فریاد زندانیان
475 subscribers
23.4K photos
8.74K videos
153 files
10.4K links
هموطنان عزیز،
صدای بازداشتیهای ۱۴۰۱ باشیم آنها اکنون بیش ازهر زمان دیگری به کمک ما نیاز دارند.
با سپاس از شما 🌺✌️

@CHZIR
♦️ارتباط با ادمین:
👉 @salehamiri1396
👉 @f_soltani2019
Download Telegram
پومپئو: باید رو در روی آیت‌الله‌های ایران ایستاد نه اینکه آنها را در آغوش گرفت

پومپئو: باید رو در روی آیت‌الله‌های ایران ایستاد نه اینکه آنها را در آغوش گرفت

مایک پومپئو عصر پنجشنبه ۲۰دی۹۷ در سخنرانی خود گفت: «تردید» و «سکوت» دولت وقت آمریکا در زمان انتخابات سال ۸۸در ایران، باعث شد آخوندها آزادی را در ایران به بند بکشند.
وی در ادامه افزود: باید رو در روی آیت‌الله‌های ایران ایستاد نه اینکه آنها را در آغوش گرفت.
وی افزود: ما به دوران چشم بستن آگاهانه در قبال اقدامات رژیم ایران پایان دادیم. ما اعلام کردیم در کنار مردم ایران برای آزادیخواهی ایستاده‌ایم. آمریکای دوران دونالد ترامپ می‌گوید آمریکا نباید از آخوندها محافظت کند.
آقای پومپئو در آغاز سخنرانی‌اش تاکید کرد که «آمریکا نیرویی برای پیشبرد خیر و نیکی در خاورمیانه است».
وی زبان به انتقاد از سیاست خارجی باراک اوباما، رئیس‌جمهوری پیشین ایالات متحده، گشود و گفت که دولت او رویکردی «ساده‌لوحانه و پر واهمه» در مواجهه با طغیان‌هایی که خاورمیانه را در خود گرفت پیشه کرده بود.
به گفته پومپئو، «سوءبرداشت‌های» دولت اوباما از وضعیت خاورمیانه «عواقب سنگینی» به‌بار آورده است.
وزیر خارجه آمریکا گفت ایالات متحده تحت ریاست دونالد ترامپ توانسته است در کمتر از دو سال نقش سنتی خود را به عنوان «نیروی نیکی» در خاورمیانه احیاء کند.
او در ادامه گفت: «زمانی که مردم ایران در سال ۸۸ به پا خاستند» آمریکا اقدامی انجام نداد.
در اعتراض‌های این سال که ماه‌ها به درازا کشید، دهها نفر کشته و هزاران نیز بازداشت شدند. دولت باراک اوباما سرکوب معترضان توسط نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی را محکوم کرد و از دولت جمهوری اسلامی خواست تا به صدای مخالفان گوش بدهد.
رهبران این اعتراضات از اواخر سال ۱۳۸۹ حصر خانگی شدند که این حصر همچنان ادامه دارد، گرچه برخی گزارش‌های تایید نشده حاکی از برداشتن برخی محدودیت‌ها برای آنهاست.
۱۱ فوریه (۲۲ بهمن) ۴۰ سال پیش روزی است که این رژیم بی‌رحم سر کار آمد. دولت ترامپ در کنار مردم ایران می‌ایستد، چون آنها به دنبال آزادی و پاسخگویی هستند که شایستگی آن را دارند.
وزیر خارجه آمریکا در سخنان روز پنجشنبه خود گفت: ۱۱ فوریه (۲۲ بهمن) ۴۰ سال پیش روزی است که این رژیم بی‌رحم سر کار آمد. دولت ترامپ در کنار مردم ایران می‌ایستد، چون آنها به دنبال آزادی و پاسخگویی هستند که شایستگی آن را دارند.
به گفته وی، وقتی آمریکا عقب‌نشینی می‌کند هرج و مرج بوجود می‌آید. زمانی که آمریکا باعث شرم خودش می‌شد پایان یافته است.
پومپئو تاکید کرد که آمریکا از زمان روی کار آمدن دولت ترامپ توانسته است روابطش را با کشورهای خاورمیانه بازسازی، و با ادعاهای دشمنانش و حقیقت زشت اسلام افراطی مقابله کند.
وزیر خارجه آمریکا افزود: «رئیس‌جمهور ترامپ چشم بستن بر اقدامات ایران را از بین برد، داریم با هم‌پیمانان کار می‌کنیم تا با اقدامات انقلابی رژیم ایران مقابله کنیم».
وی در عین حال خواستار مقابله بیشتر کشورهای مختلف با «فعالیت‌های پلید» جمهوری اسلامی شد.
وزیر خارجه آمریکا تأکید کرد که آمریکا به دنبال آن است تا «حتی یک نظامی ایرانی هم در سوریه نماند».
او گفت رژیم جمهوری اسلامی «نفوذ سرطانی خود را به سوریه و یمن و لبنان گسترش داد. حزب‌الله لبنان زرادخانه‌ای از راکت گرد آورد و اسرائیل را هدف گرفت و بشار اسد، مردم عادی کشورش را با گاز سارین هدف قرار داد. ما آن را محکوم کردیم اما کار دیگری نکردیم».
وزیر امور خارجه آمریکا ضمن انتقاد از «بی‌عملی» آمریکا طی سال‌های گذشته، قول داد که رویکرد ایالات متحده تغییر کرده و دیگر «هراس» نخواهد داشت.
وزیر خارجه آمریکا افزود: تحریم‌های اقتصادی ایالات متحده علیه رژیم ایران قوی‌ترین تحریم‌ها در تاریخ هستند، و تا زمانی که رژیم ایران سیاست‌هایش که ایالات متحده و جامعه بین‌المللی را تهدید می‌کند تغییر ندهد این تحریم‌ها تشدید خواهد شد. https://t.me/CHZIR/11884
Forwarded from فریاد زندانیان (saleh amiri)
ما تن‌های رنج دیده اما از گذشتگان خویش آموخته‌‏ایم که «مقاومت» مهمترین حربه‏ علیه «شکنجه» و «زندان» است. هنگامی که ما در برابر استثمار، نابرابری، سرکوب، سانسور و شکنجه مقاومت‏مان را زندگی می‏کنیم و بر عقیده‌‏ی خویش می‏مانیم حتی اگر ده‏ها اعتراف کذب از ما بگیرند شکنجه‏ گران را ریش‏خند کرده ‏ایم. هنگامی که ما کنشگران صنفی در دانشگاه با همگنان‏مان در «کارخانه» و «آموزش‌وپرورش» اعلام همبستگی می‏کنیم و هنگامی که آنان از ما تشکر می‏کنند، این آن لحظه‏ ی درخشانی‏ست که اعلام می‌کند تازیانه‏ ها دیگر اثری ندارند.
ما در کنار اسماعیل‏ها علیه «کالا شدن» حیات اجتماعی، علیه «استثمار»، علیه «زور» و «فریب» با تمام توان مبارزه خواهیم کرد و با وجود تمامیِ زندان‏ها، حکم‏ها و شکنجه‌ها می‏کوشیم تا از «دانشگاه» فریادِ برابری طنین‌انداز شود و نه خوش‏خدمتی‏های جناحی. در این میان با وفاداری به سنتی که از جایگاهِ آن امروز سخن می‏گوییم همه‏ی قربانیان را به مقاومتی همبسته، کنار هم و در یک کلام «شورایی» فرا می‏خوانیم.
شوراهای صنفی دانشجویان کشور
January 10, 2019
https://t.me/CHZIR/11872
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Forwarded from فریاد زندانیان (saleh amiri)
#من_هم_شکنجه_شدم
سهیل عربی
در خرداد ماه سال جاری به دستور حاج مرادی رئیس زندان تهران بزرگ، به زندان دو الف (بند ۲ الف سپاه در زندان اوین) برای بازجویی منتقل شدم و در حین بازجویی؛ با ضرب و شتم و شکنجه توسط شکنجه گران؛ بینی ام شکست.مرا به بیمارستان خمینی برده و بدون اجازه عمل جراحی به زندان تهران بزرگ بازگرداندند.
در زمانی که در سلول انفرادی بودم به یک زندانی تجا وز شد ؛ من اعتراض کردم به زندانی که این کار را کرده بود که با مشت به بینی ام زدند که شکست. بار دوم بخاطر نامه ای که در مورد وضعیت زندان تهران بزرگ نوشتم و پیرمردی را که بخاطرسرقت یک بسته زردآلو خوابانده بودند او را در توالت. وقتی افشا کردم؛ابتدا از افسر نگهبانها خواستند که مرا بزنند که افسر نگهبان قبول نکرد. یکی از زندانی های اجیر شده که بعنوان نفر خدمات آنجا کار می کرد هنگامی که در خواب بودم با مشت به بینی ام زد. آنقدر خون از بینی ام ریخته بود که تمام پتوها خونی شد. مرا به بیمارستان اعزام کردند که در اعزام هم افسر شعبه اعزام بنام تاجیک به من گفت باید ماسک بزنی من هم گفتم درآیین نامه ننوشته که من باید ماسک بزنم که با مشت و باتوم زد به سر و صورتم و در ضلع غربی بیمارستان امام خمینی به سربازها گفت که بزنیدش که انقدر زدند من از حال می رفتم دوباره با سطل آب رویم می ریختند و دوباره با مشت و لگد می زدند. مجموعا طی این مدت سه بار بینی ام را شکاندند.
علاوه بر اینها مرا که یک زندانی سیاسی بوده ام فقط بخاطر شکنجه و آزار بیشتر به زندان تهران بزرگ و بند معتادین و خلافکاران بردند درحالی که طبق قانون تفکیک جرائم باید جدای از زندانیان عادی حبس می کشیدم.
بعلت خونریزی در اثر سه بار شکستگی بینی در زندان تهران بزرگ در شرایط سختی بسر می برم. بینی ام مستمر خونریزی دارد اما مسولین بند علیرغم دردهای مستمر ناشی از شکستگی ، ماههاست به من اجازه مداوا و عمل جراحی را نمی دهند.
من هرآنچه واقعیت زندان تهران بزرگ بود را گفته بودم از جمعیت زیاد زندانی تا کف خوابی و غیره ...اما مرا به جرم نشر اکاذیب محکوم کردند. https://t.me/CHZIR/11869

👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
محمود صالحی؛ “سخنی با اسماعیل بخشی و سپیده قلیان”
جمعه ۲۱ دی ۱۳۹۷ تهران ۱۲:۲۷

محمود صالحی، فعال کارگری، با انتشار نامه‌ای در حساب اینستاگرام خود، خطاب به «اسماعیل بخشی» و «سپیده قلیان» که اخیرا به افشای شکنجه‌شان در شبکه‌های اجتماعی پرداخته‌اند، ضمن اشاره به فشارهای موجود بر کارگران طی این سال‌ها، به مواردی از اعمال شکنجه و ضرب و جرح خود از سوی ماموران امنیتی اشاره می‌کند.
متن کامل این یادداشت را در ادامه بخوانید:
“سخنی با اسماعیل بخشی و سپیده قلیان
سال‌هاست جنبش کارگری ایران جهت احقاق حق با نظام سرمایه داری و کارفرمایان مبارزه کرده و خواهد کرد. در این راه هزاران نفر از بهترین افراد خود را از دست داده و باز هم به مبارزه خود علیه نابرابری مستحکم به پیش حرکت کرده و خواهند کرد.
اهداف این مبارزه سرنگونی جامعه نابرابر و طبقاتی موجود است و مستقر کردن جامعه ای که عاری از هر گونه ستم ،استثمار و نابرابری باشد. در این راه کارفرمایان و دولت حامی آنان نیز به اشکال مختلف ما را تهدید، احضار، شکنجه، محاکمه، زندان و در بعضی موارد ما کارگران را اعدام کرده‌اند.
من خودم ١٩ بار زندان رفتم و ده‌ها بار مورد ضرب و جرح از سوی ماموران بازداشت کننده قرار گرفته‌ام، دنده‌هایم شکسته، لگنم شکسته و آخرین بار کلیه‌هایم را در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج به دلیل اینکه داروهای مورد نیازم را قطع کردند، از دست دادم. سال‌هاست که مکالمات تلفنی خانوادگی ما و دوستانمان شنود می‌شود. یعنی ما به این اجحاف حق از سوی مسولان امنیتی عادت کرده‌ایم.
به این ترتیب وقتی نامه شماها را دیدیم برای ما تازگی نداشت. اما چیزی که برای ما تازگی داشت این بود که شماها با هویت حقیقی خود علیه کسانی که شماها را مورد ضرب و جرح قرار داده‌اند، اعلام جرم کردید و خواستار مناظره با مسئولان آنان شده‌اید.
شماها از این بابت نگران نباشید که مرجعی در کشور ما وجود ندارد تا به کیفرخواست شما ها رسیدگی کند. همین که ما دیگر نمی‌خواهیم در پشت درهای بسته شکنجه شویم و لام تا کام صحبت نکنیم، خودش یک پیروزی برای طبقه کارگر ایران و جهان است. صحبت‌های یک عده از مسئولان که خودشان بانی همه مشکلات این جامعه هستند برای ما هیچ ارزشی ندارد و ما در این شرایط حساس در کنار شماها هستیم.
پیروز و سربلند باشید عزیزان-از طرف محمود صالحی و نجیبه صالح زاده ۲۰ دیماه ۹۷”
لازم به توضیح است؛ اسماعیل بخشی، از کارگران بازداشتی هفت تپه که روز چهارشنبه ۲۱ آذرماه با سپردن وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده‌بود، در نامه‌ای از اعمال شکنجه و ضرب و جرحش توسط بازجویان در طول روند دادرسی خبر داده و وزیر اطلاعات را به یک مناظره در برنامه‌ی زنده تلویزیونی دعوت کرد.
گفتنی است، طی روزهای اخیر برخی رسانه‌های دولتی خبر دادند که علی مطهری نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با اسماعیل بخشی دیداری داشته و محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی رئیس جمهور ایران با استناد به گزارش وزارت اطلاعات این کشور گفته است که اسماعیل بخشی کارگر کارخانه نیشکر هفت تپه از سوی وزارت اطلاعات شکنجه نشده و “حق وزارت اطلاعات و نظام است که از این شخص به دلیل اظهاراتش شکایت شود”.
این در حالی است که اسماعیل بخشی، ادعای مقامات ایرانی مبنی بر دعوت از او برای انجام تحقیقات در مورد شکنجه شدنش را تکذیب کرده و در حساب اینستاگرام خود نوشته‌است: «اینجانب تا این لحظه با هیچ گروه تحقیقی چه از طرف دولت، مجلس و قوه قضاییه در رابطه با پرونده‌ی شکنجه‌ام هیچ گفتگویی نداشته و حرف‌های مرا نشنیده‌اند. حرفی ندارم فقط دروغ نگویید.»
سپیده قلیان، فعال مدنی اهل اهواز و از بازداشت‌شدگان اعتراضات کارگران مجتمع نیشکر هفت‌تپه که روز سه‌شنبه ۲۷ آذرماه، با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شده‌، نیز از جمله کسانی است که گفته، حاضر است تا از آنچه در طول مدت بازداشت بر او و اسماعیل بخشی، گذشته در “دادگاهی عادلانه” و در خصوص شکنجه‌هایی که شده‌اند، شهادت بدهد.
پس از انتشار خبر شکنجه اسماعیل بخشی در شبکه‌های اجتماعی، شمار زیادی از فعالان مدنی و رسانه‌های حقوق بشری، این حرکت او را “تحسین برانگیز” خوانده و برخی زندانیان سیاسی یا خانواده‌هایشان با نوشتن یادداشت‌هایی با عنوان “من هم شکنجه شدم”، از اعمال شکنجه‌هایی که در زمان بازجویی به آن‌ها و نزدیکانشان شده‌، خبر داده‌اند.https://t.me/CHZIR/11888


https://t.me/CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دختر بچه یی که در سرزمین نفت ومعادن و کشاورزی و ... در آروزی خوردن میوه است. شرمتان باد حاکمانی که آروزهای کودکان ما را این قدر کوچک کردید
#کیانوش_قهرمانی از بازداشت شدگان دیماه ۹۶ که هم اکنون دربند امنیتی زندان دیزل آباد کرمانشاه محبوس است به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" به ۲۶ سال حبس محکوم شد. او هنگام بازداشت مدت ۴ ماه را در سلولهای انفرادی سپری کرده است.

👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
#چهل_سال_شکنجه
#من_هم_شکنجه_شدم
داستان شکنجه دختری به نام شکر محمد زاده
از کتاب همبندی اش هنگامه اخوان –چشم درچشم هیولا

“ﺷﮑﺮ“ ﮔﻔﺖ ﻣﺎ درﮔﻮﻫﺮدﺷﺖ ﺑﻮدﯾﻢ وﯾﮏروز۴۰ ﻧﻔـﺮ از ﻣـﺎ را ﺟـﺪا ﮐﺮدﻧﺪ و ﺑﻪاﯾﻦﺟﺎ آوردﻧﺪ(زندانی قزلحصار) . آﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﻣﺴﺨﺮﮔﯽ و ﻟﻮدﮔﯽﻣﯽﮔﻔﺘ ﻨـﺪ: ﻣـﯽ ﺧـﻮاﻫﯿﻢ ﯾﮏ آزﻣﺎﯾﺶ ﻋﻠﻤﯽ ﺑﮑﻨﯿﻢ وﺷﻤﺎ ﻣﻮش آزﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻫﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ . ﻣﺎ ﻣﯽ داﻧﺴﺘﯿﻢ ﺑﺎز ﻣﯽﺧﻮاﻫﻨﺪ ﯾﮏ ﺑﻼﯾﯽﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎن ﺑﯿﺎورﻧﺪ، اما ﻧﻤﯽداﻧﺴﯿﺘﻢ ﻣﻮﺿﻮع ﭼﯿـﺴﺖ. ﻣـﺎ را روزﻫﺎ ﺑﺪون آب و ﻏﺬا ﺳﺮﭘﺎ ﻧﮕﻪﻣﯽداﺷﺘﻨﺪ ۶ روز ﺧﻮدم ﺗﺎ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻢ ﺣﺴﺎﺑﺶ را ﻧﮕﻪ دارم ﮐﻪ ﺳﺮﭘﺎ ﺑﻮدم، وﻟﯽ ﺑﻌﺪ دﯾﮕﺮ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪم ﭼﻪ ﺷﺪ .ﺑﻌﺪ از ﻣﺪﺗﻬﺎ اﯾـﺴﺘﺎدن ﺑﯿﻬﻮش ﻣﯽﺷﺪﯾﻢ و ﺑﻪ زﻣﯿﻦ ﻣﯽ اﻓﺘﺎدﯾﻢ اﻣﺎ ﺑﺎ ﮐﺘﮏ ﺑﯿﺪارﻣﺎن ﻣﯽ ﮐﺮدﻧﺪ و دوﺑﺎره ﺳﺮﭘﺎﯾﻤﺎن ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ . ﮔﺎﻫﯽﻫﺮ ﭼـﻪ ﮐﺘـﮏ ﻣـﯽزدﻧـﺪ ﻧﻔـﺮ ﺑـﻪ ﻫـﻮش ﻧﻤـﯽ آﻣـﺪ آن وﻗﺖ وﻟﺶﻣﯽﮐﺮد ﻧـﺪ ﺗـﺎ ﺧـﻮدش ﺑـﻪ ﻫـﻮش ﺑﯿﺎﯾـﺪ و دوﺑـﺎره … دوﺑـﺎره ﻧﻤﯽ داﻧﺴﺘﯿﻢ ﭼﻪﮐﺎر ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﮑﻨﻨﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ را ” ﺑﻪ “ واﺣﺪ ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ بردند.
ﻣﺎ ﺗﻤﺎم ﻣﺪت ﭼﺸﻢ بند داﺷﺘﯿﻢ در آنﺟﺎﺷﮑﻨﺠﻪ ﻫﺎ شروع شد .ﺑﻪ ﻣـﺎ ﻣـﯽﮔﻔﺘﻨـﺪ ﺷﻤﺎ ﺳﮓ ﻫـﺴﺘﯿﺪ ﯾـﺎ ﺧـﺮ ﻫـﺴﺘﯿﺪ و ﻣـﺎ را وادار ﻣـﯽﮐﺮد ﻧﺪﮐـﻪ اﯾـﻦ را ﺑـﻪزﺑـﺎن ﺧﻮدﻣﺎن ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ وﻗﺘﯽ زﯾﺮ ﺷﮑﻨﺠﻪﻣﯽﮔﻔﺘﯿﻢ ﺧﺮ ﻫﺴﺘﻢ! ﻣﯽﮔﻔﺘﻨﺪ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺧﺮ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺮﻋﺮ ﮐﻨﯽ و ﺑﻌﺪﻣﯽﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻮاری ﺑﺪﻫﯽ و ﺳﻮار ﻣﺎ ﻣـﯽ ﺷـﺪ ﻧﺪ
ﮐﻪ آﻧﻬﺎ را ﺣﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ .و ﺑﻌﺪ ﻣﯽﮔﻔﺘ ﻨﺪ ﻫﺰار ﺑـﺎر ﺑﻨـﻮﯾﺲ ﻣـﻦ ﺧـﺮﻫـﺴﺘﻢ! ﺑﻌـﺪ ﻣﯽ و ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺣﺎﻻ دوﻫﺰار ﺑﺎر ﺑﻨﻮﯾﺲ ....
و “ﺷﮑﺮ” دراﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻣﺜﻞ ﮐﺴﯽ ﮐـﻪ ﺗﻤـﺎم ﺷﺨـﺼﯿﺘﺶ ﻟـﻪ ﺷـﺪه و ﻫﻤـﻪ ﭼﯿﺰش را از دﺳﺖ داده باشد اﺷﮑﻬﺎش ﺳﺮازﯾﺮﻣﯽﺷﺪ و ﺑﻪﻓﮑﺮ ﻓﺮو ﻣﯽرﻓﺖ. ﯾﺎدم آﻣﺪ ﮐﻪ در قرنطینه “رﮐﺴﺎﻧﺎ” ﻫﻢ راهﻣﯽرﻓﺖ و ﻣﺜﻞ آدﻣﻬﺎی ﻣﺴﺦ ﺷﺪه ﺗﮑﺮار ﻣﯽﮐﺮد : ﻣﻦ ﺳﮓ ﻫﺴﺘﻢ ! ﻣﻦ ﺳﮓ ﻫﺴﺘﻢ ! و اﺷﮏ ﻣﯽ رﯾﺨﺖ وﻣﻦ دﻧﺒﺎل ﻣﻨﺸﺄ اﯾﻦ ﺣﺮف ﺑﻮدم .
“ﺷﮑﺮ” ﮔﺎﻫﯽ وﻗﺘﯽ از واحدهای مسکونی می گفت من دیگر نمی توانستم ادامه اش را بشنوم و تعادلم بهم می خورد. خدایا اینها با انسان چه می کنند؟ کی اینها را باور میکند؟
شکر گاهی که درحال وهوای خودش بود این شعر را زمزمه می کرد؛
سجاده نشین باوقاری بودم بازیچه کودکانم کردی https://t.me/CHZIR/11893
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
نامه‌ی گوهر عشقی مادر شهید ستار بهشتی به اسماعیل بخشی
#چهل_سال_شکنجه
#من_هم_شکنجه_شدم
پسرم اسماعیل بخشی عزیزم
پیگیر اخبار اعتراضات شما بودم و قلبم و روحم نزد تک تک شما بود، خبر شکنجه‌ات را و پاسخ مسئولان ضد مردمی را هم پیگیر بودم. با وجودم می‌خواستم به دیدارت بیایم اما کشته شدن ستار توسط بازجویان حکومت خدا، توانن را کم کرده و خواستم سخنانم را برایت بگویم تا همگان بشنوند.
پسرم، می‌دانم که به بی‌رحمانه‌ترین شکل و به غیر انسانی‌ترین روش حقوق اولیه‌ات را زیر پای گذاشتند، می‌دانم برای سوال درباره سفره‌ی تهی از نانت به دنبال تهی کردن شجاعتت آمدند، می‌دانم کارگران زحمتکش صرفا ابزاری هستند تا قدرتمندان حاکم به چپاول خود ادامه دهند، می‌دانم شعارهای حمایت از پای برهنگان تنها و تنها در حد شعار باقی ماند و سالهای بعد پای برهنگان را شکستند و دهان‌شان را بستند، می‌دانم که یک سوال ساده برای پر کردن سفره‌ی خالی مساوی است با آماجی از تهمت‌ها و اتهاماتی برای وادار کردنت به سکوت.
پسرم؛ می‌دانم که صورتت را در برابر خانواده با سیلی سرخ نمودی تا حافظ آبرویت باشی و همچنین با روح و جانم درک می‌کنم بر چگونگی نواختن‌شان بر صورتت تا سپیدی رویت را با بی‌حیایی‌شان رنگین کنند. همه این‌ها را می‌دانم و می‌دانیم و می‌دانند اما افسوس و دریغ… به جای این‌که مدال استقامت و شرافت را بر گردن کارگران و تهی دستان بیندازند، آنها را زیر شکنجه‌های وحشیانه‌شان به مانند ستارم به قتل می‌رسانند و یا اگر در اثر فشار افکار عمومی مجبور به زنده نگاه داشتنش شوند چنان رفتاری می‌کنند که با تو فرزندم کردند. همه این‌ها در حالی است که دزدان و غارتگران آزادانه کمر به نابودی مردم و وطن‌مان بستند.
به جای این‌که تلاش کنند تا مقابل آنها بایستند تا حداقل با جلوگیری از یک اختلاس و دزدی بتوانند جلوی شکسته شدن استخوان کارگری را بگیرند. به جای این‌که دستان پینه بسته کارگران را به گرمی بفشارند و دل شکسته‌شان را گرامی بدارند تمام تلاش‌شان این است که با هیاهو و اتهام‌زنی، تهدید، شکنجه، توهین و تحقیر به رفتار و بقای ننگین خود ادامه دهند.
صد حیف که حاکمان این کشور نکبت زده بجای حمایت از کارگران که همواره شعارش لق لقه زبان‌‌شان است رفتاری مغول‌وار پیشه کرده و با ارعاب و زندان شکنجه و قتل سعی در ایجاد خفقان و تداوم مشی وحشیانه‌شان را دارند تا بدین‌گونه اعتراضات بر حق‌شان را با لطایف الحیل به بن بست برسانند.
پسرم! تو تنها قربانی شکنجه نبودی و نیستی! اولین نبودی و آخرین هم نخواهی بود چرا که عزمی برای مقابله با این مغول‌صفتان وجود ندارد. چه انسان‌های شریفی که بخاطر جاری کردن صدای حق و مظلومانه‌شان به زندان‌ها و سیاه‌چاله‌های مخوف افتادند و آرامش و امنیت و حتی جان‌شان را نیز از دست دادند.
فرزندم تو تنها نیستی گر چه در این شهر سوخته مردی و مردانگی رخت بر بسته و فریادرسی نیست، در این روزهای سیاه آرزو می‌کنم که ای کاش حریت و آزاده‌گی رفته از این دیار دوباره باز آید و تک صدای تو به صدای همگان تبدیل شود. اما یقین بدان که این مادر داغدیده و فرتوت در کنار توست و با همین نوشته به حاکمان بی‌لیاقت هشدار می‌دهم شما ستار مرا گرفتید آگاه باشید و بدانید که همه کارگران مظلوم فرزندان من هستند تا جان در بدن دارم حامی تک تک‌شان خواهم بود.
درود بر تو که آزاده‌گی را به بنده‌گی و سکوت ترجیح دادی.
اسماعیل عزیزم برای تو که صدای حقانیت و مظلومیت طبقه شریف کارگر شده‌ای آرزوی تندرستی دارم و امیدوارم تک تک جامعه کارگران زحمت‌کش و ستمدیده همراه و همیارت باشند.
مادر پیرت https://t.me/CHZIR/11895
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
#چهل_سال_شکنجه
#من_هم_شکنجه_شدم
بیانیه جمعی از معلمان ایران در حمایت از #اسماعیل_بخشی و اعتراض به خط سرکوب فعالان صنفی و مدنی
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی/ما را زسر بریده می ترسانی؟
گر ما ز سر بریده می ترسیدیم/در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم
معلمان عدالت‌خواه
کارگران مبارز
دانشجویان آزادی‌خواه
مردم شریف ایران
با توجه به گذشت چهل سال از انقلاب در حالی که خواست انقلابیون راستین و مردم آزاده ایران از میان برداشتن مظاهر دیکتاتوری و وجود آزادی اعتراضات و اجتماعات بوده و هست؛متاسفانه شاهد برخوردهای قهری و خشن با معترضان اقشار مختلف از جمله معلمان و کارگران هستیم.
پس از دستگیری خشونت بار معلم عدالتخواه، محمد حبیبی، که با ضرب و شتم و به کار بردن الفاظ رکیک صورت گرفت، امروز شاهد رنج نامه کارگر زحمتکش، اسماعیل بخشی هستیم که به شرح شکنجه های وحشیانه در دوران بازداشت در اداره اطلاعات پرداخته است.
ما ،گروهی از فرهنگیان ایران ،ضمن محکوم کردن این رفتارهای غیر انسانی و غیر قانونی حمایت خود را از آقای #اسماعیل_بخشی اعلام می داریم و تاکید می کنیم با پخش برنامه هایی که یادآور "برنامه هویت" دوران سعید امامی است نمی توان حقیقت را وارونه کرد.
ما سخنان #اسماعیل_بخشی را باور داریم و خواستار مجازات آمران و عاملان شکنجه هستیم.
چرا که بسیاری از همکاران ما توهین و ضرب و شتم معلمان شاغل و بازنشسته بخصوص #محمد_حبیبی را دیده یا شنیده اند.
وقتی نیروهای امنیتی به خود اجازه می دهند در برابر دیدگان ما و در مقابل دوربین ها اینگونه معلمان زن بازنشسته را مورد خشونت قرار دهند؛ کتف یکی را بشکنند و با ضربه مشت ابروی دیگری را بشکافند، و با تیز بر کیف بانوی معلمی را پاره نمایند یا بازنشسته شریف #هاشم_خواستار را ربوده در بیمارستان روانی بستری نمایند و به هیچ کس پاسخگو نباشند،پس تصور شکنجه کارگر مظلومی مانند اسماعیل بخشی پشت درهای بسته و دور از انظار عمومی دور از ذهن نیست.
ما ،فعالان صنفی، که بارها شاهد این رفتارهای وحشیانه و فراقانونی بوده ایم ،بر صدق گفتار آقای اسماعیل بخشی شهادت می دهیم و خواهان پایان دادن به خشونت و شکنجه تمام زندانیان و آزادی زندانیان صنفی و سیاسی هستیم

اسامی امضا کنندگان اولیه بر اساس حروف الفبا :

۱-آذر گیلانی۲-آرام قادری۳-آرام محمدی۴-آرش خضری۵-آوات رضوی۶-احمد ایران پناه۷-احمد قربانی ۸-ادیب قادری۹-اصغر امیرزادگان۱۰-ابراهیم محمدی۱۱-اسکندر لطفی۱۲-اصغر حاجب۱۳- الناز رحیمی۱۴-الهام بهزادی۱۵-امین قنواتی۱۶-انور فرج زاده۱۷- اولدوز هاشمی۱۸-برهان حسینی۱۹-بهرام احمدی۲۰-بهزاد قوامی۲۱-بهمن خدایار۲۲-بیژن نجفی۲۳-پروین اسفندیاری۲۴-پروین حیدر۲۵- جعفر ابراهیمی۲۶-جعفر فاطمی رضوان۲۷-حسین شاه پری۲۸-حمیده زارعی۲۹-حمیده منوچهری۳۰-خالد عبداللهی۳۱-خدیجه پاک ضمیر۳۲-رحیم امیری۳۳-رحیم لطف اللهی۳۴-رضا سیدی پور۳۵- روزبه نعمتی۳۶- زهرا امیری
۳۷-زهرا سلطانی۳۸-زهرا فیاض۳۹-زهره سیدی۴۰-زیبا خانی۴۱-زینب سپهری۴۲-زینب علیزاده۴۳-ژاله صیرفی۴۴-ژیلا خیر۴۵- سارا سیاهپور۴۶-سلیمان عبدی۴۷-سولماز طالبی پور۴۸-سهراب مهدی پور۴۹-سیاوش اعظمی۵۰- شبنم بهارفر۵۱-شعبان محمدی۵۲- شهرزاد قدیری۵۳-شهناز سیروس۵۴-شیما فراهانی۵۵-صادق شریعتی۵۶-صدیقه پاک ضمیر۵۷-صدیقه مالکی فرد۵۸-صلاح آزادی۵۹-عالم بها لامحسین زاده اقلیدی۶۰-عبدالله صیادی۶۱-عبدالله نظری۶۲- عزیز قاسم زاده۶۳-عصمت فرهادی۶۴-علی اکبر باغانی۶۵-علی حاجی۶۶-علی نجفی۶۷- عنایت وثوقی۶۸-فهیمه بادکوبه۶۹-کژال کریم نژاد۷۰-کورش بابا مرادی۷۱-لیلا ملکی۷۲-لیلا عنایت زاده۷۳- محبوبه فرحزادی۷۴-محسن عمرانی۷۵-محمدرضا بهنام نژاد
۷۶-محمدعلی زحمتکش۷۷-محمد تقی فلاحی۷۸-مرضیه زارعی۷۹-مریم زارعی۸۰- مریم حق شناس۸۱-مریم زیرک۸۲-مریم رنود۸۳-مژگان طاهر خانی۸۴-مسعود زینال زاده۸۵-مسعود شفیعی۸۶-مصطفی تحسین
۸۷-منصوره عرفانیان۸۸--منصوره فرحزادی۸۹--منیژه رفیعی۹۰-مهدی فتحی ۹۱-مهرنوش حیدرزاده
۹۲-مهناز شاه زیدی۹۳-مهناز میرزایی۹۴-مینو کیخسروی۹۵-میلاد خورشیدی۹۶- مختار اسدی۹۷-نسرین بهمن پور۹۸-وحید میرشکار۹۹-هیوا قریشی۱۰۰-یاسر ریگی
🔴 لطفا وارد فرنگار زیر شوید و در اعتراض به #شکنجه بیانیه را امضا کنید. همه شهروندان و فعالان صنفی، مدنی و سیاسی می توانند با امضای این بیانیه صدای تمام زندانیان شکنجه شده باشند. https://t.me/CHZIR/11897
لینک امضا : 👇
https://goo.gl/forms/NNICPn1bDYRxinYJ3
#چهل_سال_شکنجه
#من_هم_شکنجه_شدم
مقاله آقای هاشم خواستار نماینده ی معلمان آزاده ی ایران در مورد بساط شکنجه در نظام ولی فقیه 21 دی ماه 1397
شکنجه جزء لاینفک و جدا نشدنی حکومت های استبدادی و دیکتاتوری ازجمله جمهوری اسلامی ایران است
(تقدیم به اقای اسماعیل بخشی و خانم سپیده ی قلیان و اقای احمد تقوی معلم زندانی که فرزندان راستین خلق قهرمان ایران هستند)
هر چه بیشتر از عمر جنبش مردم ایران میگذرد با شکوفایی جنبش ، گنج هایی که در دل خودپنهان داشته بتدریج بیرون می ریزد ( همچون اقای اسماعیل بخشی از کارگران مبارز هفت تپه و خانم سپیده ی قلیان خبر نگار و...) و زشتی ها و پلیدی های متراکم شده در این چهل سال همچون شکنجه را آشکار می کند.
شکنجه همزاد استبداد است.یعنی از سال 59 که استبداد دینی پایه هایش را محکم کرد تا روزیکه استبداد در کشور وجود داشته باشد ، شکنجه وجود خواهد داشت.
تمام حکومت های استبدادی با زندان و شکنجه و اعدام و تجاوز و سربه نیست کردن و تبعید مخالفانن و منتقدان،پایه های حکومتشان را برای مدتی کوتاه ، محکم میکنند. حکومتی که در عمر 40 ساله اش 65 مرتبه توسط سازمان ملل بخاطر نقض حقوق بشر محکوم شده و از نظر آزادی و دموکراسی در رتبه ی آخر یعنی رتبه ی 150 است آیا میتواند بدون شکنجه و زندان و اعدام و... به حیاتش ادامه دهد؟؟
شما در28کشور اتحادیه ی اروپا که سابقه ی دیرین در آزادی و دموکراسی دارند، حتی یک مورد شکنجه در سال را می بینید؟
ولی من حاضرم با یک هیئت بی طرف از طرف حقوق بشر سازمان ملل ، بیش از 1000مورد زندانی شکنجه شده ی فیزیکی و نه روانی را درهمین زندان وکیل اباد مشهد پیدا کنم.
حاکمان ایران همچون پدر و مادر ناتنی هستند که کودک معصومی را هر روز به زیر شکنجه و ضرب و شتم می برند و تصور می کنند که این کودک همیشه کودک باقی خواهد ماند، اما این کودک علی رغم میل پدر و مادرظالم زنده مانده و بزرگ شده و اکنون در مقابل انها ایستاده و انتقام آن روزها را می گیرد.حاکمان مستبد ایران نیز تصور می کردند که با شکنجه تا ابد می توانند صدای هر مخالفی را خاموش کنند.
اصلاح طلب اصولگرا،دیگه تمامه ماجرا. فراموش کنید که قبلا افراد شکنجه شده سکوت می کردند و دم نمی زدند، ولی حالا ملت بیدار شده و هر روز صفوفش فشرده تر و متحدتر، در مقابل حاکمان زورگو ایستاده و هر گونه شکنجه ای را با افتخار افشا میکند.
آهای حاکمان: شما در قرون وسطی و ملت ایران در قرن بیست و یکم زندگی میکند. شما نه تنها در مقابل ملت ایران که در مقابل جهانیان ایستاده و دروغ میگویید. چرا نان دروغ و شکنجه میخورید؟به آخر و عاقبت کارتان اندیشیده اید؟فرض کنید که اقای اسماعیل بخشی عضو حزب کارگری کمونیست هست (خود حزب تکذیب کرده که نیست) مگر امام شما در پاریس نگفت که مارکسیست ها نیز در حکومت جمهوری اسلامی آزاد هستند؟
هنر شما در این 40 سال اینست که فرزندان راستین خلق همچون اسماعیل بخشی و سپیده ی قلیان را متهم به دروغگویی می کنید که شکنجه نشده اند. دنیا میداند همانطور که دو، دو تا چهار تا میشود شکنجه جزئ جدانشدنی و ذاتی استبداد است.
اکنون با رشد و عمیقتر شدن جنبش دموکراسی خواهی ملت ایران، تمام آن شکنجه ها و تجاوزاتی که در این 40 سال انجام داده اید، تک به تک افشا می شود.بخاطر نامه هایی که از درون زندان می نوشتم مرا تبعید به بندهای مختلف ازجمله بند 4 و 5 میکردند که از بندی به بند دیگر بدترین نوع شکنجه ی روانی برای یک زندانی است. یکی از روشهای سرگرم کننده که روز را شب و شب را روز میکردم ،شنیدن داستان زندگی زندانیان بود.(سال های 88 تا 90 و بعدا 92) زندان حدودا پانزده هزار زندانی داشت.به جرئت می گویم حداقل یک چهارم زندانیان شکنجه شده بودند.
حکومت های استبدادی به فکر ملتشان نیستند و با سیاست های غلط ملتشان را به فقر و فلاکت می کشانند. در نتیجه ی سیاست های غلط ، آسیب های اجتماعی همچون تجاوز ، اعتیاد،قاچاق مواد مخدر،طلاق، دزدی، فحشا ،قتل و همینطور فساد اداری و قضایی و گرانی و تورم روز به روز زیادتر شده و به همان نسبت تعداد زندانیان نیز بیشتر میشود.
به اقرار خود حاکمان ایران تعداد زندانیان دوازده برابر دوران شاه شده در حالیکه جمعیت ما کمی بیش از دو برابر رژیم شاه شده است.البته قرار بود که با انقلاب وضعیتمان بهترشود و اصلا زندانی نداشته باشیم، نه اینکه از چاله در بیاییم و به چاه بیفتیم.
ماموران دستگاه های امنیتی همچون اطلاعات و اطلاعات سپاه و اطلاعات نیروی انتظامی برای گرفتن اقرار از متهم راهی به جز شکنجه ندارند.(این دلیل بر تایید شکنجه نیست بلکه دلیل بر محکومیت استبداد است.) چنانچه حکومت ایران خواسته باشد همچون حکومت های دموکراتیک با متهم رفتار کند احتیاج به چندین برابر شدن ماموران و ساختمان ها و امکانات دیگر دارد و باز در آن فضای مه آلود وتاریک شکنجه وجود خواهد داشت، یعنی کاری نشدنی است. در کشورهای دموکراتیک جون جرم و جنایت کم است،مامورفراغت دارد که از تمام راه ها برای رسیدن به حقیقت استفاده کند الا شکنجه.
از همبندی هایم ،دو نفر پاکستانی به نام های امجد و عمران در اطلاعات سپاه شدیدا شکنجه شده بودند که عمران میگفت با چهار دست و پا خودش را به دست شویی می رسانده . امجد میگفت بازجویش حتی روز های جمعه نیز می آمده و او را شکنجه میکرده که ما به شوخی به او میگفتیم می آمده که اضافه کاری بگیرد.
در اطلاعات نیروی انتظامی ، زندانیان ،از دو روش شکنجه بنام جوجه کبابی و دست ها را از پشت بستن و از سقف اویزان کردن و آنگاه صندلی را از زیر پا برداشتن زیاد می گفتند.در اطلاعات دو زندانی بنام های مولوی کمال الدین عثمانی و مولوی پهلوان از تربت جام میگفتند بسیار به آنها مشت و لگد زده تا حدی که دست هایشان را که جلو دستگاه تناسلی خود میگرفتند، مامور میگفته دست هایت را بر دار و با لگد به دستگاه تناسلیش می زده است.
آقایان اصولگرا و اصلاح طلب بساطتان را جمع کنید که باد کاشتید و اکنون موسم دروکردن طوفان فرا رسیده است.رئیسان دولتی که ما مدعی آن هستیم و قرار است بر پایه ی آزادی و دموکراسی بوجود بیاید و حکومت کنند، حق ندارند به غیر از صداقت و راستی با ملت برخورد کنند . در صورت هر گونه قصور و کوتاهی و اشتباه راحت عذر خواهی و یا استعفا و یا محاکمه شوند.
✍️ ایران مشهد سیدهاشم خواستار نماینده ی معلمان آزاده ی ایران 21 دی ماه https://t.me/CHZIR/11899
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز همه دوستان بخیر و شادمانی
روایت یک مدیر مدرسه درخرمشهر از فقر کودکان درمدرسه این شهر و .....
شکنجه وحشیانه دو زندانی در قرنطینه زندان زاهدان
#چهل_سال_شکنجه
#من_هم_شکنجه_شدم
دو زندانی محبوس در زندان زاهدان مورد شکنجه وحشیانه در بند قرنطینه این زندان قرار گرفتند.
خلیل شه بخش و اسماعیل فقیر زهی در بند قرنطینه زندان زاهدان مورد شکنجه وحشیانه زندانبانان قرار گرفتند. به طوری که دنده های آنها شکسته و دچار آسیب دیدگی در کمر شده اند. درساق پای زندانی خلیل شه‌بخش میله پلاتین قرار دارد که در اثر ضربه یکی از ماموران زندان به ساق پای وی قسمتی که پلاتین در آن قرار دارد، از حالت معمول خارج شده است.
علیرغم آسیب‌های شدید در اثر شکنجه های وحشیانه این ۲ زندانی همچنان در سلولهای انفرادی بند قرنطینه بدون هر گونه درمانی به حال خویش رها شده و از دردهای طاقت فرسا رنج می برند.
شکنجه های وحشیانه علیه زندانیان سیاسی و عادی بدستور و تحت نظارت خسروی رئیس زندان زاهدان صورت می گیرد و توسط پاسدار بند عباس میر و سرگزی به اجرا در می آید.
لازم به یادآوری است که پیش از این زندانی سیاسی ارژنگ داوودی در قرنطینه زندان زاهدان که به حق توسط زندانیان به نام کشتارگاه شناخته می شود، در حالیکه دست و پاهایش بسته بود از طبقه بالا به پایین پرتاب شد و دو پایش شکست و ضایعه شدید جسمی دید.
قرنطینه زندان زاهدان محلی است که زندانیان برای شکنجه به آن محل منتقل می شوند و مورد شکنجه های طاقت فرسا قرار می گیرند.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA