بلکه میخواهم بگویم متناسب با غرضی که انتخاب کرده نیست. تناسب مسیر و هدف وجود ندارد. نواندیشی و روشنفکری دینی برای دینداریهای فردی خیلی خوب است.
✅ دینداریهای فردی خیلی نقادانه، عاقلانه، خردورزانه و دستکم متأملانه میشود و انسانها را بهنوعی از جمود، جزماندیشی، پیشداوری، آرزواندیشی و دیگر آفتهای دینورزی تزکیه میکند. نواندیشی و روشنفکری دینی، واقعاً برای دینورزان خصلت تزکیهکنندگی دارد. برای کسانی که دینْ تعیین کنندهٔ شیوه زیستشان در زندگیشان است، میتواند تزکیه کننده باشد، ولی هدف و غرض نواندیشی و روشنفکری دینی این نیست؛ تا آنجا که من میفهمم (چون «ما هم از مستان این می بودهایم».
📍بالاخره از ۱۵-۱۶ سالگی که این مطالب در آثار آقایان شبستری، سروش و ملکیان منتشر میشد، ما اینها را نهتنها میخواندیم، بلکه میبلعیدیم. واقعاً خوراک ما بود و واقعاً هم بر ما تأثیر گذاشت و بیتردید دینورزی فردی ما از آن نگاه روشنفکرانه به دین خیلی متأثر شد)، انگار پیوندی بین نواندیشی و روشنفکری دینی و اصلاحات سیاسی و دموکراسیخواهی و خواست حقوق بشر و ارتقای ظرفیتهای انسانی-اخلاقی در سیاست فرض میشود. یعنی ظاهراً مفروض گرفته شده که این اغراض سیاسی از طریق روشنفکری و نواندیشی دینی برآمدنی است. اگر نگاه نهادی به دین کنیم، این اغراض برآمدنی نیست.
✅ اگر این اغراض یا ضد این اغراض را میخواهیم دنبال کنیم، اگر میخواهیم تحول سیاسی، اجتماعی، یا حقوقی در جامعه ایجاد کنیم، راهش جدی گرفتن نقش دین بهمثابه نهاد اجتماعی است. شناخت مکانیسمهای نهاد دین است. دین چگونه در مقیاس سیاسی بر بداخلاقیهای ما تأثیر میگذارد؟ چگونه در استبدادیتر شدن تأثیر میگذارد؟ یا روی دموکراتیکتر شدن؟ با چه مکانیسمی؟ نگاه نهادی به دین میگوید آن راه هر چه است، ربطی به این خوانش یا آن خوانش، ربطی به این معرفت و آن معرفت و رفرم معرفتی ندارد، و از جای دیگری شکل میگیرد. مناسبات دروننهادی و مناسبات بیننهادی نهاد دیانت را باید در حد وسع شناخت و تغییر داد. آن مناسبات از جنس مناسبات قدرت است. آن مناسبات از جنس اجتماعی و جنس حقوقی است. اگر ما این مناسبات دروننهادی و بیننهادی و یا میان نهاد دیانت و دیگر نهادهای جامعه را شناسایی کنیم و بفهمیم که اینها چگونه روی صلاح و فساد سیاست تأثیر میگذارند، آنگاه راه تغییرات به همان سمتوسویی که مراد داریم روشن میشود.
📍بهعنوان آخرین نکته میخواهم تأکید کنم که بنده بههیچوجه نمیخواهم درباره برکات و ثمرات مثبت جریان نواندیشی و روشنفکری دینی تردید کنم، ولی میخواهم همزمان بر این نکته تأکید کنم که هدف اولیه و اصلی جریان نواندیشی و روشنفکری دینی، ظاهراً هدفی سیاسی-حقوقی-اجتماعی است، نه تزکیه روحی و نفسانی دینورزان. اگر هدف تزکیه دینورزان باشد، این جریان بهسهم خود نقش مهمی ایفا کرده است، ولی اگر هدف سیاسی-حقوقی-اجتماعی است، به نظر میرسد که هنوز راه را شروع نکرده و جدی گرفتن فهم دین بهمثابه نهاد، گام نخست در این زمینه است.
📚اندیشه دینی معاصر دفتر سوم ،( تاملاتی در باب رابطه دین و دولت )
🔰کانال #صدای_نوین_خراسان⬅️ @VoNoKh
⭕️گام نخست جدی گرفتن "فهم دین به مثابه نهاد"
🖌 محمد مهدی مجاهدی
✅ نواندیشی دینی و روشنفکری دینی وقتی به حوزه سیاست میرسد گفتمان موردنظر برنارد لوئیس را بهصورت معکوس بازسازی میکند. من بههیچوجه نمیخواهم بگویم روشنفکری و نواندیشی دینی بد است، بیفایده است یا باید تعطیل شود، بلکه میخواهم بگویم متناسب با غرضی که انتخاب کرده نیست. تناسب مسیر و هدف وجود ندارد. نواندیشی و روشنفکری دینی برای دینداریهای فردی خیلی خوب است.
✅ دینداریهای فردی خیلی نقادانه، عاقلانه، خردورزانه و دستکم متأملانه میشود و انسانها را بهنوعی از جمود، جزماندیشی، پیشداوری، آرزواندیشی و دیگر آفتهای دینورزی تزکیه میکند. نواندیشی و روشنفکری دینی، واقعاً برای دینورزان خصلت تزکیهکنندگی دارد. برای کسانی که دینْ تعیین کنندهٔ شیوه زیستشان در زندگیشان است، میتواند تزکیه کننده باشد، ولی هدف و غرض نواندیشی و روشنفکری دینی این نیست؛ تا آنجا که من میفهمم (چون «ما هم از مستان این می بودهایم».
📍بالاخره از ۱۵-۱۶ سالگی که این مطالب در آثار آقایان شبستری، سروش و ملکیان منتشر میشد، ما اینها را نهتنها میخواندیم، بلکه میبلعیدیم. واقعاً خوراک ما بود و واقعاً هم بر ما تأثیر گذاشت و بیتردید دینورزی فردی ما از آن نگاه روشنفکرانه به دین خیلی متأثر شد)، انگار پیوندی بین نواندیشی و روشنفکری دینی و اصلاحات سیاسی و دموکراسیخواهی و خواست حقوق بشر و ارتقای ظرفیتهای انسانی-اخلاقی در سیاست فرض میشود. یعنی ظاهراً مفروض گرفته شده که این اغراض سیاسی از طریق روشنفکری و نواندیشی دینی برآمدنی است. اگر نگاه نهادی به دین کنیم، این اغراض برآمدنی نیست.
✅ اگر این اغراض یا ضد این اغراض را میخواهیم دنبال کنیم، اگر میخواهیم تحول سیاسی، اجتماعی، یا حقوقی در جامعه ایجاد کنیم، راهش جدی گرفتن نقش دین بهمثابه نهاد اجتماعی است. شناخت مکانیسمهای نهاد دین است. دین چگونه در مقیاس سیاسی بر بداخلاقیهای ما تأثیر میگذارد؟ چگونه در استبدادیتر شدن تأثیر میگذارد؟ یا روی دموکراتیکتر شدن؟ با چه مکانیسمی؟ نگاه نهادی به دین میگوید آن راه هر چه است، ربطی به این خوانش یا آن خوانش، ربطی به این معرفت و آن معرفت و رفرم معرفتی ندارد، و از جای دیگری شکل میگیرد. مناسبات دروننهادی و مناسبات بیننهادی نهاد دیانت را باید در حد وسع شناخت و تغییر داد. آن مناسبات از جنس مناسبات قدرت است. آن مناسبات از جنس اجتماعی و جنس حقوقی است. اگر ما این مناسبات دروننهادی و بیننهادی و یا میان نهاد دیانت و دیگر نهادهای جامعه را شناسایی کنیم و بفهمیم که اینها چگونه روی صلاح و فساد سیاست تأثیر میگذارند، آنگاه راه تغییرات به همان سمتوسویی که مراد داریم روشن میشود.
📍بهعنوان آخرین نکته میخواهم تأکید کنم که بنده بههیچوجه نمیخواهم درباره برکات و ثمرات مثبت جریان نواندیشی و روشنفکری دینی تردید کنم، ولی میخواهم همزمان بر این نکته تأکید کنم که هدف اولیه و اصلی جریان نواندیشی و روشنفکری دینی، ظاهراً هدفی سیاسی-حقوقی-اجتماعی است، نه تزکیه روحی و نفسانی دینورزان. اگر هدف تزکیه دینورزان باشد، این جریان بهسهم خود نقش مهمی ایفا کرده است، ولی اگر هدف سیاسی-حقوقی-اجتماعی است، به نظر میرسد که هنوز راه را شروع نکرده و جدی گرفتن فهم دین بهمثابه نهاد، گام نخست در این زمینه است.
📚اندیشه دینی معاصر دفتر سوم ،( تاملاتی در باب رابطه دین و دولت )
🔰کانال #صدای_نوین_خراسان⬅️ @VoNoKh
Forwarded from چشمانداز ایران
🔸ویژهنامه چشمانداز ایران منتشر شد:
دانشگاه در تعلیق؛ بررسی زمینههای انقلاب فرهنگی
✅ انقلاب فرهنگی یکی از مهمترین تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران محسوب میشود که اثرات دیرپایی بر حوزه فرهنگ و علم و دانشگاه و آموزش عالی کشور در پی داشته است. مقایسه کادر هیئت علمی شاغل به کار در مؤسسات آموزش عالی و دانشگاههای کشور بین سال 1358-1357 با سال تحصیلی 1362-1361 نشان میدهد بیش از 2/44 درصد از کادر هیئت علمی و استادان کشور پس از وقوع انقلاب اسلامی و نیز انقلاب فرهنگی از گردونه آموزش عالی خارج شدهاند.
✅ با وجود اهمیت این پدیده سیاسی و اثرات عمیق و پیچیده و جدی و چندجانبه آن، تاکنون کمتر زمینههای وقوع انقلاب فرهنگی به بحث و بررسی کارشناسی و علمی گذارده شده است. به همین منظور نشریه چشمانداز ایران در یک فعالیت پژوهشی به سردبیری احسان هوشمند ویژهنامه دانشگاه در تعلیق را تدوین و تولید کرده است. در این ویژهنامه پرسشهایی طرح و برای پاسخ به این پرسشها اسناد و مدارک زیادی بررسی و تحلیل شدهاند. پرسشهایی چون در وضعیت پیشاانقلابی تا سال 1357 چه جریانهای سیاسی در دانشگاه نفوذ داشتند؟ آیا بیشترین یارگیری گروههای چریکی و مسلح در دانشگاههای کشور صورت گرفت؟ با وقوع انقلاب اسلامی دانشگاه در چه شرایطی قرار گرفت؟ فعالیت سازمانها و تشکیلات و احزاب سیاسی در دانشگاه در دوره پسا انقلابی چگونه بود؟ آیا در دوره پیش از انقلاب فرهنگی در دانشگاه تهران و دیگر دانشگاههای کشور مسئولین تازه به کار منصوب شده اقدام به اخراج گسترده استادان و کارکنان و دانشجویان به اتهام همکاری با رژیم سابق کردند؟ اگر پاسخ به این پرسش مثبت است آیا روند اخراج و پاکسازیها در دانشگاههای مختلف کشور عمومیت داشت؟ واکنش نیروهای سیاسی متنوع به اخراج و پاکسازیها چه بود؟ چگونه و در چه شرایطی انقلاب فرهنگی رخ داد؟
✅ برای پاسخ به پرسشهای بالا، نشریه چشمانداز در ویژهنامۀ دانشگاه در تعلیق به انتشار خاطرات و تاریخ شفاهی تعدادی از مهمترین کنشگران دانشگاههای کشور پرداخته است. ازجمله مصاحبهشوندگان میتوان به نخستین رؤسای دانشگاههای تهران، شیراز، تبریز و اصفهان پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تعدادی از وزیران و دیگر مسئولین کشور و نیز فعالین دانشجویی این دوره اشاره کرد. در این ویژهنامه خاطرات زندهیادان ابراهیم یزدی، محمد ملکی، حسن باروقی، غلامعباس توسلی و نیز شخصیتهایی چون مصطفی معین، محمدمهدی جعفری، امیر هوشنگ مهریار، سیروس مسیحا، رضا غنیمی، فتحالله امی، عباس عبدی، علیرضا علوی تبار و محمدرضا سعادت منتشر شده است. همچنین احسان هوشمند در یک بررسی تاریخی زمینههای انقلاب فرهنگی را با مراجعه به انبوهی از اسناد تاریخی و سیاسی مقالهای تحلیلی نگاشته است.
✅ این ویژهنامه در 368 صفحه با قیمت 70 هزار تومان منتشر شده است. برای تهیه ویژهنامه با شماره تلفنهای 66433207 و 66936575 تماس بگیرید.
@cheshmandaz_iran
https://bit.ly/3q4UiQK
دانشگاه در تعلیق؛ بررسی زمینههای انقلاب فرهنگی
✅ انقلاب فرهنگی یکی از مهمترین تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران محسوب میشود که اثرات دیرپایی بر حوزه فرهنگ و علم و دانشگاه و آموزش عالی کشور در پی داشته است. مقایسه کادر هیئت علمی شاغل به کار در مؤسسات آموزش عالی و دانشگاههای کشور بین سال 1358-1357 با سال تحصیلی 1362-1361 نشان میدهد بیش از 2/44 درصد از کادر هیئت علمی و استادان کشور پس از وقوع انقلاب اسلامی و نیز انقلاب فرهنگی از گردونه آموزش عالی خارج شدهاند.
✅ با وجود اهمیت این پدیده سیاسی و اثرات عمیق و پیچیده و جدی و چندجانبه آن، تاکنون کمتر زمینههای وقوع انقلاب فرهنگی به بحث و بررسی کارشناسی و علمی گذارده شده است. به همین منظور نشریه چشمانداز ایران در یک فعالیت پژوهشی به سردبیری احسان هوشمند ویژهنامه دانشگاه در تعلیق را تدوین و تولید کرده است. در این ویژهنامه پرسشهایی طرح و برای پاسخ به این پرسشها اسناد و مدارک زیادی بررسی و تحلیل شدهاند. پرسشهایی چون در وضعیت پیشاانقلابی تا سال 1357 چه جریانهای سیاسی در دانشگاه نفوذ داشتند؟ آیا بیشترین یارگیری گروههای چریکی و مسلح در دانشگاههای کشور صورت گرفت؟ با وقوع انقلاب اسلامی دانشگاه در چه شرایطی قرار گرفت؟ فعالیت سازمانها و تشکیلات و احزاب سیاسی در دانشگاه در دوره پسا انقلابی چگونه بود؟ آیا در دوره پیش از انقلاب فرهنگی در دانشگاه تهران و دیگر دانشگاههای کشور مسئولین تازه به کار منصوب شده اقدام به اخراج گسترده استادان و کارکنان و دانشجویان به اتهام همکاری با رژیم سابق کردند؟ اگر پاسخ به این پرسش مثبت است آیا روند اخراج و پاکسازیها در دانشگاههای مختلف کشور عمومیت داشت؟ واکنش نیروهای سیاسی متنوع به اخراج و پاکسازیها چه بود؟ چگونه و در چه شرایطی انقلاب فرهنگی رخ داد؟
✅ برای پاسخ به پرسشهای بالا، نشریه چشمانداز در ویژهنامۀ دانشگاه در تعلیق به انتشار خاطرات و تاریخ شفاهی تعدادی از مهمترین کنشگران دانشگاههای کشور پرداخته است. ازجمله مصاحبهشوندگان میتوان به نخستین رؤسای دانشگاههای تهران، شیراز، تبریز و اصفهان پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تعدادی از وزیران و دیگر مسئولین کشور و نیز فعالین دانشجویی این دوره اشاره کرد. در این ویژهنامه خاطرات زندهیادان ابراهیم یزدی، محمد ملکی، حسن باروقی، غلامعباس توسلی و نیز شخصیتهایی چون مصطفی معین، محمدمهدی جعفری، امیر هوشنگ مهریار، سیروس مسیحا، رضا غنیمی، فتحالله امی، عباس عبدی، علیرضا علوی تبار و محمدرضا سعادت منتشر شده است. همچنین احسان هوشمند در یک بررسی تاریخی زمینههای انقلاب فرهنگی را با مراجعه به انبوهی از اسناد تاریخی و سیاسی مقالهای تحلیلی نگاشته است.
✅ این ویژهنامه در 368 صفحه با قیمت 70 هزار تومان منتشر شده است. برای تهیه ویژهنامه با شماره تلفنهای 66433207 و 66936575 تماس بگیرید.
@cheshmandaz_iran
https://bit.ly/3q4UiQK
Forwarded from ایران فردا
💢 حق اعتراض یا حق سرکوب – 3
🔷 سعید مدنی
@iranfardamag
🔻بر خلاف حق تعیین سرنوشت «حق» مقاومت در مقابل سرکوب سابقه دیرینه دارد. ارسطو معتقد بود: «زمانی که حاکمان گستاخ، بی شرم و حریص می شوند، باید علیه آنان و بر ضد قوانینی که چنین امتیازهای ناعادلانه ای را به ایشان ارزانی داشته اند قيام کرد».
🔸 در قرون وسطا نیز اشکالی از اندیشه مقاومت در مقابل سرکوب پدیدار شد. الهیون اسکولاستیک مثل توماس آکیناس و فیلسوفان عصر روشنگری در قالب حقوق طبیعی اندیشه عدم تبعیت از ظالم را ترویج کردند. نظریه «قرارداد اجتماعی» برای ایجاد یک جامعه سیاسی بر این مبنا پی ریزی شد تا مانع تحقير و آزار مردم شود. توماس هابز نیز معتقد بود هیچ کس نمی تواند از حق «دفاع از حیات خود و مخالفت با محرومیت از آزادی » دست بشوید. جان لاک اصرار داشت که در برابر خودکامگی قدرت، مردم حق حفاظت از خود و امنیت خویش را دارند . ژان ژاک روسو نیز با ترکیبی از نظرات قبلی خواهان اضمحلال دولتی بود که در آن حاکم از قدرت خود سوءاستفاده میکند. اما دولت ها به شدت با چنین نظراتی مخالفت میکردند و اصرار داشتند خشونت باید در انحصار آنها باشد.
🔻 بر این اساس به تدریج مبانی حقوقی مقاومت تدوین و ترویج شد. مطابق اعلامیه استقلال آمریکا حکومت ها برای تضمین خیر مشترک تشکیل می شوند و اگر از عهده این وظیفه برنیایند مردم حق دارند آنها را تغییر داده یا منحل کنند. پس از انقلاب فرانسه گام های جدی تر در جهت به رسمیت شناختن «حق» مقاومت مردم در مقابل سرکوب دولت تدوین شد. در ماده 2اعلامیه «حقوق بشر و شهروند» فرانسه آمده هدف هر نهاد عمومی باید حفظ حقوق طبیعی و دائمی بشر باشد. این حقوق«شامل آزادی، مالکیت، امنیت و مقاومت در برابر سرکوب است». در ماده ۹ این اعلامیه آمده است: «قانون باید از آزادی های عمومی و فردی در مقابل سرکوب حکومت کنندگان حمایت کند»،
🔸به تدریج دربرخی از کشورها مقاومت در برابر سرکوب به صراحت در نظام حقوق داخلی به ویژه در قوانین اساسی رسمیت یافت. برای مثال در ماده ۲۱ قانون اساسی کشور پرتغال آمده:
🔻«هرکس حق دارد که در مقابل نظمی که به حقوق و آزادی های وی و یا به تضمین های بنیادین آنها خدشه وارد کند، مقاومت نماید». این ماده حتی توسل به زور در مقابل چنین نظمی را به رسمیت شناخته است.
🔸«حق» مقاومت در مقابل سرکوب موکول است به آنکه دولت مبادرت به سرکوب خواست های مشروع اتباع خود کند. اعمال این «حق» اشکال متفاوتی دارد اما عموما دو روش بیشتر مورد نظر قرار میگیرد: 1)اعمال «حق» مقاومت در مقابل سرکوب با توسل به شیوه قهر آمیز و 2)اعمال «حق» مقاومت در مقابل سرکوب از طریق توسل به شیوه های غیر قهر آمیز. انتخاب یکی از این دو تابعی است ازشرایط جامعه ای که در آن دولت اقدام به سرکوب شهروندان کرده است.
🔻 اعمال «حق» مقاومت در مقابل سرکوب دولت با استفاده از شیوه قهرآمیز هزینه های سنگینی را به ویژه بر مردم و بالاخص بر اقشار آسیب پذیر مانند زنان، کودکان و سالمندان و معلولان دارد. مسئولیت اصلی در قبال چنین شرایطی در وهله اول بر عهده نظام حکمرانی است و اصرار بر سرکوب از سوی دولت رفته رفته ابعاد گسترده تری پیدا میکند که نهایتا تمامیت ارضی و بقای ملی را در معرض تهدید قرار میدهد. از این گذشته توسل به مشی قهرآمیز الزاما منجر به برآورده شدن خواست های مردم در جهت استقرار یک حکومت دموکراتیک و پاسخگو نمی شود.
🔸 بر این اساس برخی از فیلسوفان و مصلحان اجتماعی از جمله کانت گذار از چنین نظام هایی از طریق برپایی انقلاب و اعمال خشونت و ایجاد هرج و مرج و غلبه زور بر عقل ممکن نخواهد بود، بلکه چنین گذاری باید با توسل به اقدام های غیر خشونت بار تحقق یابد. بارزترین نماد شیوه مسالمت آمیز گذار از نظام های سرکوبگر «نافرمانی مدنی» یا اعمال مقاومت در مقابل سرکوب با استفاده از شیوه غیرقهرآمیزاست. اصطلاح نافرمانی مدنی برای اولین بار در اواسط قرن نوزدهم توسط یک نویسنده آمریکایی در اعتراض به گرفتن مالیات از سوی دولت آمریکا برای تأمین مخارج جنگ آن کشور بر ضد مکزیک مطرح شد، اما به نظر می رسد این تفکر پیشینه ای قدیمی تر دارد. درباره تعریف نافرمانی مدنی اتفاق نظر وجود ندارد.
#سعید_مدنی
#حق_سرکوب
#حق_اعتراض
https://bit.ly/33iYOSw
https://t.me/iranfardamag
🔷 سعید مدنی
@iranfardamag
🔻بر خلاف حق تعیین سرنوشت «حق» مقاومت در مقابل سرکوب سابقه دیرینه دارد. ارسطو معتقد بود: «زمانی که حاکمان گستاخ، بی شرم و حریص می شوند، باید علیه آنان و بر ضد قوانینی که چنین امتیازهای ناعادلانه ای را به ایشان ارزانی داشته اند قيام کرد».
🔸 در قرون وسطا نیز اشکالی از اندیشه مقاومت در مقابل سرکوب پدیدار شد. الهیون اسکولاستیک مثل توماس آکیناس و فیلسوفان عصر روشنگری در قالب حقوق طبیعی اندیشه عدم تبعیت از ظالم را ترویج کردند. نظریه «قرارداد اجتماعی» برای ایجاد یک جامعه سیاسی بر این مبنا پی ریزی شد تا مانع تحقير و آزار مردم شود. توماس هابز نیز معتقد بود هیچ کس نمی تواند از حق «دفاع از حیات خود و مخالفت با محرومیت از آزادی » دست بشوید. جان لاک اصرار داشت که در برابر خودکامگی قدرت، مردم حق حفاظت از خود و امنیت خویش را دارند . ژان ژاک روسو نیز با ترکیبی از نظرات قبلی خواهان اضمحلال دولتی بود که در آن حاکم از قدرت خود سوءاستفاده میکند. اما دولت ها به شدت با چنین نظراتی مخالفت میکردند و اصرار داشتند خشونت باید در انحصار آنها باشد.
🔻 بر این اساس به تدریج مبانی حقوقی مقاومت تدوین و ترویج شد. مطابق اعلامیه استقلال آمریکا حکومت ها برای تضمین خیر مشترک تشکیل می شوند و اگر از عهده این وظیفه برنیایند مردم حق دارند آنها را تغییر داده یا منحل کنند. پس از انقلاب فرانسه گام های جدی تر در جهت به رسمیت شناختن «حق» مقاومت مردم در مقابل سرکوب دولت تدوین شد. در ماده 2اعلامیه «حقوق بشر و شهروند» فرانسه آمده هدف هر نهاد عمومی باید حفظ حقوق طبیعی و دائمی بشر باشد. این حقوق«شامل آزادی، مالکیت، امنیت و مقاومت در برابر سرکوب است». در ماده ۹ این اعلامیه آمده است: «قانون باید از آزادی های عمومی و فردی در مقابل سرکوب حکومت کنندگان حمایت کند»،
🔸به تدریج دربرخی از کشورها مقاومت در برابر سرکوب به صراحت در نظام حقوق داخلی به ویژه در قوانین اساسی رسمیت یافت. برای مثال در ماده ۲۱ قانون اساسی کشور پرتغال آمده:
🔻«هرکس حق دارد که در مقابل نظمی که به حقوق و آزادی های وی و یا به تضمین های بنیادین آنها خدشه وارد کند، مقاومت نماید». این ماده حتی توسل به زور در مقابل چنین نظمی را به رسمیت شناخته است.
🔸«حق» مقاومت در مقابل سرکوب موکول است به آنکه دولت مبادرت به سرکوب خواست های مشروع اتباع خود کند. اعمال این «حق» اشکال متفاوتی دارد اما عموما دو روش بیشتر مورد نظر قرار میگیرد: 1)اعمال «حق» مقاومت در مقابل سرکوب با توسل به شیوه قهر آمیز و 2)اعمال «حق» مقاومت در مقابل سرکوب از طریق توسل به شیوه های غیر قهر آمیز. انتخاب یکی از این دو تابعی است ازشرایط جامعه ای که در آن دولت اقدام به سرکوب شهروندان کرده است.
🔻 اعمال «حق» مقاومت در مقابل سرکوب دولت با استفاده از شیوه قهرآمیز هزینه های سنگینی را به ویژه بر مردم و بالاخص بر اقشار آسیب پذیر مانند زنان، کودکان و سالمندان و معلولان دارد. مسئولیت اصلی در قبال چنین شرایطی در وهله اول بر عهده نظام حکمرانی است و اصرار بر سرکوب از سوی دولت رفته رفته ابعاد گسترده تری پیدا میکند که نهایتا تمامیت ارضی و بقای ملی را در معرض تهدید قرار میدهد. از این گذشته توسل به مشی قهرآمیز الزاما منجر به برآورده شدن خواست های مردم در جهت استقرار یک حکومت دموکراتیک و پاسخگو نمی شود.
🔸 بر این اساس برخی از فیلسوفان و مصلحان اجتماعی از جمله کانت گذار از چنین نظام هایی از طریق برپایی انقلاب و اعمال خشونت و ایجاد هرج و مرج و غلبه زور بر عقل ممکن نخواهد بود، بلکه چنین گذاری باید با توسل به اقدام های غیر خشونت بار تحقق یابد. بارزترین نماد شیوه مسالمت آمیز گذار از نظام های سرکوبگر «نافرمانی مدنی» یا اعمال مقاومت در مقابل سرکوب با استفاده از شیوه غیرقهرآمیزاست. اصطلاح نافرمانی مدنی برای اولین بار در اواسط قرن نوزدهم توسط یک نویسنده آمریکایی در اعتراض به گرفتن مالیات از سوی دولت آمریکا برای تأمین مخارج جنگ آن کشور بر ضد مکزیک مطرح شد، اما به نظر می رسد این تفکر پیشینه ای قدیمی تر دارد. درباره تعریف نافرمانی مدنی اتفاق نظر وجود ندارد.
#سعید_مدنی
#حق_سرکوب
#حق_اعتراض
https://bit.ly/33iYOSw
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 حق اعتراض یا حق سرکوب – 3
🔷 سعید مدنی @iranfardamag 🔻بر خلاف حق تعیین سرنوشت «حق» مقاومت در مقابل سرکوب سابقه دیرینه دارد. ارسطو معتقد بود: «زمانی که حاکمان گستاخ، بی شرم و حریص می شوند، باید علیه آنان و بر ضد قوانینی که چنین امتیازهای ناعادلانه ای را به ایشان ارزانی داشته اند قيام…
🔴 بیانیه جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری
🔹در سوگ شهید اهل قلم بکتاش آبتین و اعتراض به فشار و ستم پایان ناپذیر به روشنفکران و نویسندگان
💠 بهنام هستیبخش
🔸بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران، جان خویش را در زندان به دلیل عدم دسترسی به موقع به خدمات پزشکی ازدستداد.
▪️ به زودی مسئولان دیوان قضا توجیهات بیپایه و ملالتبار همیشگی خود را در از دست رفتن جان یک بیگناه بیان خواهند کرد امّا کوچکترین عذر و شرمندگی درکلامشان نخواهد بود از اینکه روشنفکری مظلوم، به "جرم "عقیده و اندیشه به زندان محکوم شد و جان باخت؛ و از اینکه سخن گفتن و کلام حتّی به زبان پراشاره و ابهام شعر جرم است.
🔸این نخستینبار نیست که نویسندگان و شاعران هزینه آزادگی قلم و کلام خویش را به بهای جان میپردازند. از سعید سلطانپور تا محمّد مختاری،محمّد پوینده، مجید شریف و بسیاری دیگر از نویسندگان و متفکران و اکنون بکتاش آبتین،سالهایی نهچندان طولانی پیمودهشدهاست. قضات دیوان ایران شاید که رگی از پشیمانی و حسرت در خویش نداشتهباشند امّا در پیشگاه قضاوتِ عدالتخیز خلق محکومند . آنچه اکنون در مقام شرف شایسته ستایش ابدی است، آزادگیِ نویسندگان و شهیدانِ اهلِ قلم است.
▪️ ما امضا کنندگان این بیانیه به مقام نویسندگان شهید ازجمله بکتاش آبتین ارج میگذاریم و خود را در سوگ خانوادۀ اندوه زدۀ او شریک می دانیم و انزجار و بیزاری خویش را از ستم پایانناپذیر به نویسندگان،روشنفکران و همه آنانی که درد مردم محروم را روایت میکنند،اعلام میداریم.
🔸بیست و یکم دی ماه هزار و چهارصد
ابراهیم غنی پور- ابراهیم ملکی- ابوالحسن صفری- ابوالفضل بخشوده- ابوالفضل رحیمی شاد- ابوالفضل قدیانی- احسان شریعتی- احسان میر لوحی- احمد ایزدی- احمد بخارایی-احمد شجاعی- احمد صیامپور- احمد عابدینی- احمد منتظری- احمدمعصومی- اسد الله کیایی- اسماعیل صالحی- اسماعیل علوی- اصغر ممبینی- افسانه نجاتي-اکبر امینی ارمکی- اکبر دانش سرارودی- اکبر هاشمی- الهام ذوالفقاری- الهه كولايى- امید خوارزمیان- امیر بانشی- امیر خرم - امیر خسرو دلیر ثانی- امیر رضایی- امیر زرین کمر- امیرحسین مرتضایی- امین چالاکی- آبتین جهانیان- آرزو باهر - آرش خاندل- آرش صادقی- آرمین شریفی- آروین خادم مولا- آزاده شعبانی
باقر بختیار- بدرالسادات مفيدى- بهزاد حق پناه- بهمن احمدی امویی- بهمن رضاخانی- بهنام چگینی- بیژن گل افرا
پروانه سلحشوری- پروین اسفندیاری- پریسا گنجی- پیمان احمدی
تقی حقبین آذر- تقی شامخی- توفیق مرتضی پور
جعفر زمانی- جعفر عظیم زاده- جعفرشریفی بیدگلی- جلال رنجبران- جواد رحیم پور-جواد وفایی- حامد شجاعی
حسن اسدی زیدآبادی- حسن آصالح-حسین ثاقب- حسین رزاق- حسین رفیعی- حسین سربندی- حسین فلّاح- حسین کربلایی- حسین کشوردوست کلتی- حسین گودرزی- حسین مجاهد- حسین مصباحیان- حسین معصومی-حسین واقفی فرد- حسین وفاپور- حسینعلی نوذری- حمید آصفی- حمید علی عسگریان- حمید محمدنژاد-حمیدرضا خادم- حمیدرضا عابدیان- حمیده زارع
درخشنده تیموریان
رباب مزینانی- رجبعلی جعفری- رحمان کار گشا- رسول ذوالفقاری- رسول رضایی- رسول شاهرخ- رضا آقاخانی- رضا احمدی- رضا تیموری- رضا دبیر- رضا رحیمی- رضا رئیس طوسی- رضا عبدالحسینی- رضا کشاورز- رضا کیاني- رقیه زارع پور- روزبه جامه شورانی- رویا بلوری- رویین عطوفت- زهرا آقاخانی- زهرا ابراهیمی- زهرا توحیدی- زهرا خندان- زهرا ربانی املشی- زهرا رحیمی- زهرا رحیمی خامنه- زهرا مشتاق- زهره امانی- زهره باقری- زهره جری
ژیلا بنی یعقوب- ژینوس سبحانی
سجاد خداکرم- سعید خسروی- سعید رضایی- سعید صاحبمحمدی- سعید فاضل- سعید فرمد- سعید مدنی- سعید منتظری- سعیده منتظری- سلمان بهزادی- سمانه احمدی- سهراب عسکري- سهیلا بردی- سیاوش حاتم-سیاوش رضاییان- سید ابراهیم حجازی- سید احمد مجیدی- سید علی موسوی- سید علی میر موسوی-سید محمود باقری- سید مهدی فقیه- سید هادی هاشمی- سید یعقوب آل شفیعی فومنی- سیدحسین موسوی- سیدعلیرضا بهشتی شیرازی- سیدمحمد سیف زاده- سیدمحمد موسوی- سیدمصطفی تاجزاده- سیده سمیه علوی- سیده لیلا علوی- سیده مینا علوی- سینا نوربخش
شادی شهرابی- شارمین میمندی نژاد- شاهرخ یوسفی- شاهین عزیزی-شبنم خان مصدق- شعله ابراهیمی- شهربانو امانی- شهروز احمدی- شهناز اکملی- شهین دخت قاسمی- شهین علوی- شیرزاد رستگار
صادق ربانی- صالح غفرانی- صالح نوریان- صبا شعردوست- صدرا بهشتی شیرازی- صدرا عبدالهی- صدرالدین دانش-
صدیقه وسمقی
ضبا نبوی.......
اسامی کامل :
https://bit.ly/3r8LB7d
#بکتاش_آبتین
https://t.me/DaghdagheIran
🔹در سوگ شهید اهل قلم بکتاش آبتین و اعتراض به فشار و ستم پایان ناپذیر به روشنفکران و نویسندگان
💠 بهنام هستیبخش
🔸بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران، جان خویش را در زندان به دلیل عدم دسترسی به موقع به خدمات پزشکی ازدستداد.
▪️ به زودی مسئولان دیوان قضا توجیهات بیپایه و ملالتبار همیشگی خود را در از دست رفتن جان یک بیگناه بیان خواهند کرد امّا کوچکترین عذر و شرمندگی درکلامشان نخواهد بود از اینکه روشنفکری مظلوم، به "جرم "عقیده و اندیشه به زندان محکوم شد و جان باخت؛ و از اینکه سخن گفتن و کلام حتّی به زبان پراشاره و ابهام شعر جرم است.
🔸این نخستینبار نیست که نویسندگان و شاعران هزینه آزادگی قلم و کلام خویش را به بهای جان میپردازند. از سعید سلطانپور تا محمّد مختاری،محمّد پوینده، مجید شریف و بسیاری دیگر از نویسندگان و متفکران و اکنون بکتاش آبتین،سالهایی نهچندان طولانی پیمودهشدهاست. قضات دیوان ایران شاید که رگی از پشیمانی و حسرت در خویش نداشتهباشند امّا در پیشگاه قضاوتِ عدالتخیز خلق محکومند . آنچه اکنون در مقام شرف شایسته ستایش ابدی است، آزادگیِ نویسندگان و شهیدانِ اهلِ قلم است.
▪️ ما امضا کنندگان این بیانیه به مقام نویسندگان شهید ازجمله بکتاش آبتین ارج میگذاریم و خود را در سوگ خانوادۀ اندوه زدۀ او شریک می دانیم و انزجار و بیزاری خویش را از ستم پایانناپذیر به نویسندگان،روشنفکران و همه آنانی که درد مردم محروم را روایت میکنند،اعلام میداریم.
🔸بیست و یکم دی ماه هزار و چهارصد
ابراهیم غنی پور- ابراهیم ملکی- ابوالحسن صفری- ابوالفضل بخشوده- ابوالفضل رحیمی شاد- ابوالفضل قدیانی- احسان شریعتی- احسان میر لوحی- احمد ایزدی- احمد بخارایی-احمد شجاعی- احمد صیامپور- احمد عابدینی- احمد منتظری- احمدمعصومی- اسد الله کیایی- اسماعیل صالحی- اسماعیل علوی- اصغر ممبینی- افسانه نجاتي-اکبر امینی ارمکی- اکبر دانش سرارودی- اکبر هاشمی- الهام ذوالفقاری- الهه كولايى- امید خوارزمیان- امیر بانشی- امیر خرم - امیر خسرو دلیر ثانی- امیر رضایی- امیر زرین کمر- امیرحسین مرتضایی- امین چالاکی- آبتین جهانیان- آرزو باهر - آرش خاندل- آرش صادقی- آرمین شریفی- آروین خادم مولا- آزاده شعبانی
باقر بختیار- بدرالسادات مفيدى- بهزاد حق پناه- بهمن احمدی امویی- بهمن رضاخانی- بهنام چگینی- بیژن گل افرا
پروانه سلحشوری- پروین اسفندیاری- پریسا گنجی- پیمان احمدی
تقی حقبین آذر- تقی شامخی- توفیق مرتضی پور
جعفر زمانی- جعفر عظیم زاده- جعفرشریفی بیدگلی- جلال رنجبران- جواد رحیم پور-جواد وفایی- حامد شجاعی
حسن اسدی زیدآبادی- حسن آصالح-حسین ثاقب- حسین رزاق- حسین رفیعی- حسین سربندی- حسین فلّاح- حسین کربلایی- حسین کشوردوست کلتی- حسین گودرزی- حسین مجاهد- حسین مصباحیان- حسین معصومی-حسین واقفی فرد- حسین وفاپور- حسینعلی نوذری- حمید آصفی- حمید علی عسگریان- حمید محمدنژاد-حمیدرضا خادم- حمیدرضا عابدیان- حمیده زارع
درخشنده تیموریان
رباب مزینانی- رجبعلی جعفری- رحمان کار گشا- رسول ذوالفقاری- رسول رضایی- رسول شاهرخ- رضا آقاخانی- رضا احمدی- رضا تیموری- رضا دبیر- رضا رحیمی- رضا رئیس طوسی- رضا عبدالحسینی- رضا کشاورز- رضا کیاني- رقیه زارع پور- روزبه جامه شورانی- رویا بلوری- رویین عطوفت- زهرا آقاخانی- زهرا ابراهیمی- زهرا توحیدی- زهرا خندان- زهرا ربانی املشی- زهرا رحیمی- زهرا رحیمی خامنه- زهرا مشتاق- زهره امانی- زهره باقری- زهره جری
ژیلا بنی یعقوب- ژینوس سبحانی
سجاد خداکرم- سعید خسروی- سعید رضایی- سعید صاحبمحمدی- سعید فاضل- سعید فرمد- سعید مدنی- سعید منتظری- سعیده منتظری- سلمان بهزادی- سمانه احمدی- سهراب عسکري- سهیلا بردی- سیاوش حاتم-سیاوش رضاییان- سید ابراهیم حجازی- سید احمد مجیدی- سید علی موسوی- سید علی میر موسوی-سید محمود باقری- سید مهدی فقیه- سید هادی هاشمی- سید یعقوب آل شفیعی فومنی- سیدحسین موسوی- سیدعلیرضا بهشتی شیرازی- سیدمحمد سیف زاده- سیدمحمد موسوی- سیدمصطفی تاجزاده- سیده سمیه علوی- سیده لیلا علوی- سیده مینا علوی- سینا نوربخش
شادی شهرابی- شارمین میمندی نژاد- شاهرخ یوسفی- شاهین عزیزی-شبنم خان مصدق- شعله ابراهیمی- شهربانو امانی- شهروز احمدی- شهناز اکملی- شهین دخت قاسمی- شهین علوی- شیرزاد رستگار
صادق ربانی- صالح غفرانی- صالح نوریان- صبا شعردوست- صدرا بهشتی شیرازی- صدرا عبدالهی- صدرالدین دانش-
صدیقه وسمقی
ضبا نبوی.......
اسامی کامل :
https://bit.ly/3r8LB7d
#بکتاش_آبتین
https://t.me/DaghdagheIran
Telegraph
🔴 بیانیه جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری
💠 بهنام هستیبخش 🔸بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران، جان خویش را در زندان به دلیل عدم دسترسی به موقع به خدمات پزشکی ازدستداد. ▪️ به زودی مسئولان دیوان قضا توجیهات بیپایه و ملالتبار همیشگی خود را در از دست رفتن…
دغدغههای ایران pinned «🔴 بیانیه جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری 🔹در سوگ شهید اهل قلم بکتاش آبتین و اعتراض به فشار و ستم پایان ناپذیر به روشنفکران و نویسندگان 💠 بهنام هستیبخش 🔸بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران، جان خویش را…»
به نام خداوند جان و خر د
ز دانش درِ بی نیازی بجوی، وگر چند سختیت آید به رو ی
فردوسی
🔴 بیانیّۀ اعضای هیأت مدیرۀ ادوار انجمن جامعه شناسی ایران
دربارۀ محدودیّتها و مضایق ایجادشده برای جناب آقای دکتر سعید مدنی
🔹 اخیراً شاهد تصمیمها و اقداماتی هستیم که موجب نگرانی جدّی دربارۀ حال و آیندۀ علم و اهل علم در ایران است. نحوۀ ممانعت از انتشار آثار علمیِ جناب آقای دکتر سعید مدنی، جامعه شناس کوشا و اهل تحقیقِ جدّی، و سپس ممانعت از سفر مُطالعاتیِ ایشان از نمودهای این گونه اقدامات است .
🔺 دکتر سعید مدنی یک محقّق جدّی و متخلّق به اخلاق علمی است که هیچگاه یافته های علمی و پژوهشی را تابع دیدگاه و عقاید سیاسی خود قرار نداده و از مصادیق تفکیک نقش علمی از نقش سیاسی بوده است. این تفکیک از جمله اصولی است که هم برای پیشبرد امر علم ضروری است و هم امکانی ضروری برای ایفای نقش اهل علم در مُشارکت و مشورت دادن دانشمندان در رفع مسائل کشور ایجاد می کند .
🔹نشانه های روشنی وجود دارند که این گونه اقدامات شامل نقض صریح موادّی از قانون اساسی و سایر قوانین و میثاقهای ملّی و بین المللی هستند. اما گذشته از نقض واضح قانون و برخوردهای فراقانونی در چنین مواردی، یک نگرانی اصولی دیگر هم برانگیخته می شود که همانا بی توجهی به تفکیک امر سیاسی از امر علمی است. آنچه اکنون در عرصۀ سیاست رُخ می دهد، از این روی موجب بیم و نگرانی است که این تفکیک رعایت نشده و مخالفت برخی از متصدیّان با عقاید یک پژوهشگر و دانشگاهی به حوزۀ اندیشه
و فرهنگ و علم تسرّی یافته است، به نحوی که متاسفانه شاهد مواردی از مداخله ها ی غیرقانونی نهادها و افراد غیرمسئول در امور علمی و فرهنگی مثل انتشار آثار، ادامه کار، تبدیل وضعیت استخدامی و ارتقاء مرتبه علمی اعضای هیات علمی دانشگاهها هستیم.
🔺 ما برای حفظ کیان و استقلال کشور، نائل شدن به توسعه ی پایدار که خواسته و آرزوی همۀ ایرانیان، از جمله متولیّان و مسؤولان سیاسی کشور است؛ و برای حفظ جان و مال و آبروی شهروندان و بهروزی آنان، محتاج علم هستیم و انکار اهمیّت و ارزش علم، جفای آشکاری به حال و آیندۀ جامعه و کشور است و باعث ایجاد اختلال جدّی در ایفای وظایف نهاد علم می شود. در عین حال، همین اختلال باعث خواهد شد نهاد سیاست هم نتواند کارکردهای خود را تماماً و به درستی اجرا کند و آسیبی همه جانبه متوجّه کشور خواهد شد .
🔹حفظ و صیانت از اصول و مرزهای اجتماعی اگر مهمتر از صیانت و حراست از مرزهای کشور نباشد، به همان اندازه ضروری است و ضامن و مناط حفظ مرزهای سیاسی کشور هم خواهد بو د. حفظ و صیانت از اصول و مرزهای اجتماعی و رعایت تفکیک کارکردیِ این نهادها، وظیفهای است که همه باید بدان بکوشند ولی در درجۀ اوّل این اولیای امور کشورند که باید آن را رعایت کنند و از دیگران هم رعایت آن را بخواهند. ما از مسؤولان کشور و متولّیان امور در وزارتخانه ها و نهادهای ذیربط مُصرّانه می خواهیم
با رفع ممانعتها و محدودیتها برای فعالیتهای علمی جامعه شناسِ پژوهنده، جناب آقای دکتر سعید مدنی و برای همۀ دانشگاهیان ، محقّقان، دانشجویان و معلّمان جامعه، هم زمینۀ رُشد و اعتلای علم را، که کشور ما برای عبور از بحرانها سخت بدان محتاج است، فراهم آورند و هم زمینه ساز مُشارکت همۀ اهل علم، دانشمندان و محقّقان در رفع مسائل بس یار حادّ کشور گردند .
🔺 اعضای هیات مدیره ادوار انجمن جامعه شناسی ایران:
1- . تقی آزاد ارمکی
2- پرویز اجلالی
3- شیرین احمدنیا
4- فرهنگ ارشا د
5- علی اصغر اصغری
6- شهلا اعزازی
7- حمید انصاری
8- پرویز پیران
9- . محمد توکل
10- محمدرضا جلایی پور
11- فاطمه جواهری
12- علی محمد حاضری
13- اسماعیل خلیلی
14- پیام روشنفکر
15- سیامک زندرضوی
16- سیدحسین سراج زاده
17- ژاله شادی طلب
18- محمود شارع پور
19- داور شیخاوندی
20- محمد فاضلی
21- ناصر فکوهی
22- سعید معیدفر
23- علی یوسفی
https://bit.ly/3njHeF9
https://t.me/DaghdagheIran
ز دانش درِ بی نیازی بجوی، وگر چند سختیت آید به رو ی
فردوسی
🔴 بیانیّۀ اعضای هیأت مدیرۀ ادوار انجمن جامعه شناسی ایران
دربارۀ محدودیّتها و مضایق ایجادشده برای جناب آقای دکتر سعید مدنی
🔹 اخیراً شاهد تصمیمها و اقداماتی هستیم که موجب نگرانی جدّی دربارۀ حال و آیندۀ علم و اهل علم در ایران است. نحوۀ ممانعت از انتشار آثار علمیِ جناب آقای دکتر سعید مدنی، جامعه شناس کوشا و اهل تحقیقِ جدّی، و سپس ممانعت از سفر مُطالعاتیِ ایشان از نمودهای این گونه اقدامات است .
🔺 دکتر سعید مدنی یک محقّق جدّی و متخلّق به اخلاق علمی است که هیچگاه یافته های علمی و پژوهشی را تابع دیدگاه و عقاید سیاسی خود قرار نداده و از مصادیق تفکیک نقش علمی از نقش سیاسی بوده است. این تفکیک از جمله اصولی است که هم برای پیشبرد امر علم ضروری است و هم امکانی ضروری برای ایفای نقش اهل علم در مُشارکت و مشورت دادن دانشمندان در رفع مسائل کشور ایجاد می کند .
🔹نشانه های روشنی وجود دارند که این گونه اقدامات شامل نقض صریح موادّی از قانون اساسی و سایر قوانین و میثاقهای ملّی و بین المللی هستند. اما گذشته از نقض واضح قانون و برخوردهای فراقانونی در چنین مواردی، یک نگرانی اصولی دیگر هم برانگیخته می شود که همانا بی توجهی به تفکیک امر سیاسی از امر علمی است. آنچه اکنون در عرصۀ سیاست رُخ می دهد، از این روی موجب بیم و نگرانی است که این تفکیک رعایت نشده و مخالفت برخی از متصدیّان با عقاید یک پژوهشگر و دانشگاهی به حوزۀ اندیشه
و فرهنگ و علم تسرّی یافته است، به نحوی که متاسفانه شاهد مواردی از مداخله ها ی غیرقانونی نهادها و افراد غیرمسئول در امور علمی و فرهنگی مثل انتشار آثار، ادامه کار، تبدیل وضعیت استخدامی و ارتقاء مرتبه علمی اعضای هیات علمی دانشگاهها هستیم.
🔺 ما برای حفظ کیان و استقلال کشور، نائل شدن به توسعه ی پایدار که خواسته و آرزوی همۀ ایرانیان، از جمله متولیّان و مسؤولان سیاسی کشور است؛ و برای حفظ جان و مال و آبروی شهروندان و بهروزی آنان، محتاج علم هستیم و انکار اهمیّت و ارزش علم، جفای آشکاری به حال و آیندۀ جامعه و کشور است و باعث ایجاد اختلال جدّی در ایفای وظایف نهاد علم می شود. در عین حال، همین اختلال باعث خواهد شد نهاد سیاست هم نتواند کارکردهای خود را تماماً و به درستی اجرا کند و آسیبی همه جانبه متوجّه کشور خواهد شد .
🔹حفظ و صیانت از اصول و مرزهای اجتماعی اگر مهمتر از صیانت و حراست از مرزهای کشور نباشد، به همان اندازه ضروری است و ضامن و مناط حفظ مرزهای سیاسی کشور هم خواهد بو د. حفظ و صیانت از اصول و مرزهای اجتماعی و رعایت تفکیک کارکردیِ این نهادها، وظیفهای است که همه باید بدان بکوشند ولی در درجۀ اوّل این اولیای امور کشورند که باید آن را رعایت کنند و از دیگران هم رعایت آن را بخواهند. ما از مسؤولان کشور و متولّیان امور در وزارتخانه ها و نهادهای ذیربط مُصرّانه می خواهیم
با رفع ممانعتها و محدودیتها برای فعالیتهای علمی جامعه شناسِ پژوهنده، جناب آقای دکتر سعید مدنی و برای همۀ دانشگاهیان ، محقّقان، دانشجویان و معلّمان جامعه، هم زمینۀ رُشد و اعتلای علم را، که کشور ما برای عبور از بحرانها سخت بدان محتاج است، فراهم آورند و هم زمینه ساز مُشارکت همۀ اهل علم، دانشمندان و محقّقان در رفع مسائل بس یار حادّ کشور گردند .
🔺 اعضای هیات مدیره ادوار انجمن جامعه شناسی ایران:
1- . تقی آزاد ارمکی
2- پرویز اجلالی
3- شیرین احمدنیا
4- فرهنگ ارشا د
5- علی اصغر اصغری
6- شهلا اعزازی
7- حمید انصاری
8- پرویز پیران
9- . محمد توکل
10- محمدرضا جلایی پور
11- فاطمه جواهری
12- علی محمد حاضری
13- اسماعیل خلیلی
14- پیام روشنفکر
15- سیامک زندرضوی
16- سیدحسین سراج زاده
17- ژاله شادی طلب
18- محمود شارع پور
19- داور شیخاوندی
20- محمد فاضلی
21- ناصر فکوهی
22- سعید معیدفر
23- علی یوسفی
https://bit.ly/3njHeF9
https://t.me/DaghdagheIran
Telegraph
به نام خداوند جان و خر د
فردوسی 🔴 بیانیّۀ اعضای هیأت مدیرۀ ادوار انجمن جامعه شناسی ایران دربارۀ محدودیّتها و مضایق ایجادشده برای جناب آقای دکتر سعید مدنی 🔹 اخیراً شاهد تصمیمها و اقداماتی هستیم که موجب نگرانی جدّی…
Forwarded from نهضت آزادى ايران
🔸زندان و مرگ بکتاش آبتین، نقض آشکار حقوق بشر است
🔹بیانیه نهضت آزادی ایران
▫️شماره: ۲۶۸۸
@nehzatazadiiran
📌خبر کوتاه است و جانکاه: بکتاش آبتین، نویسنده، شاعر، فیلمساز، عضو کانون نویسندگان ایران و زندانی سیاسی و عقیدتی در اثر اهمال مسئولان زندان درگذشت. این ضایعه موجب تاسف و تالم فراوان است؛ نه فقط از آن جهت که هنرمندی متعهد از میان ما رفت، بلکه از آن رو که انسانی به خاطر عقیده و بالاتر از آن، به خاطر باور و مطالبه آزادی بیان و مبارزه با سانسور به حبس و زنجیر کشیده میشود و مسئولان نظام و انقلابی که وعده میداد که: «در جمهوری اسلامی ایران، مارکسیستها هم در بیان عقاید آزادند» به جای آن که به تنبیه و پیگرد مباشران و مقصران این واقعه تلخ و البته تکراری بپردازند و خود را موظف به پاسخگویی به افکار عمومی ببینند، با بیاعتنایی و مسئولیتگریزی و فرافکنی از کنار چنین رخداد هولناکی عبور میکنند.
📌نهضت آزادی ایران هشدار میدهد که مرگ بکتاش آبتین و امثال ایشان، فراتر از تعللهای شخصی و کوتاهی مدیریتهای میانی در سازمان زندانهاست، این واقعه یک نشانه است که پرده از تداوم فرآیندی سیستماتیک بر میدارد که اعتقادی به حقوق بشر، آزادی و حاکمیت ملت ندارد و دلالت بر این حقیقت تلخ دارد که تفکر حذفی پایان نگرفته و همچنان جاری است.
📌نهضت آزادی ایران هشدار میدهد که در شرایط کنونی که ابَربحرانهای عدیده و چندلایه کشور و نظام را تهدید به فروپاشی و ناامنی میکنند، اعتراضات مدنی شدت گرفته و روندی رو به فراگیری خشونت را نشان میدهند و در شرایطی که قدرتهای جهانی ما را احاطه کردهاند، راهی جز بازگشت به مردم و وفاداری به حقوق اساسی و حاکمیت ملت نمیتواند متضمن امنیت ملی، بقای نظام و دفاع از تمامیت ارضی ایران باشد.
📌مشفقانه و دردمندانه توصیه میکند که ضمن آزادی فوری تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی و رفع حصر کامل از سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد و آقایان مهندس میرحسین موسوی و حجهالاسلام مهدی کروبی که هر سه تن در معرض بیماری و کهولت قرار دارند، حاکمیت جمهوری اسلامی ایران تن به اصلاحات ساختاری بهویژه در دستگاه قضایی داده و با پیگرد کیفری و مجازات آمران و عاملان اصلی حادثه مرگ زندهیاد بکتاش آبتین، راه را بر تکرار چنین فجایعی در آینده ببندد.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل بیانیه را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://bit.ly/3trLk1R
🔹بیانیه نهضت آزادی ایران
▫️شماره: ۲۶۸۸
@nehzatazadiiran
📌خبر کوتاه است و جانکاه: بکتاش آبتین، نویسنده، شاعر، فیلمساز، عضو کانون نویسندگان ایران و زندانی سیاسی و عقیدتی در اثر اهمال مسئولان زندان درگذشت. این ضایعه موجب تاسف و تالم فراوان است؛ نه فقط از آن جهت که هنرمندی متعهد از میان ما رفت، بلکه از آن رو که انسانی به خاطر عقیده و بالاتر از آن، به خاطر باور و مطالبه آزادی بیان و مبارزه با سانسور به حبس و زنجیر کشیده میشود و مسئولان نظام و انقلابی که وعده میداد که: «در جمهوری اسلامی ایران، مارکسیستها هم در بیان عقاید آزادند» به جای آن که به تنبیه و پیگرد مباشران و مقصران این واقعه تلخ و البته تکراری بپردازند و خود را موظف به پاسخگویی به افکار عمومی ببینند، با بیاعتنایی و مسئولیتگریزی و فرافکنی از کنار چنین رخداد هولناکی عبور میکنند.
📌نهضت آزادی ایران هشدار میدهد که مرگ بکتاش آبتین و امثال ایشان، فراتر از تعللهای شخصی و کوتاهی مدیریتهای میانی در سازمان زندانهاست، این واقعه یک نشانه است که پرده از تداوم فرآیندی سیستماتیک بر میدارد که اعتقادی به حقوق بشر، آزادی و حاکمیت ملت ندارد و دلالت بر این حقیقت تلخ دارد که تفکر حذفی پایان نگرفته و همچنان جاری است.
📌نهضت آزادی ایران هشدار میدهد که در شرایط کنونی که ابَربحرانهای عدیده و چندلایه کشور و نظام را تهدید به فروپاشی و ناامنی میکنند، اعتراضات مدنی شدت گرفته و روندی رو به فراگیری خشونت را نشان میدهند و در شرایطی که قدرتهای جهانی ما را احاطه کردهاند، راهی جز بازگشت به مردم و وفاداری به حقوق اساسی و حاکمیت ملت نمیتواند متضمن امنیت ملی، بقای نظام و دفاع از تمامیت ارضی ایران باشد.
📌مشفقانه و دردمندانه توصیه میکند که ضمن آزادی فوری تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی و رفع حصر کامل از سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد و آقایان مهندس میرحسین موسوی و حجهالاسلام مهدی کروبی که هر سه تن در معرض بیماری و کهولت قرار دارند، حاکمیت جمهوری اسلامی ایران تن به اصلاحات ساختاری بهویژه در دستگاه قضایی داده و با پیگرد کیفری و مجازات آمران و عاملان اصلی حادثه مرگ زندهیاد بکتاش آبتین، راه را بر تکرار چنین فجایعی در آینده ببندد.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل بیانیه را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://bit.ly/3trLk1R
Telegraph
زندان و مرگ بکتاش آبتین، نقض آشکار حقوق بشر است
▫️شماره: ۲۶۸۸ بسمه تعالی خبر کوتاه است و جانکاه: بکتاش آبتین، نویسنده، شاعر، فیلمساز، عضو کانون نویسندگان ایران و زندانی سیاسی و عقیدتی در اثر اهمال مسئولان زندان درگذشت. این ضایعه موجب تاسف و تالم فراوان است؛ نه فقط از آن جهت که هنرمندی متعهد از میان ما…
Forwarded from BBCPersian
🔻کانون نویسندگان ایران هشدار داد که جان کیوان صمیمی، رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، فعال سیاسی و عضو شورای فعالان ملی مذهبی ایران"در خطر جدی است."
🔹این سازمان صنفی نویسندگان در ایران امروز، جمعه نوشت: "کیوان صمیمی ۷۳ ساله است و سابقهی بیماری قلبی دارد و تداوم حضور او در زندان خطری جدی برای سلامت و جان اوست."
🔹بر اساس این خبر آقای صمیمی، به دنبال انتشار نامهای با عنوان "قتل شبه عمد" و اشاره به قتل بکتاش آبتین، "در خطر تبعید به زندان دیگری است."
🔹در بخشی از نامه آقای صمیمی درباره بکتاش آبتین آمده: "دغدغه و درد اگر مطالبهگری و فریاد را برنیاورد، درد نیست و حداکثر میتوان به آن گفت نارضایتی. او درد داشت و اعتراض میکرد، نه مثل بسیاری که فقط حرف میزنیم و شاید هم بعضیمان قشنگ مینویسند، ولی میترسیم و پرهیز میکنیم از اعتراض در میدان و خیابان."
📷 Aliyeh Motallebzadeh
https://bbc.in/3KbebNR
@BBCPersian
🔹این سازمان صنفی نویسندگان در ایران امروز، جمعه نوشت: "کیوان صمیمی ۷۳ ساله است و سابقهی بیماری قلبی دارد و تداوم حضور او در زندان خطری جدی برای سلامت و جان اوست."
🔹بر اساس این خبر آقای صمیمی، به دنبال انتشار نامهای با عنوان "قتل شبه عمد" و اشاره به قتل بکتاش آبتین، "در خطر تبعید به زندان دیگری است."
🔹در بخشی از نامه آقای صمیمی درباره بکتاش آبتین آمده: "دغدغه و درد اگر مطالبهگری و فریاد را برنیاورد، درد نیست و حداکثر میتوان به آن گفت نارضایتی. او درد داشت و اعتراض میکرد، نه مثل بسیاری که فقط حرف میزنیم و شاید هم بعضیمان قشنگ مینویسند، ولی میترسیم و پرهیز میکنیم از اعتراض در میدان و خیابان."
📷 Aliyeh Motallebzadeh
https://bbc.in/3KbebNR
@BBCPersian
❇️ سعید مدنی از ممنوعیت انتشار کتاب تا ممنوعالخروجی
▪️ شرق : شماره 4195 - شنبه ۲۵ دي 1400
🔶 شهرزاد همتی
🔹 سوم آذرماه بود که سعید مدنی، پژوهشگر و جامعهشناس، در نامهای سرگشاده به وزیر ارشاد، از ممنوعیت چاپ آثارش خبر داد. مدنی در این نامه نوشته بود که بنا به اطلاع ناشر هیچیک از کتابهای تألیف او از این پس مجوز انتشار دریافت نخواهد کرد. او در این نامه تأکید کرده بود: «مطابق اصل ۲۵ قانون اساسی سانسور ممنوع است مگر به حکم قانون. البته متأسفانه هنوز جوهر قانون اساسی خشک نشده بود که این اصل نقض شد؛ اما حتی در تجربه 40 سال گذشته نیز اغلب شاهد سانسور تألیفات بودهایم تا نویسندگان. بر این اساس اگرچه اصل سانسور و ممیزی واجد کمترین پشتوانه قانونی نیست، از آن مهمتر ممنوعالقلمکردن نویسندگان نقض حقوق شهروندی آنهاست و فاقد کمترین وجاهت قانونی».
▪️ مدنی در حالی از ممنوعیت انتشار کتابهایش مطلع شده بود که که با وجود چندین بار محکومیت قضائی و گذراندن دوران محکومیت در زمان انتشار آن نامه هیچ محکومیت قضائی دایر بر ممنوعالقلمبودن ندارد. مسئلهای که بعد از مدتی برای مدنی و دیگر فعالان اجتماعی و جامعهشناسان روشنتر شد و مشخص شد که سعید مدنی، نهتنها از انتشار کتابهایش محروم شده، بلکه حتی اجازه خروج از کشور هم ندارد. مسئلهای که بعد از گذشت نزدیک به دو ماه هنوز حل نشده و واکنش انجمن جامعهشناسی کشور را نیز برانگیخته است.
🔹در گفتوگویی با سعید مدنی، از او درباره اتفاقات این مدت سؤال کردیم. او به «شرق» گفت: «من براساس دعوتنامهای که دانشگاه ییل برایم فرستاده بود، در واقع به یک فرصت مطالعاتی و تدریس در دانشگاه ییل درباره مسائل اجتماعی ایران و انجام یک پروژهای راجع به فقر در ایران دعوت شده بودم. براساس این دعوتنامه اقدام به گرفتن ویزا کردم. دو سفر به ارمنستان داشتم برای گرفتن ویزا و بالاخره ویزا صادر شد. تا اینجا هیچ مشکل خاصی وجود نداشت و من هم ممنوعیت خروج نداشتم و به همین دلیل هم در حدود هفت، هشت ماه گذشته دو سفر به ارمنستان داشتم. در طول یکماهونیم یا دو ماه قبل از این قرار بود به آمریکا سفر کنم. بعد از آن مقدمات سفرم را برای سفر یکساله به آمریکا فراهم کردم و چون این فرصتی بود که میتوانست یک سال تا دو سال تمدید بشود؛ بنابراین فرضم بر این بود که حتیالامکان یکساله برگردم و به همین دلیل بلیت رفت و برگشتم را هم برای یک سال بعد گرفته بودم. تقریبا دو، سه روز قبل از سفرم از وزارت اطلاعات با من تماس گرفتند و خواستند برای برخی گفتوگوها به آنجا بروم. در آن گفتوگو که محتوایش خیلی چیز مهمی نبود، مشخصا پرسیدند که آیا من ممنوعالخروج هستم؟ که پاسخ منفی گرفتند. با توجه به حساسیتهایی که در مورد فرصت مطالعاتی و تدریس در دانشگاه ییل داشتند، سؤال کردند که آیا این کار به خودی خود واجد جرم و اتهامی هست که باز جواب آن هم منفی بود؛ بنابراین بعد از آن دیگر مقدمات سفر را فراهم کردم».
▪️ این جامعهشناس در ادامه افزود: «شبی که پرواز داشتم، عازم فرودگاه شدم و مراحل مختلف پرواز انجام شد. کارت پرواز را گرفتم و بعد از اینکه از آخرین گیت برای کنترل گذرنامه عبور کردم، با مشکل مواجه شدم. در گیت به من گفتند که ویزای من باید مجددا چک بشود که صحت دارد و جعلی نباشد. بعد از مدتی گفتوگو راجع به مقصد سفرم و علت سفرم و اینها، کسی وارد اتاقی که در آن حضور داشتم شد و گفت که از طرف اطاعات سپاه است. حدود ساعت 3:30 یا 4:30 صبح با ایشان هم گفتوگوهایی داشتم که باز محتوای آن مهم نیست، ولی بعد محور اصلی این گفتوگوها هم مدیریت کرونا در ایران بود و تخلفهایی که صورت گرفته است و اینکه ایشان فکر میکرد که درواقع بیانیهای که در این زمینه داده شده و اظهارنظری که من کردم از نظر ایشان منصفانه نبوده یا حتی مجرمانه بوده و من از آن مواضع و دیدگاههای خودم دفاع کردم. درنهایت ایشان گفت که من ممنوعالخروج هستم و بنابراین پاسپورت من هم گرفته شد و ناچار شدم به خانه برگردم». مدنی تصریح کرد: «در پاسخ به علت ممنوعالخروجی من توضیحی داده نشد و فقط گفتند که بعدا اطلاع میدهیم. بنابراین بعد از اینکه پاسخی دریافت نکردم، همانطور که میدانید نامهای به رئیس قوه قضائیه نوشتم و تأکید کردم که این روند واردکردن اتهام یا ممانعت از خروج از کشور جنبه قانونی ندارد و میشود گفت تخلف از قوانین و مقررات جاری است. به علاوه در مراجعهای هم که به دادسرای امنیت در زندان اوین داشتم، آنها هم به من گفتند که پروندهای نیست که موکول به ممنوعالخروجی شود؛......
متن کامل :
https://bit.ly/33mCQyr
#سعید_مدنی
#روزنامهی_شرق
#مقصود_فراستخواه
#ممنوعیت_انتشار_کتاب
#ممنوعیت_خروج_از_کشور
https://t.me/DaghdagheIran
▪️ شرق : شماره 4195 - شنبه ۲۵ دي 1400
🔶 شهرزاد همتی
🔹 سوم آذرماه بود که سعید مدنی، پژوهشگر و جامعهشناس، در نامهای سرگشاده به وزیر ارشاد، از ممنوعیت چاپ آثارش خبر داد. مدنی در این نامه نوشته بود که بنا به اطلاع ناشر هیچیک از کتابهای تألیف او از این پس مجوز انتشار دریافت نخواهد کرد. او در این نامه تأکید کرده بود: «مطابق اصل ۲۵ قانون اساسی سانسور ممنوع است مگر به حکم قانون. البته متأسفانه هنوز جوهر قانون اساسی خشک نشده بود که این اصل نقض شد؛ اما حتی در تجربه 40 سال گذشته نیز اغلب شاهد سانسور تألیفات بودهایم تا نویسندگان. بر این اساس اگرچه اصل سانسور و ممیزی واجد کمترین پشتوانه قانونی نیست، از آن مهمتر ممنوعالقلمکردن نویسندگان نقض حقوق شهروندی آنهاست و فاقد کمترین وجاهت قانونی».
▪️ مدنی در حالی از ممنوعیت انتشار کتابهایش مطلع شده بود که که با وجود چندین بار محکومیت قضائی و گذراندن دوران محکومیت در زمان انتشار آن نامه هیچ محکومیت قضائی دایر بر ممنوعالقلمبودن ندارد. مسئلهای که بعد از مدتی برای مدنی و دیگر فعالان اجتماعی و جامعهشناسان روشنتر شد و مشخص شد که سعید مدنی، نهتنها از انتشار کتابهایش محروم شده، بلکه حتی اجازه خروج از کشور هم ندارد. مسئلهای که بعد از گذشت نزدیک به دو ماه هنوز حل نشده و واکنش انجمن جامعهشناسی کشور را نیز برانگیخته است.
🔹در گفتوگویی با سعید مدنی، از او درباره اتفاقات این مدت سؤال کردیم. او به «شرق» گفت: «من براساس دعوتنامهای که دانشگاه ییل برایم فرستاده بود، در واقع به یک فرصت مطالعاتی و تدریس در دانشگاه ییل درباره مسائل اجتماعی ایران و انجام یک پروژهای راجع به فقر در ایران دعوت شده بودم. براساس این دعوتنامه اقدام به گرفتن ویزا کردم. دو سفر به ارمنستان داشتم برای گرفتن ویزا و بالاخره ویزا صادر شد. تا اینجا هیچ مشکل خاصی وجود نداشت و من هم ممنوعیت خروج نداشتم و به همین دلیل هم در حدود هفت، هشت ماه گذشته دو سفر به ارمنستان داشتم. در طول یکماهونیم یا دو ماه قبل از این قرار بود به آمریکا سفر کنم. بعد از آن مقدمات سفرم را برای سفر یکساله به آمریکا فراهم کردم و چون این فرصتی بود که میتوانست یک سال تا دو سال تمدید بشود؛ بنابراین فرضم بر این بود که حتیالامکان یکساله برگردم و به همین دلیل بلیت رفت و برگشتم را هم برای یک سال بعد گرفته بودم. تقریبا دو، سه روز قبل از سفرم از وزارت اطلاعات با من تماس گرفتند و خواستند برای برخی گفتوگوها به آنجا بروم. در آن گفتوگو که محتوایش خیلی چیز مهمی نبود، مشخصا پرسیدند که آیا من ممنوعالخروج هستم؟ که پاسخ منفی گرفتند. با توجه به حساسیتهایی که در مورد فرصت مطالعاتی و تدریس در دانشگاه ییل داشتند، سؤال کردند که آیا این کار به خودی خود واجد جرم و اتهامی هست که باز جواب آن هم منفی بود؛ بنابراین بعد از آن دیگر مقدمات سفر را فراهم کردم».
▪️ این جامعهشناس در ادامه افزود: «شبی که پرواز داشتم، عازم فرودگاه شدم و مراحل مختلف پرواز انجام شد. کارت پرواز را گرفتم و بعد از اینکه از آخرین گیت برای کنترل گذرنامه عبور کردم، با مشکل مواجه شدم. در گیت به من گفتند که ویزای من باید مجددا چک بشود که صحت دارد و جعلی نباشد. بعد از مدتی گفتوگو راجع به مقصد سفرم و علت سفرم و اینها، کسی وارد اتاقی که در آن حضور داشتم شد و گفت که از طرف اطاعات سپاه است. حدود ساعت 3:30 یا 4:30 صبح با ایشان هم گفتوگوهایی داشتم که باز محتوای آن مهم نیست، ولی بعد محور اصلی این گفتوگوها هم مدیریت کرونا در ایران بود و تخلفهایی که صورت گرفته است و اینکه ایشان فکر میکرد که درواقع بیانیهای که در این زمینه داده شده و اظهارنظری که من کردم از نظر ایشان منصفانه نبوده یا حتی مجرمانه بوده و من از آن مواضع و دیدگاههای خودم دفاع کردم. درنهایت ایشان گفت که من ممنوعالخروج هستم و بنابراین پاسپورت من هم گرفته شد و ناچار شدم به خانه برگردم». مدنی تصریح کرد: «در پاسخ به علت ممنوعالخروجی من توضیحی داده نشد و فقط گفتند که بعدا اطلاع میدهیم. بنابراین بعد از اینکه پاسخی دریافت نکردم، همانطور که میدانید نامهای به رئیس قوه قضائیه نوشتم و تأکید کردم که این روند واردکردن اتهام یا ممانعت از خروج از کشور جنبه قانونی ندارد و میشود گفت تخلف از قوانین و مقررات جاری است. به علاوه در مراجعهای هم که به دادسرای امنیت در زندان اوین داشتم، آنها هم به من گفتند که پروندهای نیست که موکول به ممنوعالخروجی شود؛......
متن کامل :
https://bit.ly/33mCQyr
#سعید_مدنی
#روزنامهی_شرق
#مقصود_فراستخواه
#ممنوعیت_انتشار_کتاب
#ممنوعیت_خروج_از_کشور
https://t.me/DaghdagheIran
Telegraph
❇️ سعید مدنی از ممنوعیت انتشار کتاب تا ممنوعالخروجی
· شرق : شماره 4195 - شنبه ۲۵ دي 1400 🔶 شهرزاد همتی 🔹 سوم آذرماه بود که سعید مدنی، پژوهشگر و جامعهشناس، در نامهای سرگشاده به وزیر ارشاد، از ممنوعیت چاپ آثارش خبر داد. مدنی در این نامه نوشته بود که بنا به اطلاع ناشر هیچیک از کتابهای…
Forwarded from جامعه شناسی و اخلاق (ahadi)
Forwarded from سه نقطه
✅ جای کیوان صمیمی زندان نیست
✍️ علی شکوری راد، خطاب به محسنی اژهای نوشت:
🔹جناب آقاى محسنیاژهای! #كيوان_صميمى يك روزنامهنگار و فعالسیاسی آزادانديش و منتقداست.
🔸در چارچوب قانون اظهارنظر کرده، نوشته و منتشر کردهاست.
🔹نظام باید وجود منتقدین ولو رویکرد، عملکرد، ساختار و اركان آن را تخطئه کرده باشند، نعمت بداند و قدر بدارد.
🔸جای او زندان نیست. #آزادش_کنید
🖌 #کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه
✨ @noghteh3
✍️ علی شکوری راد، خطاب به محسنی اژهای نوشت:
🔹جناب آقاى محسنیاژهای! #كيوان_صميمى يك روزنامهنگار و فعالسیاسی آزادانديش و منتقداست.
🔸در چارچوب قانون اظهارنظر کرده، نوشته و منتشر کردهاست.
🔹نظام باید وجود منتقدین ولو رویکرد، عملکرد، ساختار و اركان آن را تخطئه کرده باشند، نعمت بداند و قدر بدارد.
🔸جای او زندان نیست. #آزادش_کنید
🖌 #کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه
✨ @noghteh3
Forwarded from کیوان صمیمی (نامه)
🔴مبارزه ادامه دارد
🔴بیست و هفتم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۴ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴امروز بعد از یک ماه، کارت تلفنم را وصل کردند. دیروز به رئیس اوین که اتفاقاً در مجموع فرد مثبتی هم هست گفتم به آن مقام قضایی که دستور تعطیلی و محرومیتم از تماس با خانواده و نزدیکان را داده بود بگویید عِرض خود میبری و زحمت ما میداری چون برخلاف انتظار آنها، چیزی که تعطیل نشد تماسها و پیامهای سیاسیام بود. در ادامه گفتم البته از آنجا که ۵۵ سال است به زندانها و بازداشتهای مختلف در رفت و آمد هستم، انتقال نظراتم به بیرون زحمت آنچنانی هم برایم ندارد چون با سوراخ سنبههای زندانها کاملاً آشنا هستم! خودشان هم دیدند که در این مدت کانال تلگرامیام فعال بود و انتقادهایم هم تند و تیزتر از قبل.
🔴جز فریاد زدنِ انتقادها نهی از منکرها، طلبکاریها و مطالباتمان به منظور رهاییِ نه از مستبد که از استبداد راهی نداریم که البته ترجیحاً به صورت جمعی و در میدان.
✅بدیهی است که هزینهی حرکت به سمت گوهر عدالت و آزادی را هم باید بپردازیم چون هیچگاه سیستمهای ظالمانه، حق مظلومان را دو دستی تقدیمشان نکردهاند. هر فایدهای، هزینهای متناسب با آن را دارد و به قول ابوسعید ابوالخیر آن عارف هوشمند، برای رهایی از وضع موجود لازم است که 《هر کس هر جا هست یک قدم بیاید جلو》
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
🔴بیست و هفتم دیماه ۱۴۰۰
🔴(در زندان چه میگذرد- شمارهی۳۴ )
@KeyvaanSamimi
🔻🔻🔻
🔴امروز بعد از یک ماه، کارت تلفنم را وصل کردند. دیروز به رئیس اوین که اتفاقاً در مجموع فرد مثبتی هم هست گفتم به آن مقام قضایی که دستور تعطیلی و محرومیتم از تماس با خانواده و نزدیکان را داده بود بگویید عِرض خود میبری و زحمت ما میداری چون برخلاف انتظار آنها، چیزی که تعطیل نشد تماسها و پیامهای سیاسیام بود. در ادامه گفتم البته از آنجا که ۵۵ سال است به زندانها و بازداشتهای مختلف در رفت و آمد هستم، انتقال نظراتم به بیرون زحمت آنچنانی هم برایم ندارد چون با سوراخ سنبههای زندانها کاملاً آشنا هستم! خودشان هم دیدند که در این مدت کانال تلگرامیام فعال بود و انتقادهایم هم تند و تیزتر از قبل.
🔴جز فریاد زدنِ انتقادها نهی از منکرها، طلبکاریها و مطالباتمان به منظور رهاییِ نه از مستبد که از استبداد راهی نداریم که البته ترجیحاً به صورت جمعی و در میدان.
✅بدیهی است که هزینهی حرکت به سمت گوهر عدالت و آزادی را هم باید بپردازیم چون هیچگاه سیستمهای ظالمانه، حق مظلومان را دو دستی تقدیمشان نکردهاند. هر فایدهای، هزینهای متناسب با آن را دارد و به قول ابوسعید ابوالخیر آن عارف هوشمند، برای رهایی از وضع موجود لازم است که 《هر کس هر جا هست یک قدم بیاید جلو》
🔺🔺🔺
@KeyvaanSamimi
Forwarded from بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
🔸 بازرگان؛ مساله ایران و حاکمیت ملت
🔹مراسم بیست و هفتمین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan
▪️با حضور و سخنرانی:
▫️محمدحسین بنیاسدی
عضو ارشد نهضت آزادی ایران
▫️صادق زیباکلام
نویسنده، محقق و استاد علوم سیاسی
▫️سعید برزین
محقق در حوزه تاریخ و علوم سیاسی
⏱زمان و مکان:
پنجشنبه، ۳۰ دی ماه ۱۴۰۰
از ساعت ۲۰ تا ۲۳
◀️ محل برگزاری: کلابهاوس نهضت آزادی ایران:
https://bit.ly/3GQDhjn
⏪ مراسم از اینستاگرام نهضت آزادی ایران نیز پخش خواهد شد.
@Bonyadbazargan
🔹مراسم بیست و هفتمین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan
▪️با حضور و سخنرانی:
▫️محمدحسین بنیاسدی
عضو ارشد نهضت آزادی ایران
▫️صادق زیباکلام
نویسنده، محقق و استاد علوم سیاسی
▫️سعید برزین
محقق در حوزه تاریخ و علوم سیاسی
⏱زمان و مکان:
پنجشنبه، ۳۰ دی ماه ۱۴۰۰
از ساعت ۲۰ تا ۲۳
◀️ محل برگزاری: کلابهاوس نهضت آزادی ایران:
https://bit.ly/3GQDhjn
⏪ مراسم از اینستاگرام نهضت آزادی ایران نیز پخش خواهد شد.
@Bonyadbazargan
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔴 نقاشان کوچه اختر؛ سرنخی برای درک واقعیت حصر
▫️نشست تحلیلی درباره کتاب «نقاشان کوچه اختر» با حضور:
اردشیر امیرارجمند، هوشیار انصاریفر، علیرضا بهشتی شیرازی، صدرالدین بهشتی شیرازی، علیرضا بهنام، پریس تنظیفی، سپیده جدیری، علیرضا رجایی، تقی رحمانی، احسان عابدی، صدرا عبدالهی، تینوش نظمجو.
▫️کتاب، نقاشیهایی را که مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد بهطور مشترک در حصر خلق کردهاند، در بر میگیرد. این کتاب را نشر ناکجا در پاریس منتشر کرده است.
•چهارشنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۰
ساعت ۲۱ به وقت ایران
•کلاب «سمت معانی» کلابهاوس
📎لینک اتاق
@kaleme
▫️نشست تحلیلی درباره کتاب «نقاشان کوچه اختر» با حضور:
اردشیر امیرارجمند، هوشیار انصاریفر، علیرضا بهشتی شیرازی، صدرالدین بهشتی شیرازی، علیرضا بهنام، پریس تنظیفی، سپیده جدیری، علیرضا رجایی، تقی رحمانی، احسان عابدی، صدرا عبدالهی، تینوش نظمجو.
▫️کتاب، نقاشیهایی را که مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد بهطور مشترک در حصر خلق کردهاند، در بر میگیرد. این کتاب را نشر ناکجا در پاریس منتشر کرده است.
•چهارشنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۰
ساعت ۲۱ به وقت ایران
•کلاب «سمت معانی» کلابهاوس
📎لینک اتاق
@kaleme