چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.96K photos
577 videos
19 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ugetsu Murata = Emilia
Talented AF
Knows when she's good at Sth
Too proud for her own good
Never lets people see through her emotions
Doesn't admit that she's hurting until it's too late
Falls for people but don't confess until they move on

This brat I swear 😪
بچه ها من یک سری کارها رو گفته بودم جمعه رسیدگی می‌کنم امشب نمی‌رسم، فردا منتظر شون باشید 💕
ببینید من بیرون بودم چی آپ شده...
@BTSIR7_FF
https://t.me/c/1483323670/47662
اولین تجربه همکاریِ من، که میای عزیزم رو توی نوشتن و ایده پردازیش همراهی کردم^-^
برید پارت اول مولتی شات Lodevole رو بخونید. جمعه ها منتظرش باشید و امیدوارم دوسش داشته باشید.
منم امروز انقدر سرم شلوغ بود کلا فراموش کرده بودم...
بعد از مدت ها چیزی نوشتم... اگر هنوز من و داستان هام رو یادتونه، بهم انرژی بدید ☺️
Can't wait for it to get colder ❄️
گشنمه :|
و خوراکی دون سرکارم خالیه چون خالیش کردم که کمتر بخورم 😭
Swing kids 2018 🤍💔

•| #WatchWithMe
همکارم یه غذای محلی آورده به اسم آشک! خوشمزه بود. مثل دامپلینگ مواد آش پیچیده شده توی خمیر، بعد روش ماست میریزی میخوری. البته ماستش سیر داشت یکم تند بود ولی من با اینکه غذاهای تند دوست ندارم بنظرم خوشمزه بود 😋
Forwarded from unwatered cactus
Maybe we could just get rid of labels and not make up names for every thing so we don’t have to use 10 minutes explaining our identity to every stranger that wants to say hi ?🥺
Gender is flexible , so is sexuality. Making random labels for it 24/7 for every little difference will be never ending
Find a better hobby
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
Hello mia
امشب بررسی نداریم؟🥺
برنامه ناشناس
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ Hello mia امشب بررسی نداریم؟🥺
یادم رفت گرفتم خوابیدم راستش😅 داشتم بیهوش میشدم
ببخشید🥺 یتیثتص
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ممنونم که می پرسید چرا بیدارم! 🌱🤗
چون از سرکار چند تا مقاله برای ترجمه آوردم چون این ماه یکم بیشتر از حدی که حقوقم جواب میده برای خودم خرج تراشیدم و باید تا جایی که میتونم پول کسب کنم تا بلکه برسونم 😅😌
Forwarded from 腾龙娱乐‼️腾龙娱乐公司【官方】 (mhdie⁦ ⁦)
مامانم:*درمورد اینکه بچه های این دوره چقدر شر و پدصگ شدن حرف می‌زنه*
مامانم: حالا خداروشکر دختر من اهل این حرفا نیست
من:
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
https://t.me/ButtonEyed/5847
سلام مبا وقتت بخیر.
این انیمیشن بنظر من نشون دهنده‌ی ارتباط نسلهاست، اینکه ما آیندگان رو شکل میدیم حتی دلمون میخواد با ما متفاوت باشن، چون اینطوری حرکت میکنیم. بعد زمانی واقعا میتونیم به هم نزدیک بشیم که زبان درست همدیگه رو پیدا کنیم و قبل از اون هرچی بوده بی فایده بوده، درست زمانی که زنده شدیم میتونیم ما هم جزوی از تاریخ قبل و آینده بشیم.
موسیقی‌ هم بقول خودت دارک آکادمی بود و حال و هوای چوبی کتابخونه‌ی خاک خورده رو میداد که عمرش اندازه‌ی همون کتابهای نوشته شده‌است.
جالبی‌اش اینجا بود که اون کتاب رو که باز کرد عکس موجودهای متفاوت تری شدیم که یه الگوی شبیه داشتن، شاید مثلا نسلهای قبل تر همون جیرجیرک؟ که الگوی خلقت خودش بودن.
بعد بنظرم اینکه از عروسک استفاده کرده بودن و کاراکترها سه بعد داشتن زنده بودن و آفریدن رو بهتر نشون میداد حس هم‌ذات‌پنداری رو تقویت میکرد. اینطوری انگار تفاوت عروسک دست ساز و جیرجیرک واقعی بهتر مشخص میشد.بامزه‌تر هم بود کار و حالت دارک آکادمی داشت که کاملا روی موسیقی نشسته بود‌.
روند میشرفت داستان هم بنظرم با سرعت موسیقی همراه بود و نه اون ساعت شنی، ساعت شنی فقط نماد زمان بود ولی سرعت انیمیشن رو تنظیم نمیکرد.
در کل نه انقدر سریع بود که نشه جیزی فهمید نه انقدر کند که گزافه گویی بنظر بیاد.
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
سلام میا🍁 روزت بخیر و امیدوارم حالت خوب باشه🍂 خب من میرم سراغ تحلیل انیمیشن این هفته و برداشت‌های خودم ازش ^-^

🎻موسیقی انیمیشن: خب اول از همه همونطور که توی انیمیشن هم مشخصه ، متوجه میشیم که زمان به شدت عنصر باارزشیه و از اون‌جایی که زمان چه در زندگی واقعی و چه توی دنیای این انیمیشن به سرعت در حال سپری شدنه ما به موسیقی با ریتم تند احتیاج داریم و توی این انیمیشن دقیقاً این مسئله رعایت شده؛ به طوری‌که هر چقدر ما به پایان نزدیک تر میشیم زمان با سرعت بیشتری از ما پیشی میگیره و ریتم تندتر میشه. انتخاب ساز ویولن هم هوشمندانه بوده چون ویولن و ساز‌های زهی این قابلیت رو دارن که سرعت و تنش رو بهتر القا کنن و صدای تیزشون هم به انتقال این مفهوم کمک میکنه.

🐰متریال: این مسئله که از عناصر واقعی و عروسک‌های دست ساز و اینا استفاده شده بود، باعث شد خیلی فضای داستان برای من قابل لمس‌تر و صمیمی‌تر و در یک کلمه رئال‌تر باشه. فکر میکنم خیلی هم باید سخت و زمان‌بر باشه😅 تکنیکش هم اگر اشتباه نکنم استاپ‌موشن بوده.

داستان انیمیشن: خب همون شروع داستان، کرکتر ما دقیقاً توی همون موقعیتی هست که ما آخر داستان هم شاهدش هستیم؛ انگار قبل از شروع داستان یکی دیگه این کرکترِ مارو ساخته و اون کتابو بهش داده و حالا نیست "زمانش تموم شده". توی چند ثانیه اول انگار کرکترِ ما بخاطر اتفاقات قبلی ، جا خورده و هنوز به خودش نیومده تا زمانی که ساعتِ شنی به حرکت درمیاد و متوجه میشه زمانش شروع شده.
توی این داستان بنظرم این مسئولیت بهش محوّل شده تا با زمانی که داره بتونه یک چیزی رو از خودش به‌جا بذاره یا شایدم این چرخه رو ادامه بده.
در هر صورت طبق چیزایی که توی کتاب نوشته شده پیش میره و همون مراحل رو دنبال میکنه تا یک جسمی از جنس خودش رو میسازه.
وقتی ساختش تموم میشه ، زمانش در حال نزدیک شدن به پایانه و همچنان جسمی که ساخته ، دارای حیات نیست و در این وضعیت با نواختن اون قطعه‌ای که توی کتاب هست به اون جسم زندگی میبخشه و بعد از اون کتابو بهش میده "برای ادامه دادن اون چرخه". در آخر زمانِ خودش تموم میشه. این بار جسم جدید مسئول ادامه دادن و استفاده از زمانِ محدودِ خودشه!

🪡جزئیات: من با دیدن این انیمیشن دو تا فکر توی ذهنم شکل گرفت که نمیدونم درست باشه یا نه: | ۱- به آفرینش اشاره داره ۲- به ارزش زمان و فرصت یکباره زندگی که بهمون داده شده اشاره داره. |
کرکتر داستانمون تنها بود و میشه گفت با ساختن اون جسم برای مدت کوتاهی که در اختیار داشت تونست از تنهایی دربیاد و یکی دیگرو کنار خودش داشته باشه. موقعی که زمانش به پایان رسید با دادن اون کتاب یجورایی انگار داشت به این اشاره میکرد که بعد از رفتنش زندگی ادامه داره و اونیکی کرکتر باید از زمانش استفاده کنه و ارزش زمان رو درک کنه " بعد از رفتنش همه‌چیز به حالت اولیه برگشت و زمان دوباره شروع شد"
در رابطه با اون علامتی که روی پیشونیشون بود باید بگم که اون علامت روی ساز ویولن حک شده و نمادشه؛ اون علامت هم میتونست به معنی حیات باشه...مطمئن نیستم! چون زمانی که میخواست زندگی رو در وجود اون جسم به جریان بندازه از موسیقی استفاده کرد؛ از این بابت یکم برام ابهام وجود داره.

همین! خیلی طولانی شد ولی امیدوارم تونسته باشم منظور خودمو منتقل کنم. ممنون از خودت که لطف میکنی و این انیمیشن‌هارو برامون توی چنلت قرار میدی. من به شخصه لذت میبرم🤎
#🌬
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
#تحلیل_انیمیشن 🎬
بنظرم کلیت انیمیشن راجع‌ به اهمیت و ارزش زمان بود. این‌که تا وقتی زمان در اختیارمون هست ازش استفاده کنیم ، قدر اطرافیان و عزیزانمونو بدونیم و حتی اگه چیزیم باقی نمونده فرصت هامونو از دست ندیم.
و در آخرم این‌که با از دست دادن اطرافیانمون هر چقدرم سخت میشه کنار اومد و زمان رو با غصه خوردن و افسوس هدر نداد. زمان تنها چیزیه که داریم و در اختیار خودمونه. خودمون باید به بهترین نحو از فرصتامون استفاده کنیم. به خودمون اجازه بدیم خوشحالی ، حال خوب ، موفقیت و حتی غم رو تجربه کنیم چون همه چیز به سرعت در حال گذره و تا به خودمون بیایم ما موندیم و کلی کار انجام نداده و یه ساعت شنی که به آخراش نزدیک‌تر میشه.💛
Forwarded from unwatered cactus
to me honestly it felt like the process between a master of a craft and the creation, the student, the gift that is left behind.
the squeaky violins gave u a sense of anxiety and there were elements of music especially violin and viola every where. on the bunny's mask and in the book, on the walls and so on.
there is a time limit ticking away and u must pour ur heart into ur creation, lifeless replicas and pointless teaching wont make a difference. u must pour ur heart and soul (in this case the music) into ur creation for it to last and live and be able to continue down the path u forged.
once the time limit is up u fade away and u can only hope ur craft, ur creation is powerful enough to be able to give love and create and keep walking down that road. so that ur art, ur life, ur memory and craft can remain in this world. but the first key is love.
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
The maker

صحنه انیمشین و شخصیت ها و متریالی که توش به کار رفته، رئال هستند و با توجه به موضوع انیمیشن، تاثیر گذاریش رو بیشتر میکنه. رنگ های استفاده شده تقریبا محدود و تناژ رنگی تیره دارن تا با نور کمِ صحنه و همچنین موضوع، که فضای دارک و تاریک و با رنگ های تیره و ناامید کننده میطلبه، تناسب داشته باشن.
خب اولش شروع انیمیشن رو با یک صحنه تاریک داریم که از دل اون تاریکی، شخصیت عروسکی ما میاد بیرون و این خود به خود انتظار ما رو از این انیمیشن به عنوان یه پیام عمیق و مرموز بالا میبره.
همه جا ساکت هست و هیچ صدایی شنیده نمیشه. تا اینکه وقتی اون ساعت شنی برمیگرده و یک موسیقی هیجان انگیز و upbeat هم باهاش پلی میشه که انگاری شروع یک ماراتونه. یک عملیاتی که حتما باید تو اون تایم مشخص انجام بشه.
سازنده در طی ساختن عروسک مدام چشمش به ساعته. این میتونه به این مفهوم باشه که زمان چقدر با اهمیته و از تک تک لحظاتش باید استفاده کرد.
و درنهایت عروسک ساخته میشه. یک عروسک عین عین خودش... اولش میتونه اینطوری برداشت بشه که سازنده، صرفا میخواد یک همدم برای خودش بسازه چون تنهاست. اما با جلو رفتن انیمیشن میفهمیم که جریان یه چیز دیگه است. عروسک ساخته شد اما میبینیم که سارنده رو داره ناامید میکنه. چون صرفا یک عروسک بی‌جان و بی‌حسه. تلاش میکنه تا اون رو با خودش همراه کنه اما نمیشه.
تا اینکه ویولونش رو برمیداره و شروع به نواختن میکنه. چشماش رو میبنده و مینوازه و از اعماق وجودش، موسیقی و نت های زیباش رو توی جسم بی‌جان عروسک میدمه... و خب...
در نهایت میبینیم که نت های موسیقی که با عشق و از عمق وجود نواخته شده بودن، به عروسک زندگی میدن...
اما دیگه چیزی به تموم شدن ساعت شنی نمونده. اون موقع است که ماموریت سازنده تموم میشه و باید با همه‌چیز خداحافظی کنه.
اون میره و تنها چیزی که میمونه، عروسکیه که حالا خودش باید یک عروسک جدید بسازه... و این چرخه ای که ادامه خواهد داشت؛ برگشتن ساعت شنی و شروع دوباره‌ی ماراتون...

این انیمیشن نشون دهنده این هست که همه موجودات یک سری ماموریت ها و وظیفه هایی دارن. بوجود میان، کارهاشون رو انجام میدن و از بین میرن. همه چیز رو رها میکنن و دنیا رو به نسل های بعدی میسپارن. یک چرخه که هی تکرار میشه...