بخاطر کاری که بلد نبودم انجام بدم واقعاً بهم ریختم. این روزا این مسئله برام خیلی آزار دهنده س و کاملآ فلج کننده س که کاری ازم خواسته بشه که بلد نباشم و نتونم طوری که خوبه انجامش بدم...
طبیعتاً باید به خودم بگم «خب یاد میگیری» و همینم هست... اما ظاهراً مغزم مضطرب بودن رو ترجیح میده 🙂

بعدا نوشت:
جدی جدی نشستم پای سیستم بجای بازی دارم با گوشی کار میکنم بی هدف

بحث تعریف از خود نیست، چون فقط خودم می‌دونم چقدر نیاز به بهتر شدن در مورد اخلاق و... دارم ولی یه سری اخلاق‌هایی که می‌دونم در خودم اصلاح کردم، در مواجهه با خانواده آرزو می‌کنم کاش نکرده بودم. چون اونا همون آدم‌های قبلی با اخلاق‌های قبلی موندن... نه از من بابت این «بهتر شدن» قدردانی می‌کنن. نه گاهی حتی متوجه هستن.
تازه گاهی بیشتر هم بحث مون میشه... اگه عوض نشده بودم خودمم کمتر اذیت می‌شدم... و مثل اینا، دیگه برام مهم نبود بد بودن من به دیگران آسیب میزنه. تو اشتباهات خودم خوش و راضی زندگی مزخرفم رو ادامه می‌دادم. ☺️

آقا من نمی‌تونم تشخیص بدم تا کی سوال پرسیدن لازم حساب میشه و از کی فضولی...
یکی بهم میگه دارم میرم فلان جا، نمیدونم دوست داره کنجکاو باشم و ازش بپرسم چرا... یا با خودش میگه یه کلمه اطلاعات بهت دادم پرو نشو دیگه 😭
میترسم نپرسم فکر کنه بهش اهمیتی نمیدم...
یا بپرسم و معذبش کنم چون شاید نخواد توضیح بده اما مجبور بشه چون پرسیدم بگه 😅

اگه می‌تونستم با ماشین زمان برگردم به عقب و یه پس‌گردنی به خودم بزنم،‌ روزی رو انتخاب می‌کردم که فکر کردم حالا رفتم سرکار دیگه نیازی نیست چیزای خفن تر و جدیدتر یادبگیرم...
شما چطور دوست عزیز؟🥰

قشنگ دارم تمایل خودم رو به رها کردن کار و تمام چیزایی که نیاز به حضور در اجتماع داره رو حس میکنم... یعنی اگر یه درصد خونه مون طوری بود که میشد بیشتر از یه تعداد ساعت درونش موند و دعوا و اینا نشه، در خطر این بودم که شغل و ... رو رها کنم و بقیه عمرم رو در گوشه اتاقم بگذرونم...

خستگیم رو از اونجا فهمیدم که تو بازی دوستم داشت یه چیزی رو بررسی می کرد، من داشتم فکر می کردم کاش یجایی بود کاراکترم می نشست :)

What we used to vibe to back in 2012

[ #Music 🛹 #BackThen ]

Better unlock the chains
Or else, baby, I’mma break away
I’m sorry but I can’t change it
I was born this way
Caught me cold blooded
Put the blame on me
Charge me to the first degree
Sorry but a love gene’s missing in my DNA
Caught me cold blooded
Yeah, caught me cold blooded•••

Cold blooded

نمیشه خودم رو به عنوان یه test subject تقدیم یه گروه روانشناس کنم؟ بریم تو یه آزمایشگاه زندگی کنیم. بذارنم تو یه محفظه شیشه ای، بهم غذا بدن، بذارن بازیم رو کنم و افکار و مراحل زندگیم رو مطالعه کنن؟ :)

از قرص جوشان متنفرم. از بچگی هم متنفر بودم. 🤢

نیاز دارم فصل دوم sk8 همین امروز غروب منتشر بشه با تگ BL و هشدار +18 🥲

عینک تک شیشه موخوام. 😕

باید خیلی خیلی جدی زمان آنلاین بودنم رو کاهش بدم. دارم به هیچکاری نمی‌رسم... و انگیزه‌های مناسبی برای روزم ندارم و همه ش به وقت های پرتی که آنلاین زل زدم به گوشی داره عمرم می‌گذره.

اکسو یه آهنگ داره، به اسم Exodus این آهنگ یه تیکه داره که فکر کنم بکهیون یا کیونگسو توش میگن she's dangerously hot کل ۳ دقیقه آهنگ رو برای اون تیکه گوش میدم :»

میخوام زندگیم رو به عنوان یه رول‌پلی تموم نشدنی از کاوه ادامه بدم. از این به بعد میا نداریم. کاوه داریم.
اینکه چرا یه کاراکتر بدشانس بدبخت رو انتخاب کردم هم سوال خوبیه. جوابی براش ندارم

یکی کاوه دوست نداشت لفت داد :(

هر روز قهوه ام رو با یه طعم وایت چاکلت میوه‌ای متفاوت می‌خورم. تو برای خارج شدن از ماتریکس چیکار کردی؟