چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.96K photos
577 videos
19 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
برنامه ناشناس
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ https://t.me/ButtonEyed/7172 چرا انقد کشته مرده رل زدنی
الان یکم حالم گرفته شد ولی کلی حرف دارم در این زمینه که حتما فردا میزنم. این اینجا نباشه یا یادم میره یا نظرم عوض میشه و حیفه
دارید ناشناس های جالبی میدید و وسوسه ام می کنید امشب حرف بزنیم کلا 😥 کارهامم نشستن یه گوشه بهم چشم غره میرن
برنامه ناشناس
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ https://t.me/ButtonEyed/7172 چرا انقد کشته مرده رل زدنی
خب، بعد از ویرایش ۲ قسمت از فیکشنم بالاخره تونستم وجدانم رو راضی کنم که بیام سراغ این مطلب. اول از همه ممنون از کسانی که نظر شون رو گفتن در این زمینه. مشکلات مشابهی که داشتن در میون گذاشتن و در کل روی این مطلب توجه داشتن. جواب اصلی رو الان تایپ می‌کنم و میگم 🥳
برنامه ناشناس
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ https://t.me/ButtonEyed/7172 چرا انقد کشته مرده رل زدنی
بذارید از این‌جا شروع کنیم. از اینکه فردی «رل زدن» رو مسخره، بیهوده یا غیر ضروری بدونه ناراحت نشدم. چون خودمم هنوز که هنوزه از «رل زدن» متنفرم❗️
ببینید، من معتقدم وقتی بجای «بودن تو رابطه» از کلمه‌ی «رل زدن» استفاده میشه، معنی یکسانی رو نمی‌رسونن. رل زدن، به چشم من یه کار پیش پا افتاده و ابتداییه که کسانی انجامش میدن که دنبال سرگرمی باشن. نه یه هم‌کلامی گرم.
چیزی که من احتمالا از نظر شما کشته مرده‌اش به حساب میام، دوست داشتن و شاید بیشتر دوست داشته شدن هست که انسان ها اکثرا بهش نیاز دارن. خیلی عالیه که کسی بهش احتیاج نداشته باشه. صادقانه خود من، از طرف خانواده‌ام، احساس نیاز به دوست داشته شدن نمی‌کنم. واقعاً لذت می‌برم که کسی برای خانواده دلتنگ میشه و بهشون ابراز علاقه می‌کنه. اما من نمیتونم به دلایل خودم. پس وقتی یکی میگه دلم برای مامانم تنگ شده، میشه برم بهش بگم «حالا چرا اینقدر کشته مرده‌ی مامانتی؟»

حالا نکته‌ی بعدی اینکه، شاید اینجا شما از من یه آدم سرگرم کننده ببینید که اطلاعات عمومی خوبی داره، فلان استعداد رو داره و این اخلاقش خیلی قشنگه و... گاهی هم ممکنه مشکلاتم رو خونده باشید اما من هم ناهنجاری های مربوط به خودم رو دارم که وقتی بهشون فکر می‌کنم می‌مونم که چطور ممکنه یه روزی کسی پیدا بشه من رو دوست داشته باشه. این لزوما تنفر از خود یا کمبود اعتماد به نفس نیست (که اون ها هم داشتن شون رو ادعا نمی‌کنم😅) این تفکرات از تجربیات مختلف نشات می‌گیره که توشون جلو رفتم و به نتیجه نرسیدم. مثل خستگی راه مثلا! که بعد یه مدت ممکنه حس کنی حال نداری بقیه شو بری، با اینکه می‌دونی ممکنه تهش خوب چیزی باشه.

من آدمی نیستم که بگم از نظر احساسی وابسته ام، معمولاً دلتنگ نمیشم و با اینکه زیاد بیاد دوستانم هستم اینطوری نیست که خیلی احساساتی بشم در دوری شون. حتی تا همین یکی دو سال پیش حتی نیاز به رابطه رو نه تنها حس نمی‌کردم اصلا، بلکه بنظرم می‌اومد خیلی قدرتمندم وقتی میگم نمی‌خوام تو رابطه باشم... اما این از کجا شروع می‌شد؟ از اینکه همه معتقد بودن یه دختر به سن من، باید حتمااا به فکر رابطه باشه. و من اینکه به فکر رابطه نیستم رو نماد باحال بودن می‌دیدم. حتی بخاطر رفع نگرانی مادرم مجبور شدم پیش مشاور برم تا بهش ثابت کنم توانایی پذیرش مسئولیت رابطه رو ندارم...
ولی وقتی بالاخره دیگران یکم دست از سرم برداشتن و بالاخره تونستم بدون تلاش برای سرکشی به اوضاع نگاه کنم متوجه شدم این تلاش من برای پس زدن رابطه، به این معنی نبوده که به رابطه احتیاج ندارم. فقط به این معنی بود که به رابطه‌ای که دیگران بخوان بهم تحمیل کنن احتیاج ندارم.
آره من هنوزم حالم از «ازدواج» بهم میخوره. از فکر اینکه مسئولیت یه زندگی رو قبول کنم عاجزم اما شیرینی اینکه یکی رو داشته باشم تا آخر هفته برای دیدنش لحظه شماری کنم یا بدونم داره به من فکر می‌کنه هم برام قشنگه. این که حس کنم با اینکه مثلا از رنگ موهام خوشم نمیاد، یکی هست که براش مهم نیست چه شکلی ام و چه تغییری بدم چه نه، بازم دوست داره باهام وقت بگذرونه... حس اعتماد به نفس خوبی رو با خودش میاره.
بله قرار نیست همیشه و هر روز همه چی مثل دنیای پریان باشه اما اگر رابطه‌ای سالم باشه، متشکل از دو یا چند نفر که همدیگه رو میفهمن. دوست دارن و بهم اهمیت میدن، میتونه بهترین چیز در دنیا بشه. به خصوص برای یکی مثل من که تو خانواده ی گرمی بزرگ نشده و یکی از دلایل فراری بودنش از رابطه این بوده که هیچوقت تو یه فضای دوستانه و عاشقانه بزرگ نشده...
برای این، گاهی اینجا غر میزنم چون میدونم قرار گذاشتن با من چقدر سخته. یک فرد که سخت اعتماد می‌کنه، برای اینکه یه وقت بنظر آدم سخت‌گیری نیاد ممکنه یهو زیادی حرف هایی که نباید به اون زودی بزنه تو رابطه، رو به زبون بیاره. یا هزاران ایراد دیگه که هر بار به هرکدوم فکر می‌کنم، خودم رو از اون دنیای قشنگ دورتر می‌بینم.
دنیایی که توش می‌تونم آزادانه حس کنم تنها نیستم و مجبور نیستم برای باحال یا قوی بودن وانمود کنم. انقدر مجبور شدیم برای اینکه دیگران فکر نکنن چقدر ضایع یا مسخره هستیم، از چیزهایی که دوست داریم دست بکشیم که فراموش کردیم زندگی کنیم. یکی یه کاری رو دوست داره و یکی ازش متنفره. ممکنه یه روز جای این دو نفر عوض بشه و فقط اگر همدیگه رو درک کرده باشن، میتونن تو مسیر جدید خوب پیش برن.

پی‌نوشت: خسته بودم اگر چرت و پرت نوشتم یا ایراد تایپی داره عفو کنید :)

#Mia 🐱
53👍13👏5🤔3🥰1
سرماخوردگی ای که هفته پیش تقریبا خوب شده بود از دیروز یه جوری شدت گرفته که کاملا دارم صااااف میشم 😭😐
😢18😱2
Forwarded from 💊A Daily Dose of Xee🐱
دلم برای روزای بی دغدغه ام تنگ شده، روزایی که ساعت‌ها خودمو‌ توی اتاق ۳*۴ ام حبس میکردم و مثل یه سایکوپس تایپ‌ میکردم و وقتی دست از‌ نوشتن میکشیدم که‌ یا نوک‌ انگشتام میسوخت یا چشمام دیگه باز‌ نمیموند یا مامانم میومد و لپتاپ رو از‌ جا میکند میبرد میگفت مگه با تو نیستم میگم بیا ناهار کور میشی بدبخت.
دلتنگی دردناکیه اما از اون دردناکتر اینه که میدونم دیگه هیچ‌وقت اون‌روزا رو تجربه نمیکنم
😢16
اینو یجایی خوندم و مطمئن نیستم مال کیه، گفته بود پائولو کوئیلو اما چون مطمئن نیستم، فقط مطلب رو براتون میگذارم:

«ما آدم‌ها دوتا سبد بهمون آویزونه، یکی پشتمون و یکی جلومون. خوبی‌هامون رو میندازیم تو سبد جلویی و بدی‌هامون تو سبد پشتی و وقتی تو مسیر زندگی راه میریم فقط دو چیز می‌بینیم.
خوبی‌های خودمون و عیب‌های نفر جلویی!»
👍27
زندگی ایده‌آل
Forwarded from ‹ Liberté Novels › via @chToolsBot

#DrunkDazed
#NamJin
◎ Romance

🍱 «دستور پخت جدیدت رو باهات معامله می‌کنم.»

مست بود. صورتش قرمز شده بود.

نامجون باید تمام مدت دست هاش رو مشت می‌کرد و روی پاهاش نگهشون می‌داشت تا جلوی خودش رو بگیره و باهاشون لپ‌های گل انداخته‌ی سوکجین رو فشار نده و فقط پرسید:

- جدی؟ هیونگ تو نبودی می‌گفتی مزه‌ی آشغال ماهی می‌داد؟

سوکجین اخم کرد، می‌دونست مست تر از اونیه که حرف عاقلانه بزنه اما باخت امروزش تو مسابقه‌ی غذای دریایی حسابی یجاییش رو سوزنده بود و فقط نوشیدن بود که یکم آرومش می‌کرد.

◎ ادامه در لینک زیر ◎

◎ A #Scenario By Storyteller Mia


༺ Liberté Novels ༻
14🔥4👍1
گنشین یه کار نا تمام گنده اس که ذهن وسواسی من، بخاطر تمایل به تموم کردن کارهای ناتمام قبل از شروع کارهای دیگه نمیتونه رهاش کنه... در نتیجه به هیچ کار دیگه ای نمیتونم برسم.
👍4
ماریشکا داره حرف های اجتماعی مهمی میزنه، نظر منم تو کامنت ها هست اگر لایق دونستید و براتون مهم بود.
👍6
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
دو قسمت دیدم تقریباً و حقیقتا داره حوصله‌ام سر میره 😒 خیلی ازش تعریف شنیده بودم اما تا این‌جا که کسل شدم. •| #WatchWithMe | Arcane
از قسمت ۶ بالاخره بهتر شد و حداقل دیگه بزور نمیرم قسمت بعدی و واقعا می‌خوام ببینم چی میشه. خیلی دیره! بعد از ۶‌ قسمت اونم کاری که فعلا فقط ۸ قسمته (فصل دوم درحال ساخته)
قبول دارم چون سبک طراحی ها شبیه concept art هستش واقعاً توجه زیادی رو جلب کنه. 😰

برای ایده‌ی خیالی داستان هم سبک خوبی انتخاب شده اما هنوزم فکر می‌کنم زیادی شلوغش کرده بودن و اونقدری که همه‌جا اسمش بود، جذابیت نداره. از آهنگ هاش هم فقط همین مال قسمت ۶‌ رو خوشم اومده بعدا باید برم دنبالش ☺️

•| #WatchWithMe | Arcane
4👎2
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
https://t.me/ButtonEyed/7190

من همیشه یکم با این حق به جانب حرف زدن شما مشکل دارم میا شی🥲
حالا اینکه شما خوشت نیومده یک چیزه اینکه بگی بنظرم همه زیادی شلوغش کردن و اونقدر خوب نبوده انگار داری به اونایی که خوششون اومده ایراد میگیری که این دیگه چی بود که اینقدر بزرگش کردین؟
یه مورد دیگه هم اینکه چون لز روی بازی ساخته شده نمیتونن داستانشو خیلی تغییر بدن یا هیجان انگیز و سوپرایز کننده‌اش کنن چون استوری لاین بازی از قبل مشخصه و مثل همه بازیا قابل حدسه و خیلی به داستان نمیپردازن و وقتی سریالشو اومدن بسازن خب داستان همونه.
من دوسش داشتم، احساساتمو درگیر کرد، کشمکش بین دوتا خواهر، جذابیت شخصیت سایکوی جینکس و تغییراتی که از بچگی تا بزرگسالی هرکدوم از کاراکترها رو عوض کرده بود جالب بود.
👍7👎5
برنامه ناشناس
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ https://t.me/ButtonEyed/7190 من همیشه یکم با این حق به جانب حرف زدن شما مشکل دارم میا شی🥲 حالا اینکه شما خوشت نیومده یک چیزه اینکه بگی بنظرم همه زیادی شلوغش کردن و اونقدر خوب نبوده انگار داری به…
مسئله این نیست که من حق به جانب باشم، فقط چون اینجا روزانه نویسی من هستش نظر خودم رو می‌نویسم طبیعتاً در مورد مسائل 😅 و مثلا من امروز بگم از فلان غذا متنفرم معنیش این نیست که هرکی دوستش داره یه مشکلی چیزی داره 😁

از نظر و سلیقه‌ی من، این انیمیشن چیزی نبود که توقع داشتم... و نمیگم همه باید ازش متنفر باشن 😚 فقط اگر کسی حس کرده با من هم سلیقه‌اس تو این مدت، میتونه از دیدگاه من تصمیم بگیره وقتش رو برای این کار بذاره یا نه، یا صبر کنه فصل ۲ بیاد و... همین. 😌
👍20👏1
Mansion (feat. Fleurie)
NF
Fear came to my house years ago, I let him in
Maybe that's the problem, 'cause I've been dealing with this ever since
I thought that he would leave, but it's obvious, he never did
He must have picked a room and got comfortable and settled in
Now I'm in a position, it's either sit here and let 'em win
Or put him back outside where he came from, but I never can
'Cause in order to do that, I'd have to open the doors
Is that me or the fear talking? I don't know anymore

[ #Music 🛹 ]
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این خیلی خوب بود 🐶 انواع سگ ها وقتی دزد میاد. 😁
😁15
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
The legend of Hei

حتی نمی‌دونم چی بگم و چطوری! انقدر کیوت بود که آب قند گذاشته بودم دم دستم. من قبلا این گربه رو دیده بودم. حتی عکسش رو پروفایلم گذاشته بودم ولی نمی‌دونستم انیمه داره تا اینکه دوستی که داستان چینی باهم می‌خونیم، بهم معرفیش کرد دیروز 😭😍 و فقط میتونم بگم با تمام وجود ازش ممنونم 🥺

اگر این کارها رو دوست داشتید احتمال ۹۹٪ بیشتر هم از این انیمه‌ی بالا لذت می‌برید.
A letter to momo
Into the forest of firefly lights
Spirited away

•| #WatchWithMe
👍3
لطفاً اگر از شرایط ناراضی هستید داخل وسایل نقلیه عمومی با صدای بلند غر نزنید و عربده‌کشی نکنید. مخصوصاً وقتی محترمانه بهتون تذکر میدیم هار تر نشید والا من هم بلدم صدامو بندازم پس سرم. اگر پاش بیفته خیلی خوب هم دعوا بلدم...
👍37🤔4👎3
تو این فیلم‌های خارجی دیدید بچه‌هایی که تو مدرسه بهشون زور میگن تو دستشویی قایم میشن؟ 🙂
من تو خونه مون برای فرار از تلفن این کارو می‌کنم. مخصوصا اگر فرد پشت تلفن بچه‌های خواهرم باشن 😭
😁20👍3😢2😱1