Forwarded from - صالحه - (•صالحه اسدالله زاده•)
زرشک پلو با مرغ هستم.🥘
😁1
Forwarded from 𝟵.𝟭.𝟭 𝙒𝙝𝙖𝙩'𝙨 𝙮𝙤𝙪𝙧 𝙚𝙢𝙚𝙧𝙜𝙚𝙣𝙘𝙮?
سلام خورشت قیمه بادمجان هستم با یه قاچ پیتزا.
😁1
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
امروز از ۵ بیدارم و دارم به مامان کمک میکنم. اگر به موقع تموم بشه احتمالا باید برم شوش و مولوی خرید هم کنم، تنهایی یکم کسل کنندهس برای همین اینو دانلود میکنم که تو راه ببینم، کلا ۸ قسمت اینا باید باشه 🏳🌈 •| #WatchWithMe | ᵂʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘʳ ᵉʸᵉˢ ˡᶦⁿᵍᵉʳ
این بدک نبود. نسبت به بقیه BL های گاها لوس و یا کم کیفیتی که معمولا ساخته میشه، تقریبا لوس نبود. آره یه دختر اون وسط بود باز اما حتی اونم از این فوق سریش رو اعصاب ها نبود که باز دخترا رو بد نشون بدن. 🏳🌈 بین ۴ - ۵ تا BL کرهای که دیدم این جز خوبها محسوب میشد.
•| #WatchWithMe | ᵂʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘʳ ᵉʸᵉˢ ˡᶦⁿᵍᵉʳ
•| #WatchWithMe | ᵂʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘʳ ᵉʸᵉˢ ˡᶦⁿᵍᵉʳ
How beautiful could life be, if the first time I saw your smile... We would be at a college party... Carefree and ready to love...
- Oblivion, Jin's 15th letter
- Oblivion, Jin's 15th letter
اوضاع اخیرم خیلی خوب در شرایط دولینگوم مشهوده. 😅
میدونم باید یکم بیشتر تلاش کنم تا تلاش هام تا این لحظه هدر نره اما روحا نمیکشم دیگه، نمیرسم، از همه مهلت های بخششم استفاده کردم و دیگه بودجهای هم ندارم که برای خودم مهلت بخرم... پس یا با گوشت و پوستم تلاش میکنم یا تمام تلاشهام تا اینجا به ۰ برمیگردن.
•| #JustDoIt
میدونم باید یکم بیشتر تلاش کنم تا تلاش هام تا این لحظه هدر نره اما روحا نمیکشم دیگه، نمیرسم، از همه مهلت های بخششم استفاده کردم و دیگه بودجهای هم ندارم که برای خودم مهلت بخرم... پس یا با گوشت و پوستم تلاش میکنم یا تمام تلاشهام تا اینجا به ۰ برمیگردن.
•| #JustDoIt
👍1
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
مسلما برای اکثر شما پیش اومده وقتی دست یا پاتون رو برای مدتی حرکت نمیدید یا وقتی مدت زیاد تحت فشار باشن، خواب برن یا مور مور بشه... جدیدا من در حین راه رفتن پام خواب میره :/ درست شنیدید، در حالی که دارم از اون لعنتی استفاده میکنم... و خب مجبورم ادامه بدم…
فیزیوتراپیستم گفتم روزانه زیادی بدون گرم کردن پیاده روی کردم و عضلهی پام گرفته، یکم برام طب سوزنی کار کرد یک جلسه هم چهارشنبه برم بعدش دیگه ردیفه. بازم گفتم خبر بدم اگر شما هم در حال دست و پنجه نرم کردن با این مطلبید 🤍
♦️ بچهها یک سمی به اسم غرور بیجا وجود داره... گاهی متوجهش نیستید اما واقعا لذت رو از زندگی انسان میگیره. به این صورت که:
📢 چونکه خودش ازم نخواست باهاش برم بیرون، با اینکه دارم هلاک میشم باهاش برم بیرون منم چیزی نمیگم.
📣 چونکه خودش نگفت بیا این کار رو باهم انجام بدیم پس اصلا انجامش نمیدم با اینکه انجام ندادنش غمگینم میکنه.
📢 چونکه موقع سفارش گرفتن مستقیم از من نپرسیدن چی میخوری اصلا میگم گشنم نیست.
📣 و من حتی ورژنیش رو دیدم که زن خونه چون شوهرش بجای اینکه خودش بیاره بهش پول بده، میپرسید « پولی چیزی نمیخوای؟» میگفت نه نمیخوام، در صورتی که داشت از نیاز به پول نابود میشد :/
♥️ البته ببینید میفهمم ها، اینکه بعضی جاها توقع داشته باشی. مثلا اون مرد بعد یکی دوبار باید میفهمید خب زنم درآمد که نداره پس وقتی میگه پول نمیخوام داره × میگه ولی خب حالا یا نفهمید یا خودش رو به نفهمیدن زد، بنظرم کار اون زن هم واقعا مسخره بود...
♣️ اما با وجود دونستن تمام اینها چند وقت پیش به خودم اومدم دیدم دقیقاً دارم در مواجهه با یه سری مسائل همین کار رو انجام میدم!!!
روی این بخش کار کرده بودم که توقع نداشته باشم اما روی غرور بیجا نه! به این صورت که توقع نداشتم لزوماً فلان لطف در حقم انجام بشه اما وقتی ازم پرسیده میشد میخوای یا نه بدم میاومد و میگفتم نه. با خودم میگفتم یا باید طرف برام انجامش بده یا اصلا اسمش رو هم نیاره چون من که ازش نخواستم، چرا باعث میشه توقعی که نداشتم رو به زبون خودم بیارم تا بهم تقدیمش کنه...🥶
♠️ و اینجوری بود که هی داشتم محروم میشدم از چیزهایی که میتونستم این مدت ازشون لذت ببرم، فقط چون دلم میخواست بهم بابتش التماس کنن؟ 😅
🔊 اینا رو بافتم که تهش بهتون یادآوری کنم اگر شما هم درحال تکرار چنین رفتاری هستید به خودتون بیایید. نگذارید چیزی لذتهای کوچیک رو ازتون بگیره. دوستیهای خوب رو بابتش از دست ندید.
🔉 گاهی واقعاً دیگران وسیله هستن و کسی که منبع ناراحتی های ما میشه خودمون هستیم. نمیگم خودمون رو زیادی سرزنش کنیم، نه. فقط میگم قبل از اینکه همه تقصیرها بابت حال ناخوش مون رو گردن دیگران بندازیم، یه نگاهی کنیم ببینیم خودمون کجا رو بهتر میتونستیم انجام بدیم.
📢 چونکه خودش ازم نخواست باهاش برم بیرون، با اینکه دارم هلاک میشم باهاش برم بیرون منم چیزی نمیگم.
📣 چونکه خودش نگفت بیا این کار رو باهم انجام بدیم پس اصلا انجامش نمیدم با اینکه انجام ندادنش غمگینم میکنه.
📢 چونکه موقع سفارش گرفتن مستقیم از من نپرسیدن چی میخوری اصلا میگم گشنم نیست.
📣 و من حتی ورژنیش رو دیدم که زن خونه چون شوهرش بجای اینکه خودش بیاره بهش پول بده، میپرسید « پولی چیزی نمیخوای؟» میگفت نه نمیخوام، در صورتی که داشت از نیاز به پول نابود میشد :/
♥️ البته ببینید میفهمم ها، اینکه بعضی جاها توقع داشته باشی. مثلا اون مرد بعد یکی دوبار باید میفهمید خب زنم درآمد که نداره پس وقتی میگه پول نمیخوام داره × میگه ولی خب حالا یا نفهمید یا خودش رو به نفهمیدن زد، بنظرم کار اون زن هم واقعا مسخره بود...
♣️ اما با وجود دونستن تمام اینها چند وقت پیش به خودم اومدم دیدم دقیقاً دارم در مواجهه با یه سری مسائل همین کار رو انجام میدم!!!
روی این بخش کار کرده بودم که توقع نداشته باشم اما روی غرور بیجا نه! به این صورت که توقع نداشتم لزوماً فلان لطف در حقم انجام بشه اما وقتی ازم پرسیده میشد میخوای یا نه بدم میاومد و میگفتم نه. با خودم میگفتم یا باید طرف برام انجامش بده یا اصلا اسمش رو هم نیاره چون من که ازش نخواستم، چرا باعث میشه توقعی که نداشتم رو به زبون خودم بیارم تا بهم تقدیمش کنه...🥶
♠️ و اینجوری بود که هی داشتم محروم میشدم از چیزهایی که میتونستم این مدت ازشون لذت ببرم، فقط چون دلم میخواست بهم بابتش التماس کنن؟ 😅
🔊 اینا رو بافتم که تهش بهتون یادآوری کنم اگر شما هم درحال تکرار چنین رفتاری هستید به خودتون بیایید. نگذارید چیزی لذتهای کوچیک رو ازتون بگیره. دوستیهای خوب رو بابتش از دست ندید.
🔉 گاهی واقعاً دیگران وسیله هستن و کسی که منبع ناراحتی های ما میشه خودمون هستیم. نمیگم خودمون رو زیادی سرزنش کنیم، نه. فقط میگم قبل از اینکه همه تقصیرها بابت حال ناخوش مون رو گردن دیگران بندازیم، یه نگاهی کنیم ببینیم خودمون کجا رو بهتر میتونستیم انجام بدیم.