چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
434 subscribers
5.92K photos
577 videos
18 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
🐱میا شناسی ۱۰۱:

۱. اسمم مائده س، یه روز یا شاید چند ساعت از جین بزرگترم و ۲۷ سالمه.

۲. یه خواهر دارم و ۲ تا خواهر زاده که بامزه ان اما روزانه بیشتر از نیم ساعت حوصله شون رو ندارم. 😅

۳. برای کاردانی و کارشناسی به ترتیب، انیمیشن و کارگردانی انیمیشن خوندم. بعد از اتمامش ۳ سال ازش فاصله گرفتم و قصد دارم امسال تا تابستون دوباره برگردم حالا یا انیمیت یا طرحی زمینه و محیط.🤔

۴. تو مجازی خیلی خوش اخلاق تر از واقعیت هستم. مجازی شاید سالی یبار با یکی قاطی کنم اما تو خونه حداقل هر روز بحث و دعوا داریم. 🙂

۵. نوشتن رو از سن کم شروع کردم. اگر اشتباه نکنم کلاس دوم بودم که از پایان یه انیمیشن خوشم نیومد و ازش یه اقتباس با پایان متفاوت نوشتم. 😬

۶. بی اعتماد به نفس نیستم اما اونقدری به خودم مطمئن نیستم که هیچی روم اثر نذاره. از نقد ناراحت نمیشم اصلا اما امان از مقایسه. واقعاً از اینکه یهو یه فردی وارد محیط امنم بشه که حس کنم تو یه کاری ازم بهتره حتی بدون دیدن نمونه کارش کلی نگران میشم.😓

۷. از خوابیدن متنفرم و دوست دارم از زمان هایی که دارم کلی استفاده کنم اما متاسفانه وقتی یکم زیاد کم خوابی بکشم فورا سردرد میگیرم.😤

۸. برام مهمه اخلاق های بدم دوستانم رو اذیت نکنه و شاید اخلاق بدم این باشه که به دیگران بیشتر از خودم اهمیت میدم.👎

اینم گلچینی از سوالاتی که پرسیده بودید:

🔰 نظرت در مورد زندگی کردن چیه؟
دوست داشتنی تر از اونه که به غر زدن و شکایت بگذرونیمش. تصور نکنیم حالا همه زندگی شون عالیه فقط من دارم سختی می کشم. اصلا اینطور نیست.

🔰 قرنطینه رو چجور میگذرونی؟
سعی میکنم شب به موقع بخوابم که از صبح زود شروع کنم. امان از وقتی که از صبح شروع نکنم. کل روزم به علافی هدر میره.
صبح زود نت چک میکنم و سعی میکنم بعدش چند ساعت آنلاین نباشم. واقعا طبق پلنرم پیش نمیرم اما برنامه ی روزانه ام رو می نویسم. سعی میکنم ۳ ساعت رو در روز به گوش دادن فایل صوتی یا فیلم با مامانم بگذرونم. گاهی سرش دعوا مون میشه چون حوصله ندارم اما مامانم به شدت به برنامه ای که بچینه پایبنده.
و بعد از اون میام پای کامپیوتر. هرچقدر بتونم می نویسم و ۳دی کار میکنم. باید فتوشاپ و طراحی دستی هم انجام بدم اما اکثراً نمیرسم.
و یه سری خورده ریز دیگه. کلی کار هست که می‌خوام انجام بدم اما به علت کم همتی ول میشن.

🔰 به نظرت عشق واقعی یعنی چی؟
عشق فقط وقتی واقعیه که زمان کمش نکنه و اولین شرط اینکه زمان عشق رو کم نکنه اینه که دو طرفه باشه. بقیه ش یا کراشه، یا علاقه موقت و هر چیزی که اسمشو بذاری. اما عشق نیست.

🔰 از دوست هات انتظار چه کارایی رو داری؟ ( معیارات واسه دوستای خوب)
خب سر انتظار داشتن و توقع، تو ۲۰ سالگی در حال تنها شدن بودم. همونطور که گفتم ضعف اخلاقم اینه که به دیگران بیش از خودم بها میدم. اما اون ها لزوما خودشون رو موظف نمیدونن این اهمیت رو برگردونن، یا از کمک هام ممنون باشن یا بخوان جبران کنن.
این اذیتم میکرد و بحثم میشد اما بالاخره به این نتیجه رسیدم که یا باید خودم رو عوض کنم و کمکی نکنم یا توقع هام رو پایین بیارم. راه اول رو بهتون توصیه میکنم اما اخلاق من جوری بود که راه دوم رو رفتم. هنوز هم گاهی ناراحت میشم اما کمتر بحث میکنم و اینجوری راحت ترم تا کمکی نکنم.
در کل اینکه زحماتم رو متوجه بشن، براشون ارزش قائل باشن برام مهم تره.

🔰 به قانون جذب اعتقاد داری؟
به تلقین اعتقاد دارم. اما ذهن قوی و متمرکز میخواد. نمیشه وقتی سردته، ۵ بار المی بگی «گرمم شد» بعد توقع داشته باشی واقعا گرم بشی.

🔰 به ماورا طبیعه و حس شیشم چطور؟
مسلماً اعتقاد دارم. اولا که خدا بیکار نبوده جهان به این بزرگی و کلی کهکشان و ... خلق کنه واسه یه کره ی زمین فسقلی. درسته؟ دوماً شاید خیلی چیزا رو با تخیل و اغراق غیر واقعی شون کرده باشیم اما واقعا یه زمینه ای برای اینکه انسان ها تنها مخلوق جهان نیستن وجود داشته که داستان های اولیه ای ازش شکل بگیرن.
حس ششم هم آره خب بعضیا واقعاً دارنش.

🔰 چیشد نامجین شیپر شدی؟
کلا از شیپ رپر اصلی با ووکالیست خوشم میاد. مثلا تو اکسو هم کریسهو شیپ می کردم اما نامجین واقعاً ترکیب خیلی زیبایی دارن و مومنت هایی که حتی اگه از سر دوستی یا فن سرویس هم باشن باعث میشن حس کنم هنوز میشه به دوست داشته شدن دلگرم بود.

🔰 چرا میا؟
بچه بودم یه فیلم میداد، اسم یکی توش میا بود خوشم اومد و‌ انتخابش کردم. به همین سادگی. البته خب به ترکیب اسمم نزدیک بود.

🔰 به نظرت عشق یک طرفه ارزششو داره؟
ارزش نه. ولی گاهی آدم از اون سوزشش از دلتنگی و دوری لذت میبره و ممکنه وقتی تموم شد دلش برای تجربه ش تنگ بشه اما به معنی تلاش نکردن نیست. اول با طرف مطرح کنید اگر مطمئن شدید نمیتونه همون حس رو بهتون پیدا کنه بعد رهاش کنید.

🔰 احتمالأ خیلی چیزا موند اما فکر کنم کافی باشه.

•| #Mia 🐱
👍52
امشب اگه حال داشته باشم، ۹ یه بازی می کنیم
از حلال ترین لذت ها میتونم به:

1. زجر دادن شخصیت اصلی/فرعی اما محبوب فیکشن ها

2. نوشتن فیک با پایان دردناک

3. تبدیل ناگهانی شخصیت خوب به بد و یا برعکس.

اشاره کنم. 😋
😁5
دلم جوجه چینی های کافه سیاه سفید با اون سس ماست مخصوص رو خواست... 🤕😀
😁3
چرا مازوخیسم دارم؟ چرا میرم پیج های آشپزی چرخ میزنم؟؟؟
😁3
بابام از وسط حال خطاب به مامانم:" خوابیدی؟؟؟؟؟؟"

خوابیِ که قرار بوده مامانم رو به عالم خواب ببره: 😰
😁3
یه سنگینی نافرمی تو فکرم می‌چرخه. مثل یه سایه از تمام کارهاییه که به تعویق انداختم، یا کارهایی که می‌دونم توشون خوب نیستم اما اصرار به ادامه ش دارم.

نمی‌دونم قبلا برام خیلی مهم نبود اما انقدر دیدم اطرافیانم راحت کارهایی رو که براشون سخت بشه رها میکنن وسوسه میشم که منم ولش کنم.

دوست داشتن کاری همیشه به این معنا نیست که توش توانا هم هستم. نمی‌دونم... از ول کردن کارها خوشم نمیاد.
یه حس مزخرفی هم هست، وقتی نمیتونی علایقت رو با کسی شریک بشی... یا مثلا چند بار برای کسانی که باهاشون حال میکنی می فرستی و واکنش مثبتی نمیگیری...
یا می فهمی واسه اینکه حالت گرفته نشه واکنش مثبت میدن اما از درون اینجوری ان: 🙄
سعی میکنی خودت رو کنترل کنی. چیزی که دوست داری رو برای خودت نگه داری. اگه موفق بشی خیلی لذت بخشه اما اگه موفق نشی، یا اونقدر روش پا فشاری میکنی تا خودتم ازش متنفر شی، یا کم کم خودتم دیگه واست مهم نیست.

آخریه هم خوبه. فقط تا جای خالیش پر بشه یکم طول میکشه. نمیخوام حرف های منفی بزنم. در کل فقط توی ذهنم بود و باید می گفتمش تا بتونم رهاش کنم.

از 5:15 شروع میکنم به مفید بودگی. با من شروع کنید. جا نموندیااا. اگرم موندید قرار بعدی 6.
دوست ندارم بگم امروز چقدر ضایع شدم اما... امروز بعد از حدود یک ماه، با مامان رفتیم فروشگاه که برای ماه رمضون خرید کنیم و دیگه مجبور نشیم در کل برای خرید خونه بریم بیرون... در نتیجه رفتیم به فروشگاه بزرگ و زنجیره ای اطراف خونه...

و خب وارد که شدیم اون اقای که تب سنج داره اومد نزدیک و من فکر کردم دستش اسپری ضد عفونی ای چیزیه و چشمام رو مثل اوسگولا بستم... و خب... 1 ثانیه گذشت بفهمم تب سنجه اما دیر شده بود و من ضایع شده بودم. 🙂
باید بابت شگرد هایی که برای در رفتن از خوردن سوپ اختراع میکنم بهم جایزه ی اختراع برتر داد.
حس میکنم حجمم بجای مکعب مربع، داره گرد میشه 😂😅 اینقدرم کار ریخته سرم حتی به برنامه ریزی نمیرسم 🙂
ایشالا ❤️ ۵:۳۰ شروع می‌کنیم به درس و کارهای مفید آماده بشید. 💪
انیمیشن UP یادتونه؟ اون سگ شکاری ها یهو میخکوب میشدن فکر می کردن صدای حرکت سنجاب شنیدن؟ بعد به کارشون ادامه می دادن؟

وسط نوشتن یهو اونجوری حمله میکنم به تلگرام ... پنج دقیقه بی هدف زل میزنم بعد برمیگردم سرش... 😑
Forwarded from ≺ NamJin'🏳️‍🌈 (Deli)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#1992

نامجون: امشب شام خونه خواهرم دعوتیم...
جین:


#Deli | #Gif | #Fun | #Jin

@Namjination🍻
😇4
با نام و یاد خدا صبح خوبی رو شروع کردم. از ۶:۳۰ بلند شدم و یه کاری که کلی بهم استرس داده بود یکم جلو بردمش... ساعت ۹ به بعد اگه خوش‌شانس باشم، میتونم برنامه ی روزانه م‌ رو ادامه بدم.

برای ۹ Study Bunny هاتون رو آماده کنید، صبحانه رو بخورید و آماده باشید که باهم شروع کنیم. ❤️
واکنش فاطمه سادات به سری BT21:

وای چقد خوشگلن 😍
این که خیلی زرده، ناززززه. چقد بچه ی کوچیکیه...

( تا الان تاتا، چیمی و کویا رو خیلی دوست داره)
خب خب خب! به بخش جدید مون سلام کنید!!

•|#EatWithMe
یه روزی از نوشتن و انیمیت کردن و خیلی چیزای دیگه دست برمیدارم و میرم تو کار دسر و خوراکیجات.
خانواده / دوستان کاری میکنن ( حالا بهت صدمه میزنن یا... ) و باعث میشن دیگه اهمیتی ندی اوضاع چطور پیش میره... بعد از بی تفاوتیت ناراحت میشن.

تا اینجاش اوکیه. بدیش اونجاس که تو یه ISFJ هستی و از اینکه اهمیتی نمیدی عذاب وجدان میگیری... 😐