چشـــم دکمهای ⚇_⚉
اگر تهران بازیهای VR (واقعیت مجازی) امتحان کردید و راضی بودید، اسمش رو بهم بگید: @MiaStory_Bot
باز من سوال پرسیدم ریشه کن شد واقعیت مجازی از زمین تهران؟ البته یه جستجو زدم تو گوگل ولی خب ترجیح اولم اینه که یکی از کسانی که میشناسم مرکز مورد نظر رو تست کرده باشه 😅
👍1
Forwarded from نه بیشتر انسان (𝑺𝑶𝑵𝑰𝑨*𝑰𝒁)
بچهها من که خودمو اینجا جر دادم و هیچکس به حرفم گوش نکرد ولی شما لطفا خرید که میرید با خودتون ساک پارچهای ببرید و پلاستیک نگیرید
👏3
نه بیشتر انسان
بچهها من که خودمو اینجا جر دادم و هیچکس به حرفم گوش نکرد ولی شما لطفا خرید که میرید با خودتون ساک پارچهای ببرید و پلاستیک نگیرید
من حتی ساک پارچهای هم نبرم پلاستیک نمیگیرم و وسایل رو میچپونم تو کیفم 😅
❤11
فکر میکنم اینکه شبا اینقدر خسته ام اما خوابم نمیبره برای اینه که ته دلم امیدوارم یه اتفاق خوب بیفته که اینقدر غمگین نباشم و با خوشحالی بخوابم برای همین اونقدر بیداری میکشم و ذهنم از خوابیدن فرار میکنه تا از خستگی از کار بیفته...
😢12👍6
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
ولی چون ۶ تا شخصیت داره حس میکنم باید ۶ جلد باشه 🤔 •| #ReadWithMe
درسته که آنلاین خونده بودمش اما نمیشد ایشون پیش دوستانش نیاد. میشد؟ نمیشد دیگه 😍
🤩11🥰3🤔1
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
باز من سوال پرسیدم ریشه کن شد واقعیت مجازی از زمین تهران؟ البته یه جستجو زدم تو گوگل ولی خب ترجیح اولم اینه که یکی از کسانی که میشناسم مرکز مورد نظر رو تست کرده باشه 😅
با چنین جمعی { 🌵 + 🏆 + 🛖 } رفتیم کافه بازی فکری زدیم بر بدن. یه بازی به اسم ( آزول ۲ ) که راجع به ساخت شیشه و این بساط ها بود 😁 درسته بهم VR خوب معرفی نکردید اما برنامهام خالی نموند 😍 من واقعا بهم خوش گذشت 🥺 جای شما خالی.
تازه یه گربه هم به اسم نریمان داشتن کلی نازش کردم و بهم افتخار داد تا بذاره کلی بهش نزدیک بشم 🥺🐱
تازه یه گربه هم به اسم نریمان داشتن کلی نازش کردم و بهم افتخار داد تا بذاره کلی بهش نزدیک بشم 🥺🐱
❤8🥰2
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
مامن: شب شعر، خطاطی و زیبایی دست ها
چنل آرمان از حالت خصوصی خارج شد، اگر دنبالش بودید.🤍
❤3
ولی وجدانا چن اکسو خیلی خوشگله، یعنی از اول هم ایشون بایس بنده بود و هر بار میبینمش مطمئن میشم انتخابم درست بوده. پیکاچن *-*
❤20👍6👎1
یه مدته طولانی افکارم رو نگفتم، پس بذازید یه گوشه بذارم این سوال رو و برم بخوابم.
چطوری میتونید اینقدر عاشق باشید؟
من واقعاً حس میکنم تراشهی مخصوص دوست داشتن مغزم نیم سوز شده... چه برسه به عشق...
حتی برای دوست داشتن آدم هایی که استن میکنم یا حتی خانواده و دوستان...
نه اینکه مهم نباشه برام اگر دارن اذیت میشن، نه... ولی واقعاً اینجوری نیستم که زیاد پیام بدم. چرا، اگر مدت طولانی ازشون بی خبر باشم، برام مهم نیست صدبار آخر من پیام داده بودم، بازم ازم کم نمیاد و سراغ میگیرم اما اینکه هی تو نخ باشم، نه. 😰
البته در مورد بیرون رفتن چرا، یکی دو دفعه به یکی بگم بیا بریم بیرون و نشه و حس کنم ته دلش ترجیح میداده که نشه، دیگه اذیتش نمیکنم که گیر بدم اما پیام راحت و بی محدودیت میفرستم... اما کوتاه. این از دوستی...😇
اما با آوان از بدی ها و خوبی های داشتن و نداشتن رابطه/دوست دختر حرف میزدیم چند شب پیش، خب من خاطرهی بدی از خود طول رابطه هام نداشتم معمولا و بخش ناراحت کنندهشون ش چیز دیگه ای بوده (اینکه من آدمی نیستم که بتونم کسی رو به خودم علاقمند کنم عموما و از اونجایی که خودمم علاقمند نمیشم در نتیجه به جایی نمیرسه قضیه) اما آوان چرا، حسابی اذیت شده بود در زوایای مختلف، به خصوص سوتفاهمات فراوان! مخصوصاً سوءتفاهم هایی که باعث دلخوری اشتباه و ناراحتی های تو رابطه میشه :( حداقلش اینه که من معمولا با دعوا یا چنین چیزی بهم نزدم... 🎭
اما در کل مسئله مورد نظرم فقط داشتن رابطه نیست الان. این بخش علاقمند شدنه. یعنی مثلا ته ته تهش، چقدر براتون زمان میبره اینجوری از یکی خوشتون بیاد که جملات سنگین عشقی براش بسازید، براش یادداشت های کوچولوی صبحگاهی بذارید و از این حرکات... و ازش لذت هم ببرید.❣
من دیگه آخرین روش محبتم به مردم اینه که، درک شون کنم، اگر نمیتونن قول شون رو نگه دارن. درک شون کنم اگر نمیرسن کمکی بهم بکنن یا حوصله ندارن همراهیم کنن. درک کنم کارهای جالب تری دارن تا وقت گذروندن با من... اگر کمکی ازم خواست با جون و دل انجام بدم حتی اگر خودم کار دیگه ای دارم... اما این روش محبت شما رو محبوب نمیکنه، شما رو عادی و دم دستی میکنه متاسفانه. 🤷♀ پس دارم سعی میکنم روش کار کنم...💆♀
اما بازم با وجود اینکه میتونم محبت خیلی زیادی نسبت به کسی داشته باشم، وقت و پولم رو صرف شون کنم... اما تهش حس میکنم اینکه اینجوری به یکی علاقمند بشم که دلم براش تنگ بشه برام قفله... و دلم میخواد تجربهاش کنم :( ولی در نهایت یه قالب یخ هستم که برای اینکه کسی متوجه نشه داره ادای گلوله آتیش رو در میاره. ☄🧊
•| #Mia 🐱
چطوری میتونید اینقدر عاشق باشید؟
من واقعاً حس میکنم تراشهی مخصوص دوست داشتن مغزم نیم سوز شده... چه برسه به عشق...
حتی برای دوست داشتن آدم هایی که استن میکنم یا حتی خانواده و دوستان...
نه اینکه مهم نباشه برام اگر دارن اذیت میشن، نه... ولی واقعاً اینجوری نیستم که زیاد پیام بدم. چرا، اگر مدت طولانی ازشون بی خبر باشم، برام مهم نیست صدبار آخر من پیام داده بودم، بازم ازم کم نمیاد و سراغ میگیرم اما اینکه هی تو نخ باشم، نه. 😰
البته در مورد بیرون رفتن چرا، یکی دو دفعه به یکی بگم بیا بریم بیرون و نشه و حس کنم ته دلش ترجیح میداده که نشه، دیگه اذیتش نمیکنم که گیر بدم اما پیام راحت و بی محدودیت میفرستم... اما کوتاه. این از دوستی...😇
اما با آوان از بدی ها و خوبی های داشتن و نداشتن رابطه/دوست دختر حرف میزدیم چند شب پیش، خب من خاطرهی بدی از خود طول رابطه هام نداشتم معمولا و بخش ناراحت کنندهشون ش چیز دیگه ای بوده (اینکه من آدمی نیستم که بتونم کسی رو به خودم علاقمند کنم عموما و از اونجایی که خودمم علاقمند نمیشم در نتیجه به جایی نمیرسه قضیه) اما آوان چرا، حسابی اذیت شده بود در زوایای مختلف، به خصوص سوتفاهمات فراوان! مخصوصاً سوءتفاهم هایی که باعث دلخوری اشتباه و ناراحتی های تو رابطه میشه :( حداقلش اینه که من معمولا با دعوا یا چنین چیزی بهم نزدم... 🎭
اما در کل مسئله مورد نظرم فقط داشتن رابطه نیست الان. این بخش علاقمند شدنه. یعنی مثلا ته ته تهش، چقدر براتون زمان میبره اینجوری از یکی خوشتون بیاد که جملات سنگین عشقی براش بسازید، براش یادداشت های کوچولوی صبحگاهی بذارید و از این حرکات... و ازش لذت هم ببرید.❣
من دیگه آخرین روش محبتم به مردم اینه که، درک شون کنم، اگر نمیتونن قول شون رو نگه دارن. درک شون کنم اگر نمیرسن کمکی بهم بکنن یا حوصله ندارن همراهیم کنن. درک کنم کارهای جالب تری دارن تا وقت گذروندن با من... اگر کمکی ازم خواست با جون و دل انجام بدم حتی اگر خودم کار دیگه ای دارم... اما این روش محبت شما رو محبوب نمیکنه، شما رو عادی و دم دستی میکنه متاسفانه. 🤷♀ پس دارم سعی میکنم روش کار کنم...💆♀
اما بازم با وجود اینکه میتونم محبت خیلی زیادی نسبت به کسی داشته باشم، وقت و پولم رو صرف شون کنم... اما تهش حس میکنم اینکه اینجوری به یکی علاقمند بشم که دلم براش تنگ بشه برام قفله... و دلم میخواد تجربهاش کنم :( ولی در نهایت یه قالب یخ هستم که برای اینکه کسی متوجه نشه داره ادای گلوله آتیش رو در میاره. ☄🧊
•| #Mia 🐱
👍20❤6