دو بسته رامیون دارم... نگه داشتم اگه یه روووووز مشکات اومد درست کنیم کوفت کنیم...
و اون روز هرگز پیش نمیاد...
و اون روز هرگز پیش نمیاد...
میخوام بازی فکری بخرم... از اینا که تخته و مهره و کارت دارن... بیایید بهم معرفی کنید چی خوبه!!
@StoryTeller_Mia
@StoryTeller_Mia
عاخ فردا مامانم میره بیرون میگم یه ساعت الهام بیاد اینجا... دلم تنگ شده ماه هاس بهترین دوستمو ندیدم و هنوز زنده ام... 😑
امروز الهام اومد اینجا...
خیلی خوب بود. خیلی دلم براش تنگ شده بود.
حس میکردم از هم دور شدیم و این آزار دهنده بود... دوست داشتم میتونستم هر روز ببینمش. بهم آرامش میده.
خیلی خوب بود. خیلی دلم براش تنگ شده بود.
حس میکردم از هم دور شدیم و این آزار دهنده بود... دوست داشتم میتونستم هر روز ببینمش. بهم آرامش میده.
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
فکر می کنید آدم حسودی هستید؟
عمیقا به این یقین رسیدم که به میزان سمیای حسودم و این تا آخرین لحظه ی مرگم بهم ضربه خواهد زد 👌
چقدر حرف زدن از ته دل سخت شده... 🙃 از بیرون برگشتم یه چیز حال خوب کننده برای گذاشتن دارم 🙂 حداقل برای خودم
یه سری اتفاقا هست که هر ۳ سال یبار می افته و اونم پوشیدن نیم بوت پاشنه دار موقع بارون توسط منه...
هر بار هم ب غلط کردن می افتم اما سه سال طول میکشه یادم بره و دوباره تکرارش کنم.
یکی نیست بهم بگه تو که ۲۷ سال آل استار پوشیدی، چرا حس میکنی شعور پوشیدن چیزی با بیش از نیم سانت ارتفاع رو داری؟ 😂
هر بار هم ب غلط کردن می افتم اما سه سال طول میکشه یادم بره و دوباره تکرارش کنم.
یکی نیست بهم بگه تو که ۲۷ سال آل استار پوشیدی، چرا حس میکنی شعور پوشیدن چیزی با بیش از نیم سانت ارتفاع رو داری؟ 😂
😁3
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
یه سری اتفاقا هست که هر ۳ سال یبار می افته و اونم پوشیدن نیم بوت پاشنه دار موقع بارون توسط منه... هر بار هم ب غلط کردن می افتم اما سه سال طول میکشه یادم بره و دوباره تکرارش کنم. یکی نیست بهم بگه تو که ۲۷ سال آل استار پوشیدی، چرا حس میکنی شعور پوشیدن چیزی…
ولی حال میده آدم دنیا رو از ۶ - ۷ سانت بالاتر ببینه 😃☁️
امسال از جین یادگرفتم دیگه منتظر نمونم ببینم کیا تولدم یادشونه.
خودم برای خودم کیک بگیرم و جشن... هر کی اومد خوشاومد...
درسته که تولدم دیروز بود اما هنوزم دیر نشده. ☺️
خودم برای خودم کیک بگیرم و جشن... هر کی اومد خوشاومد...
درسته که تولدم دیروز بود اما هنوزم دیر نشده. ☺️
مغزم درد میکنه. یه خستگی خاصی تو وجودم نهادینه شده اما براش یه تصمیماتی دارم. حالا در موردش ویس ضبط میکنم و با توضیحات کامل میذارم چنل های فیکشن هام... اما احتمال 100% (lol) تشریف میبرم واتپد و چنل های فیکشنم رو پاک میکنم.
تو چنلای دیگه ای که آپ میکنم میمونم اما مال خودم خواهد رفت... تمرکز رو یه پلتفورم بهتر خواهد بود.
تو چنلای دیگه ای که آپ میکنم میمونم اما مال خودم خواهد رفت... تمرکز رو یه پلتفورم بهتر خواهد بود.
بالاخره در حال عملی شدنه. تا آخر آذر چنل های فیکشنم پاک میشن. یه سری هاش تو چنلای مختلف هستن بقیه شونم می برم واتپد و خلاص میشم از این جو مسموم نویسنده های تلگرامی...
البته نویسنده ی خوب هم خیلی داریم اما وقتی برخورد های اولت با یه سری نخاله باشه کلا دلت دیگه با اون قضیه صاف نمیشه...
البته نویسنده ی خوب هم خیلی داریم اما وقتی برخورد های اولت با یه سری نخاله باشه کلا دلت دیگه با اون قضیه صاف نمیشه...
اتاقم شبیه انباری شده. دارم از دیدنش حرص میخورم اما توان بلند شدن و جمع کردنشو ندارم. 😑
❤1
لایو جین دیدم، پاپ کورن درست کردم. هتل دل لونا رو شروع کردم...
همه ی اینا در حالیه که من باید مثلا مشغول تکمیل کردن مهارت های فتوشاپیم تا اول دی باشم... 😅
خدایی چی شد که من اینقدر کم همت شدم؟ هدف هام رو دنبال نمیکنم و ول میچرخم؟ ویروسی چیزیه؟
روشی دارید که کمک تون کنه متمرکز بمونید؟
همه ی اینا در حالیه که من باید مثلا مشغول تکمیل کردن مهارت های فتوشاپیم تا اول دی باشم... 😅
خدایی چی شد که من اینقدر کم همت شدم؟ هدف هام رو دنبال نمیکنم و ول میچرخم؟ ویروسی چیزیه؟
روشی دارید که کمک تون کنه متمرکز بمونید؟
Forwarded from ≺ NamJin'🏳️🌈 ≻ (۞[ʜᴏᴍα🌻✨)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
≺ NamJin'🏳️🌈 ≻
#538 [MMA] so close... 🐹🐨 #Hma | #Gif | #Sexy - ༻@Namjination༺🎤
اگه بنظرتون این هات ترین گیف دنیا در این ثانیه نیست واقعا نیاز به شست و شوی چشم دارید
از زیبا ترین نعمات دنیوی میشه به فیکشن نامجین با پایان غمناک اشاره کرد... که متأسفانه موجود نمی باشد 😐 هر چی بوده همه رو خوندم 😑
دیدید کره ای ها در اوج احساسات اسم کامل صدا میزنن، مثلا
گوچانگ سوووونگگگ
بعد می دوون سمت همدیگه؟؟
اگه یکی تو چنین شرایطی منو «مائده داوری» صدا کنه همونجا چاک می خورم 😬
گوچانگ سوووونگگگ
بعد می دوون سمت همدیگه؟؟
اگه یکی تو چنین شرایطی منو «مائده داوری» صدا کنه همونجا چاک می خورم 😬
من: خون آبی بنویسم خیلی عقبه
مغزم: اما فیکشن هایی داری که آخر شونه اول اونا رو تموم کن و بعد کلا فیکشن نویسی رو کنار بذار...
من: پس برم اون فیکشن تهگیه رو تموم کنم بعدشم بگردم ببینم نامجین غمناک چی هست که نخونده باشم... 😍
مغزم* چمدونش رو جمع میکنه*: اینجا جای من نیست
مغزم: اما فیکشن هایی داری که آخر شونه اول اونا رو تموم کن و بعد کلا فیکشن نویسی رو کنار بذار...
من: پس برم اون فیکشن تهگیه رو تموم کنم بعدشم بگردم ببینم نامجین غمناک چی هست که نخونده باشم... 😍
مغزم* چمدونش رو جمع میکنه*: اینجا جای من نیست
خوابم میاد، از اون خوابا که وقتی حالت گرفته س دوس داری بخزی زیر پتو و دو سه روز همونجا بمونی. حالا اصلا ۱ ساعت... ولی از خودم و کارهای تلنبار شده ام حتی خجالت میکشم به خواب فکر کنـ...
😴😴😴😴😴
😴😴😴😴😴
یکی از چنلای داستانم... پَر...
نمیدونم دقیقا چی بگم که حسم رو نشون بدم 😅🤔
نمیدونم دقیقا چی بگم که حسم رو نشون بدم 😅🤔