Normalize saying 'I don't give a fuck' in the middle of conversation
سلام،
سراغ گرفتید ناشناس، خواستم اینجا هم بگم...
اینکه کم حرف میزنم برای اینه که نمیخواستم فکر های نه چندان مثبتی که توی ذهنم عبور میکنه به شما هم انتقال بدم... اما داشتم فکر میکردم شاید شما هم در حال تجربه کردن حس های مشابه باشید و با گفتنش حس کنید یکی هم داره مثل شما از چنین شرایطی عبور میکنه 🤍
پس احتمالا امروز یکم پر حرفی کنم.
سراغ گرفتید ناشناس، خواستم اینجا هم بگم...
اینکه کم حرف میزنم برای اینه که نمیخواستم فکر های نه چندان مثبتی که توی ذهنم عبور میکنه به شما هم انتقال بدم... اما داشتم فکر میکردم شاید شما هم در حال تجربه کردن حس های مشابه باشید و با گفتنش حس کنید یکی هم داره مثل شما از چنین شرایطی عبور میکنه 🤍
پس احتمالا امروز یکم پر حرفی کنم.
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
سلام، سراغ گرفتید ناشناس، خواستم اینجا هم بگم... اینکه کم حرف میزنم برای اینه که نمیخواستم فکر های نه چندان مثبتی که توی ذهنم عبور میکنه به شما هم انتقال بدم... اما داشتم فکر میکردم شاید شما هم در حال تجربه کردن حس های مشابه باشید و با گفتنش حس کنید یکی…
مثلا مورد اولی که آزارم میده اینه که، از بین آدم هایی که برام مهمه اینجا و حرفام رو دنبال کنن فقط یک یا دو نفر انجامش میدن. 🤍🙂
اکثر مواقع توسط کسانی که منتظر عکسالعمل شون هستم نادیده گرفته میشم و این واقعا دهن آدم رو میدوزه... اینکه بعد ۳ - ۴ روز از گفتن یه مطلبی، ببینی طرف داره راجع به همون موضوع که امروز تو یه چنل دیگه گفته شده کلی ذوق میکنه...
خب بی تعارف این یعنی تو چک نمیشی، یا حداقل در اولویت چک نمیشی اونم درحالیکه تو داری اون فرد رو روزانه دنبال میکنی. 😑😬
ببینید بحث این نیست که چون من یک نفر رو در اولویت قرار میدم، اونم وظیفهی چنین کاری رو داره ها؛ اصلا!
بحث من روی این مسألهست که اون فرد اگر چک نمیکنه یا از اهمیت کافی براش برخوردار نیستی، چرا باید حس کنه مجبوره توی چنل بمونه؟ 🧐
آره صد در صد از نبودنش قرار نیست خوشحال بشم اما بهتر از این نیست که ببینم دارم نادیده گرفته میشم؟ 🤔 خب حداقل اونطوری با خودم میگم اینجا نیست، پس طبیعیه که در جریان نباشه. درسته؟
مطلبی میخوندم که میگفت بالا رفتن فالور ها، اعضای چنل و گروه و... مثل دریافت جایزه بعد از انجام کاریه. ایجاد حس خوب میکنه و طبیعتاً موجود زنده به جایزه و حس خوب وابسته میشه.
و از دست دادن دنبال کنندهها، درست مثل باختن یا اشتباه انجام دادن مرحلهای از کار که باعث میشه جایزه از دست بره، آزار دهندهاست برای همینه که تا وقتی چنل/پیج کوچیکه خیلی برات مهم نیست تعداد کسانی که میخونن... اما همینکه یکم مخاطب بیشتر شد کم کم اهمیتشون برات بالا میره...
حالا این وسط کسانی هستن که حضورشون شاید به اندازهی ۲۰ - ۳۰ نفر ارزشمند باشه و این بی محلی مساوی با از دست دادن همزمان اون تعداد مخاطب، اعصابت رو به بازی میگیره... پس فکر میکنم وقتی ۱ بار برای همیشه نباشه، بهتر از اینه که بعد از هر پست خاص، حس کنی این تعداد مخاطب از دستت رفته.
پس اگر حس میکنید با موندن تو چنل کسی درحالیکه که محتواش رو دنبال نمیکنید، دارید به طرف لطف میکنید یا دوستی رو حفظ میکنید، در موردش بیشتر فکر کنید. شاید خیلیها براشون مهم نباشه از کل نفرات چنل شون چه تعدادی محتوا رو میخونن، شاید برای بعضیا مهم باشه. پس این یه لطف همیشگی نیست.
نه اینکه بگم خودم اصلا چنین کاری نکردما، اتفاقا من هم کلی روزانه نویسی جوین هستم که میخونم همون لحظه، بعضیاشو نمیرسم بخونم و بعضیاشون رو آرشیو کردم. بعضیاشو آخر هفتهها میخونم و بعضیا رو هرگز... چون نمیخوام با لفت دادن این حس رو ایجاد کنم که برام افراد بی اهمیتی هستن اما جدیدا حس میکنم این کار، نامردیه. هرچند شاید برای اونا چندان مهم نباشه من دنبال میکنم حرفاشون رو یا نه... اما صرفاً با حضورم اونجا دارم این پیام رو میرسونم که دارم دنبال میکنم و از شرایطتت با خبرم، درحالی که ممکنه نباشم...
امیدوارم واضح گفته باشم 🤓😉 اما بازم نظر سنجی میذارم تا نظر شما رو هم بدونم.
اکثر مواقع توسط کسانی که منتظر عکسالعمل شون هستم نادیده گرفته میشم و این واقعا دهن آدم رو میدوزه... اینکه بعد ۳ - ۴ روز از گفتن یه مطلبی، ببینی طرف داره راجع به همون موضوع که امروز تو یه چنل دیگه گفته شده کلی ذوق میکنه...
خب بی تعارف این یعنی تو چک نمیشی، یا حداقل در اولویت چک نمیشی اونم درحالیکه تو داری اون فرد رو روزانه دنبال میکنی. 😑😬
ببینید بحث این نیست که چون من یک نفر رو در اولویت قرار میدم، اونم وظیفهی چنین کاری رو داره ها؛ اصلا!
بحث من روی این مسألهست که اون فرد اگر چک نمیکنه یا از اهمیت کافی براش برخوردار نیستی، چرا باید حس کنه مجبوره توی چنل بمونه؟ 🧐
آره صد در صد از نبودنش قرار نیست خوشحال بشم اما بهتر از این نیست که ببینم دارم نادیده گرفته میشم؟ 🤔 خب حداقل اونطوری با خودم میگم اینجا نیست، پس طبیعیه که در جریان نباشه. درسته؟
مطلبی میخوندم که میگفت بالا رفتن فالور ها، اعضای چنل و گروه و... مثل دریافت جایزه بعد از انجام کاریه. ایجاد حس خوب میکنه و طبیعتاً موجود زنده به جایزه و حس خوب وابسته میشه.
و از دست دادن دنبال کنندهها، درست مثل باختن یا اشتباه انجام دادن مرحلهای از کار که باعث میشه جایزه از دست بره، آزار دهندهاست برای همینه که تا وقتی چنل/پیج کوچیکه خیلی برات مهم نیست تعداد کسانی که میخونن... اما همینکه یکم مخاطب بیشتر شد کم کم اهمیتشون برات بالا میره...
حالا این وسط کسانی هستن که حضورشون شاید به اندازهی ۲۰ - ۳۰ نفر ارزشمند باشه و این بی محلی مساوی با از دست دادن همزمان اون تعداد مخاطب، اعصابت رو به بازی میگیره... پس فکر میکنم وقتی ۱ بار برای همیشه نباشه، بهتر از اینه که بعد از هر پست خاص، حس کنی این تعداد مخاطب از دستت رفته.
پس اگر حس میکنید با موندن تو چنل کسی درحالیکه که محتواش رو دنبال نمیکنید، دارید به طرف لطف میکنید یا دوستی رو حفظ میکنید، در موردش بیشتر فکر کنید. شاید خیلیها براشون مهم نباشه از کل نفرات چنل شون چه تعدادی محتوا رو میخونن، شاید برای بعضیا مهم باشه. پس این یه لطف همیشگی نیست.
نه اینکه بگم خودم اصلا چنین کاری نکردما، اتفاقا من هم کلی روزانه نویسی جوین هستم که میخونم همون لحظه، بعضیاشو نمیرسم بخونم و بعضیاشون رو آرشیو کردم. بعضیاشو آخر هفتهها میخونم و بعضیا رو هرگز... چون نمیخوام با لفت دادن این حس رو ایجاد کنم که برام افراد بی اهمیتی هستن اما جدیدا حس میکنم این کار، نامردیه. هرچند شاید برای اونا چندان مهم نباشه من دنبال میکنم حرفاشون رو یا نه... اما صرفاً با حضورم اونجا دارم این پیام رو میرسونم که دارم دنبال میکنم و از شرایطتت با خبرم، درحالی که ممکنه نباشم...
امیدوارم واضح گفته باشم 🤓😉 اما بازم نظر سنجی میذارم تا نظر شما رو هم بدونم.
👍2
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
مثلا مورد اولی که آزارم میده اینه که، از بین آدم هایی که برام مهمه اینجا و حرفام رو دنبال کنن فقط یک یا دو نفر انجامش میدن. 🤍🙂 اکثر مواقع توسط کسانی که منتظر عکسالعمل شون هستم نادیده گرفته میشم و این واقعا دهن آدم رو میدوزه... اینکه بعد ۳ - ۴ روز از گفتن…
در مورد چنل های روزانه نویسی، چقدر براتون مهمه کسانی که هستن مطالب رو چک کنن؟
Anonymous Poll
35%
برام اهمیت زیادی داره
24%
برام چندان مهم نیست
5%
برام اصلا مهم نیست
36%
افراد خاصی هستن که چک کردن اونها برام مهمه
بعضی وقتا انگار میخوای بهت ثابت شه اطرافیانت خوب نیستن. سر قول هاشون نمیمونن. منتظری چیزی که قولش رو داده بودن یکم دیر بشه تا با خیال راحت توی ذهنت بگی: « دیدی سر قولت نموندی؟» 🧞♀
انگار اگر بهت ثابت بشه اعتمادت اشتباه بوده، برنده شدی... چون دفعه بعدی که بخوای راه ساده تر رو انتخاب کنی یک دلیل برای انتخابش بیشتر داری.🙎♀
و خب آره، بی اعتمادی خیلی راحتتر و بی دردسر تره. اعتماد نمیکنی و دیگه نگران نیستی اگر خوب پیش میرفت چی میشد، بجای اینکه آخر شب بشینی به این فکر کنی که حداقل اگر شروعش نمیکردی، حسرت عدم نتیجهگیری رو نمیخوردی.🙅♀
یکی مثل من، که روی قول ها حساب میکنه و اونها رو یادش نگه میداره آدم خطرناکی به حساب میاد، چون آدمها خیلی وقتا فقط قول میدن بدون اینکه قصد داشته باشن انجامش بدن، یا گاهی اون لحظه واقعا قصد دارن اما بعداً نظرشون تغییر میکنه یا دیگه صرفاً حوصلهاش رو ندارن... یا واقعا شرایط طوری تغییر میکنه و نمیشه سر اون قول موند... اما در نهایت، یه قول شکسته شده، همیشه یه قول شکسته شده باقی میمونه... و همین خطرناکه. اینکه سر قول نموندن ها رو یادت بمونه... 😞
اما بدتر از اون، این نکتهاس که من و امثال من، قول ها رو یادمون میمونه اما ناراحت شدن ها رو نه. برای همینم هست که اعتماد کردن سخت میشه.🚫❌
اینکه یادته این حس بد رو قبلا تجربه کردی اما دقیقا نمیدونی با کی و چرا، پس ترجیح میدی دیگه حتی وارد این مسیر نشی. و مثلا وقتی در موردش حرف میزنی اونقدر آدم به ذهنت میاد که ممکنه حرفت رو به خودشون بگیرن که از همه چی بدت میاد.
وقتی فکر میکنی با اینهمه ادعای بی اعتمادی، به اینهمه آدم اجازه دادی اعتمادت رو بشکنن؟؟؟ واقعا باعث میشه سرت درد بگیره! اما خب در نهایت بازم همون آدمی و منتظری یکم محبت ببینی تا بازم به خواست خودت پا توی همون چاه بگذاری... 😵💫
حالا یکی برای مطلب بالایی، اومد گفت: «یکم زیادی حساس نیستی؟»
خب رد نمیکنم. واقعا روزهایی هست که اینقدر تحمل کردی، یه مساله کوچیک که شاید هیچی نباشه بهت فشار میاره و منفجر میشی. فکر میکنم منم جنبهی اینو ندارم که سکوت کنم، هرچند که عمدی نبوده باشه. 😪😮💨
در نتیجه حالا که یکم مسائل ذهنیم رو بیان کردم، تلاش میکنم آروم بشم و دوباره بشم یک گربهی مفید که حالش خوبه، چیزای جذاب یادتون میده و جواب سوالاتون رو پیشش پیدا میکنید. 🐱💪
انگار اگر بهت ثابت بشه اعتمادت اشتباه بوده، برنده شدی... چون دفعه بعدی که بخوای راه ساده تر رو انتخاب کنی یک دلیل برای انتخابش بیشتر داری.🙎♀
و خب آره، بی اعتمادی خیلی راحتتر و بی دردسر تره. اعتماد نمیکنی و دیگه نگران نیستی اگر خوب پیش میرفت چی میشد، بجای اینکه آخر شب بشینی به این فکر کنی که حداقل اگر شروعش نمیکردی، حسرت عدم نتیجهگیری رو نمیخوردی.🙅♀
یکی مثل من، که روی قول ها حساب میکنه و اونها رو یادش نگه میداره آدم خطرناکی به حساب میاد، چون آدمها خیلی وقتا فقط قول میدن بدون اینکه قصد داشته باشن انجامش بدن، یا گاهی اون لحظه واقعا قصد دارن اما بعداً نظرشون تغییر میکنه یا دیگه صرفاً حوصلهاش رو ندارن... یا واقعا شرایط طوری تغییر میکنه و نمیشه سر اون قول موند... اما در نهایت، یه قول شکسته شده، همیشه یه قول شکسته شده باقی میمونه... و همین خطرناکه. اینکه سر قول نموندن ها رو یادت بمونه... 😞
اما بدتر از اون، این نکتهاس که من و امثال من، قول ها رو یادمون میمونه اما ناراحت شدن ها رو نه. برای همینم هست که اعتماد کردن سخت میشه.🚫❌
اینکه یادته این حس بد رو قبلا تجربه کردی اما دقیقا نمیدونی با کی و چرا، پس ترجیح میدی دیگه حتی وارد این مسیر نشی. و مثلا وقتی در موردش حرف میزنی اونقدر آدم به ذهنت میاد که ممکنه حرفت رو به خودشون بگیرن که از همه چی بدت میاد.
وقتی فکر میکنی با اینهمه ادعای بی اعتمادی، به اینهمه آدم اجازه دادی اعتمادت رو بشکنن؟؟؟ واقعا باعث میشه سرت درد بگیره! اما خب در نهایت بازم همون آدمی و منتظری یکم محبت ببینی تا بازم به خواست خودت پا توی همون چاه بگذاری... 😵💫
حالا یکی برای مطلب بالایی، اومد گفت: «یکم زیادی حساس نیستی؟»
خب رد نمیکنم. واقعا روزهایی هست که اینقدر تحمل کردی، یه مساله کوچیک که شاید هیچی نباشه بهت فشار میاره و منفجر میشی. فکر میکنم منم جنبهی اینو ندارم که سکوت کنم، هرچند که عمدی نبوده باشه. 😪😮💨
در نتیجه حالا که یکم مسائل ذهنیم رو بیان کردم، تلاش میکنم آروم بشم و دوباره بشم یک گربهی مفید که حالش خوبه، چیزای جذاب یادتون میده و جواب سوالاتون رو پیشش پیدا میکنید. 🐱💪
خب بریم سراغ دیدنی هایی که تموم کردم. به ترتیب Mr. Queen که میتونم بگم عبور از این هفته سخت رو مدیون این سریالم. حسابی منو خندوند.😀
این BL که امروز تمومش کردم به اسم My Sweet dear که مثل همون چیزی که برای Color Rush گفتم، کاش یکم بودجه و کیفیتش رو بالاتر میبردن آدم حسرت چیزی که میتونست ازش دربیاد رو نخوره. 😞😕
قطار بوسان ۲ رو هم دیدم به اسم Peninsula که خب راضی بودم. با اینکه فیلمهای زامبی دوست ندارم اما خوب بود برای یکبار دیدن واقعاً. 🧟♂
برای امروز دیگه قصد دارم یکم کار کنم ولی شاید آخر هفته گابلین rewatch کنم اگر هنوز از هارد پاک نکرده باشم. برای بعدش هم فیلمهایی که اون بالا نظر سنجی کردم + Fighter of destiny که لوهان بازی کرده توش 😢
البته، باید دیدنی ها رو به عنوان جایزه به خودم بدم چون کلی کار هست که این هفته به عقب پرت کردم و باید انجام بشن😁😅
•| #WatchWithMe
این BL که امروز تمومش کردم به اسم My Sweet dear که مثل همون چیزی که برای Color Rush گفتم، کاش یکم بودجه و کیفیتش رو بالاتر میبردن آدم حسرت چیزی که میتونست ازش دربیاد رو نخوره. 😞😕
قطار بوسان ۲ رو هم دیدم به اسم Peninsula که خب راضی بودم. با اینکه فیلمهای زامبی دوست ندارم اما خوب بود برای یکبار دیدن واقعاً. 🧟♂
برای امروز دیگه قصد دارم یکم کار کنم ولی شاید آخر هفته گابلین rewatch کنم اگر هنوز از هارد پاک نکرده باشم. برای بعدش هم فیلمهایی که اون بالا نظر سنجی کردم + Fighter of destiny که لوهان بازی کرده توش 😢
البته، باید دیدنی ها رو به عنوان جایزه به خودم بدم چون کلی کار هست که این هفته به عقب پرت کردم و باید انجام بشن😁😅
•| #WatchWithMe
Yours
Jin
A deeper day, my shadow became longer 🪁
Far away there, the sun is setting
Maybe, I’m wandering in the darkness is getting darker
Am I trapped in this place?
The place that is still breathing
I need to get closer to that place
Every day you seem too far away
Every time you do I tell my self
I’m waiting here
Every night I see you in my heart
Every time I do I end up crying
If I call for you in the dark
What’s coming for me to hear
My deep breaths
The place where time has stopped
Now I have to turn it back
Every day you seem too far away
Every time you do I tell my self
I’m waiting here.
Every night I see you in my heart
Every time I do I end up crying
If I call for you in the dark
The place where the swaying sun breathes
I will stop like this
Every day you seem too far away
Every time you do I tell my self
I’m waiting here.
Every night I see you in my heart
Every time I do I end up crying
If I call for you in the dark
[ #Music 🛹 ]
Far away there, the sun is setting
Maybe, I’m wandering in the darkness is getting darker
Am I trapped in this place?
The place that is still breathing
I need to get closer to that place
Every day you seem too far away
Every time you do I tell my self
I’m waiting here
Every night I see you in my heart
Every time I do I end up crying
If I call for you in the dark
What’s coming for me to hear
My deep breaths
The place where time has stopped
Now I have to turn it back
Every day you seem too far away
Every time you do I tell my self
I’m waiting here.
Every night I see you in my heart
Every time I do I end up crying
If I call for you in the dark
The place where the swaying sun breathes
I will stop like this
Every day you seem too far away
Every time you do I tell my self
I’m waiting here.
Every night I see you in my heart
Every time I do I end up crying
If I call for you in the dark
[ #Music 🛹 ]
🔥2
آقا تو حموم یه مطلب مهمی تو ذهنم بود، گفتم بیام بیرون تو چنل بگمش... الان اصلا یادم نمیاد چی بود... ولی یه حسی بهم میگه در مورد فیکشن و اینا بود... منتظرش باشید امروز حتما یادم میارونمش 🥶😶🌫
امروز دارم با آلیس میرم سرکار 🐱💐 خاندان گربههایی که بهم داده بود چسبوندم به «این یارو عه که دستو گرم نگه میداره ولی انگشت نداره» ✨
Forwarded from Smeraldo Garden
اتحاد پیشیهای محافظ، جهت نشر شادی و حفاظت از کاوایی نکو-چانノ(^._.^)
Smeraldo Garden
اتحاد پیشیهای محافظ، جهت نشر شادی و حفاظت از کاوایی نکو-چانノ(^._.^)
حس ابرقهرمان بودن دارم ฅ^•ﻌ•^ฅ
رئیسم میگه، دو سه روزه سرحال نیستی، وقتی سرحال نیستی چیکار میکنی...
خیلی دلم میخواست بگم «پیتزا میخورم» ولی خب ناهار فسنجون دارم و الان اولویت فسنجونه 😢 شاید بعدش اگر نترکیدم یه پیتزا هم گرفتم که سرحال بیام... 😅
خیلی دلم میخواست بگم «پیتزا میخورم» ولی خب ناهار فسنجون دارم و الان اولویت فسنجونه 😢 شاید بعدش اگر نترکیدم یه پیتزا هم گرفتم که سرحال بیام... 😅
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
آقا من باز ۲ قدم (۴۷۷۲ قدم) پیاده اومدم سه تا موزه پیدا کردم 😅😁
چون خیلی پرسیدید، یکیش اینه خب این رو من همیشه یا با اتوبوس از جلوش رد میشدم یا از اونطرف خیابون پیادهروی میکردم و نمیدونستم جلوی درش پلاکارد اطلاعات داره در نتیجه فقط با اسم «موزه هنر ایران» حس میکردم اگر سرچ کنم سیصد تا نتیجه نشون بده بهم. امروز اما موقع پیاده روی پلاکارد رو دیدم و ازش عکس گرفتم چون آدرس سایت روش بود. بلیطش ۲۰ تومنه و باید از سایت وقت رزرو کنی برای دیدنش، گوشی و کیف و اینا رو هم بخش امانات داره باید تحویل بدی. نمیدونم کی ولی بزودی یه سری بهش میزنم. ☺️
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
گفتید یکمم از کارهای خودم بزارم براتون... چشم. من خیلی وقته نمیرسم با مکس کار کنم ولی این یکی از کارهای قدیمیمه که خیلی دوستش داشتم چون موشک توش حرکت داشت 🥳
بذارید یک نمونه کوچیک از جرات رو براتون تعریف کنم. من سال 93، ترم آخر کاردانی (فوق دیپلم) بود که تصمیم گرفتم برای کارشناسی (لیسانس) دیگه بهتره قلم نوری بخرم و با اینکه از طرفدارهای سرسخت انیمیت رو کاغذ بودم ولی خب بهرحال آدم باید با تکنولوژی پیش بره... اما تا الان که نزدیک 7 سال گذشته از قلم نوری استفاده نکردم. چرا؟ بخاطر ترس. از اینکه حالا اگر یک خط صافم نتونم باهاش بکشم چی؟ اونجوری دیگه خیلی ضایع میشم و...
سه سال پیش که دادم آیلا این پوستر رو برای فیکشنم طراحی کنه خیلی دلم قنج رفت و مصمم شدم دیگه قلم نوری رو بیارم وسط، ولی بازم اسیر اون ترس شدم تا اینکه لونا دیشب بهم گفت پوستر مربع از فیکشنم میخواد و من دیدم برای مربع کردن اون پوستر اون تیکه از شونه تهیونگ از کنار برش میخوره و در یک تصمیم ناگهانی قلم نوری رو آوردم بیرون و اون 2 قطره از شونه رو با قلم نوری کشیدم. شاید مسخره باشه. واقعا بچگانهاس اما همین که با یک حرکت کشیدم اندازه تمام این سال ها بهم انگیزه داد. چیزی نبود که با موس نشه انجام داد اما نمیدونم چی باعث شد با قلم انجامش بدم ولی هرچی بود ازش ممنونم چون حس میکنم یکم جرات پیدا کردم 🤍
•| #JustDoIt
سه سال پیش که دادم آیلا این پوستر رو برای فیکشنم طراحی کنه خیلی دلم قنج رفت و مصمم شدم دیگه قلم نوری رو بیارم وسط، ولی بازم اسیر اون ترس شدم تا اینکه لونا دیشب بهم گفت پوستر مربع از فیکشنم میخواد و من دیدم برای مربع کردن اون پوستر اون تیکه از شونه تهیونگ از کنار برش میخوره و در یک تصمیم ناگهانی قلم نوری رو آوردم بیرون و اون 2 قطره از شونه رو با قلم نوری کشیدم. شاید مسخره باشه. واقعا بچگانهاس اما همین که با یک حرکت کشیدم اندازه تمام این سال ها بهم انگیزه داد. چیزی نبود که با موس نشه انجام داد اما نمیدونم چی باعث شد با قلم انجامش بدم ولی هرچی بود ازش ممنونم چون حس میکنم یکم جرات پیدا کردم 🤍
•| #JustDoIt
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادمه خود فیلمه رو چندان خوشم نیومد با اینکه در نگاه اول موضوع خیلی جالبی داشت و تنها دلیلی که دیدمش این تیزر بود. 💃
پارک بوگوم واقعا خیلی بانمکه 😍☺️ پس خودشو ندیدید هم ندیدید چون قدیمی به حساب میاد اصلا، اما تیزرش از دست تون نره.
Moonlight drawn by clouds🌙☁️
•| #WatchWithMe
پارک بوگوم واقعا خیلی بانمکه 😍☺️ پس خودشو ندیدید هم ندیدید چون قدیمی به حساب میاد اصلا، اما تیزرش از دست تون نره.
Moonlight drawn by clouds🌙☁️
•| #WatchWithMe
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
رستوران کرهای | جاپچه + بابلتی 🧋 همراه با کاکتوس 🌵
اینبار از دفعه قبل هم بیشتر عکس نگرفتم 😅 بولگوگی زدیم، جای شما خالی 💫 و خوشگذشت کاش وقت بشه شب بیام از کادویی که راکمین 🎸 بهم داد رونمایی کنم. 😍🥺