Forwarded from 𝗧𝖺𝖾𝗝𝗂𝗇𝗞𝗈𝗈𝗄
᭝ #STRAWBERRY ›› #KOOKJIN
گوکی، اودا و آرجی داشتن فکر میکردن که اگه جینی بره خدمت سربازی قراره شبا توی بغل کی بخوابن؟ مطمئنا نمیتونستن بدون جینی دووم بیارن پس، یک شب که از خواب بودن جینی مطمئن شدن، رفتن پشت مبل قایم شدن و نقشه کشیدن که توی ساک جینی قایم بشن و باهاش به ارتش برن.
روزی که قرار بود جینی بره، اون سه تا خیلی آروم توی ساک نشستن و قبل از اینکه زیپ ساک رو ببندن برخلاف انتظارشون جینی اونارو دید و از نقشهی کیوتشون با خبر شد.😭
جینی قبل از رفتن تصمیم گرفت به هر کدومشون عروسکای بیبی جینی با لبای گیلاسی و لباس صورتی بده تا شبا اون رو بغل کنن و کمتر برای هیونگشون دلتنگ بشن.
جینی قبل از رفتن اشک هاشون رو پاک کرد و براشون بوس پروازی فرستاد و بهشون قول داد خیلی زود برگرده پیششون، در حالی که خودش بخاطر اینکه قرار بود مدت طولانی خرگوش کوچولوش و آرجی و اودا رو نبینه هوای قلب کوچیکش ابری بود.🥺😭☁️✨
* امیدوارم بعد از دیدنشون ذوب نشید چون خودم یک ظرف عسل اشک ریختم بعد از اینکه چشمای درشت و اشک آلود گوکی رو دیدم.🐹🐰🍓🍯✨
২ #FANART
─┈─┈─┈─┈─┈
જ TAEJINKOOK 🔞㇁
گوکی، اودا و آرجی داشتن فکر میکردن که اگه جینی بره خدمت سربازی قراره شبا توی بغل کی بخوابن؟ مطمئنا نمیتونستن بدون جینی دووم بیارن پس، یک شب که از خواب بودن جینی مطمئن شدن، رفتن پشت مبل قایم شدن و نقشه کشیدن که توی ساک جینی قایم بشن و باهاش به ارتش برن.
روزی که قرار بود جینی بره، اون سه تا خیلی آروم توی ساک نشستن و قبل از اینکه زیپ ساک رو ببندن برخلاف انتظارشون جینی اونارو دید و از نقشهی کیوتشون با خبر شد.😭
جینی قبل از رفتن تصمیم گرفت به هر کدومشون عروسکای بیبی جینی با لبای گیلاسی و لباس صورتی بده تا شبا اون رو بغل کنن و کمتر برای هیونگشون دلتنگ بشن.
جینی قبل از رفتن اشک هاشون رو پاک کرد و براشون بوس پروازی فرستاد و بهشون قول داد خیلی زود برگرده پیششون، در حالی که خودش بخاطر اینکه قرار بود مدت طولانی خرگوش کوچولوش و آرجی و اودا رو نبینه هوای قلب کوچیکش ابری بود.🥺😭☁️✨
* امیدوارم بعد از دیدنشون ذوب نشید چون خودم یک ظرف عسل اشک ریختم بعد از اینکه چشمای درشت و اشک آلود گوکی رو دیدم.🐹🐰🍓🍯✨
২ #FANART
─┈─┈─┈─┈─┈
જ TAEJINKOOK 🔞㇁
🍓14😢3🐳2
ممنون میشم دعاها و انرژیهای مثبت تون رو دورادور روی من متمرکز کنید 🤍
یک هفتهای میشه بخاطر مشغولیت فکری این همایش نمیتونم درست بخوابم... با اینکه کارهایی که مربوط به خودم بوده انجام دادم و بقیهاش دست من نیست اما خب... به دعا احتیاج دارم 🎐
یک هفتهای میشه بخاطر مشغولیت فکری این همایش نمیتونم درست بخوابم... با اینکه کارهایی که مربوط به خودم بوده انجام دادم و بقیهاش دست من نیست اما خب... به دعا احتیاج دارم 🎐
🕊41🍓12❤🔥4🥰3👌1
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
از وقتی امیلیا چنلش رو حذف کرده، غیر از ۱۰ - ۲۰ نفر دوستای حضوریم که سراغش رو گرفتن، همیشه پیام دادید که کجاست، کاش چنل بزنه باز و... برای همین دارم میارمش دوباره... یه چنل مشترک که باهم قراره بگردونیمش! فعلا اینجا باشید تا رسماً راهاندازی بشه. فقط بهتون…
اینم افتتاحه راستی اگر دوست داشتید میتونید اونجا هم حضور داشته باشید ❣
راننده تپسی چنان آهنگ سنتی گذاشته باهاش همخونی میکنه که نگو :)
😁12
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
ممنون میشم دعاها و انرژیهای مثبت تون رو دورادور روی من متمرکز کنید 🤍 یک هفتهای میشه بخاطر مشغولیت فکری این همایش نمیتونم درست بخوابم... با اینکه کارهایی که مربوط به خودم بوده انجام دادم و بقیهاش دست من نیست اما خب... به دعا احتیاج دارم 🎐
اگر ممکنه اینو تا فردا این موقع ادامه بدید 💋💋
🥰18🐳3❤🔥1
انقدر دیروز سنگین بلند کردم کمرم داره نصف میشه. دیر شده بود، کمک کارگر ها جعبه جعبه انار و رب و ماکارونی و روغن بلند کردم...
واقعا خدا بهم رحم کنه امروز...
واقعا خدا بهم رحم کنه امروز...
😢11❤🔥2👏1
Forwarded from Latibule
انقدر کم خوابی دارم که حتی اگه ۴ روز تمامم بخوابم بعید میدونم جبران بشه
زنده ام... فکر کنم این تنها توصیفیه که میتونم برای حال الانم بدم. زنده...
قائم مقام شرکت گفت ۸۰ ٪ راضی بوده
اونم ۱۰٪ ایراد مجری بود و ۱۰٪ هم سخنرانی که مدیر عامل دعوت کرده بود کنسل کرد کنداکتور مون بهم ریخت.
هنوز یه اضطرابی تومه که نمیدونم چطوری ازش خلاص بشم. چون هنوز رسیدگی به امور مالی همایش شروعم نشده چه برسه به تموم.
قائم مقام شرکت گفت ۸۰ ٪ راضی بوده
اونم ۱۰٪ ایراد مجری بود و ۱۰٪ هم سخنرانی که مدیر عامل دعوت کرده بود کنسل کرد کنداکتور مون بهم ریخت.
هنوز یه اضطرابی تومه که نمیدونم چطوری ازش خلاص بشم. چون هنوز رسیدگی به امور مالی همایش شروعم نشده چه برسه به تموم.
🍓18🥰1
کیانا، هانیه، مشکات، زهرا و کوروش 🤍
هر جا هستید ممنونم امروز اومدید کمکم و واقعاً بدون شما اصلاً نمیدونستم میخوام چیکار کنم 🧡
هر جا هستید ممنونم امروز اومدید کمکم و واقعاً بدون شما اصلاً نمیدونستم میخوام چیکار کنم 🧡
🐳17🍓9🥰1
اگر برای رفع اضطراب دارو مصرف میکنید میشه بهم بگید تا چه حد موثر بوده؟ و کلا چه کارهای دیگه ای در موردش انجام میدید که کمک کننده باشه؟
😢5😱3
🔰 اولین شب بعد از یک هفته بود که کابوس ندیدم. اینکه میگم «کابوس» منظورم چیزهای ماوراء الطبیعه نیستا.
این مدت بخاطر این همایش خیلی اذیت شدم. اولش قرار بود یه همایش درون سازمانی گوگولی باشه. که من حتی در مورد مجری و قاری بین دوست و آشنا داشتم میگشتم. اما یهو سه روز مونده به مراسم همه چی صد ها درجه جدی شد. کلی مهمون های اصطلاحا خفن اضافه شد و کلی کار اضافه شد. طوری که من جمعه ۱۲ ساعت پای سیستم نشسته بودم کار میکردم و چیز میز طراحی میکردم... درحالی که حرص میخوردم که آیا مجری و نقال یا هر چیز سرگرم کننده ای پیدا میکنیم؟ بسته بندی ها خوب میشن؟ مهمون ها میان؟ تدارکاتی که دیدیم کم نمیاد؟ (که یه مقدار کم اومد) و تازه وقتی تموم شد، تا الانم هنوز تنخواه گردانیش تموم نشده و احتمالا شنبه بعد ساعت اداری که ساکت میشه اداره بمونم اونا رو وارد کنم تو اکسل...
🔰 ولی این شب، اولین شبی بود که خواب جابجایی بسته و فاکتور و از این چیزا ندیدم. متاسفانه هنوز نتونستم دکترم رو گیر بیارم و باهاش در مورد اینکه استعفا بدم یا نه مشورت کنم ولی دیروز یه حرف خوبی به مشکات زدم... بهش گفتم راستش میدونم اینکه میخوام فرار کنم فقط از تنبلی نیست. دارم آسیب جدی میبینم اما میدونم هم که راه حلش فقط استعفاء دادن نیست...
🔰 حالا راه حلش قرصه؟ راه حلش رفتن به سمتی هست که اونم مسئولیت داره ولی کمتر؟ اینشو دیگه باید منتظر بمونم برای مشورت با مشاور...
🔰 امروز و فردا سرکار نمیرم امیدوارم همینا بتونن کاملا سرحالم بیارن. واقعا به انرژی احتیاج دارم 🤍
این مدت بخاطر این همایش خیلی اذیت شدم. اولش قرار بود یه همایش درون سازمانی گوگولی باشه. که من حتی در مورد مجری و قاری بین دوست و آشنا داشتم میگشتم. اما یهو سه روز مونده به مراسم همه چی صد ها درجه جدی شد. کلی مهمون های اصطلاحا خفن اضافه شد و کلی کار اضافه شد. طوری که من جمعه ۱۲ ساعت پای سیستم نشسته بودم کار میکردم و چیز میز طراحی میکردم... درحالی که حرص میخوردم که آیا مجری و نقال یا هر چیز سرگرم کننده ای پیدا میکنیم؟ بسته بندی ها خوب میشن؟ مهمون ها میان؟ تدارکاتی که دیدیم کم نمیاد؟ (که یه مقدار کم اومد) و تازه وقتی تموم شد، تا الانم هنوز تنخواه گردانیش تموم نشده و احتمالا شنبه بعد ساعت اداری که ساکت میشه اداره بمونم اونا رو وارد کنم تو اکسل...
🔰 ولی این شب، اولین شبی بود که خواب جابجایی بسته و فاکتور و از این چیزا ندیدم. متاسفانه هنوز نتونستم دکترم رو گیر بیارم و باهاش در مورد اینکه استعفا بدم یا نه مشورت کنم ولی دیروز یه حرف خوبی به مشکات زدم... بهش گفتم راستش میدونم اینکه میخوام فرار کنم فقط از تنبلی نیست. دارم آسیب جدی میبینم اما میدونم هم که راه حلش فقط استعفاء دادن نیست...
🔰 حالا راه حلش قرصه؟ راه حلش رفتن به سمتی هست که اونم مسئولیت داره ولی کمتر؟ اینشو دیگه باید منتظر بمونم برای مشورت با مشاور...
🔰 امروز و فردا سرکار نمیرم امیدوارم همینا بتونن کاملا سرحالم بیارن. واقعا به انرژی احتیاج دارم 🤍
👏22🥰4❤🔥2😢2🍓1
EvoL이블___We_are_a_bit_different우린_좀_달라_MV
<unknown>
Run it down, down I'm ready ready to go
Run it down, down 준비됐어 ready to go
Oh yeah hard lady
Oh yeah 딱딱한 lady
stop there! Follow this music
거기서 stop! 이 music 따라오라고
Oh yeah stiff lady
Oh yeah 뻣뻣한 lady
You and I, the same dance floor
너와 나 이대로 The same dance floor
Feel it, the same dance floor
느껴 봐 그대로 The same dance floor
Get on the floor (Yeah)
Get on the floor (Yeah)
Get on the floor (Yeah)
Get on the floor (Yeah)
Shout like crazy ([Just dance)
똑같이 미친듯이 소리쳐 ([Just dance)
[ #Music 🛹 ]
Run it down, down 준비됐어 ready to go
Oh yeah hard lady
Oh yeah 딱딱한 lady
stop there! Follow this music
거기서 stop! 이 music 따라오라고
Oh yeah stiff lady
Oh yeah 뻣뻣한 lady
You and I, the same dance floor
너와 나 이대로 The same dance floor
Feel it, the same dance floor
느껴 봐 그대로 The same dance floor
Get on the floor (Yeah)
Get on the floor (Yeah)
Get on the floor (Yeah)
Get on the floor (Yeah)
Shout like crazy ([Just dance)
똑같이 미친듯이 소리쳐 ([Just dance)
[ #Music 🛹 ]
🍾1
اگه ۱۰ تا ایستگاه سوار مترو هستید و نشستید، اشکالی نداره اگر ایستگاه نهم رو ایستاده طی کنید و اجازه بدید بقیه هم یکم بشینن :»
👏14😁3❤🔥1