چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.92K photos
577 videos
18 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
Love could be, wanting the torture on yourself cause you can handle pain but you cannot handle your one, in pain

•| #ReadWithMe | Tain Bao
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
بنظرتون این چه کاپلی رو میتونه معرفی کنه؟ فندومش مهم نیست @MiaStory_bot
از کاپل‌های گنشین بخوام اینو بگم، احتمالا؛ به ترتیب بلوند {و کودک} - همسر:

۱. هوتائو {چی‌چی؟} - ینفی
۲. ژانگلی {شیائو} - چایلد
۳. شینگچو {یائویائو/گامینگ} - چانگیون
۴. کایا {کی‌لی} - دیلوک/آلبیدو
۵. لیسا {ریزر} - جین
۶. یولا {دایونا} - امبر
۷. فیشل {آز} - مونا
۸. آیاتو {سایو البته نی‌نی نیست} - توما
۹. وندرر {ناهیدا} - کازوها
۱۰. کاوه {مهرک} - الهیثم

•| #MyShips
👻61
🐱
👾14
Forwarded from ⁦Latibule⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦ (rayy)
👾3👻2
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
Photo
Just smile like that every time...

Kaveh things•••

•| #MyGames
6👾1
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
Photo
Don't ever let go

Kaveh things•••

•| #MyGames
4👾1
آون قسمت اسکیت که رکّی حس می کرد هرچقدرم تلاش کنه هیچوقت به خوبی لانگا نمیشه، چشم هاش که پر از نیروی زندگی بود خالی شده بود...
یا اون قسمت گیون که هاروکی حس می کرد دورش رو کلی نابغه گرفتن و فقط خودش کسی که حذف شدنش از گروه چیزی رو تغییر نمیده...

آره حس میکنم لحظاتی که برای اونا یکی دو قسمت طول کشید، یکی دو سال اخیر زندگیم بوده. . . با این تفاوت که من تنها کسیم که دارم سعی میکنم این فرد گیر افتاده (خودم) رو از این گرداب بیرون بکشم.
11
تک تک سلول هام در برابر هرکار انجام دادنی ای، یک "نه" بزرگن
11👻1
Secret place
من همیشه همه‌ کارام رو تو زندگیم مخفیانه و مثل‌ مجرم ها انجام دادم. چرا؟ چون مامانم نمیخواست. یادمه ابتدایی که بودم کلاس چهارم اینا دم در مدرسمون لواشک و باقالی میفروختن و همه بچه ها هم میخریدن ولی مامان من همیشه بهم میگفت هیچوقت ازشون خرید نکن چون کثیفن ،…
حتی اینم تسلیم شدم. دیگه خبری از یواشکی انجام دادن چیزی نیست... یعنی دیگه توان اضطراب کشیدنش رو ندارم... همون‌طور که گفتم

تازه الان روز خوبه‌ها... یعنی مثلا نه رو به فرارم نه رو به ترکیدن از غصه. از اون روزهای بی‌حسه و میتونم در موردش حرف بزنم. البته معمولا وقتی زیاد حرف میزنم اون سدّی که مشکلات رو پشت خودش نگه داشته ترک برمیداره و سیل همه جا رو می‌بره اما اگر امروز بتونم درس بخونم فکر کنم مثل ترمیم شدن ترک ها تو Encanto بتونم خودمو نجات بدم، حداقل برای چند روز
👾61
قسمت آخر این فصل جوجوتسو رو هم دوست نداشتم تازه ☺️ و refund می‌خوام از وقتی که براش گذاشتم 🙂
TW: Just don't read or sth

کار نمی‌کنم هیچ
مرخصی می‌گیرم بیام کوکی موزی درست کنم ولی حتی دلم نمی‌خواد اونم انجام بدم :»
52
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
Heavy stuff...
۱. {احتمالا نوشتن؟}
۲. پخت شیرینی [بعدا نوشت: خوشمزه شد]
۳. {بعدا اضافه گردد}
7