چشـــم دکمهای ⚇_⚉
۱. چند تا برند معرفی شد بهم ولی در آخر توصیه نورا رو خریدم. Misswake بنفس چون ملایمه. اورالبی بیشترین معرفی رو داشت. یه برند هم کیمیا گفت ولی چون جاهای زیادی نداشتنش و یکمم تند بود ظاهراً فعلا اینو تست میکنیم. ۲. خیلی تاکید داشتید شامپو رنگ اصلا خوب نیست…
چیزه یکبار دیگه برای اطمینان میپرسم، اگه موهامو دکلره کنم (که قصدش رو دارم) حالا شامپو رنگ بهتره یا رنگ تیوپی طور و اینا؟؟⚠️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
So I thought about having a Gaming room. That'd be nice... 🎮 but it lacks a certain amount of 'me'
👻2
These all came close but still not what I wanted... then I realized was that, I'm probably not an apartment person after all...
🦄2
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
به این فکر میکردم و اینکه از اون زمان چقدر تغییر کردم. میخوام یکبار دیگه بنویسمش، با حال امسال: به زیر زمین نقل مکان کردم چون تاریکه و وقتی سردرد دارم نور چشمم رو آزار نمیده. هر کسی هم اون سمت ها پیداش نمیشه، زمینش هم تو تابستون خنک و تو زمستون گرمه...…
وقتی عسل چند روز پیش مشخصات اینِ خودش رو برام فرستاد قشنگ حس کردم مال منم خیلی نیاز به آپدیت داره... اما هربار اومدم بشینم پاش دیدم دست و دلم به نوشتنش نمیره... الانم هنوز مطمئن نیستم چی میخوام ولی میدونم این که نوشتم دیگه برقرار نیست. پس بریم که داشته باشیم. در طول روز میخوام بنویسم اگه عکس هایی داشتید که حس میکنید بهم انگیزه بده برام بفرستید. بسته به اینکه چه حسی بگیرم ممکنه از آپارتمان نقل مکان کنم. البته خونه رو نگه میدارم و بهش برمیگردم ولی ممکنه مدتی بجای خلوت تری برم. 🎋
برم یکم deleted account جات بپاکم از چنل بلکه اینقدر دونه دونه نریزه تا بره زیر ۶۰۰ اعصابم رنده شد. یه زمانی خیلی حال میداد بهم که ۸۰۰ نفر بودیم اما الان فقط دوست دارم کسانی که واقعا اهمیت میدن و میخونن اینجا باشن.
چون وقتی یکی وسط حس و حالی که دارم بروز میدم لفت میده واقعا حس خیلی بدی ایجاد میکنه درونم 🥸
بعدا نوشت: دلم نیومد اکانت قبلی و دیلیت شده سایه رو بپاکم چت هامون بره... وگرنه رند ۶۰۰ میشدیم 😎
چون وقتی یکی وسط حس و حالی که دارم بروز میدم لفت میده واقعا حس خیلی بدی ایجاد میکنه درونم 🥸
بعدا نوشت: دلم نیومد اکانت قبلی و دیلیت شده سایه رو بپاکم چت هامون بره... وگرنه رند ۶۰۰ میشدیم 😎
🦄17👾3👻1
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
به این فکر میکردم و اینکه از اون زمان چقدر تغییر کردم. میخوام یکبار دیگه بنویسمش، با حال امسال: به زیر زمین نقل مکان کردم چون تاریکه و وقتی سردرد دارم نور چشمم رو آزار نمیده. هر کسی هم اون سمت ها پیداش نمیشه، زمینش هم تو تابستون خنک و تو زمستون گرمه...…
گاه به گاه صدای راک ژاپنی و امینم و البته OST بازی هایی که انجام میدم از خونه من شنیده میشه ولی زمان های زیادی میگذره که هیچ رفت و آمد خاصی از خونه دیده نمیشه. شاید هر دو-سه هفته یکبار ببینن اندازه یک ماه خرید کردم دارم میرم تو خونه...🛍
واقعیتش اینه که داخل خونه یه اتاقک امن ساختم و بیشتر وقتم رو اونجا به بازی کردن یا خوندن مانگا یا فیکشن از بازی هایی که دارم یا BL چینی میگذرونم. روابط حضوریم چندان تغییری نکرده. یکم کمتر شده اما مجازی رو بهترش کردم. تعداد کمتر اما صمیمی تر. چون دارم سعی میکنم با کسانی وقت بگذرونم که باعث میشن حس بهتری به خودم داشته باشم.🪆
گربه نگه نمیدارم فعلا. چون من کنج عزلت گزیدم و این خوب نیست اونا رو هم مجبور کنم در کنار من تو فضای بسته گیر بیفتن. البته اگه یادی ازم کنن و برای غذا بهم سر بزنن بهشون غذا میدم.
مدتیه قصد کردم تو ظاهرم تغیراتی ایجاد کنم. البته تصمیم رو همیشه داشتم ولی اینبار کم کم دارم براش اقداماتی میکنم، حتی اگه از نظرم بی فایده باشه، میخوام انجامش بدم تا از یک نواختی خارج بشم.🎪
تو اتاقک جدیدم کلی قفسه زدم و هربار دارم مجموعه مانگاهای مورد علاقم رو فیزیکی میخرم و مجموعه هام رو کامل تر میکنم. تختم رو به یه فضای تنگ تر منتقل کردم اما اونقدری جا داره که اگه یه روزی خواستم مهمون داشته باشم بتونه فضا رو باهام شریک بشه. فقط باید با دوستانه تر خوابیدن مشکلی نداشته باشه... یا از فضای بیرونیِ اتاقک استفاده کنه.
دارم یادمیگیرم انرژیم رو کجاها سرمایه گذاری کنم، فعالیت های متفرقه رو کم کردم ولی اگر حس کنم جایی کمکی ازم برمیاد دریغ نمیکنم چون هنوزم مفید بودن رو دوست دارم اما نه برای همه! و همین که فضای فیزیکی دورم رو کوچیک تر کردم نمادی از همینه. 🪁
واقعیتش اینه که داخل خونه یه اتاقک امن ساختم و بیشتر وقتم رو اونجا به بازی کردن یا خوندن مانگا یا فیکشن از بازی هایی که دارم یا BL چینی میگذرونم. روابط حضوریم چندان تغییری نکرده. یکم کمتر شده اما مجازی رو بهترش کردم. تعداد کمتر اما صمیمی تر. چون دارم سعی میکنم با کسانی وقت بگذرونم که باعث میشن حس بهتری به خودم داشته باشم.🪆
گربه نگه نمیدارم فعلا. چون من کنج عزلت گزیدم و این خوب نیست اونا رو هم مجبور کنم در کنار من تو فضای بسته گیر بیفتن. البته اگه یادی ازم کنن و برای غذا بهم سر بزنن بهشون غذا میدم.
مدتیه قصد کردم تو ظاهرم تغیراتی ایجاد کنم. البته تصمیم رو همیشه داشتم ولی اینبار کم کم دارم براش اقداماتی میکنم، حتی اگه از نظرم بی فایده باشه، میخوام انجامش بدم تا از یک نواختی خارج بشم.🎪
تو اتاقک جدیدم کلی قفسه زدم و هربار دارم مجموعه مانگاهای مورد علاقم رو فیزیکی میخرم و مجموعه هام رو کامل تر میکنم. تختم رو به یه فضای تنگ تر منتقل کردم اما اونقدری جا داره که اگه یه روزی خواستم مهمون داشته باشم بتونه فضا رو باهام شریک بشه. فقط باید با دوستانه تر خوابیدن مشکلی نداشته باشه... یا از فضای بیرونیِ اتاقک استفاده کنه.
دارم یادمیگیرم انرژیم رو کجاها سرمایه گذاری کنم، فعالیت های متفرقه رو کم کردم ولی اگر حس کنم جایی کمکی ازم برمیاد دریغ نمیکنم چون هنوزم مفید بودن رو دوست دارم اما نه برای همه! و همین که فضای فیزیکی دورم رو کوچیک تر کردم نمادی از همینه. 🪁
💅8✍4
اون کیه که فردا کلی کار هیجانی انگیز مهم داره، باید ۵:۴۵ بیدار بشه و هنوز بیداره؟ 🥂
👻12
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
بریم که هفته انیمیشن رو آغاز کنیم 🎐🐾
در نهایت دیر شد... برنامه افتتاحیه ۱۲ تموم میشه و من هنوز تو ایستگاه مترو خشک شدم 🐱
بعد از ۱۲ تا ۲ که خالیه میرسم اونجا باید دیوارها رو نگاه کنم... 😑
بعدا نوشت: تازه این مترو اوله، یک ایستگاه باهاش میرم بعد قطار باید عوض کنم 🫡
بعد از ۱۲ تا ۲ که خالیه میرسم اونجا باید دیوارها رو نگاه کنم... 😑
بعدا نوشت: تازه این مترو اوله، یک ایستگاه باهاش میرم بعد قطار باید عوض کنم 🫡
👻10
Forwarded from AnimeList News (Dawn)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 تریلر جدید انیمهٔ Blue Exorcist - Shimane Illuminati Saga
🎵 Opening: "Eye’s Sentry" by UVERworld
🔺 استودیو: Studio VOLN
📅 تاریخ پخش: دی ۱۴۰۲
💠 AnimeListNews
🎵 Opening: "Eye’s Sentry" by UVERworld
🔺 استودیو: Studio VOLN
📅 تاریخ پخش: دی ۱۴۰۲
💠 AnimeListNews
🦄2
نمیدونم چطوری باید امنیتم رو بالا ببرم و به مردم محبت کنم. اونقدری که بهشون محبت دارم. هرچی بیشتر باشه بیشتر میترسم که برن...
Forwarded from گفتنیها کم نیست؛
- Oswald?
- Oswald.
- Oswald.
صبحهایی که با سردرد شروع میشن خیلی حیف میشن... یعنی حتی اگه قرار باشه کلی اتفاق خوب هم بیفته میدونی که قراره لذتش بخاطر سردرد کم و کمتر بشه، چه برسه که...
👾5
از این میسوزم که من واقعاً به وقت اهمیت میدم، به خودم سختی میدم زود در میام از خونه ولی یهو مترو یه خطی تصمیم میگیره بجای هر ۱۰ دقیقه، هم ۲۰ دقیقه یا ۳۰ دقیقه بیاد...
👻6👾1