یک لیست نوشتم ترکیبی از کارهای امروز و فردا، تقریبا ۱۵ - ۱۶ مورد کار. امیدوارم برسم بهشون. شما هم بنویسید برنامه‌هاتون رو تا اصلا دستتون بیاد چه کارهایی دارید 🤍

بعدا نوشت ساعت ۲۲:۱۱ جمعه: ۷ کار انجام شد

من یک سری خوراکی ترکیبی دارم که اکثرا مضر هم هستن و خیلیا با شنیدنش هم اذیت میشن ولی تو شرایطی مثل الان که بعد از یک بشقاب میوه، سه تیکه شکلات تلخ و... هنوزم گرسنمه میرم سراغ شون 😅

❗️مثل ترکیب ماست و شکر ( ضرر خالص می‌دونم)

❗️بیسکوییت خرد شده تو شیر که به مرحله‌ی خمیری شدن رسیده (معده رو نابود می‌کنه احتمالا)

❗️نودل با تنوع در نوع پخت ( نابودگر معده ×۱۰)

و الان خلاصه موندم برم سراغ کدوم 🥲 احتمالا بیسکوییته؟ نمی‌دونم... نگاه نکنید حوصله‌ش باشه کیک درست می‌کنم... وقتایی که حسش نباشه بساط چنین چیزیه 🤦‍♀

«خیابون ولیعصر رو بیشتر از خونه مون دوست دارم.» ❤️‍🔥

یک فردی کد بلوبانکش رو بهم داد و گفت که به اینکه با کدش ثبت‌نام کنن نیاز داره و پولش براش حیاتی هستش (برای اطرافیانش نصب کرده یکی دو نفر ولی کم هستن) خلاصه اگر قصد ثبت‌نام دارید کد ایشون رو در اولویت گذاشتم. با این کارتون می‌تونید بهش کمکی کرده باشید چون برای شما ثبت‌نام، تحویل کارت و هیچی، هزینه‌ای نداره ولی به یکی که نیاز داره کمک میشه.
برای کسانی که میگن بهش اعتماد ندارن، میتونید تا مدتی پول زیاد توش نذارید، در سطح پول دم دستی باشه تا اعتماد تون جلب بشه هرچند که من برای رئیسم تو اداره هم نصب کردم و کلی هم خوش اومد و گفت چون زیر نظر بانک سامان هستش قابل اعتماده براش.
خلاصه کد رو اگر می‌خوایید بیایید ولی اگر ثبت‌نام می‌کنید، کاملش کنید بنده‌ی خدا به پولش احتیاج داره
از اینجا میتونید اطلاعاتش رو بخونید و اپلیکیشنش رو دانلود کنید:

https://blubank.com/#footer

وای بچه‌ها. جین نمیتونه یه دقیقه هم به نامجون نگاه نکنه میمسمسمسم
این دردو به کی بگم واقعا؟!
#FSH 🐙

ببینید دیروز همکارم برام چی گرفت 😍
دیروز خیلی خسته بودم، امروز صبح از دیروز بهتر نبود اما با یادآوری اینکه کسانی هستن که کنارشون حس خوبی دارم، گذر می‌کنم از حس های آزاردهنده 🎐

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
روزت مبارک گربه ی قصه خوانمون،میا !🐱🤍✨

ببینید روز جهانی گربه رو بهم تبریک گفتن 😻

:( 💗

طبق معمول می‌خوام معرفی چنل بذارم براتون. 🤍

لطفاً آیدی چنل تون + یک توضیح یک خطی ازش برام بفرستید آخر هفته معرفی کنم:

@MiaStory_Bot

حتما یک خط توضیح داشته باشه. بیشتر نشه، بدون توضیح هم نباشه چون نمیذارم 💓 به نمونه ش ریپلای زدم. لطفاً بعد از تموم شدن معرفی تشریف نیارید بگید «حالا منم اضافه کن» تا وقت هست بفرستید و لطفاً لیست رو تو چنل هاتون فوروارد کنید تا بقیه هم معرفی بشن. 🎐

همین متن رو هم میتونید فوروارد کنید تا کسانی که دنبال معرفی هستن تشریف بیارن معرفی بشن 💕

اگر به عقب برمی گشتم، هیچوقت تو هیچ گروهی، با هیچکس صمیمی نمیشدم. دوری و دوستی، دوری و احترام، دوری و شناخته نشدن نقاط ضعف... ☺️
حالا چیزیم نشده ها الان، ولی یهو به ذهنم اومد...

😮‍💨 نمی‌دونم به خودم افتخار کنم که اندازه‌ی همه قوی بودم یا به حماقتم بخندم. چه مسئولیت‌هایی باشه که باهم داریم و اونا هر وقت خسته یا بی حوصله بشن، ول میکنن و میرن و هر وقت حسش بود برمی‌گردن چون «وظیفه‌شون نیست و در قبالش پولی دریافت نمیکنن» و چه اتفاقات و برنامه‌های شخصی باشه که باهم چیده میشه و قراره باهم روشون تلاش بشه اما به خودم میام و می‌بینم تنهایی دارم انجام میدم چون کار نصفه اذیتم می‌کنه...

😵‍💫 انقدرم تعداد این افراد زیاده که همین الانم دارم فکر می‌کنم وقتی اومدن پی‌وی و ازم پرسیدن «منظورت منم؟» یک جمله‌ی «نه بابا!!» بنویسم و برای همه‌شون copy-paste کنم یا متفاوت باشه...

🥸 شاید بگید قوی بود، نه احمق اما به این فکر می‌کنم که وقتی اینجوری به چیزی دست پیدا می‌کنم، اون نتیجه تا ابد برام تلخی این روزهای تنها موندن رو داره. روزهایی که میدونستم کسی اهمیت نمی‌ده.

🥲 اما خوب یا بد، ذات من اینجوریه. نمیتونم بشینم یه گوشه ناله کنم و دست از تلاش بکشم. تلاشم رو می‌کنم روی خوبم رو به بقیه نشون بدم و تو چنلی که فقط خودم توش هستم خستگی‌هام رو بذارم... اما بالاخره یه جاهایی مثل این، از دیدن ناله‌های بقیه وسوسه میشم، یکم غر میزنم (ممنون که گوش می‌کنید😅) و بعدش دوباره به راهم ادامه میدم.

😶‍🌫 و وقتی ادامه‌ی راه رو میرم یادم می افته تنهایی تنها هم نیستم. شاید هم‌مسیر نباشن دوستام اما از جاده های خودشون برام دست تکون میدن. گاهی هم آدم های جدیدی می‌بینم که قراره چند قدمی همراهم بیان، شاید همراهم چیزی رو شروع کنن و باز هم یا تندتر از من برن یا ازم جا بمونن و بشن بخشی از خاطرات.

آدم نشستن یه گوشه نیستم. شاید یه قویِ احمق؟ 😋

I will take it away before you stumble
(Hold on, hold on)
I will stay by your side until you survive
(Hold on, hold on)
I hope you bloom

Why did I meet you?
Here, now, in this winter day
When I close my eyes, spring seems so far away
And there's only cold breaths here
I was born in crimson from the blood you shed this harsh winter
Plum blossom, camellia, daffodil
Yeah, call me whatever you want
They say life is full of paradox
All you gotta do is gettin' used to this marathon
"Do you think the world is harsh on you only?
Everyone has it hard"
To the grown up you
Those words can't be your consolation
Listen carefully, winter
You made me bloom
Now I will send forth my blue aroma with my branches
I'll show you that there's another sky
I'll call forth the autumn that was once like you


[ #Music 🛹 ]

و در نهایت آقای کیم فرمودن که Hold on‌ (دوام/طاقت بیار) و ما کی باشیم که چیزی جز «به روی چشم» بگیم؟ 🤍🎐

💋 aww

ولی من جدا دلم میخواد بفهمم دقیقا دیگه باید چه اتفاقی بیفته تا بعضی‌ها کرونا رو جدی بگیرن؟ واقعا میگم، چی بشه تا باور کنید؟ حتما بمیرید؟ بابا بیمارستان‌ها دیگه جا ندارن، وضعیت بیشتر شهرها افتضاحه و نمیدونم چطوریه که هنوز خیلی‌ها جدیش نمیگیرن!
با کی دارید لجبازی میکنید؟ با خودتون؟ اوکی میتونید عاشق مردن باشید، اما حق ندارید اطرافیان رو هم قربانی کنید.
کاش بفهمید.
کرونا یه فاکینگ ویروسه، فقط شما رو درگیر خودش نمیکنه.
باورم نمیشه که بعد از یک سال و خورده‌ای هنوز بعضی‌ها بهش اهمیت نمیدن، چطوری براتون عادی شده؟:|

یکی از همکارا (برادر رئیس) از صبح می‌گفت بی‌حال ام و ماسک زده بود... ما هی می‌گفتیم خب چرا اینجایی الان؟؟ برو خونه یا هرجای دیگه...
می‌گفت میرم تست میخرم میدم ( از این تست فوری ها) و الان جواب تسته مثبت شد... رفتن یه تست با کیفیت بهتر خریدن دارن انجام میدن :/

خب حالا یکیش میگه داری پاشو برو دیگه! 😐
😑 عجب داستانی داریم این وسط، یکی از همکارا هفته دیگه مرخصی گرفته بود بره خونه مادربزرگش، کلی هم رعایت کرده بود و اینا، حالا اونم مجبوره نره چون ممکنه ناقل باشه...

و ایشون (برادر رئیس گرامی) از اون دسته افرادی هستش که هر هفته میره کردان میچرخه بعد میگه « عه عه عزاداری ها رو نمی‌بندن چرا؟»

کاش میشد بگم «حالا میخوای شما که اینقدر انسان دوست هستی خودت اول رعایت کن... نظرت چیه؟»

کاش انقدر گرم نبود از سرکار میرفتم یه سمتی، حتی قدم زدن خالی هم خیلی خوب میشد اما متاسفانه گرمه و من درحالت عادی هم گرمایی‌ام چه برسه به دمای ۳۸° درجه :)