کمپین بازگشت شاهزاده
28.8K subscribers
58.4K photos
55.3K videos
414 files
25.9K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
کمپین بازگشت شاهزاده
#ت مثل #تصادف طبق معمول قسمت چهارم https://t.me/C_B_SHAHZADEH/124378 📍تولید خودروهای بی کیفیت و توزیع آن در بازار با این وضعیت اماری در تصادفات و جاده ها تنها یک معنی دارد؛ از بین بردن و غارت کردن سرمایه ی انسانی و مالی ایران و ایرانی توسط کسانیکه حتی دو…
مثل #تصادف طبق معمول

قسمت پنجم

📍قسمت قبل را با ادعای غیر واقعی اسماعیلی در خصوص دلیل کاهش تلفات جاده ای در مناسبتر شدن وضعیت راههای کشور و بالاتر رفتن کیفیت خودروهای مورد استفاده به پایان رساندیم، که در ادامه سعی خواهیم کرد این ادعای کذب را با شواهد ثابت کنیم.

📍اسماعیلی که عضو علمی دانشگاه علوم انتظامی میباشد مواردی را که در وقوع تصادفات جاده ای ممکن است به دلایلی کمتر بچشم بیاید را باعنوان "ارتباط معنادار" در رانندگی نام میبرد که به وضعیت و شرایط روحی روانی راننده در رانندگی مرتبط میباشد.

📍معلول ارتباط معنادار اسماعیلی از بی ثباتی اقتصادی تا ناامن بودن فضای اجتماعی را شامل میشود و راننده را تحت فشار میگذارد که از حق نگذریم بی ربط نمیگوید و میتوان انرا بطور قطع پذیرفت.

📍از انجاکه رانندگی نوعی عملیات ذهنی است و هر میزان ذهن فرد ارامتر و روانتر باشد ثبات در رعایت قوانین تا رانندگی مطمئنتری را از رانندگان شاهد خواهیم بود.

📍نکته دوم در ارتباط معنادار بصورت پنجاه پنجاه پذیرفتنی است، تنظیم قوانین میبایست به گونه ای باشد که میزان تخلف با مجازات نسبتی پیدا کند تا علاوه بر جریمه مالی، مجازاتهای متناسب چون مراجعه به مراکز روانشناسی در نظر گرفته شود. نکته ی ریز ولی تکراری که بارها تکرار شده و خروجی مثبتی نداشته و شما مخاطبان بهتر میتوانید دلایل را باما به اشتراک گذارید.

📍بله تب تند شهروندان برای مسافرت در شهریور هرساله باعث میشود که در شهریور و فروردین همواره اوج حوادث ترافیکی طبق امار پزشکی قانونی بالا باشد.
مثال در 12شهریور طی سالهای 84تا95 جمعا 27090 تلفات جاده ای را (بخوانید جانبی) داشته ایم که جای امیدواری و خوشحالی را اینگونه به مخاطبان القا میکنند، چون شهریور 84و85 تعداد 6402 تن به شهریورهای 94و95 جمعا 2954 تن کاهش داشتیم مدعی است در برنامه و سیاست اینبار موفق عمل کردیم.

📍خیر جناب اسماعیلی، تحت هر شرایطی حتی با امار 95 نیز ما از استانداردهای حداقلی جهانی فاصله بسیار داریم و نمیتوان اینگونه خود را موفق نشان دهیم.

📍البته که در ادامه مبحث ارتباط معنادار در نیمه دوم شهریور،
بشماره افتادن نفس تابستان و به تقلا افتادن جاماندگان از سفر و بازگشت های روز پایانی با ترددهای دقایق نودی به تراکم می افزاید و به طبع برابر است با افزایش ترافیک، خستگی، تنش، ناهنجاری، خشونت، کل کل و خواب الودگی و نهایتا تصادف و تلفات طبق معمول، که بر اساس امار منتشره 40% امار در این حوزه را شامل میشود و امار نگران کننده ای میباشد.

📍اما 60% دیگر را در کجا بایست جستجو کرد؟

📍آیا امار 40% مورد ادعای مسئولین صحت دارد ؟ یا درصدش بیش از اینهاست و شایدهم بسیار کمتر!!

📍سردار حمیدی عامل دیگر ت مثل تصادف را طبق معمول جاده های دوطرفه، محورهای فرعی و بعضا دسترسی های محلی و روستایی، حرکت در خطوط بین شهری میداند، که میتوان در یک تحقیق میدانی باز مبحث ارتباط معنادار را اکثرا از سوی محلی ها در مواقع ترافیک و بالا رفتن تردد (تعطیلات) شاهد بود.

📍در این مبحث نگارنده بارها شاهد بودم، محلی ها اصول حق تقدم را رعایت نمیکنند و خود را در هنگام ورودی و خروجی ها و تغییر مسیرها محق میدانند و شوربختانه تعامل و تساهلی را که جنبه های اخلاقی دارد بخرج نمیدهند و در رفتاری لجوجانه مراعات مسافران نابلد را در مسیر نمیکنند.

📍به این موضوع محورهایی که زیرساختهای لازم را از نظر عرض و ظرفیت و علائم هشدار ندارند و اگر هم دارند بحدی قدیمی و رنگ و رو رفته اند که نبودشان بهتر از بودنشان است و برای تردد با این تراکم، اینروزها به هیچ وجه مناسب نیستند را اضافه کنید.

📍بی گمان بسیاری بارزترین و ضروری ترین زیرساخت ها را در انتظاری حداقلی به ناکافی بودن تابلوها و علائم هشدار دهنده، نور و عرض مسیرها میبینند.
در چنین تقاطع هایی باتمام خطرات و صدمات وارده که برای محلی ها و بومیان وجود دارد، برای عبوری ها و مسافران غریب بیشتر حادثه ساز بوده و است.

📍تعامل و تساهل و رعایت حق تقدم در حالی بخش ارزنده ای در مبحث ارتباط معنادار نیز شامل میشود که همانند دوکفه ی ترازویی میباشد که هرچه بومیان همکاری و مهربانی کنند رانندگان و مسافران را در امنیت و ایمنی بیشتری قرار میدهند تا با ارامش و دقت بیشتری به مسیر خود ادامه دهند.

📍در مسیرهای طولانی انحراف به چپ و راست، سبقت در تقاطع ها، افزایش سرعت از عوامل بروز حادثه و بعنوان رانندگی خطرناک بحساب امده و انواع ت هارا طبق معمول، بهمراه دارد.

📍در ادامه با گذری بر حاشیه همایش قربانیان سوانح رانندگی ( تلفات جانبی) که در شماره 27956 روزنامه اطلاعات با تیتر فقط چند ثانیه فاصله با معلولیت، پرسشهای بی پاسخی را دنبال میکنیم که عمق فاجعه ت مثل تصادف را بیشتر و بهتر برایمان بتصویر میکشد.
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/124636
م.ن.م
کمپین بازگشت شاهزاده
#ت مثل #تصادف طبق معمول قسمت پنجم 📍قسمت قبل را با ادعای غیر واقعی اسماعیلی در خصوص دلیل کاهش تلفات جاده ای در مناسبتر شدن وضعیت راههای کشور و بالاتر رفتن کیفیت خودروهای مورد استفاده به پایان رساندیم، که در ادامه سعی خواهیم کرد این ادعای کذب را با شواهد…
مثل #تصادف طبق معمول

قسمت ششم

ت مثل تصادف را تا قسمت قبل با میزان امارهای حوادث دوره 10ساله تا96 تقدیمتان کردیم و سعی مان بر آن مشکلات و ضروریات را بازگو و شما یاران را با جسارت مدنی ترغیب به پاسخگو کردن قانونگذاران کرده تا با کنکاش و دقت بیشتر سیستم ورشکسته و ناکارامد را کنار بزنید.

بنظر شما وقتی طبق گزارش شماره 27956 مورخ 27 مهر 1400در اطلاعات، دومین عامل مرگ در کشور به موضوع رانندگی مرتبط میشود که در هر ساعت 2تن بکام مرگ و20تا25تن در دام مصدومیت، معلولیت یا ضایع نخاعی گرفتار می ایند! نمیتوان گفت یکجای کار که هیچ، کل کار و کارگزاران در این حوزه میلنگد؟!

وقتی از تغییر ت تلفات در خسارت بدنی به ت توان در جسارت مدنی صحبت میکنیم، یعنی یکجای این مسیر باید ایستاد و نگذاشت تلفات جاده ای به تلفات جانبی تبدیل و تعریف گردد و طبق معمولی دیگر برایمان عادی شود.

وقتی از مرگ صحبت میکنیم، نباید نگاهمان چون بشر بدوی، قرون وسطایی به رخدادی گریزناپذیر در هیجان و شور داستانها و اتفاقات و حوادثی تعریف و تسلیم شود که مرگ در خاک کردن جسم بی جانی است که تمام شده و باید رهایش کرد و ادامه داد، خیر ما در این قسمت ت مثل تصادف هدفی مهمتر از مرور و بازگو کردن حوادثی از این دست داریم.
ما میخواهیم توان خود را بگذاریم تا بتوانیم برای شما عزیزان تبیین کنیم که چگونه ت تعزیه بازان تعهدی، ت تخصصی ها را تارمار میکنند تا ما اسیب های غیرقابل بازگشت هم نوعانمان را با واژه های مجروح و مصدوم و نجات یافته هضم و بزم کنیم، بجای انکه از مسببان و کم کاران این حوزه شاکی باشیم.

اری وقتی صحبت از دادخواهی در سطح وزرای صمت و اموزش پرورش و خودروساز و پلیس راه به میان می اوریم، میخواهیم بگوییم، نگذارید، با واژه هایی چون تصادف، تلفات، حادثه، کلاه سرخود نگذارید و سوداگران را بر زندگی ها و جسم و جان خود سواری ندهید و این جاده نیمه جان را ببندید و دادخواهی کنید.

در ادامه مفهوم جدیدی از مرگ را در رنج ها و حسرت ها، دردها و هزینه های انسانهایی بتصویر میکشیم که در ت تصادف فقط زنده ماندند البته نه تمام اعضا و وجودشان.
در این قسمت مهمان انانی خواهیم بود که یا عضوی از بدنش زودتر از خودش خاک شده یا زودتر از خودش از حس افتاده یا تمام لحظه های زندگی اش در تابوت کابوس های شبانه و تنهایی اش ساعت ها را در ان ثانیه تلخ عقربه میزند.

سالن یادبود قربانیان سوانح ترافیکی! به همت پلیس راهور با حضور مهمانان ویژه ای بانامهای سیدعمادحسینی21ساله،
علی حیدرنیا46ساله،
مریم بیات41ساله،
سمیرا زمانی36ساله
و محمد عزیززاده خمیده بر ویلچرهای خود در ردیف اول خودخوری اما خوداری نجیبانه میکنند.

گزارش را که میخواهم بخوانم، نخست با نام همایش به مشکل میخورم؛
سوانح رانندگی!
سوانح ترافیکی!
که 20سال زندگی روی ویلچر مریم بیات انهم در 18سالگی مرا باخود میبرد به سالهای همیشه زمستانی! بله سالهای همیشه زمستانی، وضعیت امروز مریم هایی است که از 18سالگی بهترین دوران زندگی یک دانشجوی شیمی کاربردی را در اوتوبانهای مرگ اینبار در اراک، طبق معمول با واژگونی اتوبوسی دیگر از آن خود کردند و ت تلفات مریمی دیگر را در 5غروب سال80 در غروب ضایع نخایی فرو برد.
مریم را میتوان بهترین ویلچرنشین این قسمت نامید چراکه تحصیلاتش را ادامه داده و ازدواج کرده و اکنون پسر پنج ساله ای بانام کارن دارد.

اما سمیرا زمانی 36ساله هنوز آن سفر اصفحان و جاده کاشان و منحرف شدن خودروی پراید و واژگون شدن خود و خودرو را بخاطر دارد چراکه 14سال است همچون مریم دچار ضایع نخاعی شده.
سمیرا ضایعه ایی دیگر را در سال 92 با جدا شدن همسرش در زندگی عاطفی تجربه کرد و از امروز سمیرا ما بیخبریم.

به روایت سکینه آجرلو که میرسم به سال حادثه97بار خودم را پشت فرمان خودروی L90میبینم، اینبار در جاده کرمان به تهران، سینای9ساله سرمست از سفر و ثانیه ی تصادف با پژوی سواری و معلق زدنهای پی در پی و توقف زندگی.. سکینه 35ساله پس از چهارماه بستری در بیمارستانهای کرمان و تهران با شنیدن خبر مرگ 9ساله اش، فلجی دستش به ضایعه نخاعی اش اضافه میشود و خوشبختانه همسرش امروز در کنار او کمک حال اوست.

محمد عزیززاده امام قلی از سال 91 در جاده روستایی بجنورد زمانیکه ترک موتور سیکلت و سبقت از خودروی عبوری میگوید میتوان منحرف شدنشان را در چهره اش دید، قطع نخاعی و ویلچرنشینی از 25سالگی برای هیچکس ساده نیست و بسیاری از ما شاهد ت تکراری اینچنینی بارها بوده ایم و شایدهم ت تجربه را تجربه کرده ایم.

علی حیدر نیا 46ساله از سال82 پس از آنکه خودروی پرایدش در جاده اصفحان دچار انحراف و معلق زدن میشود در همان شانه خاکی میفهمد زین پس ویلچرنشین است و روزگاری تای دیگری برایش تدارک دیده

در قسمت بعد به سرباز سیدعماد حسینی خواهیم رسید.
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/124748
م.ن.م
کمپین بازگشت شاهزاده
#ت مثل #تصادف طبق معمول قسمت ششم ت مثل تصادف را تا قسمت قبل با میزان امارهای حوادث دوره 10ساله تا96 تقدیمتان کردیم و سعی مان بر آن مشکلات و ضروریات را بازگو و شما یاران را با جسارت مدنی ترغیب به پاسخگو کردن قانونگذاران کرده تا با کنکاش و دقت بیشتر سیستم…
ت مثل تصادف طبق معمول

قسمت هفتم

به روایت دردناک سرباز ندامتگاه تهران بزرگ که میرسیم، معضل فرسودگی خودروهای سبک و سنگین و اتوبانهای پر حادثه، مبحث جسارت مدنی علیه رئسای پلیس راههای کشور جدی تر میشود.
جاده های بی بازگشتی چون چرمشهر، برخورد کامیون فرسوده با پراید هر سه تن از سرنشینان به شدت مجروح شدند، نام یکی از مجروحین سید عماد حسینی سرباز زندان تهران بزرگ بود.

اسیب دیدگی ومیزان صدمات به حدی بود که خانواده تصمیم گرفت، اعضای بدن جوانشان را اهدا کنند به امید اینکه جان سه انسان را از مرگ‌ نجات دهند و فرصت زندگی دوباره داشته باشند.

بله سید عماد طبق معمول در ت مثل تصادف تلف شد اما هر سه پیوند دهنده ها از لیست مرگ به لیست حیات بازگشتند.

نکته ای که در این اهدا و پیوندها مشخص نشد اینکه آیا دریافت کنندگان هم چون سیدعماد بیست و یکساله که دانش اموخته علوم دامی میبود، از اسیب دیدگان ت تصادف و ت تلفات جانبی ارابه های مرگ، بودن یا ایمنی نبودن و نداشتن کارگاهها و اردوگاههای اجباری کار!

جای دارد در این میان یادی بکنیم از غزاله چلاوی جانباخته انقلاب ملی از آمل که در مهرماه پس از هدف قرار گرفتن از ناحیه سر توسط خدایان دهه شصت به مرگ مغزی فرو رفت و ت مثل حماقت  از اهدای اعضای اماده پیوندش هراسناک شدند و اجازه حیات به بیماران لیست انتظار ندادند، نام و راهش جاودان.

تیر ماه 98 را بسیاری از خانواده های اسیب دیده و داغدیده ت مثل تصادف فراموش نخواهند کرد منجمله سیدعماد حسینی و هفده هزار خانواده ای که ت مثل تلفات جاده ای بر آنان تحمیل گشت و با عزیزانشان را در خاک سوختند.

به آن هفده هزار تلفات منجر به مرگ، دویست و پنجاه هزار تن از صدمات جسمانی تا قطع عضو و ضایع نخاعی را نیز فراموش نفرمایید که در یک حساب سر انگشتی روزانه نهصد تن در  تصادفات از زندگی و زندگانی سالم و کامل محروم میشوند اما اب در دل کارگزاران سوداگر تکان نمیخورد.

پای صحبت ویلچرنشینان که مینشینی، چله نشین درد و بغض و داغ میشوی و همزمان سرمای استخوان سوز تنهایی ها و سختی هایشان را در زمزمه هایشان لمس میکنی و زجرمیکشی.

صداهایی که یکی پس از دیگری میگویند و میخراشند دل رنجور خود و تو را که؛

1/ اگر راننده سرعت زیاد نداشت من هیچوقت ویلچرنشین نمیشدم.

2/ در این معلولیت زجراور خودم ذره ای مقصر نبودم.

3/ گران شدن لوازم بهداشتی و طولانی بودن مراکز درمانی برای ما ویلچرنشینان شکنجه همیشگی روحی و فیزیکی در ترددهای شهری است.

4/ بنویس یا شغلی پیدا نمیشود یا ساختمانش مجهز به امکانات جابجایی با ویلچر ندارد.

5/ اغلبمان بدلیل اسیب دیدگی نخایی در ادرار دچار بی ارادگی میشویم و گران شدن لوازم بهداشتی و سون مساوی است با ناتوانی ما در تامین انها که نتیجه اش، زنجیره بیماریها، درمان، عفونت و خشونت بر خود و دیگران است.

6/ ببخشید میشه شما بگی من با ماهی یک تومان حق پرستاری و سیصد تومان لوازم بهداشتی از بهزیستی چه کار کنم که بیماری عفونی نگیرم.

7/ منونگاه کن و تصویر ذهنی بگیر با وضعیت من، همچنان وسط خیابان هستم، شب کذایی که از ماشین پرت شدم بیرون و امروزی که روی ویلچر هستم! نه در پیاده رو نه در مترو، شهرداری گویا مارا ندید گرفته و محکومیم همچنان وسط خیابان در چه کنم، چه کنم چمچاره بگیریم.

8/ نمیدونم با این شرایط میتونم بارداری را تحمل کنم یا خیر، اما ما هم حق داریم جای خالی فرزند رفته مان را برای همیشه خالی نبینیم.

9/ ویلچرهای مورد استفاده معلولان قطع نخاعی برقی نیست و حرکت کردن سخت و کند میشود، مثل کندی هر روزمان، این مارا عصبانی تر و زحمت خانواده ها را بیشتر میکند.

دردهای ویلچرنشینان هم مانند پرسشهای بدون پاسخ سوداگران نامسئول تمامی ندارد.

اما اینان حق دارند و آنانند که حق خورند و بایستی ت عدالت پاسخگویشان کند و بستر این مهم نخست با جسارتی مدنی در تنظیم دادخواستی بر علیه وزرای پیشین و حال صمت محیا میگردد.

با استناد به شواهد فراوان در بی کیفیتی و ناکارامدی سیستم های محافظتی و غیراستانداردی و ناایمن بودن خودروها تا نبود استانداردهای کافی و واقعی در ساخت و تولید و طراحی مسیرها و جاده ها در کنار معضل غیرقابل کنترل (ارتباط معنادار) در قشر رانندگان و بجای گذاشتن میلیاردها تومان بارمالی برخانواده ها دلیلی شد تا با پرسشگری جسارت مدنی را یاداور شوم.

1/چگونه است از تولیدکنندگان خودروها تا عوارضی جاده ها در فاکتورهای فروش و تردد سهم امام و سفره داران انقلاب با ردیفهای جورواجور منظور میشود! اما سهمی را برای قربانیان و اسیب دیدگان صنعت ارابه ای در اختیار سازمانهای درمانی و مراقبتی قرار نمیدهید تا هزینه های جانبی بر قربانیان کمتر و جراحی ها سبکتر شوند.

✍🏽یکی مثل همه
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/124856
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قدیما صبرمون بیشتر بود، نه؟‌

‌طرف شیشه ماشینش خرد شده، داره پرتقال پوست می‌کنه، عصبانی هم نیست.
#خودرو #ماشین #اتومبیل #تصادف #برخورد

ترافیک با هلیکوپتر کنترل می‌کردند چقدر آپدیت بود اون زمان

این ویدیو داره رفاه نشون میده براش مهم نیست ماشین ترکیده همین که سلامت هست خوشحاله


ماشین اون زمان وسیله بود نه سرمایه
افت قیمت ماشین رنگ شاسی خورده معنی نداشت لوازم ماشینم گرون نبوده

حتی حرف زدنمونم اون زمان اصیل بوده اگه الان بود طرف کلی یا علی و یا فاطمه تو حرفاش بود!

@C_B_SHAHZADEH