ترکیب حافظه‌ی خوبی برای علایق دیگران داشتن و Overthink کردن مزخرف ترین ترکیب دنیاست :)
مخصوصاً وقتی کاری که کسی دوست داره انجام میدی و عکس العمل‌ نمیگیری ولی یکی دیگه براش انجام میده و عکس العمل‌ میگیره. اونجاست که دوست داری همه چیز رو بندازی دور

چند تا Deleted account بود پاک کردم، اگر کسی هست که می‌خواست تا آخر هفته لفت بده، الان وقت مناسبیه برای این کار 🤍

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
سلام میا امیدوارم حالت خوب باشه ♥️
راستش من خیلی دوست دارم کانال روزانه نویسی خودمو داشته باشم نمیگم خیلی چیزای زیادی میدونم که با اینکار بتونم برای بقیه مفید باشم ولی خب ... راستش میترسم ...
از اینکه دارم به دیگران ( هرچند محدود ) ی چیزایی از زندگیم ، طرز فکرم ، خودم نشون میدم و قراره تا حدودی قضاوت بشم یا حتی از اینکه زیادی فعال باشم یا حتی فعال نباشم یا حتی حرفایی که اونجا میزنم خوب نباشه یا هرچی ...
نمیگم این ترس خیلی زیاده ولی خب در حدی هست که تا الان جلومو گرفته و بخاطرش نتونستم انجامش بدم
اگر دوست داشتی ممنون میشم راهنماییم کنی ✨👏🏻

😌 سلام و ممنون!
🐨خب ببین من خودم هیچوقت روزانه نویسی های اطرافیان نمی‌رفتم. حقیقتش اعصاب نداشتم... و حتی بنظرم کار مسخره و وقت‌گیری بود تا اینکه اولین‌بار برای مشکات رو عضو شدم.

🐶 اولش برام یه چنلی بود که هست، مثل بقیه چنل‌هایی که هستم و فقط یکم دقیق تر، که از احوال دوستم با خبر باشم یا مثلا اگر ببینم حالش گرفته‌س بگم بیاد خونه ی ما مثلا... ولی کم کم خوشم اومد. اینکه درد و دل هات، افکار روزانه و گاهی تجربیاتت رو بنویسی بدون اینکه کسی مستقیم مخاطبت باشه.
🐱 مثلاً من سختم بود برم راجع به فلان همکارم پی‌وی کسی غر بزنم اما اونجوری میشد وسط چنل حرف زد. البتههه کلا آدم غرغرویی سعی میکنم نباشم اما مثال بود.
🐭 بهرحال این وجهه دلیل اصلی ساخت چنل بود برای من. با خودم گفتم خب کسی که نخواد یا خوشش نیاد جوین نمیشه دیگه... و خب من چون کلا مفید بودن رو دوست دارم سعی کردم علاوه بر روزمرگی های خودم، براش تولید محتوا هم کنم.
🐹 اولش از اونجایی شروع شد که خواستم نرم افزار پخش آهنگ گوشی رو عوض کنم و لینک گذاشتم برای فرستادن پیشنهاد. اون موقع با اینکه شاید حتی ۱۰۰ نفر هم نبودیم ولی قشنگ ۱۰ - ۱۵ تا پیشنهاد بدستم رسید که خیلی برام جالب بود.
🐰منم مرتب کردم، همه رو نصب و تست کردم و نتیجه ها رو گذاشتم!
🦊تقریباً یه حرکت بلاگری بود. البته از این بلاگ های درست حسابی که وسایل مختلف تست میکنن و نتیجه میدن...
🐻بعد که از این روش خوشم اومد شروع کردم به یاددادن چیزهای دیگه، مثلا روش های کسب درآمد اینترنتی، ساخت ربات، نوشتن رزومه و...


🐼خب هرکس سبک خودش رو داره. مثلا چنل مشکات بخش زیادی ازش فنگرلی های پر حرارتشه، برای امیلیا بیشتر نظرات و عقایدیه که نسبت به اتفاقات جهان داره، صالحه معمولا راجع به مسائل عقیدتی حرف میزنه و...


🐻‍❄️در نتیجه اول باید سبکی که حس می‌کنی میتونی روش مانور بدی پیدا کنی... و البته اینکه چند درصدش رو به اتفاقات روزانه‌ی خودت اختصاص بدی و چند درصد به مسائل دیگه هم مهمه. مثلا نیازی نیست هر روز بیای بگی من ناهار چی خوردم. ولی اگر یه روز ناهار غذای مورد علاقه‌ات باشه میتونی بیای در موردش ذوق کنی. پس بخش های جالب زندگیت + تجربیات شخصیت و مطرح کردن پرسش‌هایی که میخوای در موردش بدونی ( و بعد ارائه‌ی جمع‌بندی)💕✨
🐯پس نترس، سبک خودت رو پیدا کن و مخاطب اون سبک سراغت میاد، حتی اگر تعداد کمی پیشت بمونن و خب اگر از قضاوت نگرانی، لینک ناشناس یا آیدی نذار تا زمانی که حس کنی برای شنیدن نظرات شون قوی هستی... ولی خب نظرات اگر مودبانه بیان بشن میتونن کمک بزرگی برای بهتر شدن آدم باشن. 🤍

•| #JustDoIt #Motivated

وقتی لیست رو گذاشتم نیایید بگید اضافه کن بهش هااا، تا وقت هست بفرستید...

بچه ها آل استار و درکل کفش تو ماشین لباسشویی میندازید؟ اگر آره قلق هاش رو بگید:

@Miastory_Bot

جمع بندی، اکثراً گفتید:
🛼 بند هاش رو در میارم، هر کدوم رو جداگانه توی کیسه برنجی می‌پیچم یا لای چند تا لباس (کیسه مخصوص هم هست اگر بخوایید بخرید) میندازم تو لباسشویی و بعد دوباره بنداشو میزنم بهش.

وقت خرید هم میپرسم از فروشنده که قابل شستشو تو ماشین لباسشویی هست یا نه البته فقط اونایی رو که دورشون دوخته شده باشه چون چسبی ها ممکنه باز بشن.

برسم خونه، چون احتمالا تا ۷ یه کاری رو باید برای کسی انجام بدم که احتیاج به آنلاین شدن تلگرام داره، نهایتاً تا ۷ آنلاین خواهم بود.
گوشی رو میذارم کنار. حالا شده یکم استراحت کنم یا بشینم پای کارهای کامپیوتری، هرکس بعد از ۷ تا ۹ من رو آنلاین دید، می‌تونه جریمه ام کنه!

دیگه داره شور این قضیه درمیاد که میرسم خونه تا ۱۱ شب گوشی دستمه 😐 به هیچ کاری نمی‌رسم واقعاً و این غیر قابل بخششه. عمرم داره هدر می‌ره 🙅‍♀

یه safe zone باید تو اتوبوس ها بذارن آدم با آرامش فیک بخونه... 😑😑😑

وقتی شاد نیستم کسی ام مجبورم نکرده بخندم حالا ولی میخندم که طبیعی باشم، خیلی حس بدی میگیرم... :/ ولی نمی‌دونم چرا انجامش میدم...

هرشب حدود ۸ خیلی قوی میگم شام نمیخورم!
ولی قشنگ ۹:۳۰ که رد میشه پشیمون میشم و گاهی می‌بازم این مبارزه رو و میرم خوراکی میدزدم از آشپزخونه و این دلیلیه که عرض‌ام رو به افزایشه 😃

مامانم برام کشک آورد😭❤️

ولی همیشه این منم که دیگران رو دعوت می‌کنم کافه، گردش یا حتی خونه مون 😢 یهو دقت کردم...
البته دلیلش اینه که بتونم بگم مرکز شهر باشیم اگر کسی دعوتم کنه مجبورم برم سمتی که اون انتخاب می‌کنه... اما بازم یهو غصه دار شدم 😔

خب سردرد دارم :)) و فردا باید برم سرکار... 🙂🤍

خوندن چنل سارا برام مثل فیلم سینمایی هیجانی دیدنه...

واتپدم داره ۶ کایی میشه🥺❤️

من باید ۱ سرکار می بودم اما الان هنوز نو ایستگاه اتوبوس منتظر اتوبوسم :))

هرطرف رو نگاه میکنم آدما یه نفرو ناراحت کردن. واقعا دلیلی بجز اینکه احتمالا طرف با ناراحت کردنِ بقیه، روحِ خودشو تغذیه میکنه پیدا نمیکنم.
چرا نمیتونیم مرگخوار نباشیم و امید و شادی بقیه رو از وجودشون بیرون نکشیم؟

Do it for your future self.

#Mani 🦋

به پیشنهاد یوکا روباهه فکر کنم بود که گفت برای سردرد کمپرس یخ رو روی چشم ها و اینا بذارم، امروز امتحانش کردم... راستش درد رو کم نکرد اما جلوی بیشتر شدنش رو گرفته تا حدودی بازم خداروشکر

ولی این که میگن، برنامه ها و نقشه هاتون رو به دیگران نگید رو من تازه عمیقا درک کردم چقدر حقیقت داره.