🔺️به گزارش رسیده به ههنگاو، در نتیجه تیراندازی مستقیم نیروهای سرکوبگر حکومتی به سوی مردم معترض #آبدانان در استان ایلام که شامگاه پنجشنبه ۱۱ خرداد به خیابانها آمده بودند، دستکم ۲۵ شهروند مجروح شدهاند.
@C_B_SHAHZADEH
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺️کدام مسلمان میتواند این اراجیف را قبول کند؟! اول زن به سخره گرفته شده است!
دوما امام حسن اگر پیشگو یا ساحر بود! میفهمید براش سم ریختن تو غذاش و غذا را نمیخورد !
سوما اینها که انقدر توانایی داشتند چرا قدرت از معاویه نمیگرفتند، که ١٤٠٠ سال بعد چنین افرادی سر قدرت آنها لازم نباشد، بجنگد
@C_B_SHAHZADEH
دوما امام حسن اگر پیشگو یا ساحر بود! میفهمید براش سم ریختن تو غذاش و غذا را نمیخورد !
سوما اینها که انقدر توانایی داشتند چرا قدرت از معاویه نمیگرفتند، که ١٤٠٠ سال بعد چنین افرادی سر قدرت آنها لازم نباشد، بجنگد
@C_B_SHAHZADEH
دربارهی ارزیابیهای غلط جماعت بادشدهی مغموم!
برخی از معماران پیدا و پنهان منشورِ زبانبسته و مرده، میپندارند شاهزاده از سوی هوادارانشان که مخالف منشور بودهاند، زیر فشار قرار گرفته و با تسلیم در برابر فشارها از منشور بیرون رفتهاند. نتیجهی این ارزیابی نادرست این شده که به گروهانی از فاندخواران که برخیشان واقعا اوباش اند؛ دستور دهند که با حملهی همهروزه و پیوسته به شاهزاده ایشان را زیر فشار بگذارند تا بلکه ایشان را به پذیرفتن یک ائتلاف نو وادار کنند.
فهم و ارزیابی این آقایان و خانمهایی که توسط رسانه و کسانی مانند لوی بدنام باد شدهاند، از علت خروج شاهزاده از منشور،مانند همه فهمشان از سیاست و مسائل ایران، بنیادش بر آب است.
انتقادها از منشور در خروج شاهزاده از منشور موثر بود نه فشارها!
آن انتقادها بالعکس منشور به ماهیت واقعی خیزش ملت ایران تکیه زده و بر بنیادهای حرکت ملی استوار بود. این انتقادها دیدگاه شاهزاده را تغییر دادند چون پایهای منطقی داشتند. از سوی دیگر پس از انتشار منشور، واقعیت بیرونی و موجود، به سرعت پردهی پندار را درید و نشان داد نه منشور و نه سایر امضاکننندگان به جایی از خیزش عمومی سنجاق نمیشوند؛ و نتیجهی تلاشهای معماران این شکست جز یک متن مرده و یک دورهمی بیاثر نبوده است و آنچه پس از ماهها پدید آمد، امامزادهای بود که کور میکرد اما شفا نمیداد. کور میکرد چون بیش از هر چیزی با واقعیت ستیز داشت و نمیتوانست از پوستین خیالات و اوهام ایدئولوژیک به در آمده و نسبتی با افق حرکت ملی برقرار کند.
تعدادی از این بادشدگان، مهرههای صفحهی شطرنج لِوی بودند. او تجربهی کوزوو، بوسنی و سپس لیبی را در کارنامه داشت. در حوادث سوریه با شتاب آستینها را بالا زده و برای مخالفان در پاریس همایش تدارک دیده و جایگاه خوبی برای اخوان المسلمین در همان همایش دست و پا کرده بود. اتحادیهی عرب پیشتر پروژه بنغازی را در لیبی و از طریق شورای امنیت پیشبرده بود؛ در سوریه هم الگوی بنغازی پیگیری شد اما با وتوی روسیه و چین ناکام ماند. این شاگردان لِوی در مورد ایران هم به الگوی پیشین نظر داشتند؛ اما نمیفهمیدند ایران نه لیبیست و نه سوریه! اخوانالمسلمین و نیروهای بنیادگرا در لیبی و سوریه توانستند به نام آزادی، به کام هیولای ویرانی، گرد و خاک کنند اما در ایران که جنبش بیداری ملی در برابر خلافت و همهی شعبههایش از یک سوی و همهی بازیگران انقلاب ۵۷ از سوی دیگر ایستاده نمیشود از این شعبدهها به کار بست.
این حملات سازمانیافته اما مذبوحانه، نه تنها نمیتواند چیزی را تحمیل کند بلکه تتمهی آبرویی هم که شاید ته کیسهی این جماعت ورشکسته مانده باشد پاک به باد میدهد....
🔗 @hojjat_kalashi
@C_B_SHAHZADEH
برخی از معماران پیدا و پنهان منشورِ زبانبسته و مرده، میپندارند شاهزاده از سوی هوادارانشان که مخالف منشور بودهاند، زیر فشار قرار گرفته و با تسلیم در برابر فشارها از منشور بیرون رفتهاند. نتیجهی این ارزیابی نادرست این شده که به گروهانی از فاندخواران که برخیشان واقعا اوباش اند؛ دستور دهند که با حملهی همهروزه و پیوسته به شاهزاده ایشان را زیر فشار بگذارند تا بلکه ایشان را به پذیرفتن یک ائتلاف نو وادار کنند.
فهم و ارزیابی این آقایان و خانمهایی که توسط رسانه و کسانی مانند لوی بدنام باد شدهاند، از علت خروج شاهزاده از منشور،مانند همه فهمشان از سیاست و مسائل ایران، بنیادش بر آب است.
انتقادها از منشور در خروج شاهزاده از منشور موثر بود نه فشارها!
آن انتقادها بالعکس منشور به ماهیت واقعی خیزش ملت ایران تکیه زده و بر بنیادهای حرکت ملی استوار بود. این انتقادها دیدگاه شاهزاده را تغییر دادند چون پایهای منطقی داشتند. از سوی دیگر پس از انتشار منشور، واقعیت بیرونی و موجود، به سرعت پردهی پندار را درید و نشان داد نه منشور و نه سایر امضاکننندگان به جایی از خیزش عمومی سنجاق نمیشوند؛ و نتیجهی تلاشهای معماران این شکست جز یک متن مرده و یک دورهمی بیاثر نبوده است و آنچه پس از ماهها پدید آمد، امامزادهای بود که کور میکرد اما شفا نمیداد. کور میکرد چون بیش از هر چیزی با واقعیت ستیز داشت و نمیتوانست از پوستین خیالات و اوهام ایدئولوژیک به در آمده و نسبتی با افق حرکت ملی برقرار کند.
تعدادی از این بادشدگان، مهرههای صفحهی شطرنج لِوی بودند. او تجربهی کوزوو، بوسنی و سپس لیبی را در کارنامه داشت. در حوادث سوریه با شتاب آستینها را بالا زده و برای مخالفان در پاریس همایش تدارک دیده و جایگاه خوبی برای اخوان المسلمین در همان همایش دست و پا کرده بود. اتحادیهی عرب پیشتر پروژه بنغازی را در لیبی و از طریق شورای امنیت پیشبرده بود؛ در سوریه هم الگوی بنغازی پیگیری شد اما با وتوی روسیه و چین ناکام ماند. این شاگردان لِوی در مورد ایران هم به الگوی پیشین نظر داشتند؛ اما نمیفهمیدند ایران نه لیبیست و نه سوریه! اخوانالمسلمین و نیروهای بنیادگرا در لیبی و سوریه توانستند به نام آزادی، به کام هیولای ویرانی، گرد و خاک کنند اما در ایران که جنبش بیداری ملی در برابر خلافت و همهی شعبههایش از یک سوی و همهی بازیگران انقلاب ۵۷ از سوی دیگر ایستاده نمیشود از این شعبدهها به کار بست.
این حملات سازمانیافته اما مذبوحانه، نه تنها نمیتواند چیزی را تحمیل کند بلکه تتمهی آبرویی هم که شاید ته کیسهی این جماعت ورشکسته مانده باشد پاک به باد میدهد....
🔗 @hojjat_kalashi
@C_B_SHAHZADEH
Twitter
دربارهی ارزیابیهای غلط جماعت بادشدهی مغموم!
برخی از معماران پیدا و پنهان منشورِ زبانبسته و مرده، میپندارند شاهزاده از سوی هوادارانشان که مخالف منشور بودهاند، زیر فشار قرار گرفته و با تسلیم در برابر فشارها از منشور بیرون رفتهاند. نتیجهی این ارزیابی…
برخی از معماران پیدا و پنهان منشورِ زبانبسته و مرده، میپندارند شاهزاده از سوی هوادارانشان که مخالف منشور بودهاند، زیر فشار قرار گرفته و با تسلیم در برابر فشارها از منشور بیرون رفتهاند. نتیجهی این ارزیابی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیدار جمعی از فعالین و زندانیان سیاسی سابق با #رضا_نوروزی زندانی سیاسی #مشروطه_پادشاهی_خواه و تجدید پیمان با #شاهزاده_رضا_پهلوی و تاکید بر تداوم و استمرار #اعتصابات_سراسری و #اعتراضات_سراسری
#سهراب_حسنخانی
#مجتبی_توکل
#حجت_اله_رافعی
#اصغر_حسنی_راد
#مسعود_وظیفه
#یاشار_قضائی
#فانوس_ایرانی
#کامین_کرکی
#مهدی_شفیعی
@C_B_SHAHZADEH
#سهراب_حسنخانی
#مجتبی_توکل
#حجت_اله_رافعی
#اصغر_حسنی_راد
#مسعود_وظیفه
#یاشار_قضائی
#فانوس_ایرانی
#کامین_کرکی
#مهدی_شفیعی
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان #حجت_کلاشی پیرامون نظام سیاسی فدرالیسم در کشورهای مختلف و عدم سازگاری آن در ایران بر اساس جغرافیا و پراکندگی قومیتها
@C_B_SHAHZADEH
@C_B_SHAHZADEH
گاهی حرفهایی گفته میشود و خیلیها هم تکرار میکنند بدون اینکه درباره علت، معنی و هدف آن تردید و پرسش بشود؛ یکی از این حرفها که هی تکرار شده اینکه: هیچکس به تنهایی علیه جمهوری اسلامی موفق به تغییر در ایران نمیشود!
اول اینکه هیچ انقلاب و تغییر بنیادین یکتنه امکان ندارد که حالا در ایران بشود یا نشود!
دوم اینکه اگر منظور، یک جریان و تفکر است، این حرف غلط است!
همانطور که در ۵۷ جریان ارتجاع موفق شد، حالا هم جریان دمکراسیخواه و ملی (جمهوریخواه+پادشاهیخواه) بدون مدافعان انقلاب ارتجاعی ۵۷ با پایگاه اجتماعی که در داخل دارد میتواند موفق شود!
«هیچکس به تنهایی نمیتونه»، که از طرف جریانی نیز که هم نیروی اجتماعی شاخص دارد و هم اتفاقا به تنهایی میتواند، تکرار شده، اتفاقا برای ناکار کردن این نیروست! و اگر آن نیرویی که به تنهایی میتواند، این حرف را تکرار کرده، از روی حسن نیت و برای این بوده که آنهایی را که ماجرایشان «تمومه» به بازی بگیرد و به آنها اطمینان بدهد که اگر به قواعد دمکراسی پایبند باشند، بیتردید جای خود را در جامعه سیاسی چه در دوران گذار و چه در آینده خواهند داشت.
اما آنهایی که واقعا «به تنهایی نمیتوانند» به دلیل همین ناتوانی، «همبستگی» تقلبی را عَلم کردند تا به کمک تواناییِ آنهایی که میتوانند، نه تنها رکابسواری کنند بلکه سر بزنگاه چوب لای چرخ روندی بگذارند که ممکن است برخلاف میل آنها پیش برود.
حالا پس از ناامیدی از خارج کشور، تمام نیروی خود را برای علم کردن یک اپوزیسیون تقلبی در داخل گذاشتهاند!
این دیگر به هشیاری مردم بستگی دارد که نگذارند آن تفکری که مردم در سال ۹۶ اعلام کردند «ماجرا»یش «تمومه»، دوباره طناب دار برای جوانان فردا ببافد و سرب گلولههایش را برای کودکانی که امروز به دنیا آمدهاند، صیقل دهد. درست همانطور که جوانان جانباخته در خیابان و زندان ۹۸ و ۴۰۱ در سالهای اصلاحات و ۸۸ کودک و نوجوان بوده و یا هنوز به دنیا نیامده بودند!
#نه_به_انقلاب۵۷
#انقلاب_ملی_ایران
#همبستگی_ملی...
🔗 @ElaheBoghrat
@C_B_SHAHZADEH
اول اینکه هیچ انقلاب و تغییر بنیادین یکتنه امکان ندارد که حالا در ایران بشود یا نشود!
دوم اینکه اگر منظور، یک جریان و تفکر است، این حرف غلط است!
همانطور که در ۵۷ جریان ارتجاع موفق شد، حالا هم جریان دمکراسیخواه و ملی (جمهوریخواه+پادشاهیخواه) بدون مدافعان انقلاب ارتجاعی ۵۷ با پایگاه اجتماعی که در داخل دارد میتواند موفق شود!
«هیچکس به تنهایی نمیتونه»، که از طرف جریانی نیز که هم نیروی اجتماعی شاخص دارد و هم اتفاقا به تنهایی میتواند، تکرار شده، اتفاقا برای ناکار کردن این نیروست! و اگر آن نیرویی که به تنهایی میتواند، این حرف را تکرار کرده، از روی حسن نیت و برای این بوده که آنهایی را که ماجرایشان «تمومه» به بازی بگیرد و به آنها اطمینان بدهد که اگر به قواعد دمکراسی پایبند باشند، بیتردید جای خود را در جامعه سیاسی چه در دوران گذار و چه در آینده خواهند داشت.
اما آنهایی که واقعا «به تنهایی نمیتوانند» به دلیل همین ناتوانی، «همبستگی» تقلبی را عَلم کردند تا به کمک تواناییِ آنهایی که میتوانند، نه تنها رکابسواری کنند بلکه سر بزنگاه چوب لای چرخ روندی بگذارند که ممکن است برخلاف میل آنها پیش برود.
حالا پس از ناامیدی از خارج کشور، تمام نیروی خود را برای علم کردن یک اپوزیسیون تقلبی در داخل گذاشتهاند!
این دیگر به هشیاری مردم بستگی دارد که نگذارند آن تفکری که مردم در سال ۹۶ اعلام کردند «ماجرا»یش «تمومه»، دوباره طناب دار برای جوانان فردا ببافد و سرب گلولههایش را برای کودکانی که امروز به دنیا آمدهاند، صیقل دهد. درست همانطور که جوانان جانباخته در خیابان و زندان ۹۸ و ۴۰۱ در سالهای اصلاحات و ۸۸ کودک و نوجوان بوده و یا هنوز به دنیا نیامده بودند!
#نه_به_انقلاب۵۷
#انقلاب_ملی_ایران
#همبستگی_ملی...
🔗 @ElaheBoghrat
@C_B_SHAHZADEH
Twitter
گاهی حرفهایی گفته میشود و خیلیها هم تکرار میکنند بدون اینکه درباره علت، معنی و هدف آن تردید و پرسش بشود؛ یکی از این حرفها که هی تکرار شده اینکه: هیچکس به تنهایی علیه جمهوری اسلامی موفق به تغییر در ایران نمیشود!
اول اینکه هیچ انقلاب و تغییر بنیادین یکتنه…
اول اینکه هیچ انقلاب و تغییر بنیادین یکتنه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا بود که بازی مافیا به هم خورد! #پاسارگاد 1395- و ورق بنفع میهن پرستان برگشت! حالا اگر یقه خودتان را بدرید نیز، نخواهید توانست بازی را به مدار قبل برگردانید! بنفعتان است به ملت ایران بپیوندید وگرنه از صفحه روزگار محو خواهید شد!
#جاویدشاه
@C_B_SHAHZADEH
#جاویدشاه
@C_B_SHAHZADEH
نخستین نشست استانداران هم مرز ایران و اقلیم کردستان عراق
با حضور پاسدار احمد وحیدی، وزیر کشور رژیم جمهوری اسلامی در ارومیه مرکز آذربایجان غربی
نقشه کشور جعلی کردستان بزرگ را بر سینه مهمان شان از اقلیم می بینید.
نه تنها نقض #تمامیت_ارضی ایران بوضوح به نمایش گذاشته شد، بلکه بار دیگر ثابت شد که در جمهوری اسلامی چیزی بنام عزّت و عرق ملّی وجود ندارد.
جمهوری اسلامی بماند ؛ ایران نخواهد ماند …
#انقلاب_ملی_ایران💠
🔗 𝐇𝐨𝐦𝐚𝐲𝐨𝐮𝐧 𝐍𝐚𝐝𝐞𝐫𝐢𝐟𝐚𝐫 (@naderifar)
@C_B_SHAHZADEH
با حضور پاسدار احمد وحیدی، وزیر کشور رژیم جمهوری اسلامی در ارومیه مرکز آذربایجان غربی
نقشه کشور جعلی کردستان بزرگ را بر سینه مهمان شان از اقلیم می بینید.
نه تنها نقض #تمامیت_ارضی ایران بوضوح به نمایش گذاشته شد، بلکه بار دیگر ثابت شد که در جمهوری اسلامی چیزی بنام عزّت و عرق ملّی وجود ندارد.
جمهوری اسلامی بماند ؛ ایران نخواهد ماند …
#انقلاب_ملی_ایران💠
🔗 𝐇𝐨𝐦𝐚𝐲𝐨𝐮𝐧 𝐍𝐚𝐝𝐞𝐫𝐢𝐟𝐚𝐫 (@naderifar)
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from نقد آنارشیسم
بررسی ایده های اقتصادی کمونیسم انارشیسمها
قسمت دوم: رفاه برای همه
انارشیسم معتقد است که باید برای تمام مردم به یک اندازه امکانات رفاهی اعم از مسکن، خوراک، پوشاک در نظر گرفت.
اما برنامه آنها برای ایجاد رفاه و برابری بین مردم چیست؟
پیترکرپوتکین در کتاب تسخیر نان خود این طور تشریح مینماید:
او معتقد است که باید برای خانهدار شدن تمامی مردم و رهایی از اجاره بها، تمام خانهها بین مردم تقسیم شود و اجارهبها خانهها لغو شود و مردم در خانههایی که ساکن هستند بدون پرداخت اجاره بها زندگی نمایند و باقی خانههای خالی نیز میان مردم به طور رایگان تقسیم شود تا بدین صورت همه مردم صاحب مسکن شوند.
در این اصل، نیز به مانند اصل سلب مالکیت زمین از دسترنج همان مردمی که داعیه نجات آنان را دارد مایه میگذارد. بر این اساس خانههایی را که مردم با کار و تلاش خود صاحب آنها شدهاند را به زور اسلحه از آنان میستانند و در این اصل هم به این نکته توجه ندارند که کسانی که مالک خانهها هستند این خانه ها را به رایگان به دست نیاوردهاند بلکه حاصل یک عمر زحمت انهاست که بدل به خانه های کنونی شده.
در این اصل هم همچنان حل مشکلات جامعه را در تجاوز به اموال یکدیگر و ایجاد هرج و مرج و جنگ و هابزی میان مردم جامعه در اثر بی قانونی و تجاوز به حقوق یکدیگر میدانند و معتقدند که انسانها باید برای به دست آوردن مسکن، زمین، خوراک و پوشاک به مانند انسانهای اولیه و حیوانات یک جنگل، با جنگ و کشتار اموال یکدیگر را تصاحب نمایند.
آنارشیسم در خصوص غذا و پوشاک برابر هم نظریه مشابهی را مطرح مینماید و معتقد است که میبایست پوشاک موجود در فروشگاهها و تولیدیهای پوشاک را تصاحب و میان مردم تقسیم نماییم.
غذا و موادغذایی هم میبایست از فروشگاهها، انبارهای مواد غذایی، کارخانجات تولید محصولات مواد غذایی و سوپر مارکتها و هر کجا که مواد غذایی در انجا وجود دارد، جمع اوری و به طور رایگان میان مردم تقسیم شود به صورتی که به همه به یک اندازه به غذا و مواد غذایی برسد.
همانطور که مشاهده نمودیم، تا اینجا تنها ایراد خسارت و تجاوز به اموال کشاوزران، تولید کنندگان موادغذایی و پوشاک، فروشندگان مواد غذایی و پوشاک، مالکان خانههای مسکونی را شاهدیم.
حال وارد بحث کار و دستمزد بر اساس ایدههای آنان خواهیم شد.
انارشیسم معتقد است که کار مزدوری یعنی کاری که بابت آن دستمزد به کارگر و کارمند و متخصص داده شود صحیح نیست و ضدقوانین انسانی است و کار داوطلبانه را پیشنهاد مینماید.
یعنی انارشیستها به طور ساده لوحانهای باور دارند که مردمی که تمام احتیاجات و رفاه آنان تامین شده حاضر به کار، آن هم به طور داوطلبانه و بدون دستمزد خواهند شد.
و این تنها شامل کارگران نمی شود بلکه انارشیسم معتقد است پزشکی که پس از صرف عمر خود و سالها تحصیل به طبابت و درمان مردم اشتغال دارد، مهندسی که در زمینه ساخت مسکن و ماشین آلات و ده ها رشته دیگر اشتغال دارد، البته مخترع و مبتکر و نابغه ای که هوش و نبوغش به تنهایی یک سرمایه بزرگ محسوب میشود و سبب پیشرفت و گرداندن چرخ یک جامعه و سرزمین میشود، تاجر و حتی کارگری که با سالها کار و تلاش اکنون کارگر متخصص محسوب میشود و ... باید درآمد، تسهیلات و رفاه برابر با یک کارگر ساده و یک فرد بیکار که تاکنون تلاشی برای بهتر نمودن اوضاع اقتصادی خود نداشته، دارا باشند.
در واقع انارشیسم طبقات مختلف اجتماع از نظر توانایی، تخصص، هوش و تلاش را در یک کفه ترازو میذارد و کاملا دور از عقل و ساده لوحانه با ادعای حمایت و تظاهر به تلاش برای بهبود معیشت و ایجاد رفاه، برای آنان یک نسخه میپیچد.
در چنین شرایطی چه طور میتوان طبقات مذکور را راضی به مشارکت و کار نمود؟ با چه انگیزهای طبقات مذکور باید سرمایه، زمان، هوش و تخصص خود را برای خدمت به جامعه به کار گیرند. انهم زمانیکه مشاهده مینمایند که مردم جامعه بدون این زحمت و تلاش از حقوق و درآمد برابر با آنان برخوردارند و حتی بدون اجبار به کار و خدمت، میتوانند در خانه بنشینند و از حاصل زحمات اقلیتی که حاضر به کار داوطلبانه میشوند، بهرهمند شوند .
در چنین شرایطی که جامعه تبدیل به قشری از افراد مصرف کننده تبدیل شدهاند،
سرمایه، مواداولیه، نیروی کار و سازنده، نیروی خدماتی برای ایجاد رفاه و برابری در جامعه را آنارشیسم از کجا فراهم خواهد نمود؟
قطعا پاسخی جز اجبار مردم به کار و شروع کار دستمزدی یا به قول انارشیسم کار مزدوری وجود ندارد.
همان دور باطل انارشیستها که پیش از انقلاب اغاز میشود تا در نهایت به تکرار وحشتناکتر از از دیکتاتوری پیشین ختم شود.
با این توضیحات، ایا میتوان رهبران این ایده را متفکر و دنبالهروهای ایده را پیرو نامید؟! یا باید ترکیب زوج چوپان و گله را در خصوص آنان به کار برد؟
انجمن جامعه شناسان اندیشه فردا
@naghdeanarchism
قسمت دوم: رفاه برای همه
انارشیسم معتقد است که باید برای تمام مردم به یک اندازه امکانات رفاهی اعم از مسکن، خوراک، پوشاک در نظر گرفت.
اما برنامه آنها برای ایجاد رفاه و برابری بین مردم چیست؟
پیترکرپوتکین در کتاب تسخیر نان خود این طور تشریح مینماید:
او معتقد است که باید برای خانهدار شدن تمامی مردم و رهایی از اجاره بها، تمام خانهها بین مردم تقسیم شود و اجارهبها خانهها لغو شود و مردم در خانههایی که ساکن هستند بدون پرداخت اجاره بها زندگی نمایند و باقی خانههای خالی نیز میان مردم به طور رایگان تقسیم شود تا بدین صورت همه مردم صاحب مسکن شوند.
در این اصل، نیز به مانند اصل سلب مالکیت زمین از دسترنج همان مردمی که داعیه نجات آنان را دارد مایه میگذارد. بر این اساس خانههایی را که مردم با کار و تلاش خود صاحب آنها شدهاند را به زور اسلحه از آنان میستانند و در این اصل هم به این نکته توجه ندارند که کسانی که مالک خانهها هستند این خانه ها را به رایگان به دست نیاوردهاند بلکه حاصل یک عمر زحمت انهاست که بدل به خانه های کنونی شده.
در این اصل هم همچنان حل مشکلات جامعه را در تجاوز به اموال یکدیگر و ایجاد هرج و مرج و جنگ و هابزی میان مردم جامعه در اثر بی قانونی و تجاوز به حقوق یکدیگر میدانند و معتقدند که انسانها باید برای به دست آوردن مسکن، زمین، خوراک و پوشاک به مانند انسانهای اولیه و حیوانات یک جنگل، با جنگ و کشتار اموال یکدیگر را تصاحب نمایند.
آنارشیسم در خصوص غذا و پوشاک برابر هم نظریه مشابهی را مطرح مینماید و معتقد است که میبایست پوشاک موجود در فروشگاهها و تولیدیهای پوشاک را تصاحب و میان مردم تقسیم نماییم.
غذا و موادغذایی هم میبایست از فروشگاهها، انبارهای مواد غذایی، کارخانجات تولید محصولات مواد غذایی و سوپر مارکتها و هر کجا که مواد غذایی در انجا وجود دارد، جمع اوری و به طور رایگان میان مردم تقسیم شود به صورتی که به همه به یک اندازه به غذا و مواد غذایی برسد.
همانطور که مشاهده نمودیم، تا اینجا تنها ایراد خسارت و تجاوز به اموال کشاوزران، تولید کنندگان موادغذایی و پوشاک، فروشندگان مواد غذایی و پوشاک، مالکان خانههای مسکونی را شاهدیم.
حال وارد بحث کار و دستمزد بر اساس ایدههای آنان خواهیم شد.
انارشیسم معتقد است که کار مزدوری یعنی کاری که بابت آن دستمزد به کارگر و کارمند و متخصص داده شود صحیح نیست و ضدقوانین انسانی است و کار داوطلبانه را پیشنهاد مینماید.
یعنی انارشیستها به طور ساده لوحانهای باور دارند که مردمی که تمام احتیاجات و رفاه آنان تامین شده حاضر به کار، آن هم به طور داوطلبانه و بدون دستمزد خواهند شد.
و این تنها شامل کارگران نمی شود بلکه انارشیسم معتقد است پزشکی که پس از صرف عمر خود و سالها تحصیل به طبابت و درمان مردم اشتغال دارد، مهندسی که در زمینه ساخت مسکن و ماشین آلات و ده ها رشته دیگر اشتغال دارد، البته مخترع و مبتکر و نابغه ای که هوش و نبوغش به تنهایی یک سرمایه بزرگ محسوب میشود و سبب پیشرفت و گرداندن چرخ یک جامعه و سرزمین میشود، تاجر و حتی کارگری که با سالها کار و تلاش اکنون کارگر متخصص محسوب میشود و ... باید درآمد، تسهیلات و رفاه برابر با یک کارگر ساده و یک فرد بیکار که تاکنون تلاشی برای بهتر نمودن اوضاع اقتصادی خود نداشته، دارا باشند.
در واقع انارشیسم طبقات مختلف اجتماع از نظر توانایی، تخصص، هوش و تلاش را در یک کفه ترازو میذارد و کاملا دور از عقل و ساده لوحانه با ادعای حمایت و تظاهر به تلاش برای بهبود معیشت و ایجاد رفاه، برای آنان یک نسخه میپیچد.
در چنین شرایطی چه طور میتوان طبقات مذکور را راضی به مشارکت و کار نمود؟ با چه انگیزهای طبقات مذکور باید سرمایه، زمان، هوش و تخصص خود را برای خدمت به جامعه به کار گیرند. انهم زمانیکه مشاهده مینمایند که مردم جامعه بدون این زحمت و تلاش از حقوق و درآمد برابر با آنان برخوردارند و حتی بدون اجبار به کار و خدمت، میتوانند در خانه بنشینند و از حاصل زحمات اقلیتی که حاضر به کار داوطلبانه میشوند، بهرهمند شوند .
در چنین شرایطی که جامعه تبدیل به قشری از افراد مصرف کننده تبدیل شدهاند،
سرمایه، مواداولیه، نیروی کار و سازنده، نیروی خدماتی برای ایجاد رفاه و برابری در جامعه را آنارشیسم از کجا فراهم خواهد نمود؟
قطعا پاسخی جز اجبار مردم به کار و شروع کار دستمزدی یا به قول انارشیسم کار مزدوری وجود ندارد.
همان دور باطل انارشیستها که پیش از انقلاب اغاز میشود تا در نهایت به تکرار وحشتناکتر از از دیکتاتوری پیشین ختم شود.
با این توضیحات، ایا میتوان رهبران این ایده را متفکر و دنبالهروهای ایده را پیرو نامید؟! یا باید ترکیب زوج چوپان و گله را در خصوص آنان به کار برد؟
انجمن جامعه شناسان اندیشه فردا
@naghdeanarchism
انقلاب در مرحله نخست در افکار شکل میگیرد و بعد در جامعه انقلاب به پیروزی میرسد
هم میهنان لطفا با دقت مطالعه کنید و کاملا فکر کنید اگر موافق بودید لطفا همراه شوید و به دیگران نیز منتقل کنید
@C_B_SHAHZADEH
هم میهنان لطفا با دقت مطالعه کنید و کاملا فکر کنید اگر موافق بودید لطفا همراه شوید و به دیگران نیز منتقل کنید
@C_B_SHAHZADEH
🔺️مسعود شکاری، پدر #محسن_شکاری، معترض ۲۲ سالهای که پاییز سال گذشته بازداشت و فقط ۵ هفته پس از اولین دادگاهش او را اعدام کرد از تخریب مجدد سنگ مزار پسرش خبر داد.
🔶او در توییتی نوشت: «من و خانوادم بعد از دست دادن عزیزمون به زندگی عادی گذشته برنگشتیم و برنمیگردیم ولی حالا که به درد خودمون داریم میسوزیم بعضیها همینم نمیزارن مثل امروز که به سنگ مزار پسر عزیزم آسیب رسوندن آدم نمیدونه که دیگه به همچین کسایی چی بگه!!! »
@C_B_SHAHZADEH
🔶او در توییتی نوشت: «من و خانوادم بعد از دست دادن عزیزمون به زندگی عادی گذشته برنگشتیم و برنمیگردیم ولی حالا که به درد خودمون داریم میسوزیم بعضیها همینم نمیزارن مثل امروز که به سنگ مزار پسر عزیزم آسیب رسوندن آدم نمیدونه که دیگه به همچین کسایی چی بگه!!! »
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لحظه ورود عروس و داماد سلطنتی به کاخ الحسینیه
عروس و داماد خانواده سلطنتی اردن به کاخ الحسینیه، محل برگزاری جشن عروسی وارد شدند.
طبق رسوم، ورود عروس و داماد با «زفافه» که گروه موزیک نیروهای مسلح اردن اجرا میکردند، اعلام شد. همه اعضای گروه علاوه بر لباس کامل، از شمع قرمز و سفید و یک سرپوش سنتی برای مردان استفاده میکردند.
به گفته مقامات سلطنتی هاشمی، فضای پذیرایی در کاخ الحسینیه برای به نمایش گذاشتن سنتهای اردنی، با صنایع دستی و محیط طبیعی این کشور تزئین شده است. پس از ورود، مهمانان وارد مسیری میشدند که صحرای اردن را تداعی میکرد و با یک فرش دستباف بادیهنشین به طول ۲۰ متر، که به طور خاص برای این مناسبت به دست توانمند زنان بنی حمیده در روستای موکاویر در مدابه بافته شده است، پوشانده شده بود.
شهبانوی ایران در این جشن حضور داشتند.
@C_B_SHAHZADEH
عروس و داماد خانواده سلطنتی اردن به کاخ الحسینیه، محل برگزاری جشن عروسی وارد شدند.
طبق رسوم، ورود عروس و داماد با «زفافه» که گروه موزیک نیروهای مسلح اردن اجرا میکردند، اعلام شد. همه اعضای گروه علاوه بر لباس کامل، از شمع قرمز و سفید و یک سرپوش سنتی برای مردان استفاده میکردند.
به گفته مقامات سلطنتی هاشمی، فضای پذیرایی در کاخ الحسینیه برای به نمایش گذاشتن سنتهای اردنی، با صنایع دستی و محیط طبیعی این کشور تزئین شده است. پس از ورود، مهمانان وارد مسیری میشدند که صحرای اردن را تداعی میکرد و با یک فرش دستباف بادیهنشین به طول ۲۰ متر، که به طور خاص برای این مناسبت به دست توانمند زنان بنی حمیده در روستای موکاویر در مدابه بافته شده است، پوشانده شده بود.
شهبانوی ایران در این جشن حضور داشتند.
@C_B_SHAHZADEH
🔺️آقای جبلی از دو برادر پناهندهتان چه خبر؟ آنها لگد نزدند؟
هنر آقای جبلی تبدیل صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به صدا و سیمای جبهه پایداری است و به همین خاطر به جای ۸۵ میلیون ایرانی برای پایگاه اجتماعی خود برنامه میسازند مثل این که شهردار تهران بخواهد خدمات شهری را محدود به مناطقی کند که اکثریت ساکنان آن به آقای رییسی رای دادهاند!
وقتی تنها ۶ ماه قبل دو برادر شما به آمریکا پناهنده شدند و خبر آن را هم اول بار نشریه آمریکایی تایم منتشر کرد درباره دو برادرتان نگفتید "نمک خوردند و نمکدان شکستند یا به خودشان و خانواده لگد زدند". با ادبیات کاملا بهداشتی گفتید: «اینها در مسیر طبیعی است؛ هم رویش داریم هم ریزش». پای دو برادر در میان باشد ریزش است و صحبت از دیگری می شود لگدزنی؟ از کی تا حالا آن که میرود و پناهنده میشود تنها مرتکب ریزش شده که با رویش جبران میشود ولی آنکه نرفته و به ارزشهای خود و رسانه پایدار مانده لگد زده است؟ این چه جور حرفزدن است آخر؟ رفتن و پناهندگی برادران شما ریزش است ولی ماندن اما تن ندادن عادل فردوسیپور به کرنش در مقابل رییس شبکه سه -که اتفاقا منصوب شما هم نیست- لگدزدن؟ درباره گزارشگر برتر سازمان متبوع خودتان که در انتخاب مردمی محبوبترین شده این تعابیر سخیف را به کار میبرید؟
شما ارگان یک طیف سیاسی خاص با وزن سیاسی ۱۵ درصد جامعه ایران هستید یا رسانه ملی؟ بیننده سیمای جمهوری اسلامی را پای ایراناینترنشنال و منوتو نشاندن، چه فخری دارد که به آن میبالید؟ کاش یک بار بگویید مراد شما از "مردم" کیست؟ /عصر ایران
@C_B_SHAHZADEH
هنر آقای جبلی تبدیل صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به صدا و سیمای جبهه پایداری است و به همین خاطر به جای ۸۵ میلیون ایرانی برای پایگاه اجتماعی خود برنامه میسازند مثل این که شهردار تهران بخواهد خدمات شهری را محدود به مناطقی کند که اکثریت ساکنان آن به آقای رییسی رای دادهاند!
وقتی تنها ۶ ماه قبل دو برادر شما به آمریکا پناهنده شدند و خبر آن را هم اول بار نشریه آمریکایی تایم منتشر کرد درباره دو برادرتان نگفتید "نمک خوردند و نمکدان شکستند یا به خودشان و خانواده لگد زدند". با ادبیات کاملا بهداشتی گفتید: «اینها در مسیر طبیعی است؛ هم رویش داریم هم ریزش». پای دو برادر در میان باشد ریزش است و صحبت از دیگری می شود لگدزنی؟ از کی تا حالا آن که میرود و پناهنده میشود تنها مرتکب ریزش شده که با رویش جبران میشود ولی آنکه نرفته و به ارزشهای خود و رسانه پایدار مانده لگد زده است؟ این چه جور حرفزدن است آخر؟ رفتن و پناهندگی برادران شما ریزش است ولی ماندن اما تن ندادن عادل فردوسیپور به کرنش در مقابل رییس شبکه سه -که اتفاقا منصوب شما هم نیست- لگدزدن؟ درباره گزارشگر برتر سازمان متبوع خودتان که در انتخاب مردمی محبوبترین شده این تعابیر سخیف را به کار میبرید؟
شما ارگان یک طیف سیاسی خاص با وزن سیاسی ۱۵ درصد جامعه ایران هستید یا رسانه ملی؟ بیننده سیمای جمهوری اسلامی را پای ایراناینترنشنال و منوتو نشاندن، چه فخری دارد که به آن میبالید؟ کاش یک بار بگویید مراد شما از "مردم" کیست؟ /عصر ایران
@C_B_SHAHZADEH
Telegram
attach 📎