چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.96K photos
577 videos
19 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
انقدر تو مترو زیپ کیف انسان‌های رندوم رو بستم یا لباس‌شون اگه از پشت نامناسب بوده درست کردم، میترسم دوباره به آدم تکراری بخورم و فکر کنن کارم اینه که تو خیابون لباس و کیف مردم رو مرتب کنم 🥲
👾18💅1
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
تا چند ساعت پیش هنوز ناراحت بودم که چرا محل کارم از میدون انقلاب تغییر کرده و رفته ستارخان... امروز خدا رو بخاطرش شکر کردم... چون با اینکه نزدیک ۳ ساعت میشه برگشتم خونه، هنوز از حس رد شدن از بین اون همه جمعیت و آدم حالم بده. دقیقا چطوری ۱۵ سال بدون هیچ مشکلی…
باز هم...
حتی یکی دو ساعت حضور درونش برام سنگین شده...

اصلا انگار یه حس خالی بودن یا کمبودن بهم القا می‌کنه. انگار که به اندازه‌ی کافی کافی نیستم.
به آوان می‌گفتم امروز. مثل این میمونه که خونه‌ی دومم رو ازم گرفته باشن. جایی که توش احساس امنیت داشتم، برام نا امن و غیر قابل تحمل شده...

بعدا نوشت: صبح باید ۵ بیدار بشم و هنوز ۳۰٪ از کارهایی که اگر امشب انجام ندم بهم اضطراب میده مونده. اگرم نخوابم تهش سردرد و خواب‌آلودگی فردا در محیط کاره

بعدا بعدا نوشت: متاسفانه این ناچاری نتیجه mind set ناسالم مامانمه. هر وقت من یه زمانی رو بیشتر از حد معمول از خونه دورم انگار حس می‌کنه در حقش اجحاف شده و اون زمانی که نبودم رو بهش بدهکارم... یعنی پیش اومده به من گفته چون نبودی غروب فردا زود بلند شو به کارهامون برسیم... بعد اون آخرش که تازه داریم تموم می‌کنیم کارها رو و به بخشی که راحت شده می‌رسیم چون خودش هم زود بیدار شده و خوابش میاد میره می‌خوابه... بعد من میمونم و نیم ساعت مونده به رفتن سرکار که دیگه نه می‌تونم بخوابم نه تنهایی می‌تونم بقیه کارها رو بکنم چون سر صدا داره و مامان بیدار میشه 🫨🤕
👾2
جدا از اینکه یکی تو خیابون حواسش بهم باشه یا دستش رو بندازه دور شونه ام خوشم میاد (بسته به فردش)
معمولا خودم تو خیابون مراقب بقیه هستم و موقع رد شدن از خیابون مراقبت می‌کنم ازشون اما خب دستم رو دور کسی نمیندازم چون ۱. ممکنه راحت نباشن ۲. اونقدری حس دامیننت ندارم و برام حس مثبتی نداره
اما تا حالا دو نفر برام انجامش دادن و حس جالبیه؟ گاهی؟
🦄9
تو این گروه بچه‌های obey me هم همه دارن گنشین نصب می‌کنن... اونجا برام یه حس متفاوت داشت ولی اونجا هم داره پر از کی‌پاپر و گنشین پلیر میشه... :( نمیگم بده فقط اونجا یجایی بود که علایق بچه‌هاش تکراری نبود و حس می‌کردم چشمم توش به محتوا های متفاوت می‌خوره...
نمی‌خوام لفت بدم ولی حقیقتا نیاز داشتم تو یه جمعی باشم که با بقیه جمع‌هام فرق داشته باشه... 🙂💔
کاش نت رو بندازم دور چند هفته... حداقل شبکات اجتماعی رو 😞
(اثرات عبور از محیط های شلوغ رو در من مشاهده می‌کنید)
👾8
حس می‌کنم اگه نیاز به خوابیدن نداشتم یه سری از مشکلاتم حل می‌شد ولی میدونم دروغه. مگر اینکه فقط من نیازی به خوابیدن نداشتم و می‌تونستم جلو بیفتم وگرنه اگه همه هم می‌تونستن نخوابن که خب مساوی میشد با شرایط فعلی...
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
واقعاً بانگو داره اعصابم رو رنده می‌کنه ولی نه وقت دارم نه حوصله که بشینم مانگا رو بخونم، تازه کاش با خوندن مانگا مشکل حل میشد! مشکل اینه که اونم تموم نشده 😭💔 بعدا نوشت: انیمه هایی که بخاطر anxiety فعلا با دیدن فصل اول ول شد: Tokyo Revengers Demon Slayer…
بالاخره امروز ۸ رو تموم کنم میرسم به آپدیت هفتگی. هنوز راجع به دیدن فصل ۲‌ و ۳ شیطان کش مطمئن نیستم چون از دیدن فصل ۱ هزار سال گذشته... و اگر بخوام ببینم باید از اول ببینم که احساس می‌کنم الان موقعیتش رو ندارم 😰 ولی شایدم ببینم که بتونم از لیست خط بزنمش؟😅
Forwarded from سرزمینِ آب‌نبات! (Māni Maniac)
به داوطلب این چالش، میگم که اگه قرار باشه نقش اول فن‌فیکی به قلم من باشه، من اون فیک رو با چه کاپل و ژانری می‌نویسم.

ظرفیت بی‌نهایت-😔
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینو یکی از جوجه‌های گروه Obey me واسم فرستاد با کپشنِ:

میا این تویی😍
🦄4
Forwarded from 🦋بلوجات!🤓💙
- کاش واقعاً بعضی وقتا دهنم رو بسته نگه دارم!
اینکه می‌بینید یهو صد تا چیزی که بهم مرتبط نیستن ریخته شدن اینجا بخاطر اینه که این گربه وقتی اضطراب داره سعی می‌کنه اینجا کمتر حرف بزنه و وقتی کم حرف میزنه دوتا دونه پست بیشتر اینجا نمیاد... و این با وسواسش جور در نمیاد در نتیجه مطالب تلنبار میشن تا روزی که حرف‌ها خودشون بیان... 🙂
چرا؟
چرا واقعا وارد بحث میشم؟
اونم با کسی که داره داد میزنه نظرم همینه که هست و بمیرم هم عوضش نمی‌کنم.
چرا؟

بعدا نوشت: ساعت ارزشمندی رو که می‌تونستم بخوابم هدر رفت...
8
Forwarded from سرزمینِ آب‌نبات! (Māni Maniac)
~ برای میا نونا 🐱

• نامجین
• فانتزی، کمدی
- داستان گیمری که به طور اتفاقی، موفق می‌شه با یکی از شخصیت‌های بازی ارتباط ذهنی برقرار کنه.
دارم black butler تماشای مجدد میزنم در بدن... اپیزود 3 فصل اول برای افزایش تمایل به قتل خیلی زیباست 😊
👻7
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
The Rasmus – Nothing
Give You What You Like
Avril Lavigne
Please wrap your drunken arms around me
And I'll let you call me yours tonight
Cause slightly broken's just what I need
And if you give me what I want
Then I'll give you what you like
Please tell me I'm your one and only
Or lie and say at least tonight
I've got a brand new cure for lonely
And if you give me what I want
Then I'll give you what you like

Genshin couples as songs:
Avril Lavigne - Give you what you like

Genshin Impact:
(Kaeya + Albedo)

[ #Music 🛹 #MyGames #MyShips ]
deep end
Ruelle(@moo30ghi)
I'm slipping, into the deep end
I'm in over my head, I can't catch my breath
I'm slipping, into the deep end
Feel the current within
I can't help but give in
Like blood in my veins
Darkness is sinking
Darkness is sinking me
Commanding my soul
I am under the surface
Where the blackness burns beneath

Genshin couples as songs:
Deep end - Ruelle

Genshin Impact:
(Dottore + Pantalone)
بالاخره یه توصیف از حسی که دارم به ذهنم رسید:

یه ربات که اپراتورش رفته ناهار بخوره و تو راه تصادف کرده دیگه برنگشته اما ربات روشن مونده و چون نمیدونه خودش تکی چطوری عمل کنه فقط حرکت می‌کنه، یه سری کارهایی که یادش مونده از قبل تکرار می‌کنه... و هی منتظره اپراتورش برگرده...

در آخر هم انقدر منتظر مونده که دیگه یادش رفته یه زمانی اپراتور داشته... فقط می‌دونه که نمیدونه داره چیکار می‌کنه...
👾153
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
Vincent and The Doctor | Vincent Van Gogh Doctor who, Season 5, Episode 10 •| #WatchWithMe
چند روز پیش پرواز داشت می‌گفت یه عده و خودش دارن بخاطر دیوید تننت، Doctor Who می‌بینن... و برای من جالب بود که من حتی هری پاتر رو هم بخاطر این فرد ادامه دادم.
خیلی از شماها احتمالا وقتی شروع کردید به دیدت که فیلم‌های هری پاتر تا ۶ یا حتی ۷ کامل پخش شده بود اما در زمان ما، اون موقع فیلم اول و دوم که اومدن، تلویزیون پخش کرد و خب اون زمان هنوز اینترنت اصلا به گستردگی امروز نبود، پس ما هم وقتی تلویزیون دیگه ادامه رو پخش نکرد دنبال نکردیم...
اماااا تو یکی از این برنامه‌های مثلا سینما ۴ و از این مستند های فیلم‌سازی که در مورد جلوه‌های ویژه بود، رو قسمت ۴ هری پاتر داشت در مورد جلوه‌های ویژه حرف می‌زد و کمی هم راجع به دیوید و فیلم‌هاش گفت... و من همونجا تصمیم گرفتم نه تنها هری پاتر رو ادامه بدم، بلکه دکتر هو رو هم ببینم.
بعد ها دکتر هو رو دانلود کردم اما چند سالی گوشه کامپیوتر خشک شد چون وقتی فصل اول (از سری کلاسیک نه، سری مدرن) رو باز کردم، دکتر فرد دیگه ای بود و خورد تو ذوقم اما دلمم نمی‌خواست ترتیب دیدنش رو بهم بزنم... اما خب، وقتی دیدم راضی بودم... هرچند از اون دسته سریال‌هاییه که مال هر کسی نیست برای همین زیاد معرفیش نمی‌کنم چون دلم نمی‌خواد از کسانی که لیاقت درک کردنش رو ندارن حرف های منفی در موررش بشنوم (با اینکه یکی دو فصل اخیر بخاطر تغییر نویسنده واقعا خودمم ناامید شدم و فعلا متوقف کردم دیدنش رو اما/چون) هنوز هم یکی از زیباترین خاطرات رو باهاش دارم.


•| #WatchWithMe | Doctor Who
💅91