خب یه نامه رو دادم نامه‌رسان اداره ببره، یادم رفت روی پاکت علاوه بر آدرس بنویسم نامه موضوعش چیه و کدوم بخش باید بره...
بعدا برای طرف با پیام فرستادم که اگر ازت پرسیدن این چیه، چی بگه اما وقتی زنگ زدم توضیح دادم مثل خنگا هی می‌گفت متوجه نمیشم...

و الان دارم از استرس تَرَک برمیدارم 😌

فیلم ترسناک دیدم و از اونجایی که تأثیر منفی روم گذاشته و الان حالم بده فکر می‌کنم بشه گفت خوش ساخت بود. البته تو تاریکی دیدنش هم بی تاثیر نبود 😊

•| #WatchWithMe | Smile

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
سلام امیدوارم حالت خوب باشه.
نمیدونم این سوال شخصی هست یا نه اما میتونم بپرسم چجوری و از کجا کار جدید پیدا میکنی؟ منظورم همون جایی هست که شرکت ها توش اعلام میکنن نیرو جدید میخوان (نصفه شبی کلمه درستش یادم رفته🥲)
راستی اون پستت که گفتی دنیا چقدر کوچیک شده خیلی مود بود... حس میکنم از کل دنیا عقب افتادم و همه چی و همه کس به طرز عجیبی دارن سریع جلو میرن. یه زمانی من کلی چیز بلد یا دیده بودم که بقیه حتی اسمشم نشنیده بودن اما الان اواسط دهه بیست سالگیمم و حس میکنم از یسری مهارتا فقط در حد ناخنک زدن بلدم و این باعث شده حتی نتونم برم دنبال کار.
شاید مسخره بنظر برسه اما یه نمونش همین گنشین. نصبش کردم اما حتی نتونستم درست باهاش کار کنم و همون اول ولش کردمو جذبش نشدم درحالیکه اکثر دوستای مجازیم کل فیکشنای ao3یش رو هم خوندن رفته :"))) خلاصه که شبیه به ماشین زنگ زده قدیمی گوشه‌ی حیاط شدم انگار...

خب سلام دوستِ همدرد من!💋

🟣 بیا به ترتیب برسیم به حرفات، در مورد رزومه نوشتن و کار پیدا کردن تو این پست راهنما لینک های مناسبش رو پیدا می‌کنی، چون باید اول مهارت هات رو بررسی کنی حتما رزومه نویسی رو بخون و بازم تو گوگل تحقیق کن در موردش:
https://t.me/ButtonEyed/5202

🟣 چون می‌خوام بگم در مورد یادگیری چیزایی که زمانی خاص بودن یا در مورد سرعت تولید محتوا و نرسیدن بهش تنها نیستی گشتم صحبت هام رو پیدا کنم، بقیه شو پیدا نکردم در مورد اینکه یه زمانی چه چیزایی بلد بودم که هیچکس بلد نبود اطرافم اما در مورد محتوا پیدا کردم
https://t.me/ButtonEyed/7811
و در حین گشتن متوجه شدم که همون زمان هم خیلیا چیزایی که من بلد بودم رو بلد بودن فقط اون زمان فضای مجازی به این شکل نبود که بتونی افراد شبیه به خودت رو اینقدر راحت و زیاد پیدا کنی. ببین ما افراد مثل خودمون رو پیدا کردیم، کسانی که درک مون کنن و سلیقه هاشون شبیه بهمون باشه و این قشنگ بود اما یادمون رفت این یعنی رقابتی کردن محیط اطراف. یعنی وقتی با طرفدارهای انیمه می‌گردی طبیعیه کسی پیدا بشه از تو بیشتر انیمه دیده باشه. وقتی با گیمر ها میپری طبیعیه که بغضیاشون از تو ماهر تر باشن و...

🟣 در مورد مهارت هات، اتفاقا خوبه از هر چیزی یکم بدونی چون حالا وقت تصمیم گیریه. فکر می‌کنم باید بررسی کنی کدومش بیشتر به دردت میخوره و با چشم باز اونایی که کاربردی تر هستن رو تخصصی تر ادامه بدی.

🟣 در نهایت اگر کمکی می‌کنه اینم بخون:
https://t.me/ButtonEyed/4925

حالا شما که در جریانید من چقدر اهل پیاده‌روی ام اما امروز انتخاب خوبی برای پیاده برگشتن از سرکار بود. اونم وقتی مسیرت چهارراه ولیعصره 😚

فقط ممنون تر میشدم موتوری با تهدید کشیدن چادرم دنبالم نکنه اونم وقتی دود تا حلقم رفته 😇

حس بدی دارم. مطمئن نیستم کار بدی کرده باشم ولی حس بدی دارم...
سرکار یکی مُهر بخش خودش رو فراموش کرده بود بذاره تو کشو و قفل کنه، یکی دیگه دید، گفت می‌خوام مهر رو قایم کنم، وقتی درسش رو یاد گرفت که دیگه مهر رو ول نکنه بره بهش میدم. به منم گفت بهش نگو دست منه!
من گفتم این روش خوب نیست اما ایشون معتقد بود اینجوری خوب یادش می‌مونه...

اما تلفنش زنگ خورد قبل قایم کردن، منم تا خانم صاحب مهر رو دیدم بهش ندا دادم برداره قایم کنه. آبدارچی اداره و مدیر اداری دیدن، اینجوری کردن که «عههه بهش گفتی؟؟؟؟»

منم گفتم قرار بود اگر قایم کردن، نگیم دست کیه، الان روی میز مونده بود دیگه...

ولی بهم حس آدم های خبرچین رو دادن ://

دوست داشتم می‌تونستم سه بار پشت سر هم به خودم شلیک کنم...
ولی اسلحه ندارم
اگرم داشتم با اولین شلیک کشته می‌شدم و دیگه دوتای دیگه رو نمی‌تونستم بزنم :((

بازم چهارراه ولیعصر و اشک‌آور... این دفعه واقعا شدیده دارم می‌سوزم 😅

منظورم اینه که فقط ترافیکه... شلوغی خاصی نیست...

برای پیشگیری از شلوغ شدن؟ 🤔

دیدگاه نامحبوب، ولی!!
گاهی دلم میخواست میتونستم یک روز کامل، هر جبهه از این جنگ داخلی رو مجبور کنم فقط خبر های سمت مقابل رو دنبال کنن، فقط درد و دل های سمت مقابل رو بخونن کامل، تا به مسخره بودن بعضی حرفاشون در مورد همدیگه پی ببرن... بعضی پیش داوری ها، بعضی تهمت ها...
توی اینکه یه عده این وسط موش میدونن تا اوضاع خراب و خراب تر بشه شکی نیست... ولی من به عنوان فردی که دیدگاهم با خانواده یکی نیست اما پیش خانواده زندگی میکنم، خبر از هر دو دسته میشنوم. یه سری رو خودم دنبال میکنم یه سری رو هم برام میفرستن... هر طرف رو نگاه میکنم، میبینم واقعا بعضی از این چیزایی که پخش میشه عجیبن اما آدم ها چون دوست دارن باور کنن حق با اون هاست، هرچیزی، هرچقدرم نشدنی باشه باورش میکنن.

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
جنگ داخلی؟؟؟؟؟ خاکککک تو سرت که هنوز باور نکردب این یه انقلابه و قراره به زودی تو و خانواده‌ی احمقت تمام امتیازاتتونو از دست بدید. آخه ما چرا باید یک ثانیه هم به حرفای شما ارزشی‌های کثیف گوش بدیم دروغگوهای وقیح؟

حالا خداروشکر ما امتیازی نداریم در خانواده. نه شهید و جانباز نه شغل دولتی و اینا، و من یادم نمیاد حرف ارزشی زده باشم اینجا... ولی جالب بود که کلمه ی جنگ برات توهینه. مگه برای بدست آوردن چیز ها آدم ها نمیجگن؟ الان هم من در مورد دو گروه که اینجا باهم در جنگ هستن صحبت کردم. کسانی که این حکومت رو میخوان و کسانی که نمیخوان... اما حاضر نیستن حرف های همدیگه رو بشنون و بهمدیگه به چشم اقلیت نگاه میکنن.

حالا میشه بگی کدوم بخش حرفام دروغ بود که وقیح هم باشم؟ 🧐

من: شیپ کردن دوتا دوست که باهم نیستن به شدت در انیمه
بازم من: نفهمیدن اینکه دو نفر باهمن جلوی چشمم، و ماه‌ها فکر به اینکه کاش اینا باهم بودنا چقدر بهم میان 😁

داغ دوست دختر نداشتنم تازه شد. چی تو پاییز ریختن سالی یک‌بار فشار وارد میشه به آدم 😅