This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخاطر جینیانگ دیدم، ناراضی نبودم ولی نمیتونم بگم خیلی فوقالعاده بود. ایده کلیش شبیه یه سری پرونده جنایی واقعی بود که قبلا یه فیلم ازش دیده بودم. 🎩
جینیانگ اینجا خیلی نخود و کیوت بود اما کاش به اون وجهه ولگرد و دورانی که قلدر بود بیشتر پرداخته بودن 🤤😁
•| #WatchWithMe | He's psychometric
جینیانگ اینجا خیلی نخود و کیوت بود اما کاش به اون وجهه ولگرد و دورانی که قلدر بود بیشتر پرداخته بودن 🤤😁
•| #WatchWithMe | He's psychometric
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
Centimillimental – Kizuato
به دلایل شخصی و احمقانه نمیتونم از این آهنگ، از این بخش، از این تصویر عبور کنم...
اگر بخوام بدم دخترعمو هنرمندم برام یکی از اینا رو بدوزه، بنظرتون کدومش جذاب تره؟
Anonymous Poll
59%
۱ 💚
41%
۲ 💙
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
Photo
•| #MyCity 🛣 تهران - کوچه زندوکیل - کافه گالری هورا
من و ماریشکا عملا ۲ سمت متفاوت از جهان نوشتن ایستادیم. من زیادی واضح مینویسم. حوصله توصیف ندارم، مستقیم میرم سر اصل مطلب و طوری پاورقی میذارم که انگار خواننده ها حتی امکان گوگل کردن اصطلاحات رو هم دم دست شون ندارن. معمولاً فانتزی با مخلوطی از تخیل و قوانین و موجودات جادویی ساخت خودم 🪄
ماریشکا، کتابی مینویسه. با توصیف و انواع آرایههای ادبی. انگار که داری نوشتههای یک نویسنده فرانسوی که به فارسی ترجمه شدن رو میخونی. کاملا هنری و مدام شک داری که احتمالا از اون همه هنر فقط داری نصفش رو درست درک میکنی. تقریباً یه نویسنده حدود ۱۹۵۰ با سبک Contemporary که داره فنفیکشن رو وارد دورهی تازهای میکنه.
اما خوبترین وجه اینکه نقش جدیدم به عنوان گربه تو فیکشن ناممین (#Jasper) لیبرته تصویب شده اینه که، ماریشکا مامان کلی گربهست و خوب میدونه چطوری یه گربه رو به تصویر بکشه. و این منو کنجکاو میکنه که چطوری قراره حضور پیدا کنم؟ چه رنگی باشم؟ رفتارم چطوری باشه و کجای داستان تغییری ایجاد کنم. 😀🙈
این دومین نقش من به عنوان گربه تو فیکشنه. اولیش رو فاطیما با همراهی امیلیا برام تدارک دیدن 🥺 البته اونجا ذات گربه من بودم و نقشم اسمش چیمی بود 😅 اما امیدوام در داستان جدید اسمم هم میا باشد.
قبلا به عنوان میا تو فیکشن های زیادی حضور داشتم، اولیش آرزو های رنگارنگ که یه فیکشن از واندایرکشن بود و من عکاس بودم یه گوشهای از داستان، آخریش هم که میا، دختر نامجون تو فیکشن جایگزین 😁
•| #ReadWithMe
ماریشکا، کتابی مینویسه. با توصیف و انواع آرایههای ادبی. انگار که داری نوشتههای یک نویسنده فرانسوی که به فارسی ترجمه شدن رو میخونی. کاملا هنری و مدام شک داری که احتمالا از اون همه هنر فقط داری نصفش رو درست درک میکنی. تقریباً یه نویسنده حدود ۱۹۵۰ با سبک Contemporary که داره فنفیکشن رو وارد دورهی تازهای میکنه.
اما خوبترین وجه اینکه نقش جدیدم به عنوان گربه تو فیکشن ناممین (#Jasper) لیبرته تصویب شده اینه که، ماریشکا مامان کلی گربهست و خوب میدونه چطوری یه گربه رو به تصویر بکشه. و این منو کنجکاو میکنه که چطوری قراره حضور پیدا کنم؟ چه رنگی باشم؟ رفتارم چطوری باشه و کجای داستان تغییری ایجاد کنم. 😀🙈
این دومین نقش من به عنوان گربه تو فیکشنه. اولیش رو فاطیما با همراهی امیلیا برام تدارک دیدن 🥺 البته اونجا ذات گربه من بودم و نقشم اسمش چیمی بود 😅 اما امیدوام در داستان جدید اسمم هم میا باشد.
قبلا به عنوان میا تو فیکشن های زیادی حضور داشتم، اولیش آرزو های رنگارنگ که یه فیکشن از واندایرکشن بود و من عکاس بودم یه گوشهای از داستان، آخریش هم که میا، دختر نامجون تو فیکشن جایگزین 😁
•| #ReadWithMe
Telegram
Jacob's Tanzania🎩
میترسم جیمین یشم تو دستای نامجون بشکنه.