اعدام یک زندانی در استان مازندران
سحرگاه امروز یک زندانی در استان مازندران به دار آویخته شد. به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان - نه به اعدام، صبح امروز خبرگزاری حکومتی ایرنا خبر از اعدام یک زندانی به اتهام قتل در یکی از شهرهای استان مازندران را داد. این زندانی ۲۹ ساله که نام وی اعلام نشده است، با اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود و صبح امروز چهارشنبه ۲۶ دیماه ۹۷ در مکانی نامعلوم در شهر بابل به دار آویخته شد.
سحرگاه امروز یک زندانی در استان مازندران به دار آویخته شد. به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان - نه به اعدام، صبح امروز خبرگزاری حکومتی ایرنا خبر از اعدام یک زندانی به اتهام قتل در یکی از شهرهای استان مازندران را داد. این زندانی ۲۹ ساله که نام وی اعلام نشده است، با اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود و صبح امروز چهارشنبه ۲۶ دیماه ۹۷ در مکانی نامعلوم در شهر بابل به دار آویخته شد.
انتقال اجباری زندانیان سیاسی بند 12 به بند فاقد امکانات در زندان ارومیه
زندانیان سیاسی بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه با تهدید و اجبار روز دوشنبه ۲۴ دی ماه به بند جدید حسینیه سابق منتقل شدند.
دوشنبه شب مدیرکل زندان با ورود به این بند با تهدید و اجبار کلیه زندانیان این بند را به محل جدید منتقل کرد.
بند جدید فاقد سیستم گرمایش و آب گرم و هواکش است. هواخوری بند بسیار کوچک است. تخت خواب ها کهنه و پر سروصدا بوده و سرو صدای تختها مانع خوابیدن و آسایش زندانیان است.
یادآوری می شود که کارگزاران رژیم در زندان ارومیه طرح افزایش و گسترش بند در این زندان را دارند و تاکنون اماکنی همچون حسینیه و رختشویی و نانوایی را خراب کرده اند و بجای آنها به ساختن بندهای جدید مبادرت کرده اند.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
زندانیان سیاسی بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه با تهدید و اجبار روز دوشنبه ۲۴ دی ماه به بند جدید حسینیه سابق منتقل شدند.
دوشنبه شب مدیرکل زندان با ورود به این بند با تهدید و اجبار کلیه زندانیان این بند را به محل جدید منتقل کرد.
بند جدید فاقد سیستم گرمایش و آب گرم و هواکش است. هواخوری بند بسیار کوچک است. تخت خواب ها کهنه و پر سروصدا بوده و سرو صدای تختها مانع خوابیدن و آسایش زندانیان است.
یادآوری می شود که کارگزاران رژیم در زندان ارومیه طرح افزایش و گسترش بند در این زندان را دارند و تاکنون اماکنی همچون حسینیه و رختشویی و نانوایی را خراب کرده اند و بجای آنها به ساختن بندهای جدید مبادرت کرده اند.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
حسین احمدی نیاز، وکیل دادگستری طی ابلاغیهای به شعبه ۱۰۶ دادگاه کیفری دو سنندج احضار شد. در این احضاریه از وی خواسته شده در تاریخ ۱۶ بهمن ماه در این دادگاه حاضر شود.
روز سهشنبه ۲۵ دیماه ۱۳۹۷، حسین احمدی نیاز، وکیل دادگستری طی ابلاغیهای الکترونیکی به شعبه ۱۰۶ دادگاه کیفری دو سنندج احضار شده است. اتهام مطرح شده علیه وی “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی” عنوان شده است.
حسین احمدی نیاز: “پروندهی اینجانب در خصوص شکایت اداره اطلاعات سنندج منتج به صدور کیفرخواست شده و به شعبه ١٠۶ کیفری سنندج ارجاع شده است”.
در این احضاریه از وی خواسته شده است که ساعت ۹ و ۳۰ صبح روز ۱۶ بهمنماه از بابت اتهام “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی” در شعبه ۱۰۶ دادگاه کیفری دو سنندج حاضر شود.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
روز سهشنبه ۲۵ دیماه ۱۳۹۷، حسین احمدی نیاز، وکیل دادگستری طی ابلاغیهای الکترونیکی به شعبه ۱۰۶ دادگاه کیفری دو سنندج احضار شده است. اتهام مطرح شده علیه وی “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی” عنوان شده است.
حسین احمدی نیاز: “پروندهی اینجانب در خصوص شکایت اداره اطلاعات سنندج منتج به صدور کیفرخواست شده و به شعبه ١٠۶ کیفری سنندج ارجاع شده است”.
در این احضاریه از وی خواسته شده است که ساعت ۹ و ۳۰ صبح روز ۱۶ بهمنماه از بابت اتهام “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی” در شعبه ۱۰۶ دادگاه کیفری دو سنندج حاضر شود.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
اعتصاب غذاى مهدى خانى پور(حلفى) زندانى سياسى اهوازى در زندان شيبان اهواز
امروز چهارشنبه 26 دى ماه 1397؛ #مهدى_خانى_پور (حلفى) در اعتراض به ممانعت وى از شركت در مراسم تدفين پدرش از امروز اقدام به اعتصاب غذا و آب كرده است.
بعد از فوت كريم خانى پور(حلفى) پدر زندانى مهدى خانى پور، خانواده و او درخواست مرخصى جهت شركت در مراسم تدفين كردند اما مقامات قضائى و امنيتى از دادن مرخصى به اين زندانى ممانعت كردند.
مهدی خانى پور (حلفى) متولد 1363 فرزند کریم از اهالى روستاى تلبومه شمال اهواز در چهارم فروردين سال 1393 توسط اداره اطلاعات اهواز بازداشت شد. و در دادگاه انقلاب شعبه 4 به اتهامات محاربه و عضویت در "جنبش مبارز عربی براى آزادی الأحواز" محاكمه و به 17 سال حبس محكوم شده است.مهدى خانى پور(حلفى) هم اكنون در حال سپرى دوران محكوميتش در زندان شيبان(زندان مركزى اهواز) مى باشد.
درگذشت پدر بزرگوار مهدى خانى پور را تسلیت و از پروردگار مهربان برای ایشان، رحمت واسعه و برای خانواده آن مرحوم بخصوص زندانى سياسى دربند مهدى خانى پور(حلفى) شکیبایی و اجر در تحمل مصیبت را میخواهيم.
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
امروز چهارشنبه 26 دى ماه 1397؛ #مهدى_خانى_پور (حلفى) در اعتراض به ممانعت وى از شركت در مراسم تدفين پدرش از امروز اقدام به اعتصاب غذا و آب كرده است.
بعد از فوت كريم خانى پور(حلفى) پدر زندانى مهدى خانى پور، خانواده و او درخواست مرخصى جهت شركت در مراسم تدفين كردند اما مقامات قضائى و امنيتى از دادن مرخصى به اين زندانى ممانعت كردند.
مهدی خانى پور (حلفى) متولد 1363 فرزند کریم از اهالى روستاى تلبومه شمال اهواز در چهارم فروردين سال 1393 توسط اداره اطلاعات اهواز بازداشت شد. و در دادگاه انقلاب شعبه 4 به اتهامات محاربه و عضویت در "جنبش مبارز عربی براى آزادی الأحواز" محاكمه و به 17 سال حبس محكوم شده است.مهدى خانى پور(حلفى) هم اكنون در حال سپرى دوران محكوميتش در زندان شيبان(زندان مركزى اهواز) مى باشد.
درگذشت پدر بزرگوار مهدى خانى پور را تسلیت و از پروردگار مهربان برای ایشان، رحمت واسعه و برای خانواده آن مرحوم بخصوص زندانى سياسى دربند مهدى خانى پور(حلفى) شکیبایی و اجر در تحمل مصیبت را میخواهيم.
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
فراخوان محمد نجفی وکیل شریف و زندانی شده به افشای شکنجه
تا نگاه كرديم به ماه!
از چاله افتاديم به چاه!
از سال ٨٨ تا ٩٦ طى چند بار دستگيرى و بازجويى، در حكومت اسلامى، زير چشم و پرچم الله به نام سرباز گمنامِ امام زمان و به نامِ ولى مطلقه فقيه آقاى خامنه اى، علاوه بر سلول انفرادى، بازجويى هاى شبانه، گروهى از پشت سر، اطاق سرد و پنجره نيمه باز، زدن چشم بند و تهديد و ارعاب و توهين؛ به طور ويژه موردِ شكنجه ناموسى و روانى قرار گرفتم كه از توضيح بيشتر آن در اين مجال شرم دارم! شرح اين شكنجه كه در موردخودم و برخى از موكلين و هم پرونده اى هايم اعمال شده در صورتجلسات تحقيقات مقدماتى و دادگاه و نيز در شكايت مطروحه در كميسيون حقوقِ شهروندى دادگسترى كل استان مركزى ثبت است بدون هيچ نتيجه اى!! اينك با بيان اين رنجِ خانوادگى و اجتماعى! كه مثل سايه ٩ سال است همراه من است، از تمام كسانى كه مورد شكنجه قرار گرفته اند تقاضادارم با شجاعت و صداقت آن را افشا كنند!
قلم اگر از بيداد ننويسد، قلم باد!
محمد نجفى- زندان اراك / ٩٧/١٠/٢٤
#من_هم_شکنجه_شدم
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
تا نگاه كرديم به ماه!
از چاله افتاديم به چاه!
از سال ٨٨ تا ٩٦ طى چند بار دستگيرى و بازجويى، در حكومت اسلامى، زير چشم و پرچم الله به نام سرباز گمنامِ امام زمان و به نامِ ولى مطلقه فقيه آقاى خامنه اى، علاوه بر سلول انفرادى، بازجويى هاى شبانه، گروهى از پشت سر، اطاق سرد و پنجره نيمه باز، زدن چشم بند و تهديد و ارعاب و توهين؛ به طور ويژه موردِ شكنجه ناموسى و روانى قرار گرفتم كه از توضيح بيشتر آن در اين مجال شرم دارم! شرح اين شكنجه كه در موردخودم و برخى از موكلين و هم پرونده اى هايم اعمال شده در صورتجلسات تحقيقات مقدماتى و دادگاه و نيز در شكايت مطروحه در كميسيون حقوقِ شهروندى دادگسترى كل استان مركزى ثبت است بدون هيچ نتيجه اى!! اينك با بيان اين رنجِ خانوادگى و اجتماعى! كه مثل سايه ٩ سال است همراه من است، از تمام كسانى كه مورد شكنجه قرار گرفته اند تقاضادارم با شجاعت و صداقت آن را افشا كنند!
قلم اگر از بيداد ننويسد، قلم باد!
محمد نجفى- زندان اراك / ٩٧/١٠/٢٤
#من_هم_شکنجه_شدم
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
دو فعال اهوازى در خطر #شكنجه اداره اطلاعات اهواز هستند
روز چهارشنبه 26 دى ماه 1397؛ دو فعال عرب اهوازى احمد امين(قيس)غزی وسيد عليرضا نظاري(سید صادق نزاری) براى دومين بار به دادگاه انقلاب اهواز منتقل شدند ودر بازپرسى شعبه 12 دادسراى انقلاب محاكمه وبراى هركدام قرار وثيقه 500 ميليون تومان صادر شده است.
روز چهارشنبه 26 دى ماه این دو را به شعبه 12 بازپرسی دادسرای انقلاب اهواز منتقل كردند و بدون اطلاع قبلی خانواده های آنها و همچنین بدون حضور وکلای آنها جلسه اى در دادگاه تشکیل شده است.بازپرس پرونده بعد از اتمام جلسه بدون اجراى قرار وثيقه بنا به خواسته اداره اطلاعات قرار بازداشت آنها را تمديد كرد و قرار وثیقه آنها را اجرایی ننموده و پس از اتمام جلسه،نیروهای اداره اطلاعات اهواز آنها را دوباره به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل كردند.
از مهرماه تا كنون بيش از 700 نفر از شهروندان عرب توسط اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه بازداشت شدند كه بسيارى از آنها به بند 4,5 و 6 زندان شيبان(زندان مركزى اهواز) و در زندان سپيدار در بلاتكليفى بسر مى برند و شمارى از آنان در بازداشتگاههاى سپاه و اداره اطلاعات بسر مى برند و تعدادى از اين بازداشت شدگان در زندان اوين بسر مى برند.
احمد امين(قيس)غزی 33 ساله،نویسنده و پژوهشگر وفعال فرهنگى ساکن زویه عامری(کوی ملت) شهر اهواز كه درشامگاه جمعه 27 مهرماه 1397 بازداشت شد وسيد عليرضا نظاري(سید صادق نزاری) 63 ساله از كوى آل صافي شهر اهواز كه در 25 مهرماه 1397 بازداشت شده است. هر دو آنها توسط اداره اطلاعات اهواز بازداشت شده اند.
بنا به گزارش فعالان حقوق بشر از اهواز؛ اين دو فعال مدنى اهوازی حدود سه ماه است كه در بازداشتگاه انفرادی اداره اطلاعات اهواز زير شديدترين شكنجه روحى و جسمى قرار دارند و تا كنون از اتهام و دليل بازداشت آنان اطلاعى در دست نيست. https://t.me/CHZIR/11976
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
روز چهارشنبه 26 دى ماه 1397؛ دو فعال عرب اهوازى احمد امين(قيس)غزی وسيد عليرضا نظاري(سید صادق نزاری) براى دومين بار به دادگاه انقلاب اهواز منتقل شدند ودر بازپرسى شعبه 12 دادسراى انقلاب محاكمه وبراى هركدام قرار وثيقه 500 ميليون تومان صادر شده است.
روز چهارشنبه 26 دى ماه این دو را به شعبه 12 بازپرسی دادسرای انقلاب اهواز منتقل كردند و بدون اطلاع قبلی خانواده های آنها و همچنین بدون حضور وکلای آنها جلسه اى در دادگاه تشکیل شده است.بازپرس پرونده بعد از اتمام جلسه بدون اجراى قرار وثيقه بنا به خواسته اداره اطلاعات قرار بازداشت آنها را تمديد كرد و قرار وثیقه آنها را اجرایی ننموده و پس از اتمام جلسه،نیروهای اداره اطلاعات اهواز آنها را دوباره به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل كردند.
از مهرماه تا كنون بيش از 700 نفر از شهروندان عرب توسط اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه بازداشت شدند كه بسيارى از آنها به بند 4,5 و 6 زندان شيبان(زندان مركزى اهواز) و در زندان سپيدار در بلاتكليفى بسر مى برند و شمارى از آنان در بازداشتگاههاى سپاه و اداره اطلاعات بسر مى برند و تعدادى از اين بازداشت شدگان در زندان اوين بسر مى برند.
احمد امين(قيس)غزی 33 ساله،نویسنده و پژوهشگر وفعال فرهنگى ساکن زویه عامری(کوی ملت) شهر اهواز كه درشامگاه جمعه 27 مهرماه 1397 بازداشت شد وسيد عليرضا نظاري(سید صادق نزاری) 63 ساله از كوى آل صافي شهر اهواز كه در 25 مهرماه 1397 بازداشت شده است. هر دو آنها توسط اداره اطلاعات اهواز بازداشت شده اند.
بنا به گزارش فعالان حقوق بشر از اهواز؛ اين دو فعال مدنى اهوازی حدود سه ماه است كه در بازداشتگاه انفرادی اداره اطلاعات اهواز زير شديدترين شكنجه روحى و جسمى قرار دارند و تا كنون از اتهام و دليل بازداشت آنان اطلاعى در دست نيست. https://t.me/CHZIR/11976
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Telegram
در جستجوی بازداشت شدگان
Forwarded from فریاد زندانیان (saleh amiri)
نامه سرگشاده سعید شیرزاد به اسماعیل بخشی
کارگران حق خود را در میدان نبرد بدست می آورند
سعید شیرزاد، زندانی سیاسی زندان رجایی شهر، در نامه ای ضمن حمایت از فعالان کارگری، اتحاد و اعتصابات سراسری را موثرترین عامل در پیروزی علیه ظلم برشمرده است.
«برای رفیقان ایستاده چون کوه، اسماعیل و سپیده و عسل و علی که همچو ماهی سیاه کوچولو در میان دریایی خروشان به پیش میروند.
برای اسماعیل بخشی که همچو نامش تا به همیشه بخشی از تاریخ مبارزات کارگری خلق های تحت ستم ایران باقی خواهد ماند.
برای سپیده قلیان که نامش سپیدی فردایی روشن ستم کشان و محرومان را نوید میدهد.
برای عسل محمدی که نامش شیرین ترین روزی را که روز پیروزی کار بر سرمایه است به تصویر می کشد.
و برای علی نجاتی که نامش در این راه بلند پیغام آور پایان این شبهای سیاه و غمزده است.
هفته ها و ماهها و سالها بود که فریاد اعتراض کارگران نیشکر هفت تپه از میان خرابه های شوش گوش فلک را در نوردیده و آسمان از آن به خروش آمده بود،فریاد کارگرانی که در تمامی این سالهایی که نیروی کارشان به یغما رفته بود و حتی بهای بخور و نمیر نیروی کارشان هم از آنان دریغ شده بود و در بازار مکاره ی خصوصی سازیها و رانت خواری دزدان یقه سفید که بر حنجره کارگران دندان تیز کرده و به بهانه این دزدیها و غارتگریهای موسوم به خصوصی سازی خون کارگران هفت تپه را با همان نیشکری که مولدش کارگران هستند را در جامهای خونین و سیراب نشدنیشان سر می کشند و متقابلأ بازداشت و سرکوب فعالین کارگری کارگری که تنها خواسته شان نان است و نان…
اسماعیل عزیز رفیق هم طبقه ام خبر سخت و دردناک بود خبر شکنجه و دردهای بجا مانده از دوران بازجویی ات که پس از دو ماه خواب را از چشمانت ربوده است،خبری که اگرچه دردناک بود ولی تکرار صدها ساله ی سلطه ی اقلیتی مفت خوار مسلح و زورمند بر اکثریت بود و بهانه این نوشته هم اگرچه رنج و دردهای توست ولی این کلمات برای تکرار شکنجه هاییست که در تمام این سالها تنم را و وجودم را هر روز شکنجه کرده و با خون در نوردیده شده ام…
هنوز چندروزی از قیام شکوهمند۵۷نگذشته بود که با درخون غلطیدن رفقایمان در ترکمن صحرا و آن آذرخشانی که سینه هایشان آماج گلوله های فاشیسم و ارتجاع قرار گرفت شکنجه شدم و در هجوم تفنگها به روستای قارنا و قتل عام کودکانی که تفنگها کودکیشان را نشانه رفته بود (۱)و با یحیی ماهیگیر جوان زحمتکش بندر انزلی برای لقمه ای نان به خون نشستم(۲)و در همهمه ی تلاشهای دزدان یقه سفید دولت موقت و بزرگشان بازرگان نامی که همچو اطرافیانش در دارالتجاره ی آزادی در مصادره کردن آن قیام شکوهمند هیچ دریغ نکردندحتی وقتیکه کردستان با درخشش۵۸ستاره بر آسمانش سراسر گلوله و بمباران شد و در پادگان سنندج من هم شکنجه و تیرباران شدم(۳)و در انقلاب باصطلاح فرهنگی که سروش ها و معین ها و زیبا کلام ها با خون دانشجویان رقصیدند و با جندی شاپور غرقه در خون به کارون افکنده شدم و در فریادهای سرکوب شده ی شیراز و مشهد و اسلامشهر فریادهایم در سینه سرکوب و به خون نشست.
و در خیمه شب بازیهای دوم خردادیها که با رنگی دیگر به جنگ کارگران برخواستند و در سکوت وقیحانه یشان و دریوزگیشان در ادعای آزادی،کارگران خاتون آباد شهر بابک را از آسمان به رگبار بستند(۴)و سید خندانشان و بزرگ دزد باصطلاح اصلاح طلبشان خم به ابرو نیاورد…
و با شاهرخ زمانی که مرگی مظلومانه تر از ستار بهشتی در آشیان به انتظارش نشسته بود و در سرخی رد شلاقهای نشسته بر تن کارگران آق دره شکنجه شدم.
و باز با گلوله های نشسته به کمین کارگران و کولبران کوردستان که اگر روزی جانشان را نستاند،صخره و بهمن و سرما به کمین مرگشان می نشیند و در بازی روباه کلید دزد مسند نشین سبز بنفش شده آنکه می چاپد و می خورد و می بعلد آزاد و آنکه برای لقمه ای نان با گلوله یه بهمن می میرد می شود مجرم…
اسماعیل عزیز ایستادگی ات ستونیست همانگونه که نام وارطان سالاخانیان در سخن نگفتنش،ولی بدان که نباید امیدی به دادخواهی ات داشته باشی وقتیکه در این آشفته بازارها به خاطر شکنجه شدنت مجرم هم می شوی و قابل پیگرد!!!
وقتیکه آن کاذب زشت کلام استاد بزرگ اصلاح طلبان با وقاحتی که نمونه اش را هیچ کجا نمی توان یافت شکنجه را برای آنکه فعال صنفی است مجاز نمی داند و دیگری را هیچ ابایی از شکنجه نمی داند و وقتیکه همین ادعا را استاندار بنفش نشین خوزستان در روزنامه ی دولتتش وار تکرار میکند و سخنگو و دفتردار دزدان پاستور نشین خود را شاکی و تو را متهم به دروغگویی می کند.
اسماعیل عزیز رفیق جان ام دادخواهی تو برای تمامی کارگران و ستمدیدگانی که سالهاست با درد تو شکنجه می شوند و تنها مرجع قضاوت هستن تا ابد ثبت و پذیرفته شد و ما همگان و همه با هم و مشت در مشت هم اسماعیل بخشی هستیم و خواهیم بود.
کارگران حق خود را در میدان نبرد بدست می آورند
سعید شیرزاد، زندانی سیاسی زندان رجایی شهر، در نامه ای ضمن حمایت از فعالان کارگری، اتحاد و اعتصابات سراسری را موثرترین عامل در پیروزی علیه ظلم برشمرده است.
«برای رفیقان ایستاده چون کوه، اسماعیل و سپیده و عسل و علی که همچو ماهی سیاه کوچولو در میان دریایی خروشان به پیش میروند.
برای اسماعیل بخشی که همچو نامش تا به همیشه بخشی از تاریخ مبارزات کارگری خلق های تحت ستم ایران باقی خواهد ماند.
برای سپیده قلیان که نامش سپیدی فردایی روشن ستم کشان و محرومان را نوید میدهد.
برای عسل محمدی که نامش شیرین ترین روزی را که روز پیروزی کار بر سرمایه است به تصویر می کشد.
و برای علی نجاتی که نامش در این راه بلند پیغام آور پایان این شبهای سیاه و غمزده است.
هفته ها و ماهها و سالها بود که فریاد اعتراض کارگران نیشکر هفت تپه از میان خرابه های شوش گوش فلک را در نوردیده و آسمان از آن به خروش آمده بود،فریاد کارگرانی که در تمامی این سالهایی که نیروی کارشان به یغما رفته بود و حتی بهای بخور و نمیر نیروی کارشان هم از آنان دریغ شده بود و در بازار مکاره ی خصوصی سازیها و رانت خواری دزدان یقه سفید که بر حنجره کارگران دندان تیز کرده و به بهانه این دزدیها و غارتگریهای موسوم به خصوصی سازی خون کارگران هفت تپه را با همان نیشکری که مولدش کارگران هستند را در جامهای خونین و سیراب نشدنیشان سر می کشند و متقابلأ بازداشت و سرکوب فعالین کارگری کارگری که تنها خواسته شان نان است و نان…
اسماعیل عزیز رفیق هم طبقه ام خبر سخت و دردناک بود خبر شکنجه و دردهای بجا مانده از دوران بازجویی ات که پس از دو ماه خواب را از چشمانت ربوده است،خبری که اگرچه دردناک بود ولی تکرار صدها ساله ی سلطه ی اقلیتی مفت خوار مسلح و زورمند بر اکثریت بود و بهانه این نوشته هم اگرچه رنج و دردهای توست ولی این کلمات برای تکرار شکنجه هاییست که در تمام این سالها تنم را و وجودم را هر روز شکنجه کرده و با خون در نوردیده شده ام…
هنوز چندروزی از قیام شکوهمند۵۷نگذشته بود که با درخون غلطیدن رفقایمان در ترکمن صحرا و آن آذرخشانی که سینه هایشان آماج گلوله های فاشیسم و ارتجاع قرار گرفت شکنجه شدم و در هجوم تفنگها به روستای قارنا و قتل عام کودکانی که تفنگها کودکیشان را نشانه رفته بود (۱)و با یحیی ماهیگیر جوان زحمتکش بندر انزلی برای لقمه ای نان به خون نشستم(۲)و در همهمه ی تلاشهای دزدان یقه سفید دولت موقت و بزرگشان بازرگان نامی که همچو اطرافیانش در دارالتجاره ی آزادی در مصادره کردن آن قیام شکوهمند هیچ دریغ نکردندحتی وقتیکه کردستان با درخشش۵۸ستاره بر آسمانش سراسر گلوله و بمباران شد و در پادگان سنندج من هم شکنجه و تیرباران شدم(۳)و در انقلاب باصطلاح فرهنگی که سروش ها و معین ها و زیبا کلام ها با خون دانشجویان رقصیدند و با جندی شاپور غرقه در خون به کارون افکنده شدم و در فریادهای سرکوب شده ی شیراز و مشهد و اسلامشهر فریادهایم در سینه سرکوب و به خون نشست.
و در خیمه شب بازیهای دوم خردادیها که با رنگی دیگر به جنگ کارگران برخواستند و در سکوت وقیحانه یشان و دریوزگیشان در ادعای آزادی،کارگران خاتون آباد شهر بابک را از آسمان به رگبار بستند(۴)و سید خندانشان و بزرگ دزد باصطلاح اصلاح طلبشان خم به ابرو نیاورد…
و با شاهرخ زمانی که مرگی مظلومانه تر از ستار بهشتی در آشیان به انتظارش نشسته بود و در سرخی رد شلاقهای نشسته بر تن کارگران آق دره شکنجه شدم.
و باز با گلوله های نشسته به کمین کارگران و کولبران کوردستان که اگر روزی جانشان را نستاند،صخره و بهمن و سرما به کمین مرگشان می نشیند و در بازی روباه کلید دزد مسند نشین سبز بنفش شده آنکه می چاپد و می خورد و می بعلد آزاد و آنکه برای لقمه ای نان با گلوله یه بهمن می میرد می شود مجرم…
اسماعیل عزیز ایستادگی ات ستونیست همانگونه که نام وارطان سالاخانیان در سخن نگفتنش،ولی بدان که نباید امیدی به دادخواهی ات داشته باشی وقتیکه در این آشفته بازارها به خاطر شکنجه شدنت مجرم هم می شوی و قابل پیگرد!!!
وقتیکه آن کاذب زشت کلام استاد بزرگ اصلاح طلبان با وقاحتی که نمونه اش را هیچ کجا نمی توان یافت شکنجه را برای آنکه فعال صنفی است مجاز نمی داند و دیگری را هیچ ابایی از شکنجه نمی داند و وقتیکه همین ادعا را استاندار بنفش نشین خوزستان در روزنامه ی دولتتش وار تکرار میکند و سخنگو و دفتردار دزدان پاستور نشین خود را شاکی و تو را متهم به دروغگویی می کند.
اسماعیل عزیز رفیق جان ام دادخواهی تو برای تمامی کارگران و ستمدیدگانی که سالهاست با درد تو شکنجه می شوند و تنها مرجع قضاوت هستن تا ابد ثبت و پذیرفته شد و ما همگان و همه با هم و مشت در مشت هم اسماعیل بخشی هستیم و خواهیم بود.
Forwarded from فریاد زندانیان (saleh amiri)
رفیق جان ام از سالها کشتار و شکنجه گفتمت پس به رفقایمان بگو که جز از دست دادن زنجیرهایمان چیزی برای از دست دادن نداریم و تنها راه رهایی در گرو اتحاد و اعتصابات سراسری نهفته است که دادخواهی بزرگ همین است وقتیکه بگفته آموزگار بزرگ لنین: کارگران حق خود را در میدان نبرد بدست می آورند.
رفیق دربند
کمتر از هیچ
سعید شیرزاد
سه شنبه۲۵دی
زندان گوهردشت کرج
پی نوشت ها
پی نوشت۱:روستای قارنا از توابع شهرستان نقده که در ۱۱شهریور۱۳۵۸ در هجوم نیروهای نظامی به روستا بیش از۶۰ نفراز ساکنان آن قتل عام شدند.
پی نوشت۲:در پی درگیری صیادان بندر انزلی با نیروهای حکومتی در سال۵۸ماهیگیر جوانی به نام یحیی به قتل میرسد.
پی نوشت۳:در پی حضور صادق خلخالی در کردستان در تابستان
سال ۵۸ حداقل ۵۸ نفر در مرداد و شهریور همان سال بدستور وی اعدام شدند و واقعه پادگان سنندج نیز در تاریخ۵شهریور۵۸ بوقوع پیوست که بدستور وی۱۱ نفر در آنروز اعدام شدند.
پی نوشت۴:در تاریخ۴بهمن۸۲ در پی تداوم اعتراضات کارگران معدن مس خاتوت آباد در مقابل فرمانداری هلی کوپترهای نیروهای نظامی از هوا کارگران را به رگباربسته و چندین نفر کشته و زخمی شدند.» https://t.me/CHZIR/11962
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
رفیق دربند
کمتر از هیچ
سعید شیرزاد
سه شنبه۲۵دی
زندان گوهردشت کرج
پی نوشت ها
پی نوشت۱:روستای قارنا از توابع شهرستان نقده که در ۱۱شهریور۱۳۵۸ در هجوم نیروهای نظامی به روستا بیش از۶۰ نفراز ساکنان آن قتل عام شدند.
پی نوشت۲:در پی درگیری صیادان بندر انزلی با نیروهای حکومتی در سال۵۸ماهیگیر جوانی به نام یحیی به قتل میرسد.
پی نوشت۳:در پی حضور صادق خلخالی در کردستان در تابستان
سال ۵۸ حداقل ۵۸ نفر در مرداد و شهریور همان سال بدستور وی اعدام شدند و واقعه پادگان سنندج نیز در تاریخ۵شهریور۵۸ بوقوع پیوست که بدستور وی۱۱ نفر در آنروز اعدام شدند.
پی نوشت۴:در تاریخ۴بهمن۸۲ در پی تداوم اعتراضات کارگران معدن مس خاتوت آباد در مقابل فرمانداری هلی کوپترهای نیروهای نظامی از هوا کارگران را به رگباربسته و چندین نفر کشته و زخمی شدند.» https://t.me/CHZIR/11962
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Telegram
در جستجوی بازداشت شدگان
Forwarded from فریاد زندانیان (saleh amiri)
فراخوان به هموطنان شکنجه شده یا شاهدان شکنجه در زندانها
هموطنان!
حکومت بنا شده بر اعدام و شکنجه در ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض سقوط قرار گرفته است.
از این رو شکنجه گران و ناقضان حقوق بشر طی ۴۰ سال حاکمیت دیکتاتوری، تلاش دارند خود را از این همه جنایت تطهیر کنند و دستان خونآلود خود را پاک جلوه دهند.
طی روزهای گذشته، موجی از افشاگریها در مورد شکنجه توسط جلادان وابسته به حاکمیت، فضای مجازی را پر کرده است. این امر، نشان همه گیر و سیستماتیک بودن شکنجه در همه زندانها و بازداشتگاههای این حکومت است.
لذا از همه زنان و مردانی که خود در معرض مستقیم شکنجه بوده و یا شاهد شکنجه دیگران بوده اند و یا در خانواده و دوستان خود کسانی را سراغ دارند که روزی در معرض شکنجه قرار گرفتهاند، درخواست داریم که مشاهدات و دانسته های خود را برای ما به آدرس های زیر ارسال نمایند.
خواهشمندیم برای هر چه مستندتر بودن گزارشها، زمان و مکان و مشخصات فرد شکنجه شده و ارگان یا فرد شکنجه کننده را حتی الامکان با جزئیات شرح دهید. این گزارشها علنی و منتشر نخواهند شد و فقط جهت پیگیری به ارگانها و مجامع حقوق بشری جهانی ارسال میگردند.
اینک زمان آن رسیده، که مردم ایران لب به سخن بگشایند و پرونده نقض حقوق بشر در ایران و شکنجه گران و عاملان سرکوب به دادگاههای بین المللی و شورای امنیت ارجاع داده شود.
هرگونه مشخصات و اطلاعات و اسنادی درباره شکنجه و اسناد مربوط به شکنجه گران و آدرس محل زندگی و کار آنها را برای ما ارسال کنید.
ایمیل سایت جوانه ها: info@javanehha.com
ادمین کانال و گروه در جستجوی بازداشت شدگان: @salehamiri1396
ادمین کانال و گروه نه به زندان نه به اعدام:
@MaryamHashemai
https://t.me/CHZIR/11932
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
هموطنان!
حکومت بنا شده بر اعدام و شکنجه در ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض سقوط قرار گرفته است.
از این رو شکنجه گران و ناقضان حقوق بشر طی ۴۰ سال حاکمیت دیکتاتوری، تلاش دارند خود را از این همه جنایت تطهیر کنند و دستان خونآلود خود را پاک جلوه دهند.
طی روزهای گذشته، موجی از افشاگریها در مورد شکنجه توسط جلادان وابسته به حاکمیت، فضای مجازی را پر کرده است. این امر، نشان همه گیر و سیستماتیک بودن شکنجه در همه زندانها و بازداشتگاههای این حکومت است.
لذا از همه زنان و مردانی که خود در معرض مستقیم شکنجه بوده و یا شاهد شکنجه دیگران بوده اند و یا در خانواده و دوستان خود کسانی را سراغ دارند که روزی در معرض شکنجه قرار گرفتهاند، درخواست داریم که مشاهدات و دانسته های خود را برای ما به آدرس های زیر ارسال نمایند.
خواهشمندیم برای هر چه مستندتر بودن گزارشها، زمان و مکان و مشخصات فرد شکنجه شده و ارگان یا فرد شکنجه کننده را حتی الامکان با جزئیات شرح دهید. این گزارشها علنی و منتشر نخواهند شد و فقط جهت پیگیری به ارگانها و مجامع حقوق بشری جهانی ارسال میگردند.
اینک زمان آن رسیده، که مردم ایران لب به سخن بگشایند و پرونده نقض حقوق بشر در ایران و شکنجه گران و عاملان سرکوب به دادگاههای بین المللی و شورای امنیت ارجاع داده شود.
هرگونه مشخصات و اطلاعات و اسنادی درباره شکنجه و اسناد مربوط به شکنجه گران و آدرس محل زندگی و کار آنها را برای ما ارسال کنید.
ایمیل سایت جوانه ها: info@javanehha.com
ادمین کانال و گروه در جستجوی بازداشت شدگان: @salehamiri1396
ادمین کانال و گروه نه به زندان نه به اعدام:
@MaryamHashemai
https://t.me/CHZIR/11932
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Telegram
فریاد زندانیان
درگذشت یک هموطن عرب به دلیل عدم پذیرش بیمارستان
✍️روز چهارشنبه ۲۶دی۹۷ يك جوان 32 ساله اهوازی بنام #سجادساكی از منطقه لشكر شهر #اهواز در بيمارستان گلستان اهواز بدليل نداشتن هزینه بستری و امتناع #بیمارستان_اروند اهواز از پذیرش وی در گذشت.
سجاد ساكی دو هفته گذشته در بيمارستان اروند اهواز عمل جراحی توسط #دكتربحرينی داشته كه در اين عمل جراحی قسمتی از روده او را برداشتند، كل هزينه بيمارستان و دكتر ده ميليون تومان شد و توسط خانواده پرداخت شد و سپس از بيمارستان مرخصی شده است.
اما چند روز پيش حال او به هم می خورد و دوباره به بيمارستان اروند مراجعه می كند. پذيرش بيمارستان در مقابل بستری درخواست پرداخت دو ميليون تومان از خانواده می كنند. خانواده ساكی می گويند در حالیکه سجاد در سالن بيمارستان و در مقابل ديد مردم از شدت درد ناله می كرد اما دست اندركاران بيمارستان هيچ اعتنائی نكردند و اصرار بر پرداخت هزينه کردند كه در اين هنگام دکتر امین بحرینی فوق تخصص جراحی پیوند اعضا از راه می رسد و به پذيرش گفت اين شخص بيمار من است،او را بستری كنيد. اما بعد از رفتن دكتر، پذيرش از بستری سجاد ساكی تا پرداخت مبلغ امتناع كرد.
خانواده می گويند: از پذيرش درخواست كرديم كه او را بستری كنند و در چند ساعت آينده مبلغ پرداخت می شود اما امتناع كردند، مجبور شديم به بيمارستان #گلستان مراجعه كنيم در بيمارستان گلستان بدليل نبود امكانات و تيم متخصص اهميت چندانی به او داده نشد و روز ۲۶ دی ماه در ساعت يك بعد از ظهر #درگذشت.
۲۷ دی
✍️روز چهارشنبه ۲۶دی۹۷ يك جوان 32 ساله اهوازی بنام #سجادساكی از منطقه لشكر شهر #اهواز در بيمارستان گلستان اهواز بدليل نداشتن هزینه بستری و امتناع #بیمارستان_اروند اهواز از پذیرش وی در گذشت.
سجاد ساكی دو هفته گذشته در بيمارستان اروند اهواز عمل جراحی توسط #دكتربحرينی داشته كه در اين عمل جراحی قسمتی از روده او را برداشتند، كل هزينه بيمارستان و دكتر ده ميليون تومان شد و توسط خانواده پرداخت شد و سپس از بيمارستان مرخصی شده است.
اما چند روز پيش حال او به هم می خورد و دوباره به بيمارستان اروند مراجعه می كند. پذيرش بيمارستان در مقابل بستری درخواست پرداخت دو ميليون تومان از خانواده می كنند. خانواده ساكی می گويند در حالیکه سجاد در سالن بيمارستان و در مقابل ديد مردم از شدت درد ناله می كرد اما دست اندركاران بيمارستان هيچ اعتنائی نكردند و اصرار بر پرداخت هزينه کردند كه در اين هنگام دکتر امین بحرینی فوق تخصص جراحی پیوند اعضا از راه می رسد و به پذيرش گفت اين شخص بيمار من است،او را بستری كنيد. اما بعد از رفتن دكتر، پذيرش از بستری سجاد ساكی تا پرداخت مبلغ امتناع كرد.
خانواده می گويند: از پذيرش درخواست كرديم كه او را بستری كنند و در چند ساعت آينده مبلغ پرداخت می شود اما امتناع كردند، مجبور شديم به بيمارستان #گلستان مراجعه كنيم در بيمارستان گلستان بدليل نبود امكانات و تيم متخصص اهميت چندانی به او داده نشد و روز ۲۶ دی ماه در ساعت يك بعد از ظهر #درگذشت.
۲۷ دی
ارومیه
امروز یک دانش آموز پنجم ابتدایی مدرسه شهید اصغرزاده در ارومیه به علت مشکلات مالی و با استفاده از مصرف دارو خودکشی کرد. پدر این دانش آموز زندانی و مادر وی كارگر است.
۲۷دی۹۷
امروز یک دانش آموز پنجم ابتدایی مدرسه شهید اصغرزاده در ارومیه به علت مشکلات مالی و با استفاده از مصرف دارو خودکشی کرد. پدر این دانش آموز زندانی و مادر وی كارگر است.
۲۷دی۹۷
روایت مجید اسدی زندانی سیاسی محبوس در زندان رجاییشهر از شکنجه :
آتشفشان خشم
استبداد منهای شکنجه، تناقضی است به همان اندازه سخیف و مشمئزکننده که گفته شود در ایران زندانی سیاسی نداریم اگر بخواهیم مفهوم شکنجه را حتی تقلیل دهیم و تنها برپایه تعاریف و تصورات عام و معمول بگیریم، آنگاه به محض شنیدن این واژه بی درنگ معادلهای آن از اعدام، زندان و انفرادی تا شلاق و تحقیر و توهین به سرعت در ذهن ما سر ریز میشوند. این واژهها،، خودبخودی در حافظه ما جای نگرفته اند بلکه حاصل تجربههایی هستند که آنها را زندگی کردهایم و یا شاهدش بودیم. به واقع حیات نسل ما درون دالانهای سیاه شکنجه تکوین یافته بیآنکه پیش از این از وجودش متعجب شده باشیم و از این روست که افشای شکنجه و بیان آنچه بر ما گذشته یک دادخواست تاریخی و شورشی علیه وضع جنایت بار و فاجعه آمیز موجود و به مثابه پتکی است که بر سر اعتبار امر بدیهی شکنجه فرود میآید. این بخشی از تعهد مبرم و فوری ماست که ما را از اعماق دهلیزهای شکنجه بیرون میکشد و در تحلیل نهایی، وضعیتی انسانی را برقرار میسازد.
▪️ حال دیگر بگذارید که به حاشا و انکار برخیزند و افشای شکنجه را با تهدید به شکنجه پاسخ دهند. اما مگر می توانم از شکنجه زنی سخن نگویم که در سال ۸۷، ضجههای مظلومانه و بیپناهش در زیر آوار مشتها و لگدها و رگبار رکیکترین الفاظ در چنبره چندین نرینه میرغضب، سکوت سنگین شبانه انفرادیهای ۲۰۹ را در هم می شکست؟ یا از دیدن زخمها و شیارهای کبود و خونین به جا مانده از کابل و شلاق، بر بدن ستار بهشتی و ۴۱ ماه انفرادی بی وقفه غلامرضا خسروی که یک سال آن در سلولی تنگ و تاریک گذشت و اعدام سبعانه اش لب فروبندم؟ مگر می شود از نعرههای گارد و باران باتومها بر سر و صورت زندانیان دست بسته ۳۵۰ در آن پنجشنبه سیاه ۹۳ یا تحقیر و استهزا و انفرادی زندانیان گوهردشت و سرقت و تاراج اموال و وسایلشان، در مرداد ۹۶ به انزوای ننگین سکوت فروغلتم؟ نه نمی توانم از زجرکش کردن زندانیان بیمار، از محرومیتهای عامدانه و کینه توزانه درمانی در قبال بی گناهانی که در زندان بیمار شدند و بیماریشان به فاجعه کشید؛ از محسن دگمهچی، از آرش صادقی دم برنیاورم. حمله شبانه آن ۱۰ تن اجامر با شکستن در - به خانه ما در بهمن ۹۵ و ضرب و شتم پدری بیمار همراه با توهین و فحاشی و تهدید من با اسلحه در حضور خانواده نامش اگر شکنجه نیست پس چیست؟
▪️ به یقین، مردم و تاریخ داوری خود درباره این مشت از خروارها نمونه و تجربه را خواهند کرد چرا که این ها روایت زندگی همه ما شاهدان و قربانیان شکنجه است. پس باید که علیه شکنجه و شکنجه گران در صحن دادگاه ذیصلاح خلق به شهادت و دادخواهی برخاست. بدین طریق است که درهای این تاریک خانه ظلمت و ارعاب استبداد خرد میشود و احساس شکنجه دیگر در وجود هیچ کس لابه بلای روزمرگیهای فروبرنده نمیمیرد بلکه آتشفشان خشمی میشود که بساط ضد انسانی شکنجه و شکنجهگر را به آتش میکشند و میهنی آزاد و بیشکنجه از دل آن خواهد رویید.
مجید اسدی
چهرشنبه، ۲۶ دی ۹۷
زندان گوهردشت کرج https://t.me/CHZIR/11984
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
آتشفشان خشم
استبداد منهای شکنجه، تناقضی است به همان اندازه سخیف و مشمئزکننده که گفته شود در ایران زندانی سیاسی نداریم اگر بخواهیم مفهوم شکنجه را حتی تقلیل دهیم و تنها برپایه تعاریف و تصورات عام و معمول بگیریم، آنگاه به محض شنیدن این واژه بی درنگ معادلهای آن از اعدام، زندان و انفرادی تا شلاق و تحقیر و توهین به سرعت در ذهن ما سر ریز میشوند. این واژهها،، خودبخودی در حافظه ما جای نگرفته اند بلکه حاصل تجربههایی هستند که آنها را زندگی کردهایم و یا شاهدش بودیم. به واقع حیات نسل ما درون دالانهای سیاه شکنجه تکوین یافته بیآنکه پیش از این از وجودش متعجب شده باشیم و از این روست که افشای شکنجه و بیان آنچه بر ما گذشته یک دادخواست تاریخی و شورشی علیه وضع جنایت بار و فاجعه آمیز موجود و به مثابه پتکی است که بر سر اعتبار امر بدیهی شکنجه فرود میآید. این بخشی از تعهد مبرم و فوری ماست که ما را از اعماق دهلیزهای شکنجه بیرون میکشد و در تحلیل نهایی، وضعیتی انسانی را برقرار میسازد.
▪️ حال دیگر بگذارید که به حاشا و انکار برخیزند و افشای شکنجه را با تهدید به شکنجه پاسخ دهند. اما مگر می توانم از شکنجه زنی سخن نگویم که در سال ۸۷، ضجههای مظلومانه و بیپناهش در زیر آوار مشتها و لگدها و رگبار رکیکترین الفاظ در چنبره چندین نرینه میرغضب، سکوت سنگین شبانه انفرادیهای ۲۰۹ را در هم می شکست؟ یا از دیدن زخمها و شیارهای کبود و خونین به جا مانده از کابل و شلاق، بر بدن ستار بهشتی و ۴۱ ماه انفرادی بی وقفه غلامرضا خسروی که یک سال آن در سلولی تنگ و تاریک گذشت و اعدام سبعانه اش لب فروبندم؟ مگر می شود از نعرههای گارد و باران باتومها بر سر و صورت زندانیان دست بسته ۳۵۰ در آن پنجشنبه سیاه ۹۳ یا تحقیر و استهزا و انفرادی زندانیان گوهردشت و سرقت و تاراج اموال و وسایلشان، در مرداد ۹۶ به انزوای ننگین سکوت فروغلتم؟ نه نمی توانم از زجرکش کردن زندانیان بیمار، از محرومیتهای عامدانه و کینه توزانه درمانی در قبال بی گناهانی که در زندان بیمار شدند و بیماریشان به فاجعه کشید؛ از محسن دگمهچی، از آرش صادقی دم برنیاورم. حمله شبانه آن ۱۰ تن اجامر با شکستن در - به خانه ما در بهمن ۹۵ و ضرب و شتم پدری بیمار همراه با توهین و فحاشی و تهدید من با اسلحه در حضور خانواده نامش اگر شکنجه نیست پس چیست؟
▪️ به یقین، مردم و تاریخ داوری خود درباره این مشت از خروارها نمونه و تجربه را خواهند کرد چرا که این ها روایت زندگی همه ما شاهدان و قربانیان شکنجه است. پس باید که علیه شکنجه و شکنجه گران در صحن دادگاه ذیصلاح خلق به شهادت و دادخواهی برخاست. بدین طریق است که درهای این تاریک خانه ظلمت و ارعاب استبداد خرد میشود و احساس شکنجه دیگر در وجود هیچ کس لابه بلای روزمرگیهای فروبرنده نمیمیرد بلکه آتشفشان خشمی میشود که بساط ضد انسانی شکنجه و شکنجهگر را به آتش میکشند و میهنی آزاد و بیشکنجه از دل آن خواهد رویید.
مجید اسدی
چهرشنبه، ۲۶ دی ۹۷
زندان گوهردشت کرج https://t.me/CHZIR/11984
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Telegram
در جستجوی بازداشت شدگان
تعیین وثیقه و انتقال بهنام ابراهیم زاده به قرنطینه اوین
بهنام ابراهیم زاده به قرنطینه زندان اوین منتقل و برای وی وثیقه دویست میلیون تومانی صادر شد.
روز چهارشنبه 26 دی ماه، بهنام ابراهیم زاده پس از گذشت یک ماه از بازداشت و بی خبری از وضعیتش به قرنطینه زندان اوین منتقل و برای او وثیقه 200 میلیون تومانی در نظر گرفته شده است.
بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری و از یاران دلسوز زلزله زدگان کرمانشاه در شامگاه چهارشنبه ۲۱ آذرماه ۹۷ پس از تفتیش منزل توسط ۶ تن از ماموران امنیتی در منزل شخصی خود در تهران بازداشت شد.
این فعال کارگری در روز بازداشت مطلع شده بود که توسط دادگاه انقلاب شهرستان دالاهو به صورت غیابی به ۱۸ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
بهنام ابراهیم زاده پیش از این چند سال در زندانهای اوین و رجایی شهر محبوس بوده است.
زندان_اوین #بهنام_ابراهیمزاده #چهل_سال_شکنجه #زندانی_سیاسی👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
بهنام ابراهیم زاده به قرنطینه زندان اوین منتقل و برای وی وثیقه دویست میلیون تومانی صادر شد.
روز چهارشنبه 26 دی ماه، بهنام ابراهیم زاده پس از گذشت یک ماه از بازداشت و بی خبری از وضعیتش به قرنطینه زندان اوین منتقل و برای او وثیقه 200 میلیون تومانی در نظر گرفته شده است.
بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری و از یاران دلسوز زلزله زدگان کرمانشاه در شامگاه چهارشنبه ۲۱ آذرماه ۹۷ پس از تفتیش منزل توسط ۶ تن از ماموران امنیتی در منزل شخصی خود در تهران بازداشت شد.
این فعال کارگری در روز بازداشت مطلع شده بود که توسط دادگاه انقلاب شهرستان دالاهو به صورت غیابی به ۱۸ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
بهنام ابراهیم زاده پیش از این چند سال در زندانهای اوین و رجایی شهر محبوس بوده است.
زندان_اوین #بهنام_ابراهیمزاده #چهل_سال_شکنجه #زندانی_سیاسی👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Forwarded from فریاد زندانیان (saleh amiri)
فراخوان به هموطنان شکنجه شده یا شاهدان شکنجه در زندانها
هموطنان!
حکومت بنا شده بر اعدام و شکنجه در ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض سقوط قرار گرفته است.
از این رو شکنجه گران و ناقضان حقوق بشر طی ۴۰ سال حاکمیت دیکتاتوری، تلاش دارند خود را از این همه جنایت تطهیر کنند و دستان خونآلود خود را پاک جلوه دهند.
طی روزهای گذشته، موجی از افشاگریها در مورد شکنجه توسط جلادان وابسته به حاکمیت، فضای مجازی را پر کرده است. این امر، نشان همه گیر و سیستماتیک بودن شکنجه در همه زندانها و بازداشتگاههای این حکومت است.
لذا از همه زنان و مردانی که خود در معرض مستقیم شکنجه بوده و یا شاهد شکنجه دیگران بوده اند و یا در خانواده و دوستان خود کسانی را سراغ دارند که روزی در معرض شکنجه قرار گرفتهاند، درخواست داریم که مشاهدات و دانسته های خود را برای ما به آدرس های زیر ارسال نمایند.
خواهشمندیم برای هر چه مستندتر بودن گزارشها، زمان و مکان و مشخصات فرد شکنجه شده و ارگان یا فرد شکنجه کننده را حتی الامکان با جزئیات شرح دهید. این گزارشها علنی و منتشر نخواهند شد و فقط جهت پیگیری به ارگانها و مجامع حقوق بشری جهانی ارسال میگردند.
اینک زمان آن رسیده، که مردم ایران لب به سخن بگشایند و پرونده نقض حقوق بشر در ایران و شکنجه گران و عاملان سرکوب به دادگاههای بین المللی و شورای امنیت ارجاع داده شود.
هرگونه مشخصات و اطلاعات و اسنادی درباره شکنجه و اسناد مربوط به شکنجه گران و آدرس محل زندگی و کار آنها را برای ما ارسال کنید.
ایمیل سایت جوانه ها: info@javanehha.com
ادمین کانال و گروه در جستجوی بازداشت شدگان: @salehamiri1396
ادمین کانال و گروه نه به زندان نه به اعدام:
@MaryamHashemai
https://t.me/CHZIR/11932
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
هموطنان!
حکومت بنا شده بر اعدام و شکنجه در ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض سقوط قرار گرفته است.
از این رو شکنجه گران و ناقضان حقوق بشر طی ۴۰ سال حاکمیت دیکتاتوری، تلاش دارند خود را از این همه جنایت تطهیر کنند و دستان خونآلود خود را پاک جلوه دهند.
طی روزهای گذشته، موجی از افشاگریها در مورد شکنجه توسط جلادان وابسته به حاکمیت، فضای مجازی را پر کرده است. این امر، نشان همه گیر و سیستماتیک بودن شکنجه در همه زندانها و بازداشتگاههای این حکومت است.
لذا از همه زنان و مردانی که خود در معرض مستقیم شکنجه بوده و یا شاهد شکنجه دیگران بوده اند و یا در خانواده و دوستان خود کسانی را سراغ دارند که روزی در معرض شکنجه قرار گرفتهاند، درخواست داریم که مشاهدات و دانسته های خود را برای ما به آدرس های زیر ارسال نمایند.
خواهشمندیم برای هر چه مستندتر بودن گزارشها، زمان و مکان و مشخصات فرد شکنجه شده و ارگان یا فرد شکنجه کننده را حتی الامکان با جزئیات شرح دهید. این گزارشها علنی و منتشر نخواهند شد و فقط جهت پیگیری به ارگانها و مجامع حقوق بشری جهانی ارسال میگردند.
اینک زمان آن رسیده، که مردم ایران لب به سخن بگشایند و پرونده نقض حقوق بشر در ایران و شکنجه گران و عاملان سرکوب به دادگاههای بین المللی و شورای امنیت ارجاع داده شود.
هرگونه مشخصات و اطلاعات و اسنادی درباره شکنجه و اسناد مربوط به شکنجه گران و آدرس محل زندگی و کار آنها را برای ما ارسال کنید.
ایمیل سایت جوانه ها: info@javanehha.com
ادمین کانال و گروه در جستجوی بازداشت شدگان: @salehamiri1396
ادمین کانال و گروه نه به زندان نه به اعدام:
@MaryamHashemai
https://t.me/CHZIR/11932
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Telegram
فریاد زندانیان
مادر سینا قنبری شهید قیام دیماه سکوتش را شکست
مادر#سینا_قنبری بعد از یک سال سکوتش را شکست. فاطمه مالایان نژاد میگوید؛ «پسرم خودکشی نکرده،در زندان کتک خورده بود، وقتی جنازه پسرم را گرفتيم نميگذاشتند حرف بزنم.ولی كاش حرف زده بودم.ميخوام بيگناهي سينا به همه ثابت بشه تا دل من آروم بشه.»
سینا قنبری در تظاهرات دی ماه بازداشت و راهی اوین شد. نهادهای امنیتی اعلام کردند که او خودکشی کرد. اما مادر سینا قنبری میگوید: پسرم وقتی بازداشت شد خودش هم از زندان به من زنگ زد و گفت که کتک خورده، ولی با اینکه کتک خورده بود روحیهاش بالا بود. بعد از شش روز ماموران درست در روز تولد ۲۲ سالگی سینا به من زدن گفتن بیا فرزندت خودکشی کرده. بچه من از یک ماه قبل برای روز تولدش نقشه کشیده بود چطور ممکنه روز تولدش در زندان خودکشی کند، من نمیبخشم کسانی را که حتی یک درصد هم باور کرده باشند که سینا خودکشی کرده.
من میخواهم حرفم پخش بشه. ميخوام بي گناهي سينا به همه ثابت بشه تا دل من آروم بشه. ميخوام حق سينا و بي گناهيش گرفته بشه تا دل من آروم بشه.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
مادر#سینا_قنبری بعد از یک سال سکوتش را شکست. فاطمه مالایان نژاد میگوید؛ «پسرم خودکشی نکرده،در زندان کتک خورده بود، وقتی جنازه پسرم را گرفتيم نميگذاشتند حرف بزنم.ولی كاش حرف زده بودم.ميخوام بيگناهي سينا به همه ثابت بشه تا دل من آروم بشه.»
سینا قنبری در تظاهرات دی ماه بازداشت و راهی اوین شد. نهادهای امنیتی اعلام کردند که او خودکشی کرد. اما مادر سینا قنبری میگوید: پسرم وقتی بازداشت شد خودش هم از زندان به من زنگ زد و گفت که کتک خورده، ولی با اینکه کتک خورده بود روحیهاش بالا بود. بعد از شش روز ماموران درست در روز تولد ۲۲ سالگی سینا به من زدن گفتن بیا فرزندت خودکشی کرده. بچه من از یک ماه قبل برای روز تولدش نقشه کشیده بود چطور ممکنه روز تولدش در زندان خودکشی کند، من نمیبخشم کسانی را که حتی یک درصد هم باور کرده باشند که سینا خودکشی کرده.
من میخواهم حرفم پخش بشه. ميخوام بي گناهي سينا به همه ثابت بشه تا دل من آروم بشه. ميخوام حق سينا و بي گناهيش گرفته بشه تا دل من آروم بشه.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA