This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎯 ویدئوی انگیزشی
اسطوره اسکی پارا المپیک، لورن وول استکرافت اسکی باز ۳۷ ساله کانادایی که با وجود معلولیت هشت طلای پارالمپیک را بدست آورده است.
اسطوره اسکی پارا المپیک، لورن وول استکرافت اسکی باز ۳۷ ساله کانادایی که با وجود معلولیت هشت طلای پارالمپیک را بدست آورده است.
Forwarded from TED PSYCHOLOGY
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 استرس ( #stress ) چگونه عملکرد ارگانهای مختلف بدن را مختل می کند؟
🔴 با زیرنویس فارسی
👇👇👇👇👇
@vpsychology 💚
🔴 با زیرنویس فارسی
👇👇👇👇👇
@vpsychology 💚
Forwarded from Adel Chaichian
🎯 با افزايش نرخ ارز كدام دسته از فعالين اقتصادي از بازار حذف و چه دسته اي باقي ميمانند؟
اختلاف قيمت عمده فروشي كالاها در خارج با قيمت خرده فروشي كالاهاي وارداتي حدود ٧٠ درصد بود،٤ تا ٨ درصد هزينه حمل ، ٢١ درصد هزينه هاي گمركي ، حدود ١١ درصد سود واردكننده و عمده فروش داخلي و ٣٠ درصد سود خرده فروش.
در بعضي صنف ها اختلاف از ٧٠ درصد بيشر و در بعضي كمتر است اما ميانگين چيزي در اين حدود است.
وقتي دلار در بازار ٣٧٠٠ تومان بود ، كالاهاي خارجي ٧٠ درصد گران تر يعني ٦٣٠٠ تومان به دست مردم مي رسيد.
آيا وقتي دلار از ٣٧٠٠ تومان به ٤٥٠٠ تومان رسيد ، دلار مصرف كننده نيز از ٦٣٠٠ تومان به ٧٦٥٠ تومان افزايش يافت ؟
نگارنده در هفته گذشته در ٧ مورد مشاوره به ٧ صنف مختلف در بازار ، اين مطلب را مورد پرسش قرار داد كه آيا دلار مصرف كننده همچنان ٧٠ درصد گران تر از دلار كاغذي است ؟
پاسخ اين بود كه بازار كشش افزايش قيمت را ندارد و فعال اقتصادي اگر متناسب با افزايش قيمت دلار ، كالاي وارداتي را گران كند قادر به فروش نيست.
دو فعال اقتصادي اظهار داشتند متناسب با افزايش قيمت دلار، قيمت را افزايش نداده اند.
بقيه اظهار داشتند تنها بخشي از افزايش نرخ ارز در بازار قابل اعمال بوده و در نهايت سود وارد كننده كاهش يافته است.
مجموعه مطالب فوق يك پيام روشن دارد: اختلاف ٧٠ درصدي به شدت كاهش يافته و به ٥٥ تا ٦٠ درصد رسيده است اما وقتي سود واردات از ٧٠ درصد به ٥٥ تا ٦٠ درصد رسيده ، سود كدام بخش كاهش يافته است ؟
هزينه حمل از خارج به داخل و هزينه هاي گمركي كه قابل تغيير نيست لذا كاهش ١٠ تا ١٥ درصدي سود واردات بايد بين وارد كننده اصلي ، عمده فروش و خرده فروش تقسيم شود و سهم اصلي را بايد خرده فروش نهائي ( مغازه دار) اعمال كند.
اما مغازه دار خرد اگر با سود ٣٠ درصدي نفروشد نمي تواند هزينه هاي خود را پرداخت كند ، ٧٠ درصد مغازه هاي تهران استيجاري است و در مواردي نگارنده به فعاليني برخورد كرد كه اجاره معادل ١٥ درصد فروش ماهانه آنها بود يعني سود ٣٠ درصدي فروش ، ١٥ درصد آن فقط نصيب كسي ميشود كه مغازه را اجاره داده است ، ٦ درصد نيز هزينه بهره اي خريد جنس است، يعني ٢١ درصد از سود خرده فروش نصيب مالك مغازه و نزول پول ميشود ، سهم باقي مانده پس از كسر اجاره و نزول فقط ٩ درصد است كه از آن بايد آب ، برق ، ماليات ، بيمه و ... كسر شود تا چيزي براي اجاره كننده مغازه باقي بماند.
نگارنده اصراري بر صحت دقيق درصد هاي فوق ندارد ممكن است در مواردي غير از اين باشد كه هست، اما اينجا سخن بر سر سهم اجاره كننده مغازه از سهم سود ٣٠ درصدي است ، پس از كسر اجاره مغازه ، نزول پول براي تامين سرمايه در گردش ، بيمه ، ماليات ، قبوض ، دستمزد شاگردان مغازه و بقيه هزينه ها ، چه ميزان براي مغازه دار باقي مي ماند ؟
اگر اجاره به شدت كاهش نيابد حداقل ٣٠ درصد از مغازه ها بايد تعطيل شود، اين به سود مالكين مغازه ها هم نيست.
سهم اجاره اگر بيشتر از ٤ درصد فروش باشد بيزينس غير اقتصادي است ، مغازه دار نبايد اجاره اي كه پرداخت ميكند بيشتر از ٤ درصد فروش ماه قبل آن باشد.
اجاره مغازه بايد به يك سوم ارقام فعلي كاهش يابد.
چانه زني با مالكين مغازه براي كاهش اجاره را آغاز كنند.
به نسبتي كه دلار گران شد ، قيمت كالا براي مصرف كننده گران نميشود بخش زيادي از افزايش نرخ ارز با كاهش سود واسطه ها خنثي ميشود.
ساده شده مطلب يك چيز است آنهائي كه گران اداره ميشوند از بازار حدف ميشوند و آنهائي كه ارزان تر اداره ميشوند باقي مي مانند ، سود واردات از ٧٠ درصد به حدود ٥٥ درصد كاهش يافته ، برخي از هزينه ها مثل هزينه حمل از خارج تا داخل ، هزينه هاي گمركي ، بيمه ، ماليات پس از ترخيص از گمرك و قبوض قابل كاهش نيست لذا كاهش ١٥ درصدي بايد روي بقيه قسمت ها سرشكن شود كه وزن بالائي ندارند.
- محمد حسين اديب
نقل از: کانال "هنر مدیریت"
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
اختلاف قيمت عمده فروشي كالاها در خارج با قيمت خرده فروشي كالاهاي وارداتي حدود ٧٠ درصد بود،٤ تا ٨ درصد هزينه حمل ، ٢١ درصد هزينه هاي گمركي ، حدود ١١ درصد سود واردكننده و عمده فروش داخلي و ٣٠ درصد سود خرده فروش.
در بعضي صنف ها اختلاف از ٧٠ درصد بيشر و در بعضي كمتر است اما ميانگين چيزي در اين حدود است.
وقتي دلار در بازار ٣٧٠٠ تومان بود ، كالاهاي خارجي ٧٠ درصد گران تر يعني ٦٣٠٠ تومان به دست مردم مي رسيد.
آيا وقتي دلار از ٣٧٠٠ تومان به ٤٥٠٠ تومان رسيد ، دلار مصرف كننده نيز از ٦٣٠٠ تومان به ٧٦٥٠ تومان افزايش يافت ؟
نگارنده در هفته گذشته در ٧ مورد مشاوره به ٧ صنف مختلف در بازار ، اين مطلب را مورد پرسش قرار داد كه آيا دلار مصرف كننده همچنان ٧٠ درصد گران تر از دلار كاغذي است ؟
پاسخ اين بود كه بازار كشش افزايش قيمت را ندارد و فعال اقتصادي اگر متناسب با افزايش قيمت دلار ، كالاي وارداتي را گران كند قادر به فروش نيست.
دو فعال اقتصادي اظهار داشتند متناسب با افزايش قيمت دلار، قيمت را افزايش نداده اند.
بقيه اظهار داشتند تنها بخشي از افزايش نرخ ارز در بازار قابل اعمال بوده و در نهايت سود وارد كننده كاهش يافته است.
مجموعه مطالب فوق يك پيام روشن دارد: اختلاف ٧٠ درصدي به شدت كاهش يافته و به ٥٥ تا ٦٠ درصد رسيده است اما وقتي سود واردات از ٧٠ درصد به ٥٥ تا ٦٠ درصد رسيده ، سود كدام بخش كاهش يافته است ؟
هزينه حمل از خارج به داخل و هزينه هاي گمركي كه قابل تغيير نيست لذا كاهش ١٠ تا ١٥ درصدي سود واردات بايد بين وارد كننده اصلي ، عمده فروش و خرده فروش تقسيم شود و سهم اصلي را بايد خرده فروش نهائي ( مغازه دار) اعمال كند.
اما مغازه دار خرد اگر با سود ٣٠ درصدي نفروشد نمي تواند هزينه هاي خود را پرداخت كند ، ٧٠ درصد مغازه هاي تهران استيجاري است و در مواردي نگارنده به فعاليني برخورد كرد كه اجاره معادل ١٥ درصد فروش ماهانه آنها بود يعني سود ٣٠ درصدي فروش ، ١٥ درصد آن فقط نصيب كسي ميشود كه مغازه را اجاره داده است ، ٦ درصد نيز هزينه بهره اي خريد جنس است، يعني ٢١ درصد از سود خرده فروش نصيب مالك مغازه و نزول پول ميشود ، سهم باقي مانده پس از كسر اجاره و نزول فقط ٩ درصد است كه از آن بايد آب ، برق ، ماليات ، بيمه و ... كسر شود تا چيزي براي اجاره كننده مغازه باقي بماند.
نگارنده اصراري بر صحت دقيق درصد هاي فوق ندارد ممكن است در مواردي غير از اين باشد كه هست، اما اينجا سخن بر سر سهم اجاره كننده مغازه از سهم سود ٣٠ درصدي است ، پس از كسر اجاره مغازه ، نزول پول براي تامين سرمايه در گردش ، بيمه ، ماليات ، قبوض ، دستمزد شاگردان مغازه و بقيه هزينه ها ، چه ميزان براي مغازه دار باقي مي ماند ؟
اگر اجاره به شدت كاهش نيابد حداقل ٣٠ درصد از مغازه ها بايد تعطيل شود، اين به سود مالكين مغازه ها هم نيست.
سهم اجاره اگر بيشتر از ٤ درصد فروش باشد بيزينس غير اقتصادي است ، مغازه دار نبايد اجاره اي كه پرداخت ميكند بيشتر از ٤ درصد فروش ماه قبل آن باشد.
اجاره مغازه بايد به يك سوم ارقام فعلي كاهش يابد.
چانه زني با مالكين مغازه براي كاهش اجاره را آغاز كنند.
به نسبتي كه دلار گران شد ، قيمت كالا براي مصرف كننده گران نميشود بخش زيادي از افزايش نرخ ارز با كاهش سود واسطه ها خنثي ميشود.
ساده شده مطلب يك چيز است آنهائي كه گران اداره ميشوند از بازار حدف ميشوند و آنهائي كه ارزان تر اداره ميشوند باقي مي مانند ، سود واردات از ٧٠ درصد به حدود ٥٥ درصد كاهش يافته ، برخي از هزينه ها مثل هزينه حمل از خارج تا داخل ، هزينه هاي گمركي ، بيمه ، ماليات پس از ترخيص از گمرك و قبوض قابل كاهش نيست لذا كاهش ١٥ درصدي بايد روي بقيه قسمت ها سرشكن شود كه وزن بالائي ندارند.
- محمد حسين اديب
نقل از: کانال "هنر مدیریت"
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
.
از خدا پرسیدم:
چرا وقتی شاد هستم، همه بامن می خندند، اما
وقتی ناراحت هستم، کسی با من نمی گرید؟
جواب داد:
شادیها را برای جمع کردن دوست آفریده ام،
اما، غم را برای انتخاب بهترین دوست!
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
از خدا پرسیدم:
چرا وقتی شاد هستم، همه بامن می خندند، اما
وقتی ناراحت هستم، کسی با من نمی گرید؟
جواب داد:
شادیها را برای جمع کردن دوست آفریده ام،
اما، غم را برای انتخاب بهترین دوست!
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
.
🎯 عشق
هیچ وقت بابت عشق هایی که نثار دیگران کرده اید و بعدها به این نتیجه رسیده اید که ذره ای برای عشق شما ارزش قائل نبوده اند، افسوس نخورید !
شما آن چیزی را که باید به زندگی ببخشید، بخشیده اید.
و چه چیزی زیباتر از عشق ؟
هر رنجِ دوست داشتن صیقلی ست بر روح. با هر تمرین دوست داشتن، روح تو زلال تر می شود.
گاهی بعضی ها با ما جور در می آیند، اما همراه نمی شوند، گاهی نیز آدم هایی را می یابیم که با ما همراه می شوند اما جور در نمی آیند.
بعضی وقت ها ما آدم هایی را دوست داریم که دوستمان نمی دارند، همان گونه که آدم هایی نیز یافت می شوند که دوستمان می دارند، اما ما دوست شان نداریم.
به آنانی که دوست نداریم، اتفاقی در خیابان بر می خوریم و همواره بر می خوریم، اما آنانی را که دوست می داریم، همواره گم می کنیم و هرگز اتفاقی در خیابان به آنان بر نمی خوریم !
برخی ما را سر کار می گذارند، برخی بیش از اندازه قطعه گم شده دارند و چنان تهی اند و روحشان چنان گرفتار حفره های خالی است که تمام روح ما نیز کفاف پر کردن یک حفره خالی درون آنان را ندارد.
برخی دیگر نیز بیش از اندازه قطعه دارند و هیچ حفره ای، هیچ خلائی ندارند تا ما برایشان پُرکنیم.
برخی می خواهند ما را ببلعند و برخی دیگر نیز هرگز ما را نمی بینند و نمی یابند و برخی دیگر بیش از اندازه به ما خیره می شوند !
گاه ما برای یافتن گمشده خویش، خود را می آراییم، گاه برای یافتن «او» به دنبال پول، علم، مقام، قدرت و همه چیز می رویم و همه چیز را به کف می آوریم و اما «او» را از کف می دهیم.
گاهی اویی را که دوست می داری، احتیاجی به تو ندارد زیرا تو او را کامل نمی کنی. تو قطعه گمشده او نیستی، تو قدرت تملک او را نداری. گاه نیز چنین کسی تو را رها می کند.
و گاهی نیز چنین کسی به تو می آموزد که تو خود نیز کامل باشی، خود نیز بی نیاز از قطعه های گم شده.
او شاید به تو بیاموزد که خود به تنهایی سفر را آغاز کنی، راه بیفتی، حرکت کنی . . .
او به تو می آموزد و تو را ترک می کند، اما پیش از خداحافظی می گوید:
" شاید روزی به هم برسیم "،
می گوید و می رود، و آغاز راه برایت دشوار است.
این آغاز، این زایش، برایت سخت دردناک است.
بلوغ دردناک است، وداع با دوران کودکی دردناک است، کامل شدن دردناک است، اما گریزی نیست.
و تو آهسته آهسته بلند می شوی، و راه می افتی ومی روی، و در این راه رفتن دست و بالت بارها زخمی می شود، اما آبدیده می شوی و می آموزی که از جاده های ناشناس نهراسی، از مقصد بی انتها نهراسی، از نرسیدن نهراسی و تنها بروی و بروی و بروی . . .
- شل سیلور استاین
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
🎯 عشق
هیچ وقت بابت عشق هایی که نثار دیگران کرده اید و بعدها به این نتیجه رسیده اید که ذره ای برای عشق شما ارزش قائل نبوده اند، افسوس نخورید !
شما آن چیزی را که باید به زندگی ببخشید، بخشیده اید.
و چه چیزی زیباتر از عشق ؟
هر رنجِ دوست داشتن صیقلی ست بر روح. با هر تمرین دوست داشتن، روح تو زلال تر می شود.
گاهی بعضی ها با ما جور در می آیند، اما همراه نمی شوند، گاهی نیز آدم هایی را می یابیم که با ما همراه می شوند اما جور در نمی آیند.
بعضی وقت ها ما آدم هایی را دوست داریم که دوستمان نمی دارند، همان گونه که آدم هایی نیز یافت می شوند که دوستمان می دارند، اما ما دوست شان نداریم.
به آنانی که دوست نداریم، اتفاقی در خیابان بر می خوریم و همواره بر می خوریم، اما آنانی را که دوست می داریم، همواره گم می کنیم و هرگز اتفاقی در خیابان به آنان بر نمی خوریم !
برخی ما را سر کار می گذارند، برخی بیش از اندازه قطعه گم شده دارند و چنان تهی اند و روحشان چنان گرفتار حفره های خالی است که تمام روح ما نیز کفاف پر کردن یک حفره خالی درون آنان را ندارد.
برخی دیگر نیز بیش از اندازه قطعه دارند و هیچ حفره ای، هیچ خلائی ندارند تا ما برایشان پُرکنیم.
برخی می خواهند ما را ببلعند و برخی دیگر نیز هرگز ما را نمی بینند و نمی یابند و برخی دیگر بیش از اندازه به ما خیره می شوند !
گاه ما برای یافتن گمشده خویش، خود را می آراییم، گاه برای یافتن «او» به دنبال پول، علم، مقام، قدرت و همه چیز می رویم و همه چیز را به کف می آوریم و اما «او» را از کف می دهیم.
گاهی اویی را که دوست می داری، احتیاجی به تو ندارد زیرا تو او را کامل نمی کنی. تو قطعه گمشده او نیستی، تو قدرت تملک او را نداری. گاه نیز چنین کسی تو را رها می کند.
و گاهی نیز چنین کسی به تو می آموزد که تو خود نیز کامل باشی، خود نیز بی نیاز از قطعه های گم شده.
او شاید به تو بیاموزد که خود به تنهایی سفر را آغاز کنی، راه بیفتی، حرکت کنی . . .
او به تو می آموزد و تو را ترک می کند، اما پیش از خداحافظی می گوید:
" شاید روزی به هم برسیم "،
می گوید و می رود، و آغاز راه برایت دشوار است.
این آغاز، این زایش، برایت سخت دردناک است.
بلوغ دردناک است، وداع با دوران کودکی دردناک است، کامل شدن دردناک است، اما گریزی نیست.
و تو آهسته آهسته بلند می شوی، و راه می افتی ومی روی، و در این راه رفتن دست و بالت بارها زخمی می شود، اما آبدیده می شوی و می آموزی که از جاده های ناشناس نهراسی، از مقصد بی انتها نهراسی، از نرسیدن نهراسی و تنها بروی و بروی و بروی . . .
- شل سیلور استاین
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
.
🎯 آیا من دزدم ؟!
یکی از ایرانیان مقیم خارج از کشور مقاله زیبایی نوشته تحت عنوان " آیا من دزدم ؟! "
ایشان برای بیان این مطلب به دو رخداد که برای او پیش آمده است اشاره می کند:
- رخداد اول
او می گوید: زمان امتحانات پزشکی من در ایرلند بود و مبلغی که برای امتحانات می بایست پرداخت میکردم ۳۰۹ پوند بود در صورتی که پول خرد نداشته و من مبلغ ۳۱۰ پوند را پرداخت نمودم.
امتحانات خود را دادم و بعد از گذشت زمان در حالی که به کشور دیگری رفته بودم. در آن هنگام نامه ای دریافت نمودم که از ایرلند برایم ارسال شده بود.
در آن نامه آمده بود که:
" شما در پرداخت هزینه های امتحان اشتباه کردید و به جای مبلغ ۳۰۹ پوند ، ۳۱۰ پوند پرداخت کردید، و این چکی که به همراه این نامه برای شما ارسال شده به ارزش یک پوند می باشد ... ما بیش از حق خودمان دریافت نمی کنیم ".
جالب اینجاست که ارزش آن پاکت نامه
و نامه ای که در آن تایپ شده بود خود بیش از مبلغ ۱ پوند بود!
اتفاق دوم:
او می گوید که من اکثر اوقات که در مسیر دانشگاه و خانه تردد می کردم، از سوپر مارکت که توی مسیرم بود و خانمی در آن فروشنده بود، کاکائو به قیمت ۵۰ سنت می خریدم و به مسیر خودم ادامه می دادم.
در یکی از روزها قیمت جدیدی برای همان نوع از کاکائو که بر روی آن ۶۰ سنت نوشته بود، در قفسه دیگر قرار داد.
برای من جای تعجب داشت و از او پرسیدم آیا فرقی بین این دو رقم جنس وجود دارد؟
در پاسخ، به من گفت:
نه، همان نوع و همان کیفیت است !!
پس دلیل چیست؟!
چرا قیمت کاکائو در قفسه ای ۵۰ و در دیگری به قیمت ۶۰ به فروش می رسد؟
در پاسخ به من گفت:
به تازگی در کشور نیجریه، که کاکائو برای ما صادر می کند، اتفاق جدیدی رخ داده که همراه با افزایش قیمت کاکائو برای ما بود.
این جنس تازه قیمت فروش اش ۶۰ سنت و قبلی را چون قبلا خریده ایم، همان ۵۰ سنت است.
به او گفتم با این وضعیت کسی از شما جنس جدید خرید نمی کند تا زمانی که جنس قبل کامل به فروش نرود.
او گفت: بله، من می دانم !
من به او گفتم: بیا یک کاری بکن. همه جنس ها را قاطی کن و با قیمت جدید بفروش. با این کار کسی نمی تواند متوجه شود و جنس قدیم از جنس جدید را تشخیص دهد.
در پاسخ در گوشی به من گفت:
مگر شما دزدی ؟!
شگفت زده شدم از آنچه او به من گفت و مسیر خودم را پیش گرفتم و رفتم، در حالی که همیشه این سوال در گوش من تکرار می شود و ذهن مرا در گیر کرده است که:
آیا من دزدم ؟؟!!!
این چه اخلاق و کرداری است؟!
تفاوت اصلی و ریشه ای جوامع در میزان "شعور اجتماعی" آنهاست که تمام تفاوتها از این نشات می گیرد.
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
🎯 آیا من دزدم ؟!
یکی از ایرانیان مقیم خارج از کشور مقاله زیبایی نوشته تحت عنوان " آیا من دزدم ؟! "
ایشان برای بیان این مطلب به دو رخداد که برای او پیش آمده است اشاره می کند:
- رخداد اول
او می گوید: زمان امتحانات پزشکی من در ایرلند بود و مبلغی که برای امتحانات می بایست پرداخت میکردم ۳۰۹ پوند بود در صورتی که پول خرد نداشته و من مبلغ ۳۱۰ پوند را پرداخت نمودم.
امتحانات خود را دادم و بعد از گذشت زمان در حالی که به کشور دیگری رفته بودم. در آن هنگام نامه ای دریافت نمودم که از ایرلند برایم ارسال شده بود.
در آن نامه آمده بود که:
" شما در پرداخت هزینه های امتحان اشتباه کردید و به جای مبلغ ۳۰۹ پوند ، ۳۱۰ پوند پرداخت کردید، و این چکی که به همراه این نامه برای شما ارسال شده به ارزش یک پوند می باشد ... ما بیش از حق خودمان دریافت نمی کنیم ".
جالب اینجاست که ارزش آن پاکت نامه
و نامه ای که در آن تایپ شده بود خود بیش از مبلغ ۱ پوند بود!
اتفاق دوم:
او می گوید که من اکثر اوقات که در مسیر دانشگاه و خانه تردد می کردم، از سوپر مارکت که توی مسیرم بود و خانمی در آن فروشنده بود، کاکائو به قیمت ۵۰ سنت می خریدم و به مسیر خودم ادامه می دادم.
در یکی از روزها قیمت جدیدی برای همان نوع از کاکائو که بر روی آن ۶۰ سنت نوشته بود، در قفسه دیگر قرار داد.
برای من جای تعجب داشت و از او پرسیدم آیا فرقی بین این دو رقم جنس وجود دارد؟
در پاسخ، به من گفت:
نه، همان نوع و همان کیفیت است !!
پس دلیل چیست؟!
چرا قیمت کاکائو در قفسه ای ۵۰ و در دیگری به قیمت ۶۰ به فروش می رسد؟
در پاسخ به من گفت:
به تازگی در کشور نیجریه، که کاکائو برای ما صادر می کند، اتفاق جدیدی رخ داده که همراه با افزایش قیمت کاکائو برای ما بود.
این جنس تازه قیمت فروش اش ۶۰ سنت و قبلی را چون قبلا خریده ایم، همان ۵۰ سنت است.
به او گفتم با این وضعیت کسی از شما جنس جدید خرید نمی کند تا زمانی که جنس قبل کامل به فروش نرود.
او گفت: بله، من می دانم !
من به او گفتم: بیا یک کاری بکن. همه جنس ها را قاطی کن و با قیمت جدید بفروش. با این کار کسی نمی تواند متوجه شود و جنس قدیم از جنس جدید را تشخیص دهد.
در پاسخ در گوشی به من گفت:
مگر شما دزدی ؟!
شگفت زده شدم از آنچه او به من گفت و مسیر خودم را پیش گرفتم و رفتم، در حالی که همیشه این سوال در گوش من تکرار می شود و ذهن مرا در گیر کرده است که:
آیا من دزدم ؟؟!!!
این چه اخلاق و کرداری است؟!
تفاوت اصلی و ریشه ای جوامع در میزان "شعور اجتماعی" آنهاست که تمام تفاوتها از این نشات می گیرد.
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
.
«مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه».
کسی که خود را شناخت، در واقع پروردگارش را شناخت.
- امام علی (ع)
مرجع: غرر الحکم و درر الکلم،ج 5، ص 194، ماده عرف.
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
«مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه».
کسی که خود را شناخت، در واقع پروردگارش را شناخت.
- امام علی (ع)
مرجع: غرر الحکم و درر الکلم،ج 5، ص 194، ماده عرف.
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
.
«اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»
"برای دنيای خودت چنان عمل كن که گویا در دنيا تا ابد زندگی میکنی و برای آخرت خودت چنان عمل كن که گویا همین فردا میمیری»
امام علی (ع)
مرجع: مستدرك الوسائل ج1 ص146
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
«اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»
"برای دنيای خودت چنان عمل كن که گویا در دنيا تا ابد زندگی میکنی و برای آخرت خودت چنان عمل كن که گویا همین فردا میمیری»
امام علی (ع)
مرجع: مستدرك الوسائل ج1 ص146
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
.
" فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا " .
'پس از براى ديگران دوست بدار آنچه را كه براى خودت دوست مي دارى، و خوش ندار براى ديگران آنچه را براى خودت خوش ندارى'.
امام علی (ع) | شرح نامه 31 نهج البلاغه
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
" فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا " .
'پس از براى ديگران دوست بدار آنچه را كه براى خودت دوست مي دارى، و خوش ندار براى ديگران آنچه را براى خودت خوش ندارى'.
امام علی (ع) | شرح نامه 31 نهج البلاغه
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
Forwarded from آکادمی ما (mahdi kharati)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from TED PSYCHOLOGY
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا تصمیمات اشتباه میگیریم؟ (۲۰۰۵)
#Informative, #Fascinating
برای دیدن سخنرانیهای بیشتر TED میتوانید به کانال زیر مراجعه کنید:
@tedpsychology
#Informative, #Fascinating
برای دیدن سخنرانیهای بیشتر TED میتوانید به کانال زیر مراجعه کنید:
@tedpsychology
🎯 بیایید Proactive باشیم نه Reactive
تابستان سال ۱۳۸۹ بود. در حال رانندگی بودم و حواسم نبود، یک دفعه ماشینی با سرعت از کنارم رد شد و با بوق ممتد داد زد و گفت:
" هی الاغ حواست کجاست؟ ".
همانطور با سرعت رفت و پشت چراغ قرمز ایستاد.
چون خیابان خلوت بود من هم رفتم کنارش ایستادم. شیشههای هر دو تایمان پائین بود. یواشکی از کنار چشماش به من نگاه می کرد.
من هم مستقیم بهش نگاه کردم و گفتم :
آقا میدانستی الاغ ماده هست و خرها، نر هستند. تو باید به من میگفتی خر !
دوم اینکه اگه من الاغم، حتما تو هم حضرت سلیمان هستی چون الان داری زبان الاغها را میفهمی که باهات صحبت می کنم.
سوم اینکه اصلا حواسم به تو نبود توی عالم خودم بودم.
لبخندی زد و سه بار گفت: "معذرت میخواهم".
من هم داخل ماشین شکلات داشتم برایش پرت کردم تو ماشینش. با اشاره او، هر دو تا کناری توقف کردیم و به گفتگو پرداختیم. الان که با هم دوستیم، یادمان نمیرود که یک "الاغ" ما را با هم آشنا کرد.
کلمه ای در زبان انگلیسی هست به نام reactive یعنی واکنش. و کلمه دیگری هست به نام creative یعنی خلاقیت.
اگر دقت کنیم با جا به جائی حرف c یک واکنش تبدیل میشود به یک خلاقیت. یعنی می شد این موضوع تبدیل شود به یک دعوای خیابانی که آخرش هم منجر می شد به آشتی، البته شاید در کلانتری !
هم وقتمان را می گرفت و هم هزینه ساز بود.
رئیسم می گفت وقتی آخرش در کلانتری باهم آشتی می کنیم، چرا الان آشتی نکنیم؟ میلیونها انسان در جنگ جهانی دوم کشته شدند، ولی امروز کل اروپا هوای همدیگر را دارند و متحدند.
۱- آخر هر جنگی صلح است.
۲- عاقل کسی است که از تهدید فرصت میسازد، ما هر دو عاقل بودیم.
۳- فحش دادن انتخاب کسانی است که حق با آنها نیست.
۴- وقتی کسی عصبانی ات میکند، یعنی توانسته بر تو چیره شود!
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
تابستان سال ۱۳۸۹ بود. در حال رانندگی بودم و حواسم نبود، یک دفعه ماشینی با سرعت از کنارم رد شد و با بوق ممتد داد زد و گفت:
" هی الاغ حواست کجاست؟ ".
همانطور با سرعت رفت و پشت چراغ قرمز ایستاد.
چون خیابان خلوت بود من هم رفتم کنارش ایستادم. شیشههای هر دو تایمان پائین بود. یواشکی از کنار چشماش به من نگاه می کرد.
من هم مستقیم بهش نگاه کردم و گفتم :
آقا میدانستی الاغ ماده هست و خرها، نر هستند. تو باید به من میگفتی خر !
دوم اینکه اگه من الاغم، حتما تو هم حضرت سلیمان هستی چون الان داری زبان الاغها را میفهمی که باهات صحبت می کنم.
سوم اینکه اصلا حواسم به تو نبود توی عالم خودم بودم.
لبخندی زد و سه بار گفت: "معذرت میخواهم".
من هم داخل ماشین شکلات داشتم برایش پرت کردم تو ماشینش. با اشاره او، هر دو تا کناری توقف کردیم و به گفتگو پرداختیم. الان که با هم دوستیم، یادمان نمیرود که یک "الاغ" ما را با هم آشنا کرد.
کلمه ای در زبان انگلیسی هست به نام reactive یعنی واکنش. و کلمه دیگری هست به نام creative یعنی خلاقیت.
اگر دقت کنیم با جا به جائی حرف c یک واکنش تبدیل میشود به یک خلاقیت. یعنی می شد این موضوع تبدیل شود به یک دعوای خیابانی که آخرش هم منجر می شد به آشتی، البته شاید در کلانتری !
هم وقتمان را می گرفت و هم هزینه ساز بود.
رئیسم می گفت وقتی آخرش در کلانتری باهم آشتی می کنیم، چرا الان آشتی نکنیم؟ میلیونها انسان در جنگ جهانی دوم کشته شدند، ولی امروز کل اروپا هوای همدیگر را دارند و متحدند.
۱- آخر هر جنگی صلح است.
۲- عاقل کسی است که از تهدید فرصت میسازد، ما هر دو عاقل بودیم.
۳- فحش دادن انتخاب کسانی است که حق با آنها نیست.
۴- وقتی کسی عصبانی ات میکند، یعنی توانسته بر تو چیره شود!
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
.
راست بگو نهان مکن
پشت به عاشقان مکن
چشمه کجاست تا که من
آب کشم سبو سبو !
- حضرت مولانا
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
راست بگو نهان مکن
پشت به عاشقان مکن
چشمه کجاست تا که من
آب کشم سبو سبو !
- حضرت مولانا
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
به یادتان میآورم،
تا بدانید که زیباترین منش
برای انسان "محبت" است.
پــس مـحـبـت کـنـیـد !
چه به دوست و چه به دشمن،
که محبت دوست را بزرگ کنـد
و دشمن را نیـز دوست ..!!
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
تا بدانید که زیباترین منش
برای انسان "محبت" است.
پــس مـحـبـت کـنـیـد !
چه به دوست و چه به دشمن،
که محبت دوست را بزرگ کنـد
و دشمن را نیـز دوست ..!!
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
Forwarded from TED PSYCHOLOGY
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی پرفسور چیکسنت میهای درباره غرقگی(flow)
غرقگی زمانی رخ میدهد که ما در فعالیتهای چالشانگیزی که مستلزم داشتن مهارت بوده و با انگیزش درونی همراهند، درگیر میشویم.
@tedpsychology
غرقگی زمانی رخ میدهد که ما در فعالیتهای چالشانگیزی که مستلزم داشتن مهارت بوده و با انگیزش درونی همراهند، درگیر میشویم.
@tedpsychology
Forwarded from TED PSYCHOLOGY
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▶️ "Our failing schools. Enough is enough!"
«مدارس ناکارآمد ما، دیگر بس است.»
🌀 بگذاریم #نوآوری اتفاق بیفتد.
@tedpsychology
➡️ @TEDLearning
«مدارس ناکارآمد ما، دیگر بس است.»
🌀 بگذاریم #نوآوری اتفاق بیفتد.
@tedpsychology
➡️ @TEDLearning
.
آنان که از اتفاقات ناگوار زندگی خود چیزی نمی آموزند، وجدان هستی را مجبور می کنند تا آن اتفاقات را تا آنجا که نیاز باشد، تکرار کند تا فرد آن چیزی را که آن اتفاقات ناگوار می خواهند آموزش دهند، یاد بگیرد.
آنچه که انکار می کنید، شما را شکست می دهد. آنچه که می پذیرید، شما را تغییر می دهد.
- کارل گوستاویونگ
مرجع: کانال روانشناسی مشاورفا
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
آنان که از اتفاقات ناگوار زندگی خود چیزی نمی آموزند، وجدان هستی را مجبور می کنند تا آن اتفاقات را تا آنجا که نیاز باشد، تکرار کند تا فرد آن چیزی را که آن اتفاقات ناگوار می خواهند آموزش دهند، یاد بگیرد.
آنچه که انکار می کنید، شما را شکست می دهد. آنچه که می پذیرید، شما را تغییر می دهد.
- کارل گوستاویونگ
مرجع: کانال روانشناسی مشاورفا
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿