Forwarded from USAbehFarsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رژیم #ایران، هر روز رکورد ناکامی های مالی خود را می شکند، گاهی اوقات چندین مرتبه در یک روز! هر روز صبح، ایرانیان با اضطراب نظاره گر بی ارزشتر شدن حساب های پس انداز خود هستند که سریعتر و بیشتر از گذشته رو به کاهش است. با این وجود عده ای دیگر در وضعیت بسیار خوبی هستند؛ کسانی که با گذشت هر روز کیفشان پر پول تر شده و پولشان را به طرز غیر قابل کنترلی هدر می دهند. اگر حدس میزنید که ما به سپاه پاسداران و بسیجی ها اشاره می کنیم، حدس شما درست است. در ماه فروردین، خامنه ای، بودجه بسیج را دو برابر کرد و بودجه سپاه پاسداران را ۳۳ درصد افزایش داد. مقامات ایرانی همیشه این دو بازوی تروریستی رژیم را با استفاده از منابع طبیعی و ثروت مردم حمایت کرده اند. آیا خامنه ای به نابودی کامل نظام مالی ایران اهمیت می دهد؟ آیا خامنه ای بودجه ایرانیان عادی را که مرتکب خشونت علیه همسایگان خود نمی شوند افزایش داد؟ متأسفانه مردم می دانند که جواب هر دو سؤال منفی است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❇️ مناظره #حجت_کلاشی از حزب پان ایرانیست با مهدی خزعلی در بی بی سی فارسی درباره رویکرد و سمت و سوی شعارهای مردم در اعتراضات اخیر #بهبهان /سیاست ماموریتی برای وطن است نه امت...
🔹🔹لینک یوتیوب برنامه🔹🔹👇
https://youtu.be/JkSm2LIAzag
#بازگشت_به_مشروطه
@C_B_SHAHZADEH
🔹🔹لینک یوتیوب برنامه🔹🔹👇
https://youtu.be/JkSm2LIAzag
#بازگشت_به_مشروطه
@C_B_SHAHZADEH
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تحلیلگر شبکه فاکس نیوز:
در ایران تظاهرات بیسابقه ایی حتی گسترده تر از شورش ۵۷ اتفاق خواهد افتاد و رژیم خامنه ایی ۶ ماه دیگر را نخواهد دید
@C_B_SHAHZADEH
مشاهده در یوتیوب
https://youtu.be/k99cXb113eY
در ایران تظاهرات بیسابقه ایی حتی گسترده تر از شورش ۵۷ اتفاق خواهد افتاد و رژیم خامنه ایی ۶ ماه دیگر را نخواهد دید
@C_B_SHAHZADEH
مشاهده در یوتیوب
https://youtu.be/k99cXb113eY
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شمارش معکوس: «نظام مقدس»، سزاوار «سقوط مقدس» است
اکنون زمان آن است که به شمارش معکوس براندازی سرعت بخشیم؛ «نظام مقدس»، سزاوار «سقوط مقدس» است...
#امیر_امیری
#براندازی
#تغییر_رژیم
@C_B_SHAHZADEH
اکنون زمان آن است که به شمارش معکوس براندازی سرعت بخشیم؛ «نظام مقدس»، سزاوار «سقوط مقدس» است...
#امیر_امیری
#براندازی
#تغییر_رژیم
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚜"چیزی که دلتنگم میکند و من را عمیقا به گریه میاندازد این است که ما در این سال یا به طور قطع تا ۱۳۶۱ میتوانستیم به پیشرفت های بزرگ و مهمی دست پیدا کنیم.
اما الان کجا هستیم؟
چه چیزی به دست آوردیم؟
مذهب؟
دموکراسی؟
حقوق بشر؟
مردم سالاری؟"
شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی
#جاوید_شاه
#بازگشت_به_مشروطه
@C_B_SHAHZADEH
اما الان کجا هستیم؟
چه چیزی به دست آوردیم؟
مذهب؟
دموکراسی؟
حقوق بشر؟
مردم سالاری؟"
شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی
#جاوید_شاه
#بازگشت_به_مشروطه
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from Farah Pahlavi - فرح پهلوی
از دست رفتن سعید قائم مقامی را که یکی از نمونه های پاکدامنی و روزنامه نگاری با اخلاق بود به ویژه به همسرگرامیش لیدا، فرزندان نازنینش آوید و علیرضا و جامعه رسانه های گروهی از صمیم قلب تسلیت می گویم.
روانش شاد.
روانش شاد.
#مارک_اسپر: برای درگیری احتمالی با چین آماده میشویم
«مارک اسپر» وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد که این کشور با هدف آمادگی برای درگیری احتمالی با چین، نیرو و تجهیزات خود را در سراسر آسیا مستقر میکند.
@C_B_SHAHZADEH
«مارک اسپر» وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد که این کشور با هدف آمادگی برای درگیری احتمالی با چین، نیرو و تجهیزات خود را در سراسر آسیا مستقر میکند.
@C_B_SHAHZADEH
حکایتی ڪه مصداق چهل و یکسال گذشته ے ما ایرانیان است اما صد افسوس ما هنوز هم منتظر ناجے غیر از خودمان هستیم......!!!!!!!
در مزرعه اے پر بار تعدادے موش لانه کرده بودند
رهبر موشها چندموش را مامور کرد هر شب رفتار و صحبتهای صاحبان مزرعه را گزارش دهند
شبے گزارش رسید که صاحبان مزرعه قرار گذاشته اند از اقوام کمڪ بگیرند و به مزرعه سروسامان بدهند،،،
شبهای زیادے با گزارشهاے مشابه(مانندکمک گرفتن ازعمو ودایے ودوستان وهمسایه هاوغیره...)سپری شد
رهبر موشها سرمست از موقعیت با آرامش ریشخند میزد
موشها با گستاخے بیشتر مزرعه را غارت میکردند
شبی ماموراطلاعاتی موشها خبر آورد صاحبان مزرعه تصمیم گرفته اند آستین همت بالا زده صبح زود محصولات را برداشت و به مزرعه سامان بدهند
موش رهبر دستور داد که تاصبح نشده باید اینجا را ترک کنیم
میان گروه همهمه افتاد پرسیدند چرا؟
این حرفها که تازگی ندارد
موش رهبرگفت اینبار فرق میکند
موشها صبح نشده مزرعه را ترک کردند انها طلوع صبح کنارمزرعه شاهد و ناظر تلاش صاحبان مزرعه برای برداشت محصول بودند
رهبر موشها گفت اگر صاحبان مزرعه همت نمیکردند ومنتظر کمک دیگران می ماندند میتوانستیم مدتها محصولات را غارت کنیم
#ملت_بزرگ_ایران ما تا کی برای آبادی و آزادی وطن منتظر دیگران خواهیم ماند؟؟؟؟
#ظهور_در_جمجمه_هاست_نه_جمعه_ها
#جاوید_شاه
#پاینده_ایران
فدایی ایران وخاندان ایرانسازپهلوی
✍ی کلمه
@C_B_SHAHZADEH
در مزرعه اے پر بار تعدادے موش لانه کرده بودند
رهبر موشها چندموش را مامور کرد هر شب رفتار و صحبتهای صاحبان مزرعه را گزارش دهند
شبے گزارش رسید که صاحبان مزرعه قرار گذاشته اند از اقوام کمڪ بگیرند و به مزرعه سروسامان بدهند،،،
شبهای زیادے با گزارشهاے مشابه(مانندکمک گرفتن ازعمو ودایے ودوستان وهمسایه هاوغیره...)سپری شد
رهبر موشها سرمست از موقعیت با آرامش ریشخند میزد
موشها با گستاخے بیشتر مزرعه را غارت میکردند
شبی ماموراطلاعاتی موشها خبر آورد صاحبان مزرعه تصمیم گرفته اند آستین همت بالا زده صبح زود محصولات را برداشت و به مزرعه سامان بدهند
موش رهبر دستور داد که تاصبح نشده باید اینجا را ترک کنیم
میان گروه همهمه افتاد پرسیدند چرا؟
این حرفها که تازگی ندارد
موش رهبرگفت اینبار فرق میکند
موشها صبح نشده مزرعه را ترک کردند انها طلوع صبح کنارمزرعه شاهد و ناظر تلاش صاحبان مزرعه برای برداشت محصول بودند
رهبر موشها گفت اگر صاحبان مزرعه همت نمیکردند ومنتظر کمک دیگران می ماندند میتوانستیم مدتها محصولات را غارت کنیم
#ملت_بزرگ_ایران ما تا کی برای آبادی و آزادی وطن منتظر دیگران خواهیم ماند؟؟؟؟
#ظهور_در_جمجمه_هاست_نه_جمعه_ها
#جاوید_شاه
#پاینده_ایران
فدایی ایران وخاندان ایرانسازپهلوی
✍ی کلمه
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پس از چندین روز از گذشت خیزش مردم #بهبهان در ۲۶ تیر ، فضای این شهر هنوز امنیتی و نیروهای سرکوبگر هم بی رمق و دچار فرسایش شده اند
@C_B_SHAHZADEH
@C_B_SHAHZADEH
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود، نسلی بود در جستجوی شمع های تولد کشورش...
آه که چه جستجوی زیبایی...
ما در جستجوی شمع های تولدمان هستیم ، ما نسل سردرگم، نسلی گیج تر از همیشه و گیج تر از نسل های پیش از خود...
نسلی خسته تر از همیشه و خسته تر از نسل های پیش از خود، خسته از سردرگمی هر روز و هر روز که کدامین راه درست است؟
خسته از موافقان اعدامِ مخالفاِن نقضِ حقوق بشر، خسته از تیر باران پویا ها در خیابان، خسته از فارغ التحصیلان بیکار، خسته از جوانان فرار کرده از وطن،خسته از روزنامه ها، خسته از درد و رنج طبقه محروم و ستمدیدگان و خسته از ساقی های موتوری که احاطه مان کردند آه.......
خستگی های تمام نشدنی...
خسته از دلقک های سیاسی، خسته از زامبی های وطنی،خسته از لیدر های مجازی بی عرضه، خسته از سلطان ها، آه........
سلطان سکه، سلطان طلا،سلطان دلار،سلطان فراخان و آه... سلطان ها...
سلطان های تمام نشدنی...
خسته از فرستادن لعنت خدای کعبه به بزرگان قوم که آبادی را خراب کردند...
خسته از فحش دادن به پدرانمان برای تصمیم غم انگیز آن روزها..
آن روزها، آن روزها قرار بر این بود که کاخ ها به عدالت بین مردم تقسیم شوندُ و لوستر های فرانسوی کاخ شاه به مساوات بر سر مردم نور بپاشانندُ و آب و برقمان مجانی باشد و اما چه شد؟
آن روز ها و آن جنگ تحمیلی...
آن روز ها در خط مقدم فقط گلوله بود و ترکش. این روزها خمپاره های اختلاس و موشک زمین به هوای رانت و فساد...
من از این نسلم،نسلی خسته از عالم و آدم، نسلی متنفر از آن روز ها و بدنبال راهی برای فرار از این روز ها،نسلی که کنار پویا در خیابان بود. من از این نسلم، نسلی با مشت های گره کرده و سَرهای سردگمُ، مغزهای خالی از اعتماد.
اعتماد به چه؟ به این جماعت علافِ مجازی که عرضه همکاری با یک دیگر راهم ندارند؟
ما خشمناکیم، خشمناک تر از نسل های قبل از خود، و میدانیم با این دشمنان داخلی مفنگی، مفت خور و زورگو دوباره متولد نمیشویم.
ما خواستار تولدیم،تولد دوباره ایران پیش از مردن و اینبار میخواهیم یکبار برای همیشه خیابان هارا شلوغ کنیم و شمع های تولد ایران را فوت کنیم..
مگر چند بار فرصت فوت کردن داریم؟ آه... که زمان دارد میگزرد و این گربه هر روز زخمی تر از روزِ پیش
ما خواستار تولدیم...
ما؟؟؟؟؟
ما کیستیم؟؟؟؟
به آیندگان بگویید، ما مردمی بودیم که هرسال میخواستیم تولد دوباره ایران را جشن بگیریم، و نمیشد.....
آری نمیشود دوباره متولد شد با این سیاست بازان خارج نشینِ دوزاری الکی، که فقط خودی هارا میزنندُ و نقش بازی میکنند، نقش آدم های درست...
و تولد دوباره ایران، شمع هایمان کو؟؟؟ تولد دوباره بدون شمع که نمیشود. ما همیشه خیابان هارو شلوغ میکردیم برای تولد دوباره اما ......
اما در قلبِ شمع هایمان گلوله زدند...
آه.... که شمع هایمان کو ...
ما نسلی هستیم که رویاهایش مانند ارتش شاهنشاهی پاشیده اند،ما نسل سردرگم و خسته از بیراهه و دروغُ دغل بازی خارج نشین ها ..
نسلی تنها که سر عاشقانه هایش را بریدند، نسلی غم زده که کم نمی آورد. آری ما تا تولد دوباره ایران را جشن نگیرم کم نمی آوریم ...
آه .. که شمع هایمان کو...
ما برای این تولد نیازمند به شمع هستیم...
شما میتوانید شمع های تولد ما باشید، شما میتوانید مارا از این روزهای عجیب، از سیاستی که زاتِش بسته است، از جوجه لیدر لات های مجازی،از سلطان ها، از باتوم هایی که در خیابان تکان میخورند نجات دهید ...
شما میتوانید خستگی های تمام نشدنی را تمام کنید...
آه که قرار بود آن روزها انقلاب مستضعفان باشد...
آه ...
که این روز ها بیش از هرزمان دیگری به انقلاب مضلومان،مستضعفان،جاماندگان، بیکاران،محرومان و ستمدییدگان نیازمندیم ...
و این انقلاب تنها با تولد دوباره ایران امکان پذیر است، تولد نیازمند شمع است...
شمع تولد دوباره ایران باشید #رهبران_میانه....
#رهبران_میانه یا هرچیز که میخواهید اسمش را بگزارید شمع تولد ما باشید
که ما نسل ایستاده در زندانی به نام ایران امیدمان به شماست...
شمع ما باشید...
#اشو_زرتشت
@C_B_SHAHZADEH
آه که چه جستجوی زیبایی...
ما در جستجوی شمع های تولدمان هستیم ، ما نسل سردرگم، نسلی گیج تر از همیشه و گیج تر از نسل های پیش از خود...
نسلی خسته تر از همیشه و خسته تر از نسل های پیش از خود، خسته از سردرگمی هر روز و هر روز که کدامین راه درست است؟
خسته از موافقان اعدامِ مخالفاِن نقضِ حقوق بشر، خسته از تیر باران پویا ها در خیابان، خسته از فارغ التحصیلان بیکار، خسته از جوانان فرار کرده از وطن،خسته از روزنامه ها، خسته از درد و رنج طبقه محروم و ستمدیدگان و خسته از ساقی های موتوری که احاطه مان کردند آه.......
خستگی های تمام نشدنی...
خسته از دلقک های سیاسی، خسته از زامبی های وطنی،خسته از لیدر های مجازی بی عرضه، خسته از سلطان ها، آه........
سلطان سکه، سلطان طلا،سلطان دلار،سلطان فراخان و آه... سلطان ها...
سلطان های تمام نشدنی...
خسته از فرستادن لعنت خدای کعبه به بزرگان قوم که آبادی را خراب کردند...
خسته از فحش دادن به پدرانمان برای تصمیم غم انگیز آن روزها..
آن روزها، آن روزها قرار بر این بود که کاخ ها به عدالت بین مردم تقسیم شوندُ و لوستر های فرانسوی کاخ شاه به مساوات بر سر مردم نور بپاشانندُ و آب و برقمان مجانی باشد و اما چه شد؟
آن روز ها و آن جنگ تحمیلی...
آن روز ها در خط مقدم فقط گلوله بود و ترکش. این روزها خمپاره های اختلاس و موشک زمین به هوای رانت و فساد...
من از این نسلم،نسلی خسته از عالم و آدم، نسلی متنفر از آن روز ها و بدنبال راهی برای فرار از این روز ها،نسلی که کنار پویا در خیابان بود. من از این نسلم، نسلی با مشت های گره کرده و سَرهای سردگمُ، مغزهای خالی از اعتماد.
اعتماد به چه؟ به این جماعت علافِ مجازی که عرضه همکاری با یک دیگر راهم ندارند؟
ما خشمناکیم، خشمناک تر از نسل های قبل از خود، و میدانیم با این دشمنان داخلی مفنگی، مفت خور و زورگو دوباره متولد نمیشویم.
ما خواستار تولدیم،تولد دوباره ایران پیش از مردن و اینبار میخواهیم یکبار برای همیشه خیابان هارا شلوغ کنیم و شمع های تولد ایران را فوت کنیم..
مگر چند بار فرصت فوت کردن داریم؟ آه... که زمان دارد میگزرد و این گربه هر روز زخمی تر از روزِ پیش
ما خواستار تولدیم...
ما؟؟؟؟؟
ما کیستیم؟؟؟؟
به آیندگان بگویید، ما مردمی بودیم که هرسال میخواستیم تولد دوباره ایران را جشن بگیریم، و نمیشد.....
آری نمیشود دوباره متولد شد با این سیاست بازان خارج نشینِ دوزاری الکی، که فقط خودی هارا میزنندُ و نقش بازی میکنند، نقش آدم های درست...
و تولد دوباره ایران، شمع هایمان کو؟؟؟ تولد دوباره بدون شمع که نمیشود. ما همیشه خیابان هارو شلوغ میکردیم برای تولد دوباره اما ......
اما در قلبِ شمع هایمان گلوله زدند...
آه.... که شمع هایمان کو ...
ما نسلی هستیم که رویاهایش مانند ارتش شاهنشاهی پاشیده اند،ما نسل سردرگم و خسته از بیراهه و دروغُ دغل بازی خارج نشین ها ..
نسلی تنها که سر عاشقانه هایش را بریدند، نسلی غم زده که کم نمی آورد. آری ما تا تولد دوباره ایران را جشن نگیرم کم نمی آوریم ...
آه .. که شمع هایمان کو...
ما برای این تولد نیازمند به شمع هستیم...
شما میتوانید شمع های تولد ما باشید، شما میتوانید مارا از این روزهای عجیب، از سیاستی که زاتِش بسته است، از جوجه لیدر لات های مجازی،از سلطان ها، از باتوم هایی که در خیابان تکان میخورند نجات دهید ...
شما میتوانید خستگی های تمام نشدنی را تمام کنید...
آه که قرار بود آن روزها انقلاب مستضعفان باشد...
آه ...
که این روز ها بیش از هرزمان دیگری به انقلاب مضلومان،مستضعفان،جاماندگان، بیکاران،محرومان و ستمدییدگان نیازمندیم ...
و این انقلاب تنها با تولد دوباره ایران امکان پذیر است، تولد نیازمند شمع است...
شمع تولد دوباره ایران باشید #رهبران_میانه....
#رهبران_میانه یا هرچیز که میخواهید اسمش را بگزارید شمع تولد ما باشید
که ما نسل ایستاده در زندانی به نام ایران امیدمان به شماست...
شمع ما باشید...
#اشو_زرتشت
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک نسلکشی درحال رخ دادن در #چین است!
یک پهپاد بصورت مخفیانه فیلمی را ضبط کرده از فرستادن مسلمانان اویغور به اردوگاههای کار اجباری در این کشور
جالب است که بدانید جمهوری اسلامی درمورد این نسل کشی و میزان خشونت حکومت کمونیستی چین با مسلمانان در آن کشور کاملا سکوت کرده است.
@C_B_SHAHZADEH
یک پهپاد بصورت مخفیانه فیلمی را ضبط کرده از فرستادن مسلمانان اویغور به اردوگاههای کار اجباری در این کشور
جالب است که بدانید جمهوری اسلامی درمورد این نسل کشی و میزان خشونت حکومت کمونیستی چین با مسلمانان در آن کشور کاملا سکوت کرده است.
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حجت_کلاشی: مردم با صدای بلند اعلام میکنند که انقلاب ۵۷ اشتباه بوده انقلابی که علیه مشروطه رخداده یک اشتباه تاریخی بوده
باید سیاست را به عنوان ماموریتی برای وطن بفهمیم، یعنی سیاست مقولهای است برای اصلاح وضعیت کشور برای بهبود امور عمومی و ملی ما نه ماموریت برای امت اسلامی
#بازگشت_به_مشروطه
@C_B_SHAHZADEH
باید سیاست را به عنوان ماموریتی برای وطن بفهمیم، یعنی سیاست مقولهای است برای اصلاح وضعیت کشور برای بهبود امور عمومی و ملی ما نه ماموریت برای امت اسلامی
#بازگشت_به_مشروطه
@C_B_SHAHZADEH
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 کلیپی بسیار زیبا زیبا و جدید از سخنان #محمدرضا_شاه_پهلوی خطاب به #ملت_ایران در روز ۸ بهمن ١٣۴١ (در دو دقیقه)
#شاهنشاه ابر مرد سیاسی و میهن پرستی بود که به یکایک آرزوها و خواسته هایش عمل نمود.
#جاوید_شاه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
#بازگشت_به_مشروطه
@C_B_SHAHZADEH
#شاهنشاه ابر مرد سیاسی و میهن پرستی بود که به یکایک آرزوها و خواسته هایش عمل نمود.
#جاوید_شاه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷
#بازگشت_به_مشروطه
@C_B_SHAHZADEH
⭕️گفتند دوست دخترت را میآوریم و ترتیبش را میدهیم
رنجنامه ابوالفضل کریمی نوجوان شکنجه شده اعتراضات آبان
ابوالفضل کریمی، نوجوان کارگر بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ دوران محکومیت ۲۷ ماهه خود را در زندان تهران بزرگ سپری میکند.
آقای کریمی توسط دادگاههای انقلاب و کیفری مجموعا به ۲۷ ماه زندان و ۱۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد، او در این پرونده با ۵ تن دیگر همپرونده است که همگی آزاد شدهاند و از میان آنها ۴ نفر در زمان بازداشت زیر ۱۸ سال سن داشتند. ابوالفضل کریمی اکنون با نوشتن نامهای که در ادامه میآید به شرح چگونگی بازداشت و بازجوییهای توام با شکنجه، ضرب و شتم و تهدید شدن به تجاوز به نزدیکانش پرداخته است. او در بخشی از نامه خود گفته است
«در اوین بازجویی شدم. گفتند اگر حرف نزنی مادرت را میآوریم اینجا. گفتم آخر چه باید بکنم؟ گفتند این اسلحه را گردن بگیر. گفتم آخر بدبخت میشوم زندگیام خراب میشود. بعد گفتند دوست دخترت را میآوریم اینجا ترتیبش را میدهیم (تجاوز). گریه کردم و به شدت شکنجه روحی شدم.” او می گوید در حدود ۲ ماه ایام بازداشت فقط یکبار توانسته با خانواده اش تماس بگیرد و می افزاید “به زندان تهران بزرگ منتقل شدم. اینجا روزهایم به سختی میگذرد. با فکر به مادری که قلبی مریض دارد و به تازگی عمل کرده و به کبد چرب نیز مبتلا شده است. جز من کسی کمکحال مادرم نیست. من از مادرم مراقبت میکردم پدرم نیز پای خود را از دست داده است و پیش از بازداشت من خرج خانواده را تامین میکردم. نمیدانم در در این چند ماه چه کسی از خانوادهام مراقبت کرده و به پدرم کمک میکند.....»
ابوالفضل کریمی در تاریخ ۲۹ آبان ۱۳۹۸ در رابطه با اعتراضات سراسری سال ۹۸ موسوم به “اعتراضات آبان” توسط نیروهای اطلاعات سپاه در خیابان بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد موسوم به بند دو الف زندان اوین منتقل شد. او نهایتا در تاریخ ۳ بهمن ۹۸ با پایان مراحل بازجویی به زندان تهران بزرگ منتقل شد
ابوالفضل کریمی، فرزند محمد، متولد ۶ آذر ۱۳۸۰ است و در زمان بازداشت کمتر از ۱۸ سال سن داشته است.
او تا پیش از بازداشت به عنوان کارگر در یک تولیدی کفش واقع در باغ سپهسالار تهران مشغول به کار بوده و تنها نان آور خانواده خود بوده است.
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/80311
رنجنامه ابوالفضل کریمی نوجوان شکنجه شده اعتراضات آبان
ابوالفضل کریمی، نوجوان کارگر بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ دوران محکومیت ۲۷ ماهه خود را در زندان تهران بزرگ سپری میکند.
آقای کریمی توسط دادگاههای انقلاب و کیفری مجموعا به ۲۷ ماه زندان و ۱۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد، او در این پرونده با ۵ تن دیگر همپرونده است که همگی آزاد شدهاند و از میان آنها ۴ نفر در زمان بازداشت زیر ۱۸ سال سن داشتند. ابوالفضل کریمی اکنون با نوشتن نامهای که در ادامه میآید به شرح چگونگی بازداشت و بازجوییهای توام با شکنجه، ضرب و شتم و تهدید شدن به تجاوز به نزدیکانش پرداخته است. او در بخشی از نامه خود گفته است
«در اوین بازجویی شدم. گفتند اگر حرف نزنی مادرت را میآوریم اینجا. گفتم آخر چه باید بکنم؟ گفتند این اسلحه را گردن بگیر. گفتم آخر بدبخت میشوم زندگیام خراب میشود. بعد گفتند دوست دخترت را میآوریم اینجا ترتیبش را میدهیم (تجاوز). گریه کردم و به شدت شکنجه روحی شدم.” او می گوید در حدود ۲ ماه ایام بازداشت فقط یکبار توانسته با خانواده اش تماس بگیرد و می افزاید “به زندان تهران بزرگ منتقل شدم. اینجا روزهایم به سختی میگذرد. با فکر به مادری که قلبی مریض دارد و به تازگی عمل کرده و به کبد چرب نیز مبتلا شده است. جز من کسی کمکحال مادرم نیست. من از مادرم مراقبت میکردم پدرم نیز پای خود را از دست داده است و پیش از بازداشت من خرج خانواده را تامین میکردم. نمیدانم در در این چند ماه چه کسی از خانوادهام مراقبت کرده و به پدرم کمک میکند.....»
ابوالفضل کریمی در تاریخ ۲۹ آبان ۱۳۹۸ در رابطه با اعتراضات سراسری سال ۹۸ موسوم به “اعتراضات آبان” توسط نیروهای اطلاعات سپاه در خیابان بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد موسوم به بند دو الف زندان اوین منتقل شد. او نهایتا در تاریخ ۳ بهمن ۹۸ با پایان مراحل بازجویی به زندان تهران بزرگ منتقل شد
ابوالفضل کریمی، فرزند محمد، متولد ۶ آذر ۱۳۸۰ است و در زمان بازداشت کمتر از ۱۸ سال سن داشته است.
او تا پیش از بازداشت به عنوان کارگر در یک تولیدی کفش واقع در باغ سپهسالار تهران مشغول به کار بوده و تنها نان آور خانواده خود بوده است.
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/80311
🔴 میگویند معلوم نیست که انقلابی دیگر، ایران را به دموکراسی برساند. باید گفت همه مشکل ایران امروز ِ زیر سایه جمهوریاسلامی دموکراسی نیست.
ایران امروز نگونبختتر از آن است که همه مشکلش نبود دموکراسی باشد. عبور از جمهوریاسلامی میتواند مزایای بسیاری برای مردم بیاورد برفرض که دموکراسی تام وتمام نیاورد.
از طرفی چرا دستیابی به حکومتی دموکراتیک نشدنی باشد؟
آنها که به شما تضمین میدهند که در پساجمهوریاسلامی هم از دموکراسی و حکومت دموکراتیک مبتنی بر حقوق بشر خبری نیست، خواهان حفظ وضع موجودند.
شاید با رفتن جمهوریاسلامی به سرعت به دموکراسی مطلوب نرسیم اما شرط لازم رسیدن به دموکراسی در ایران، رفتن جمهوریاسلامی است. بدون این شرط لازم، شروط دیگر محقَّق نخواهد شد.
#بهزاد_مهرانی
@C_B_SHAHZADEH
ایران امروز نگونبختتر از آن است که همه مشکلش نبود دموکراسی باشد. عبور از جمهوریاسلامی میتواند مزایای بسیاری برای مردم بیاورد برفرض که دموکراسی تام وتمام نیاورد.
از طرفی چرا دستیابی به حکومتی دموکراتیک نشدنی باشد؟
آنها که به شما تضمین میدهند که در پساجمهوریاسلامی هم از دموکراسی و حکومت دموکراتیک مبتنی بر حقوق بشر خبری نیست، خواهان حفظ وضع موجودند.
شاید با رفتن جمهوریاسلامی به سرعت به دموکراسی مطلوب نرسیم اما شرط لازم رسیدن به دموکراسی در ایران، رفتن جمهوریاسلامی است. بدون این شرط لازم، شروط دیگر محقَّق نخواهد شد.
#بهزاد_مهرانی
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیابان های شوش در تسخیر کارگران هفت تپه
کارگران معترض در سی و هشتمین روز اعتصاب! اعتصاب تا خلع ید بخش خصوصی از هفت تپه ادامه دارد!
پیروزی از آنِ ماست!
چهارشنبه- ۱ مرداد ۱۳۹۹
@C_B_SHAHZADEH
کارگران معترض در سی و هشتمین روز اعتصاب! اعتصاب تا خلع ید بخش خصوصی از هفت تپه ادامه دارد!
پیروزی از آنِ ماست!
چهارشنبه- ۱ مرداد ۱۳۹۹
@C_B_SHAHZADEH
🔸مهرداد بذرپاش از متهمین دانه درشت مفاسد اقتصادی با رای نمایندگان «مجلس انقلابی» رئیس دیوان محاسبات شد!
▪️بذرپاش که کار خود را از بسیج دانشگاه آغاز کرد در مدتی کوتاه به عنوان مدیرعاملیسایپا انتخاب شد و سر از قائممقامی بنیاد تعاون سپاه، هیاتریسه مجلس و «ستاداجرایی فرمان امام» در آورد.
@C_B_SHAHZADEH
▪️بذرپاش که کار خود را از بسیج دانشگاه آغاز کرد در مدتی کوتاه به عنوان مدیرعاملیسایپا انتخاب شد و سر از قائممقامی بنیاد تعاون سپاه، هیاتریسه مجلس و «ستاداجرایی فرمان امام» در آورد.
@C_B_SHAHZADEH
📑سناتور تد کروز در نشست «بنیاد دفاع از دموکراسیها»: برای آینده ایران میبایست این رژیم را ساقط کرد!
🔹کروز در نشست FDD گفته من هم اکنون رهبری حرکتی را بر عهده دارم که از دولت [آمریکا] میخواهد به سازمان ملل متحد مراجعه کرده و تحریمهای لحاظ شده در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را بازگرداند.
🔹سناتور کروز تاکید کرد چالشهای مرتبط با ایران بسیار فراتر از معضل هستهای است. وی به توسعه موشکی، تلاش برای از بین بردن آمریکا و همپیمانان آن از جمله اسرائیل، ایجاد حکومتهای تروریستی در کشورهای دیگر، تامین مالی تروریسم در جهان و سرکوب حقوق بشر در داخل ایران اشاره کرد.
🔹سناتور تد کروز: «وقتی ما درباره آینده ایران حرف میزنیم، من معتقدم میبایست این رژیم را ساقط کرد». این بخش از سخنان سناتور تد کروز در گزارش صدای آمریکا منعکس نشده است.
🔹کلی کرافت سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد: اگر تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران لغو شود رژیم در تهران آماده است تا بدبختی و خونریزی بیشتری را نه فقط در غزه بلکه در لبنان، سوریه، عراق، و یمن، به راه بیاندازد.
rebrand.ly/plbn518
@C_B_SHAHZADEH
🔹کروز در نشست FDD گفته من هم اکنون رهبری حرکتی را بر عهده دارم که از دولت [آمریکا] میخواهد به سازمان ملل متحد مراجعه کرده و تحریمهای لحاظ شده در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را بازگرداند.
🔹سناتور کروز تاکید کرد چالشهای مرتبط با ایران بسیار فراتر از معضل هستهای است. وی به توسعه موشکی، تلاش برای از بین بردن آمریکا و همپیمانان آن از جمله اسرائیل، ایجاد حکومتهای تروریستی در کشورهای دیگر، تامین مالی تروریسم در جهان و سرکوب حقوق بشر در داخل ایران اشاره کرد.
🔹سناتور تد کروز: «وقتی ما درباره آینده ایران حرف میزنیم، من معتقدم میبایست این رژیم را ساقط کرد». این بخش از سخنان سناتور تد کروز در گزارش صدای آمریکا منعکس نشده است.
🔹کلی کرافت سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد: اگر تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران لغو شود رژیم در تهران آماده است تا بدبختی و خونریزی بیشتری را نه فقط در غزه بلکه در لبنان، سوریه، عراق، و یمن، به راه بیاندازد.
rebrand.ly/plbn518
@C_B_SHAHZADEH
Telegraph
سناتور تد کروز در نشست «بنیاد دفاع از دموکراسیها»: برای آینده ایران میبایست این رژیم را ساقط کرد!
- کروز در نشست FDD گفته من هم اکنون رهبری حرکتی را بر عهده دارم که از دولت [آمریکا] میخواهد به سازمان ملل متحد مراجعه کرده و تحریمهای لحاظ شده در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را بازگرداند. -سناتور کروز تاکید کرد چالشهای مرتبط با ایران بسیار فراتر از معضل هستهای…
Forwarded from تارنگار حقوق بشر در ایران - مرکز مهر
«گفتند دوست دخترت را میآوریم اینجا ترتیبش را میدهیم (تجاوز).»
@HumanRightsinIran
ابوالفضل کریمی (متولد آذر ۱۳۸۰)، نوجوان بازداشتشده در اعترضات سراسری آبان ۹۸ که دوران محکومیت ۲۷ ماهه خود را در زندان تهران بزرگ سپری میکند، با انتشار رنجنامهای شکنجههای تکاندهندهای که بر او رفته را شرح داده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، ابوالفضل کریمی در ۲۹ آبان ۱۳۹۸ در جریان اعتراضات سراسری در ایران توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به بند دو-الف زندان اوین منتقل شد و نهایتا به زندان تهران بزرگ منتقل شد.
این شهروند زندانی، در یک پرونده به ۲ سال حبس تعزیری و ۶ ماه روزانه ۴ ساعت خدمات عمومی رایگان در شهرداری محکوم شد که حکم نهایتا به ۱ سال و ۶ ماه زندان کاهش یافت. در پرونده دیگر نیز به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم هم به ۹ ماه زندان و ۱۰ میلیون تومان جزای نقدی تبدیل شد.
ابوالفضل کریمی در بخشی از رنجنامهاش مینویسد:
«دوستانم رفتند سیگار بخرند و دیدم دو نفر از روبرو و دو نفر از پشت سر به من نزدیک می شوند. اول فکر کردم آنها خفتگیر هستند و سمت دوستانم دویدم. داشتم میدویدم که ماموران اطلاعات سپاه دو تیر هوایی زدند که رسیدم پیش دوستانم. یک تیر دیگر هم شلیک کردند و من دستهایم را روی سرم گذاشتم.
یکی از ماموران اطلاعات سپاه با پا ضربهای به صورتم زد و زمین خوردم. یکی هم به شکم من ضربه زد و فحاشی کرد. ماموری با اسلحه ضربهای به سرم زد که باعث شکستگی و خونریزی سرم شد. کیسهای که برای مسجد بود را روی سرم کشیدند. من را سوار ماشین کردند. حدود نیم ساعت بعد به اطلاعات سپاه در محله خودمان واقع در اکبرآباد رسیدیم.
یکی از ماموران آمد و برایم لقب “کریم ساواکی” گذاشتند. بعد با مشت به شکم من ضربه زدند؛ طوری که نفسم گرفت. ... ماموری وارد شد و گفت شروع کن به حرفزدن. گفتم چه بگویم؟ گفت اسم، آدرس و اینکه چه کارهایی کردی؟ جواب دادم کاری نکردهام و کسی را هم نمیشناسم. ماموری که کنار من ایستاده بود با مشت به کمرم ضربهای زد و بعد ۱۰ مامور دیگر وارد اتاق شدند و شروع به ضرب و شتم من کردند. انگشت پاهایم دیگر معلوم نبود و معلوم نبود با چه دارند میزدند. ... التماس میکردم تا رهایم کنند.
یکی از ماموران من را به اتاق دیگری برد و به من غذا داد و گفت ما نمیخواهیم تو را اذیت کنیم. همکاری کنی کاری باهات نداریم. ... من را به اتاق دیگری منتقل کردند و یک نفر آمد پیش من گفت من سرتیم عملیات این گروه هستم که تو را دستگیر کرده است. آخر ارزش دو تا تیر داشت که مامورهای ما به خاطر تو تیر رها کردند؟ حرفی نزدم و باز گفت من تو را همه جا دیدهام و تو کل اینجا را خراب کردهای. باز هم جوابی ندادم تا او گفت بلند شو. به سرم ضربهای زد و افتادم. بعد چهار پنج نفری من را زدند. گریه کردم و گفتم من را نزنید. بعد از ده دقیقه رهایم کردند و رفتند.
یکی آمد گفت دراز بکش و روی کاشیها بخواب. گفتم سرد است و نمیشود. گفت ساکت! میخواهی بمیر! بعد رفت و من تا صبح دست و پا بسته نشستم. ...
دو روز در اوین بازجویی شدم. گفتند اگر حرف نزنی مادرت را میآوریم اینجا. گفتم آخر چه باید بکنم؟ گفتند این اسلحه را گردن بگیر. گفتم آخر بدبخت میشوم، زندگیام خراب میشود. بعد گفتند دوست دخترت را میآوریم اینجا ترتیبش را میدهیم (تجاوز). گریه کردم و به شدت شکنجه روحی شدم. نزدیک به ۵۰ روز در سلول انفرادی بند دو-الف اطلاعات سپاه بودم. بعد از آن ۱۵ روز نیز بند عمومی بودم. در تمام این مدت تنها یک بار توانستم با خانوادهام تماس بگیرم و از لحاظ روحی در وضعیت بدی بودم. بعد از آن نیز به زندان تهران بزرگ منتقل شدم.
اینجا روزهایم به سختی میگذرد. با فکر به مادری که قلبی مریض دارد و به تازگی عمل کرده و به کبد چرب نیز مبتلا شده است. جز من کسی کمکحال مادرم نیست. من از مادرم مراقبت میکردم. پدرم نیز پای خود را از دست داده است و پیش از بازداشت، من خرج خانواده را تامین میکردم. نمیدانم در این چند ماه چه کسی از خانوادهام مراقبت کرده و به پدرم کمک میکند.
دلیل شرکت من در اعتراضات ۲۵ آبان ۹۸ افزایش قیمت بنزین و مواد غذایی بود ... . خرج روزمره من بیشتر از درآمدم بود. بیماری مادر و پدرم و سایر مشکلات باعث رنجم شد و من هم به عنوان یک معترض به این وضعیت به اعتراضات پیوستم. ...
خواهش میکنم که به وضعیتم رسیدگی کنید. ... من با توجه به شرایط سخت خودم و همنوعانم پا به این اعتراضات گذاشتم. ... از شما مردم عزیز انتظار میرود که حامی ما هموطنان خود باشید و همیشه در مقابل ظلم پایداری کنید.
ابوالفضل کریمی، تیرماه ۹۹، زندان تهران بزرگ»
متن کامل این رنجنامه را اینجا بخوانید:
https://humanrightsiniran.com/1399/54589/
@HumanRightsinIran
ابوالفضل کریمی (متولد آذر ۱۳۸۰)، نوجوان بازداشتشده در اعترضات سراسری آبان ۹۸ که دوران محکومیت ۲۷ ماهه خود را در زندان تهران بزرگ سپری میکند، با انتشار رنجنامهای شکنجههای تکاندهندهای که بر او رفته را شرح داده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، ابوالفضل کریمی در ۲۹ آبان ۱۳۹۸ در جریان اعتراضات سراسری در ایران توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به بند دو-الف زندان اوین منتقل شد و نهایتا به زندان تهران بزرگ منتقل شد.
این شهروند زندانی، در یک پرونده به ۲ سال حبس تعزیری و ۶ ماه روزانه ۴ ساعت خدمات عمومی رایگان در شهرداری محکوم شد که حکم نهایتا به ۱ سال و ۶ ماه زندان کاهش یافت. در پرونده دیگر نیز به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم هم به ۹ ماه زندان و ۱۰ میلیون تومان جزای نقدی تبدیل شد.
ابوالفضل کریمی در بخشی از رنجنامهاش مینویسد:
«دوستانم رفتند سیگار بخرند و دیدم دو نفر از روبرو و دو نفر از پشت سر به من نزدیک می شوند. اول فکر کردم آنها خفتگیر هستند و سمت دوستانم دویدم. داشتم میدویدم که ماموران اطلاعات سپاه دو تیر هوایی زدند که رسیدم پیش دوستانم. یک تیر دیگر هم شلیک کردند و من دستهایم را روی سرم گذاشتم.
یکی از ماموران اطلاعات سپاه با پا ضربهای به صورتم زد و زمین خوردم. یکی هم به شکم من ضربه زد و فحاشی کرد. ماموری با اسلحه ضربهای به سرم زد که باعث شکستگی و خونریزی سرم شد. کیسهای که برای مسجد بود را روی سرم کشیدند. من را سوار ماشین کردند. حدود نیم ساعت بعد به اطلاعات سپاه در محله خودمان واقع در اکبرآباد رسیدیم.
یکی از ماموران آمد و برایم لقب “کریم ساواکی” گذاشتند. بعد با مشت به شکم من ضربه زدند؛ طوری که نفسم گرفت. ... ماموری وارد شد و گفت شروع کن به حرفزدن. گفتم چه بگویم؟ گفت اسم، آدرس و اینکه چه کارهایی کردی؟ جواب دادم کاری نکردهام و کسی را هم نمیشناسم. ماموری که کنار من ایستاده بود با مشت به کمرم ضربهای زد و بعد ۱۰ مامور دیگر وارد اتاق شدند و شروع به ضرب و شتم من کردند. انگشت پاهایم دیگر معلوم نبود و معلوم نبود با چه دارند میزدند. ... التماس میکردم تا رهایم کنند.
یکی از ماموران من را به اتاق دیگری برد و به من غذا داد و گفت ما نمیخواهیم تو را اذیت کنیم. همکاری کنی کاری باهات نداریم. ... من را به اتاق دیگری منتقل کردند و یک نفر آمد پیش من گفت من سرتیم عملیات این گروه هستم که تو را دستگیر کرده است. آخر ارزش دو تا تیر داشت که مامورهای ما به خاطر تو تیر رها کردند؟ حرفی نزدم و باز گفت من تو را همه جا دیدهام و تو کل اینجا را خراب کردهای. باز هم جوابی ندادم تا او گفت بلند شو. به سرم ضربهای زد و افتادم. بعد چهار پنج نفری من را زدند. گریه کردم و گفتم من را نزنید. بعد از ده دقیقه رهایم کردند و رفتند.
یکی آمد گفت دراز بکش و روی کاشیها بخواب. گفتم سرد است و نمیشود. گفت ساکت! میخواهی بمیر! بعد رفت و من تا صبح دست و پا بسته نشستم. ...
دو روز در اوین بازجویی شدم. گفتند اگر حرف نزنی مادرت را میآوریم اینجا. گفتم آخر چه باید بکنم؟ گفتند این اسلحه را گردن بگیر. گفتم آخر بدبخت میشوم، زندگیام خراب میشود. بعد گفتند دوست دخترت را میآوریم اینجا ترتیبش را میدهیم (تجاوز). گریه کردم و به شدت شکنجه روحی شدم. نزدیک به ۵۰ روز در سلول انفرادی بند دو-الف اطلاعات سپاه بودم. بعد از آن ۱۵ روز نیز بند عمومی بودم. در تمام این مدت تنها یک بار توانستم با خانوادهام تماس بگیرم و از لحاظ روحی در وضعیت بدی بودم. بعد از آن نیز به زندان تهران بزرگ منتقل شدم.
اینجا روزهایم به سختی میگذرد. با فکر به مادری که قلبی مریض دارد و به تازگی عمل کرده و به کبد چرب نیز مبتلا شده است. جز من کسی کمکحال مادرم نیست. من از مادرم مراقبت میکردم. پدرم نیز پای خود را از دست داده است و پیش از بازداشت، من خرج خانواده را تامین میکردم. نمیدانم در این چند ماه چه کسی از خانوادهام مراقبت کرده و به پدرم کمک میکند.
دلیل شرکت من در اعتراضات ۲۵ آبان ۹۸ افزایش قیمت بنزین و مواد غذایی بود ... . خرج روزمره من بیشتر از درآمدم بود. بیماری مادر و پدرم و سایر مشکلات باعث رنجم شد و من هم به عنوان یک معترض به این وضعیت به اعتراضات پیوستم. ...
خواهش میکنم که به وضعیتم رسیدگی کنید. ... من با توجه به شرایط سخت خودم و همنوعانم پا به این اعتراضات گذاشتم. ... از شما مردم عزیز انتظار میرود که حامی ما هموطنان خود باشید و همیشه در مقابل ظلم پایداری کنید.
ابوالفضل کریمی، تیرماه ۹۹، زندان تهران بزرگ»
متن کامل این رنجنامه را اینجا بخوانید:
https://humanrightsiniran.com/1399/54589/
Telegram
تارنگار حقوق بشر در ایران 👉👉