چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.96K photos
577 videos
19 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
داره دوره میکنه، اما اگه بشینم وسطش ران ببینم... یهو میبینم بچه ها با گواهی پایان دوره دارن خارج میشن از کلاس آنلاین 😐
فکر اینکه ۱۵ روز پیش اما واتسون ۳۰ ساله شده تنهام نمیذاره 😕
باور اینکه بعضی روزا تموم میشن خیلی سخته. یعنی یجوری میگذرن که شک داری آخرش رو ببینی اما اونم تموم میشه...


سختی ها میگذرن. چیزی که ۵ سال پیش براش انقدر غصه میخوردم الان حتی ۱ ثانیه برام ارزش نداره. اینا هم میگذره. درگیر سختی ها نشید.
ندارید براتون لنگر بشن و زمین‌گیر تون کنن.
من: نمی‌دونم چرا سردرد میگیرم 🧐

*سه روز نمی‌خوابم و در کل ۲ قطره آب می‌خورم و چشمام ۲۴/۷ به گوشی دوخته شده*

من: واقعاً کاش بدونم چرا سرم درد میگیره...🤔
اگه هنوزم نمی‌دونید چرا «چشم دکمه ای» این یه راهنمایی...

دقت کرده بودید یا الان تازه دقت کردید؟
سعی کنید وقتی چیزی بی ارزشه، حتی راجع به بد بودنش هم تو جمع، مخصوصا مجازی حرف نزنید. این فقط طرف رو به هدفش، که دریافت توجه هست می‌رسونه.
فکر کنم همه میدونید چیو میگم. وقتی میای راجع بهش میگی که چقدر چرت بود... ناخودآگاه کسی که ندیده می‌ره میبینه، بازدید اون کوفتی میره بالا و فردا عده ی بیشتری تشویق میشن از همون راه توجه بدست بیارن...
از بین حیوانات جوری که به کلاغ سیاه و گربه ی سیاه علاقه دارم، نصفش رو به آینده ام علاقه داشتم الان یا تو دیزنی درحال انیمیت بودم یا کتاب ۲۰ امم چاپ شده بود داشتم امضا میزدم برای طرفدارا...
سعی کنید وقتی یکی ۵ دقیقه پیش داشته میگفته به علت محدودیت بودجه ش فعلا باید یه سری کارها رو بذاره کنار... از یه چیز گرون حرف نزنید بعد بگید « قیمتش مهم نیست» ...
وقتی حس می‌کنم با سرحال نبودنم به بقیه ضربه زدم دیگه نمیتونم راحت به کارم برسم اونم درحالی که میدونم حس یکی دیگه رو خراب کردم
Forwarded from ➻༊ 𝐍𝖆𝖒𝐉𝖎𝖓 𐚤᭄ (𝔑𝔞𝔷𝔫𝔦𝔫🦈)
نامجون: جینی... لطفا صبر کن برام؟ هممم؟
جین: اوکی ... دلم برات تنگ شده
نامجون: منم همینطور

خیلیییی کیوته🥺❤️
_

#NamJin #Fanart

_
▻✧ @NamJin_Land
کیک - ساندویچ هنر مشکات... درحال خورده شدن. 😍
کاش بهار یجوری نبود که تا از خواب بیدار میشم بازم خوابم بیاد. من واقعا از خوابیدن فراری ام و این برام عذاب آوره که همه ش خوابآلود باشم.
کیه که دوست نداشته باشه تو زمان سفر کنه، اشتباهات گذشته ش رو تکرار نکنه و تو چیزهایی که بعدا می‌دونه به دردش میخورن بیشتر تلاش کنه؟
اما همیشه این نگرانی رو دارم که «اوکی فلان کار تو اون زمان اشتباه بود اما چی میشه اگه تغییرش بدم و اون باعث بشه الان فلان اخلاق خوب رو که دارم دیگه بدست نیارم.» 😱😰

و در کل به این صورته که تمام افکار لذت بخش مثل سفر تو زمان رو هم برای خودم نابود میکنم 😂
روزایی که حسودم دوست ندارم... 😓
دوست داشتم کل کمد و کشو های لباس هام رو بدم،‌ به جاش ۲ دست. فقط ۲ دست لباس که فوق العاده بهم بیاد داشته باشم ولی متاسفانه کیلو کیلو لباس ها و مانتو ها و... ای دارم که توشون شبیه زامبی میشم...
ولی من اوکی ام با کلاس آنلاین 😅 شاید چون درسمو می پسندم...
تو کلاس تنها کسی که بجای فینگلیش، انگلیسی پیام میده منم، چون با فینگلیش و فارسگلیش مشکل دارم... 😂 استاد English Girl مون صدام میکنه 😐😅
گفتم امروز اینو توضیح بده 🤞 گفت باشه
این روزا سحری ها خرما زیاد خوردم زبونم بخاطر گرمی یکم زخم شده برای همین میخوام این رو درست کنم که خنکی باشه. شاید گوجه🍅ش رو حذف کنم چون دوست ندارم.

•| #EatWithMe