ی فیلم سینمایی از شبکه چهارم حدود بیست سال قبل پخش میشد که متاسفانه من حدود ده بیست دقیقه آخرش را دیدم و چون نام فیلم را نمیدانم نمیتونم اون را گوگل کنم.
در همان ده دقیقه متوجه شدم که ماجرای خانمی هست که برعلیه نازیسم و فاشیسم حالا یا قیام کرده یا افشاگری کرده بود.
خانم از سایه خودش هم میترسید چون هر جایی میرفت میدید که اونجا هم زیر نظر نازی ها هست از جمله دادگاه.
اینکه آیا خیالاتی شده بود یا نه را نمیدونم چون فیلم را از ابتدا اونم در تلویزیونی که سانسور میکنه ندیدم، ولی نشون میده بدستور پزشک در تيمارستان بستری میشه.
در انتها نشون میده که يک پرستار خانم را که روی صندلی چرخدار نشسته جهت هواخوری به محوطه تيمارستان میاره...
همینطور که آرام آرام پرستار صندلی را به جلو حرکت میده، و موسیقی متن فیلم هم تغییر آهنگ میده، آرام آرام دوربین هم به سمت بالا میره و باصطلاح لانگ شات از فضای باز تيمارستان میگیره.
در اینجا ببینده میبینه که چمن کاری بصورتی هست که علامت صلیب شکسته از بالا نمایانه. همینطور که دوربین به سمت بالا میره شکل ساختمان ها هم مثل صلیب شکسته هست.
با اینکه فیلم را کامل ندیدم اما هر کسی میتونست آنچه که در فیلم گذشته را مشاهده کنه. کارگردان میخواست بگه در حکومت توتالیتر تو مثل ملخک آخرش تو دست هستی
میخواست بگه 👈نمیتونی شکایت از نازیها به خود نازیها بکنی. که آخر و عاقبت سر از تيمارستان در میاری
دیروز یکی از دانشجویان در حضور خامنهای از وضعیت گله داشت و خامنهای بهش گفت حسن حرفهای شما این بود که تخلیه شدی
سخنی که نمایانگر سیاست داخلی اینروزهای جمهوری اسلامی هست و آن شرایط را مهیا کردن و اجازه دادن تا مردم تخلیه بشن.
اگر فضای مجازی و این غر زدن ها خطری برای جمهوری اسلامی داشت شک نکنید که جلویش را گرفته بود.
جمهوری اسلامی مانند همه حکومتهای توتالیتر و ایدئولوژیک از تنها چیزی که میترسه خدشه دار شدن پارادایم توده مردم هست.
مثلا شعار #رضاشاه_روحت_شاد ی تغییر پارادایم بود که باعث شور و هیجان شد و باعث به حرکت در آمدن بیش از ۱۲۰ شهر شد.
لچک به دار آویختن لیدا موحد ی تغییر پارادایم محسوب میشد که باعث وحشت نظام شد.
و امروز دانشجوی نخبه و خیلی ها شکایت از حکومت ضحاک را به خود ضحاک میکنند. و نمیدونن دارن به ضحاک تازی (نازیها) مشروعیت میبخشند. نمیدونه مردمی که دل از کینه و نفرت تهی کنند هرگز قادر به قیام علیه نظام نخواهند بود.
#خیره_سر_متمرد
@c_b_shahzadeh
در همان ده دقیقه متوجه شدم که ماجرای خانمی هست که برعلیه نازیسم و فاشیسم حالا یا قیام کرده یا افشاگری کرده بود.
خانم از سایه خودش هم میترسید چون هر جایی میرفت میدید که اونجا هم زیر نظر نازی ها هست از جمله دادگاه.
اینکه آیا خیالاتی شده بود یا نه را نمیدونم چون فیلم را از ابتدا اونم در تلویزیونی که سانسور میکنه ندیدم، ولی نشون میده بدستور پزشک در تيمارستان بستری میشه.
در انتها نشون میده که يک پرستار خانم را که روی صندلی چرخدار نشسته جهت هواخوری به محوطه تيمارستان میاره...
همینطور که آرام آرام پرستار صندلی را به جلو حرکت میده، و موسیقی متن فیلم هم تغییر آهنگ میده، آرام آرام دوربین هم به سمت بالا میره و باصطلاح لانگ شات از فضای باز تيمارستان میگیره.
در اینجا ببینده میبینه که چمن کاری بصورتی هست که علامت صلیب شکسته از بالا نمایانه. همینطور که دوربین به سمت بالا میره شکل ساختمان ها هم مثل صلیب شکسته هست.
با اینکه فیلم را کامل ندیدم اما هر کسی میتونست آنچه که در فیلم گذشته را مشاهده کنه. کارگردان میخواست بگه در حکومت توتالیتر تو مثل ملخک آخرش تو دست هستی
میخواست بگه 👈نمیتونی شکایت از نازیها به خود نازیها بکنی. که آخر و عاقبت سر از تيمارستان در میاری
دیروز یکی از دانشجویان در حضور خامنهای از وضعیت گله داشت و خامنهای بهش گفت حسن حرفهای شما این بود که تخلیه شدی
سخنی که نمایانگر سیاست داخلی اینروزهای جمهوری اسلامی هست و آن شرایط را مهیا کردن و اجازه دادن تا مردم تخلیه بشن.
اگر فضای مجازی و این غر زدن ها خطری برای جمهوری اسلامی داشت شک نکنید که جلویش را گرفته بود.
جمهوری اسلامی مانند همه حکومتهای توتالیتر و ایدئولوژیک از تنها چیزی که میترسه خدشه دار شدن پارادایم توده مردم هست.
مثلا شعار #رضاشاه_روحت_شاد ی تغییر پارادایم بود که باعث شور و هیجان شد و باعث به حرکت در آمدن بیش از ۱۲۰ شهر شد.
لچک به دار آویختن لیدا موحد ی تغییر پارادایم محسوب میشد که باعث وحشت نظام شد.
و امروز دانشجوی نخبه و خیلی ها شکایت از حکومت ضحاک را به خود ضحاک میکنند. و نمیدونن دارن به ضحاک تازی (نازیها) مشروعیت میبخشند. نمیدونه مردمی که دل از کینه و نفرت تهی کنند هرگز قادر به قیام علیه نظام نخواهند بود.
#خیره_سر_متمرد
@c_b_shahzadeh