راستی، من فردا دارم میرم تئاتر، «جز آن دو نفر هیچکس باقی نماند» تماشاخانه نوفل لوشاتو، (پایین تر از چهارراه ولیعصر) اگر کسی دوست داشت بیاد، سایت تیوال بلیطش رو داره. من ساعت 6 گرفتم اما فردا استثنا ساعت 8 هم داره. 🌈
بعدا نوشت: فوق العاده قشنگ بود 😍❤️
بعدا نوشت: فوق العاده قشنگ بود 😍❤️
افکارم پراکنده س. این اواخر هرچی متن طولانی اینجا تایپ میکنم بعدش میبرم تو اون یکی چشم دکمهای ارسال میکنم و اینجا نمیذارم اما امشب حس میکنم شنیدنی تر و مورد تفکر تر باشه... 🧐
یه وقتایی به این فکر میکنم که چقدر ادعا داریم. مثلا اگه به هر کدوم از ما بگن یه عده دارن به آیدلت hate میدن. اولین فکر مون اینه که «چقدر بیکار و علافن» یا «اگر حرف خوب برای زدن ندارن چرا فقط سکوت نمیکنن؟» 😗
اما روز بعدش یه پست تو یه چنل میبینیم که با عقاید مون جور نیست و فوری ناشناس میدیم و مطمئن میشیم که حال طرف رو بگیریم... (اگر حتی ۶ ماه هم اینجا بوده باشید نمونههایی ازش دیدید) 🤓
یا گاهی بدتر، چیزی رو ندیده، چون دوست مون گفته مسخره بوده، نقد میکنیم. یا به کسی، فقط چون حرفی زده که پسند ما نبوده میپریم... بی اینکه فکر کنیم حرف ما چه اثری روی روز و شب اون فرد میذاره... 🌗
همون آدمی که تا دیروز معتقد بود اگر حرف خوبی برای زدن نداری سکوت کن، این رفتار رو بروز میده... تو ناشناس سنگر میگیره و هرچی دلش میخواد میگه، فکر نمیکنه فرد مقابلش در طول روز بهش چی گذشته و شاید همین یه جمله کمرش رو بشکنه. 🌚 هرچند که اون یه حرف تو حالت عادی خیلی چیز سنگینی بنظر نیاد... ☄
مثلا خود من، کل امروز به امید اینکه یکم استراحت کنم و یکم بنویسم تا ظهر بکوب همه کارهای خونه رو تموم کردم ولی تا اومدم بخوابم دختر خواهرم اومد اینجا. استراحت دود شد رفت هوا. چون نتونستم استراحت کنم سردرد گرفتم و قرض خوردم به این امید که شب زود بخوابم که صبح زود میخوام بلند بشم دوش بگیرم که برم سرکار و بعدش هم تئاتر... چون قراره کلی خسته بشم شب زود بخوابم...🥒 (حالا این وسط کلی بحث و جدل خانوادگی و کارهای زیر و درشت هم اصلا هیچیییی)
و خب همونطور که میبینید تعدادی از این دست پیام های دلگیر کننده این گربهی خسته رو اینجا نشونده. خسته، با فقط ۳ ساعت باقی مونده برای خوابیدن 🙂
حالا از من که گذشته و عادت کردم ولی قبل از گفتن حرف های نیش دار یه کوچولو فکر کنید همینا رو به خودتون یا فرد مورد علاقهتون بگن چه حسی میگرفتید؟ حالا این گربه نه، بی احساسه و زود فراموش میکنه اما اگر یکی واقعاً حتی اندازهی چند قطره اشک دلش بشکنه میتونید خودتون رو ببخشید؟ 🤔
یه وقتایی به این فکر میکنم که چقدر ادعا داریم. مثلا اگه به هر کدوم از ما بگن یه عده دارن به آیدلت hate میدن. اولین فکر مون اینه که «چقدر بیکار و علافن» یا «اگر حرف خوب برای زدن ندارن چرا فقط سکوت نمیکنن؟» 😗
اما روز بعدش یه پست تو یه چنل میبینیم که با عقاید مون جور نیست و فوری ناشناس میدیم و مطمئن میشیم که حال طرف رو بگیریم... (اگر حتی ۶ ماه هم اینجا بوده باشید نمونههایی ازش دیدید) 🤓
یا گاهی بدتر، چیزی رو ندیده، چون دوست مون گفته مسخره بوده، نقد میکنیم. یا به کسی، فقط چون حرفی زده که پسند ما نبوده میپریم... بی اینکه فکر کنیم حرف ما چه اثری روی روز و شب اون فرد میذاره... 🌗
همون آدمی که تا دیروز معتقد بود اگر حرف خوبی برای زدن نداری سکوت کن، این رفتار رو بروز میده... تو ناشناس سنگر میگیره و هرچی دلش میخواد میگه، فکر نمیکنه فرد مقابلش در طول روز بهش چی گذشته و شاید همین یه جمله کمرش رو بشکنه. 🌚 هرچند که اون یه حرف تو حالت عادی خیلی چیز سنگینی بنظر نیاد... ☄
مثلا خود من، کل امروز به امید اینکه یکم استراحت کنم و یکم بنویسم تا ظهر بکوب همه کارهای خونه رو تموم کردم ولی تا اومدم بخوابم دختر خواهرم اومد اینجا. استراحت دود شد رفت هوا. چون نتونستم استراحت کنم سردرد گرفتم و قرض خوردم به این امید که شب زود بخوابم که صبح زود میخوام بلند بشم دوش بگیرم که برم سرکار و بعدش هم تئاتر... چون قراره کلی خسته بشم شب زود بخوابم...🥒 (حالا این وسط کلی بحث و جدل خانوادگی و کارهای زیر و درشت هم اصلا هیچیییی)
و خب همونطور که میبینید تعدادی از این دست پیام های دلگیر کننده این گربهی خسته رو اینجا نشونده. خسته، با فقط ۳ ساعت باقی مونده برای خوابیدن 🙂
حالا از من که گذشته و عادت کردم ولی قبل از گفتن حرف های نیش دار یه کوچولو فکر کنید همینا رو به خودتون یا فرد مورد علاقهتون بگن چه حسی میگرفتید؟ حالا این گربه نه، بی احساسه و زود فراموش میکنه اما اگر یکی واقعاً حتی اندازهی چند قطره اشک دلش بشکنه میتونید خودتون رو ببخشید؟ 🤔
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
جدیدا تا سرزمین اژدها رو باز میکنم یادم میاد یه چیزی تو چنل بگم، ولی خب چون تازه لود شده دلم نمیاد ببندمش بعد وقتی ام میام بیرون دیگه یادم نیست چی بود حرفه 😢 فقط میدونم کلی چیز برای گفتن دارم اما گفتنم نمیاد. همیشه ماه آخر پاییز اینجوری میشم البته اما امسال…
این روز ها که فکرم مشغوله و تمرکزم محدود اینو بازی میکنم، شاید ۱۰ سال دیگه هم این خاطره شد:
Merge Block Play with me!
•| #MyGames
Merge Block Play with me!
•| #MyGames
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
VIXX – Fantasy 3D
My mind today is a battlefield and this song is playing as I fight 𝄞
The_Apology_Song_-_The_Book_of
<unknown>
Toro [🦬] I am humble, for tonight I understand,
Your royal blood was never meant to decorate this sand
You've suffered great injustice
So have thousands before you
I offer an apology, and one long over due
I am sorry, toro, I am sorry
Hear my song, I know I sing the truth
Although we were bred to fight
I reach for kindness in your heart tonight, and if you can forgive
And if you can forgive, love can truly live
And if you can forgive, and if you can forgive, love can truly live
Toro, I am frightened, but I'll use my final breath,
to tell you that I'm sorry, let us end this dance of death
Two centuries of agony, that tore your heart with sand
Here and now with my amends, this senseless giving ends
[ #Music 🛹 ] | The Book Of life
Your royal blood was never meant to decorate this sand
You've suffered great injustice
So have thousands before you
I offer an apology, and one long over due
I am sorry, toro, I am sorry
Hear my song, I know I sing the truth
Although we were bred to fight
I reach for kindness in your heart tonight, and if you can forgive
And if you can forgive, love can truly live
And if you can forgive, and if you can forgive, love can truly live
Toro, I am frightened, but I'll use my final breath,
to tell you that I'm sorry, let us end this dance of death
Two centuries of agony, that tore your heart with sand
Here and now with my amends, this senseless giving ends
[ #Music 🛹 ] | The Book Of life
🤩1
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
راستی، من فردا دارم میرم تئاتر، «جز آن دو نفر هیچکس باقی نماند» تماشاخانه نوفل لوشاتو، (پایین تر از چهارراه ولیعصر) اگر کسی دوست داشت بیاد، سایت تیوال بلیطش رو داره. من ساعت 6 گرفتم اما فردا استثنا ساعت 8 هم داره. 🌈 بعدا نوشت: فوق العاده قشنگ بود 😍❤️
دیشب رفتم اینجا (عمارت نوفل لوشاتو) برای نمایش « جز آن دو نفر دیگر هیچکس باقی نماد» خوب چیزی بود. نورپردازی اولش واقعا جالب توجه بود اما بعد در طول نمایش هم ادامه داشت و حضور داشتن واقعا ایده جالبی بود. موضوع داستان تو چند زمان مختلف اتفاق می افتاد. هم طنز داشت هم جدیت. هم قتل داشت هم احساس. کلی لذت بردم. فکر کنم امشب یا فردا، شب آخر باشه اگر خواستید تشریف ببرید تیوال بلیط و ساعت نمایش رو زده 🤍
•| #WatchWithMe
•| #WatchWithMe
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
Linked Horizon – 心臓を捧げよ
حدس بزنید چه فصلی شروع شده :)
درسته فصلی که بخش آخر attack titan توش پخش میشه بزودی و من درحالی که مشت راستم رو قلبم و مشت چپم رو روی کمرم گذاشتم این روز ها رو طی میکنم تا بهش برسم.
درسته فصلی که بخش آخر attack titan توش پخش میشه بزودی و من درحالی که مشت راستم رو قلبم و مشت چپم رو روی کمرم گذاشتم این روز ها رو طی میکنم تا بهش برسم.
Forwarded from unwatered cactus
🌵: omg he is soooo pretty
😸 : fuckable.
🌵 : ahem ahem. u mean beautiful, right?
😺: nah...just fuckable.
🌵: ....
🌵: 🚶🏻♂️....
😸 : fuckable.
🌵 : ahem ahem. u mean beautiful, right?
😺: nah...just fuckable.
🌵: ....
🌵: 🚶🏻♂️....
unwatered cactus
🌵: omg he is soooo pretty 😸 : fuckable. 🌵 : ahem ahem. u mean beautiful, right? 😺: nah...just fuckable. 🌵: .... 🌵: 🚶🏻♂️....
That's Because my heart is dead and I can't appreciate anything soft ☺️🤍
مشکات هم برگشته راستی، یه تغییراتی تو تکرار مکررات داده و هست فعلا اگر قبلا بودید و دنبال میگشتید :)
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
دیشب رفتم اینجا (عمارت نوفل لوشاتو) برای نمایش « جز آن دو نفر دیگر هیچکس باقی نماد» خوب چیزی بود. نورپردازی اولش واقعا جالب توجه بود اما بعد در طول نمایش هم ادامه داشت و حضور داشتن واقعا ایده جالبی بود. موضوع داستان تو چند زمان مختلف اتفاق می افتاد. هم طنز…
کاش یکی بود پایه تئاتر، فردا این تمدید شده و ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ دوباره میرفتم میدیدم 😞 تنهایی حال نمیده دوره دوم
بعدا نوشت: چند نفری جمع شدیم ☺️🤍
بعدا نوشت: چند نفری جمع شدیم ☺️🤍
برای شما هم چیزهایی بودن که زمانی کلی حالتون رو خوب میکردن اما بعد از یه مدت، یه دلایل مختلف حتی فکر کردن بهشون باعث میشده غصه بخورید؟ یعنی الان که بهش فکر می کنید هنوز هم هیچی نیست که اون حس خوبی که اون قضیه بهتون میداده رو براتون تکرار کنه اما از اینم اونقدر لذت نبردید که دوست داشتید، اما مجبور شدید ازش دست بکشید...
چه میدونم، مثلا یه آهنگ، که کلی خاطره خوب باهاش دارید، ازش سیر نشدید اما چون یه اتفاق ناگواری حین گوش دادنش افتاده میذاریدش کنار چون یاد اون اتفاق میفتید... اما هنوزم دوستش دارید و به قدر کافی ازش لذت نبردید... 🙂
در این نوع شرایط چه میکنید؟ [ربات و ناشناش هر دو تو بیو چنل]
چه میدونم، مثلا یه آهنگ، که کلی خاطره خوب باهاش دارید، ازش سیر نشدید اما چون یه اتفاق ناگواری حین گوش دادنش افتاده میذاریدش کنار چون یاد اون اتفاق میفتید... اما هنوزم دوستش دارید و به قدر کافی ازش لذت نبردید... 🙂
در این نوع شرایط چه میکنید؟ [ربات و ناشناش هر دو تو بیو چنل]
👍6
The Ghost Under Your Bed 💅🏻
From movie (Encanto)
My favorite ISFJ in January 2022