چشـــم دکمهای ⚇_⚉
با سری دیگری از «کسی اینجا هست این دوتا رو یادش باشه؟» در خدمت شما هستیم. :)
Emergency 2 [ Telegram: @FazSong ]
0111 [ Telegram: @FazSong ]
آهنگ مورد نظر در پست بالا این ویژگی رو هم داره که بگم:
با سری دیگری از «کسی اینجا هست این دوتا رو یادش باشه؟» در خدمت شما هستیم. :)
البته در این مورد، سه تا ☺️
[ #Music 🛹 ]
با سری دیگری از «کسی اینجا هست این دوتا رو یادش باشه؟» در خدمت شما هستیم. :)
البته در این مورد، سه تا ☺️
[ #Music 🛹 ]
سرم درد میکنه و خستگی روحی امروز واقعاً خیلی زیاد بود اما با اینکه اگه الان بخوابم شیرین ۹ ساعت وقت برای خواب دارم ولی میدونم بدنم اونقدر طولانی خواب رو نمیپذیره، ۴ بیدار میشم باز ۷:۳۰ که باید برم سرکار تازه دوباره خوابم میگیره... 🙂🙂
😢11🤯1👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر ویدئوهای بالا رو دیدید، بعدش اینو گوش بدید.
Emotional Detox | Powerful Subliminal
فکر میکنم بعد از ۱۰ سال، اینطوری گریه کردم. دلیلش؟ مدتها معتقد بودم گریه نشونهی ضعفه و من خیلی قویم که گریه نمیکنم. اگرم یه اشکی میریختم از خودم متنفر میشدم.
من بچهای بودم که با آواز خوندن خودم چشمهام پر اشک میشد اونوقت همه بهم میخندیدن یا مسخرهام میکردن. مخصوصاً مادر و خواهر خودم. از همون جا شروع کردم به سخت کردن قلبم. الانشم زورم میاد. امروز تو اداره یکم داشت گریهام میگرفت، یکی پرسید چته فوری گفتم سردرد دارم. که داشتم ولی دلیل گریهام نبود.
نمیتونم بگم ۱ دلیل به خصوص برای گریه داشتم... ولی خب... اگر کسی به گریه کردن احتیاج داره. خدمت شما
احتمال داره روی شما جواب نده یا خیلی شدید جواب بده پس خودتون رعایت حالتون رو داشته باشید. 🤍
[ #Music 🛹 ]
Emotional Detox | Powerful Subliminal
من بچهای بودم که با آواز خوندن خودم چشمهام پر اشک میشد اونوقت همه بهم میخندیدن یا مسخرهام میکردن. مخصوصاً مادر و خواهر خودم. از همون جا شروع کردم به سخت کردن قلبم. الانشم زورم میاد. امروز تو اداره یکم داشت گریهام میگرفت، یکی پرسید چته فوری گفتم سردرد دارم. که داشتم ولی دلیل گریهام نبود.
نمیتونم بگم ۱ دلیل به خصوص برای گریه داشتم... ولی خب... اگر کسی به گریه کردن احتیاج داره. خدمت شما
احتمال داره روی شما جواب نده یا خیلی شدید جواب بده پس خودتون رعایت حالتون رو داشته باشید. 🤍
[ #Music 🛹 ]
الان فقط اینکه بدونم قرار نیست برای هیچ مسأله ای تو زندگیم به کسی جواب پس بدم حالم رو خوب میکنه.
اینکه مجبور نباشم هیچ فاکینگ مسئولیتی به عهده بگیرم. هیچ. مسئولیتی.
حتی نمیتونم توصیف کنم تا چه حد نمیخوام هیچ چیزی بهم سپرده بشه
اینکه مجبور نباشم هیچ فاکینگ مسئولیتی به عهده بگیرم. هیچ. مسئولیتی.
حتی نمیتونم توصیف کنم تا چه حد نمیخوام هیچ چیزی بهم سپرده بشه
👌26
دلم برای کتاب داستان/رمان خوندن، انیمه/فیلم/سریال دیدن تنگ شده ولی اصلا نمیتونم رو هیچی تمرکز کنم... یعنی اگر چیزی ببینم هی میزنم جلو تموم بشه. اگر چیزی بخونم هی میپرم جلو بین صفحات. انگار تموم شدن چیزا برام لذت بخش ترین حس دنیاست...
به ته چیزا رسیدن. اینکه چیزی تو لیست انجامم نباشه...
به ته چیزا رسیدن. اینکه چیزی تو لیست انجامم نباشه...
👌28👏1
یه توصیه...
واقعاً بعضی وقت ها باید بدونی کی کنار بکشی... اگر با فکر اینکه «حالا میرم جلو یکاریش میکنم، فوقش فلان اتفاق میفته، بدتر از فلان مسئله که نمیشه» جلو بری... ممکنه وقتی به خودت بیای، که دیگه مهم نباشه مسئله پیش رو چقدر کوچیکه، ممکنه برای تو تبدیل به یه هیولا شده باشه...
واقعاً بعضی وقت ها باید بدونی کی کنار بکشی... اگر با فکر اینکه «حالا میرم جلو یکاریش میکنم، فوقش فلان اتفاق میفته، بدتر از فلان مسئله که نمیشه» جلو بری... ممکنه وقتی به خودت بیای، که دیگه مهم نباشه مسئله پیش رو چقدر کوچیکه، ممکنه برای تو تبدیل به یه هیولا شده باشه...
👏10
دیشب "Severance" رو دیدم تموم شد.
اولین خلاصهای که ازش خوندم این بود:
« یه شرکت مرموز موقع استخدام، یک ایمپلنت تو مغز کارکناش نصب میکنه تا خاطرات ساعت کار و زندگیشون را جدا کنه. وقتی فرد سرکاره، یادش نمیاد اون بیرون چه خبره و وقتی ساعت کاریش تموم میشه، یادش نمیاد تو محیط کارش چه اتفاقایی افتاده.»
اولش فکر کردم چقدر عالی. دقیقاً همون چیزیه که من لازم دارم اما وقتی دیدمش...
فقط بگم آرزو میکنم الان نمیدیدم. زیادی خوب و واقعی بود :»
•| #WatchWithMe
اولین خلاصهای که ازش خوندم این بود:
« یه شرکت مرموز موقع استخدام، یک ایمپلنت تو مغز کارکناش نصب میکنه تا خاطرات ساعت کار و زندگیشون را جدا کنه. وقتی فرد سرکاره، یادش نمیاد اون بیرون چه خبره و وقتی ساعت کاریش تموم میشه، یادش نمیاد تو محیط کارش چه اتفاقایی افتاده.»
اولش فکر کردم چقدر عالی. دقیقاً همون چیزیه که من لازم دارم اما وقتی دیدمش...
فقط بگم آرزو میکنم الان نمیدیدم. زیادی خوب و واقعی بود :»
•| #WatchWithMe
🥰8👌3
امشب بعد از ماهها میخوام بالاخره مودم رو خاموش کنم. این چند ماه از ترس اینکه وقتی صبح بیدار میشم تلگرام دیگه وصل نشه روشن میذاشتم ولی خب خاموش میکنم ببینم کمکی به بهتر شدن خوابم میکنه یا نه 🤷♀
ایشالا که وقتی صبح روشنش کنم همه چی وصل بشه بازم 💆♀
ایشالا که وقتی صبح روشنش کنم همه چی وصل بشه بازم 💆♀
🐳12
ساری گلین
سامی یوسف
I fight for a love
Knowing it can't be won
Sent from a light above
Child of our golden Sun
Sari Gelin
I reach for hands
Knowing they can't be held
Cursed by words I can't tell
Broken under your spell
Sari Gelin
And like a rose
Turning in to thorns
My love was taken
Back to the light above
What can I do, my love?
Child of our Golden Sun
Sari Gelin
[ #Music 🛹 ]
Knowing it can't be won
Sent from a light above
Child of our golden Sun
Sari Gelin
I reach for hands
Knowing they can't be held
Cursed by words I can't tell
Broken under your spell
Sari Gelin
And like a rose
Turning in to thorns
My love was taken
Back to the light above
What can I do, my love?
Child of our Golden Sun
Sari Gelin
[ #Music 🛹 ]
🕊2
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
به این فکر میکردم و اینکه از اون زمان چقدر تغییر کردم. میخوام یکبار دیگه بنویسمش، با حال امسال: به زیر زمین نقل مکان کردم چون تاریکه و وقتی سردرد دارم نور چشمم رو آزار نمیده. هر کسی هم اون سمت ها پیداش نمیشه، زمینش هم تو تابستون خنک و تو زمستون گرمه...…
ورژن ۲۰۲۳ رو داشته باشیم؟
زیر زمینم رو تیغه کشیدم و نصف دیگهاش رو اجاره دادم تا یه پولی دستم رو بگیره... آخه دیگه مثل قبل نمیتونم کارهای تمام وقت انجام بدم ولی به همون فضای کوچیکم یکم رسیدگی کردم. میز ها و پردهها رو عوض کردم.
از نظر موسیقی تو تاریخ عقب گرد کردم چون آهنگ های ۱۵ سال پیش بهم آرامش بیشتری میده ولی خونه رو از سکوت در آوردم.
خوراکی درست کردن هام به کلی قطع شدن و بیشتر روی بازیهای کامپیوتری و برگشت به دنیای نویسندگی تمرکز کردم... اما درست نکردن خوراکی برام حس منفی نداره.
بیشتر از هر وقت دیگهای به دوستانم نیاز دارم ولی چون نمیتونم به اندازه لازم باهاشون وقت بگذرونم یکم کم حوصله شدم... بخاطر کوچیک کردن خونه گربه به یک دانه کاهش پیدا کرده ولی چون فضای کمتری دارم، کار کمتری هم میبره.
قدر یه سری چیزها رو بهتر فهمیدم و دیگه فکر نمیکنم گریه نکردن نشونهی قوی بودنه.
میفهمم چیزایی که الان دارم ممکنه فردا تغییر کنن اما هنوز نتونستم ازشون کامل لذت ببرم پس همیشه بنظر میاد دارم زیادی تلاش میکنم.
یکم بزرگتر شدم. احتمالا موفق شدم وارد ۲۵ یا حتی ۲۷ بشم.
موهام کوتاهه ولی دارم به اینکه بذارم تا روی شونه هام برسن فکر میکنم تا بتونم رنگ شون کنم. تو ذهنم امیدوارم به پیرسینگ هایی که میخوام به گوشم اضافه کنم بیاد. شال گردن های بافتنی بلند میندازم و سعی میکنم برای بقیه وقت بذارم و براشون شخصی باشم که خودم تو اون سن نداشتم...
خیلی مطمئن نیستم کجای جهان ایستادم چون دنیام تو یه مدت کوتاه زیر و رو شده... اما تمام تلاشم رو میکنم که جا نزنم.
زیر زمینم رو تیغه کشیدم و نصف دیگهاش رو اجاره دادم تا یه پولی دستم رو بگیره... آخه دیگه مثل قبل نمیتونم کارهای تمام وقت انجام بدم ولی به همون فضای کوچیکم یکم رسیدگی کردم. میز ها و پردهها رو عوض کردم.
از نظر موسیقی تو تاریخ عقب گرد کردم چون آهنگ های ۱۵ سال پیش بهم آرامش بیشتری میده ولی خونه رو از سکوت در آوردم.
خوراکی درست کردن هام به کلی قطع شدن و بیشتر روی بازیهای کامپیوتری و برگشت به دنیای نویسندگی تمرکز کردم... اما درست نکردن خوراکی برام حس منفی نداره.
بیشتر از هر وقت دیگهای به دوستانم نیاز دارم ولی چون نمیتونم به اندازه لازم باهاشون وقت بگذرونم یکم کم حوصله شدم... بخاطر کوچیک کردن خونه گربه به یک دانه کاهش پیدا کرده ولی چون فضای کمتری دارم، کار کمتری هم میبره.
قدر یه سری چیزها رو بهتر فهمیدم و دیگه فکر نمیکنم گریه نکردن نشونهی قوی بودنه.
میفهمم چیزایی که الان دارم ممکنه فردا تغییر کنن اما هنوز نتونستم ازشون کامل لذت ببرم پس همیشه بنظر میاد دارم زیادی تلاش میکنم.
یکم بزرگتر شدم. احتمالا موفق شدم وارد ۲۵ یا حتی ۲۷ بشم.
موهام کوتاهه ولی دارم به اینکه بذارم تا روی شونه هام برسن فکر میکنم تا بتونم رنگ شون کنم. تو ذهنم امیدوارم به پیرسینگ هایی که میخوام به گوشم اضافه کنم بیاد. شال گردن های بافتنی بلند میندازم و سعی میکنم برای بقیه وقت بذارم و براشون شخصی باشم که خودم تو اون سن نداشتم...
خیلی مطمئن نیستم کجای جهان ایستادم چون دنیام تو یه مدت کوتاه زیر و رو شده... اما تمام تلاشم رو میکنم که جا نزنم.
🐳16👏6🥰5❤🔥4
اولین واکنش جسم و روح من به رهایی؟
ببینم از اینجایی که هستم تا خونه امیلیا اینا چقدر راهه 🥺
ببینم از اینجایی که هستم تا خونه امیلیا اینا چقدر راهه 🥺