⚜️⛷🎖
"شاه ورزشكارى جدى بود. مرتّب با جورج آفتانداليان قهرمان تنيس ايران، تمرين ميكرد و تا ساليان بعد به اين ورزش ادامه ميداد. در دبيرستان "لو رُزه" اسكى كردن را فرا گرفته بود و پس از بازگشت به تهران در روزهاى نادرى كه برف، شيب تپه هاى اطراف تهران را مى پوشاند ورزش اسكى را انجام ميداد. در دهه ١٣٢٠ مردم شاهد او بودند كه چوب اسكى هايش را روى شانه اش ميگذارد و از تپه ها بالا ميرود. در سالهاى پس از آن نيز هر زمان فرصت بيشترى پيدا ميكرد از شيبهاى تازه احداث شده شمشك و گاجره بالا ميرفت و يا در كوههاى آلپ در سن موريتس اسكى ميكرد. او سواركارى درجه يك نيز بود. از آن سوارهايى كه دوست دارند اسبشان چالاك و تيزرو باشد، و با اشاره اى به حركت درآيد. در محوطه هاى مخصوص در فرح آباد به اسطبل اسبها سر ميزد و هميشه براى آنها قند و هويج ميبرد. توجّه داشت كه اسبها خوب تيمار شده باشند و در باره ظاهر و سلامت آنها سؤال ميپرسيد و نظر ميداد.
زمانى كه شاه هواپيما يا هليكوپترى را هدايت ميكرد، در عين رعايت مقررات، خطر ميكرد. او از سرعت خوشش مى آمد و فراتر از مرز و مناسبات استاندارد به استقبالِ آن ميرفت. وى چند حادثه پر خطر را از سر گذراند؛ موتور كوچك هواپيماى ملخى او از كار افتاد و ناچار شد در منطقه كوهستانى كوهرنگ در اصفهان فرود آيد. هواپيما به قلّه يكى از تپه ها خورد چرخهايش در رفت و وقتى به زمين خورد واژگون شد. اين حادثه در پروازى معمولى رخ داد ولى نجات يافتن شاه باعث افزايش اعتماد به نفس وى و آمادگى بيشتر او در پرواز شد. در سالهاى بعد يعنى زمانى كه او هواپيماى فالكون را از تهران به درياى خزر و برعكس هدايت ميكرد بهترين حد نصابهاى خويش را يادداشت ميكرد و هربار ميكوشيد براى شكستن حد نصاب قبلى با گذر از لابلاى كوهها مدت زمانى را صرفه جويى كند كه در زمانى كه براى رسيدن به ارتفاع لازم و گذر از بالاى كوهها براى گذر از تهران و رسيدن به خزر نياز
داشت."

از كتاب زندگى و زمانه شاه📄
نوشته غلامرضا افخمى

@C_B_SHAHZADEH

🔴 وفا احمدپور و دانیال مقدم، دو خواننده رپ، بازداشت شدند.

دانیال مقدم و وفا احمدپور بخاطر انتشار آخرین آهنگشان ساعاتی پیش در شیراز  بازداشت شدند.

چند روز پیش وفا و دانیال، بر مزار آرمان عمادی، جان‌باخته خیزش سراسری، حضور یافتند و شعر اعتراضی خود را خواندند.

آنها در صفحه اینستاگرام خود با انتشار ویدئویی از این اقدام خود نوشتند: «ما یک کشوریم، میخوایین هممونو اعدام کنید؟ ما آتیش زیر خاکستر نه، ما باروت زیر خاکستریم.»
@C_B_SHAHZADEH

‏ایا در ‎#کادیز‌ کسی پاسخ در خور توجهی به خانم روستایی داده؟
ایا ویدیویی وجود دارد که نشان دهد،حضار به ایشان و طرح مضحک معامله با رژیم معترض شوند؟
چگونه است این همخوانی فکری بین روستایی و اصلاحطلبان در یک نشست که اگر رژیم خواست هیچ بما ندهد و همچنان بر مواضع خود تاکید کند،با وی معامله کنیم؟
معامله با چه،با سینه ی شکافته ی ندا اقا سلطان؟
گلوی فشرده ی نوید افکاری؟
سرشکافته ی پویا یا با وحشت نیکا در حد فاصل سقوط به زمین و
یا ۴۵ سال اعدام و شکنجه و اوارگی و فلاکت؟

براستی معامله با رژیم را در یک طرح توافقی کسی میتواند قبول کند؟
ایا کادیزی ها حتی امروز با پخش این فیلم،قصد ابراز نظر ندارند؟

خانم روستایی که گویی از اصلاح طلبان،
سخنش سبز تر،
آروغ روشنفکری اش، بنفش تر
و شعارش عور و لختتر از فائزه بنظر میرسد چگونه است که پس از خروج از روزنامه ی دولتی رژیم،حالا در اسپانیا به تنظیمات کارخانه بازگشته؟

#پسر_عاقل_نوح