چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.92K photos
577 videos
18 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
تا وقتی با Day6 آشنا نشدید با من از هنر صحبت نکنید. (من خیلی دوست شون دارم و با اینکه نمیرسم اونطور که لایقش هستن استن کنم ولی دلیل نمیشه سعی نکنم بقیه رو درگیر این فندوم کنم.) خلاصه بگم: KRock = Day6

https://www.youtube.com/watch?v=CWUGikRxGQs

•| #WatchWithMe
خب من دارم تا یک ربع دیگه میرم سالاد ماکارونی درست کنم. اگر دوست داشتید با من شروع کنید. البته من یکم عجیب درست میکنم، مثلا توش شکر میریزم 😅 و خب شما روش معمول خودتون رو پیش ببرید.

تازه امروز بجای مرغ میخوام از تن ماهی هم استفاده کنم.

•| #EatWithMe
متاسفانه تو دورانی هستیم که پنجره بیش از نیم ساعت باز باشه یخ میزنی و به محض بستنش گرم میشه... 🧊
ولی بذارید یه چیزی بهتون بگم. همه‌ی ما از اول همه چیز رو نمی‌دونستیم. مسلما الان هم همه چیز رو نمی‌دونیم، اشتباه داریم، تصورات غلطی داریم که چندسال بعد قراره ازشون پشیمون بشیم. 💁‍♀
یا مثلا تو فن‌گرلی/فن‌بوی‌ای (😅) هامون رفتارهایی داشتیم که اگر الان همون رو تو کسی دیگه ببینیم کلی بنظرمون اشتباه میاد. کلید اینکه از اون دوران خوب عبور کنیم اینه که سعی نکنیم الان جوری رفتار کنیم که قرار نیست پشیمون بشیم. 🤦‍♀
بعضی ها رو می‌بینم، جوری برای دیگران نسخه‌ی طرفداری می‌پیچن انگار از سوربن دکترای طرفداری دارن. بله اگر کسی داره رفتار اشتباهی انجام میده یا باور غلطی داره که شما فکر می‌کنید باید اصلاح بشه، دستتون هم درد نکنه، بگید بهش اما نه جوری که طرف احساس حقارت کنه. فقط چون شما ۲ سال بیشتر طرفدار یک گروهی بودید دلیل نمی‌شه تمام حرف هاتون درست باشه.🪡
بارها برام پیش اومده که دیدم چطور صحبت میشه با یه طرفدار جدید. اونم از کسانی که روزانه نویسی هاشون پره از «نحوه‌ی صحیح رفتار با انسان ها» بعد بجای اینکه با یه لحن خوب به بقیه اشتباه شون رو تذکر بدن، انگار وظیفه دارن طرف رو توی جمع کنف کنن. 👀
شاید کسی با خودشون هم همین رفتار رو داشته و حالا اون ها حس میکنن باید اون دردی که کشیدن جای دیگه بروز بدن، شاید حس میکنن اونقدر تو جایگاه بالایی قرار دارن که اونا باید تعیین کنن چه کسانی وارد فندوم بشن و چه کسانی نه... نمی‌دونم،‌ واقعا نمیدونم چی باعث میشه انسان خودش رو در حدی ببینه که اینطوری رفتار کنه... فقط میدونم حتی دیدنش هم باعث میشه دلم برای کسانی بسوزه که قراره یه روزی یه جایی، به پست اون آدم بخورن در طول زندگی شون. امیدوارم با یادآوری اینکه خودشون هم از ابتدا اون آدم بی نقصی که حالا فکر میکنن هستن نبودن. ✌️
Words suitable for my stone? 🪦

I told you I was sad... :)
هرچی، یه مسأله ای ( فیک، سریال، فیلم، کلیپ) همه‌گیر تر و معروف تر بشه من بیشتر ازش دوری می‌کنم. حداقل تا یکی دوسال که تب و تاب بقیه بخوابه در آرامش برم سراغش...
Forwarded from .•°Arkano°•.
بچه ها در مورد دلارا و بیماریش من به عنوان کسی که رشتش هست و اطلاعات بیشتری داره وظیفه خودم دونستم درموردش حرف بزنم تا شما اگه قصد کمک دارین کاملا اگاهانه باشه نه از سر احساسات و اطلاعات غلط.
دوتا دیدگاه هست که هردوتارو در ادامه میذارم.
و اینکه اگه بیشتر میخواین بدونین این استوری‌ها رو هم ببینید.
.•°Arkano°•.
Photo
چیزی که از صبح تو ذهنمه ولی نمی‌دونستم چطوری بگمش...
Forwarded from unwatered cactus
هر بار به واسطه اپلیکیشن «be my eyes» چشمای یک فرد نابینا یا کم بینا می‌‌شم و راهنماییش می‌کنم، هزارتا جون به جونام اضافه می‌شه.
شما هم نصبش کنید.


_MIT RA_


@uttweet
Forwarded from unwatered cactus
این یک اپلیکیشنه..که ادم های نابینا به شما زنگ میزنن و ازتون تقاضای کمک میکنن برای خواندن چیزی یا نوشتن چیزی یا حتی انتخاب رنگ چیزی...شما هم می تونید دانلودش کنید..از بازار حتی...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
میا... من کلی ایده دارم و قلمم هم بد نیس، ولی نمیرم بشینم یدونه داستان کامل بنویسم. میتونه قسمت خیلی زیادیش به کمال‌گرایی افراطیم برگرده ولی واقعا نمیتونم برم بشینم بنویسم و همه‌ش حس میکنم افتضاح شده و خب یه مدتی هم هست وارد فاز افسردگی شدم که بی تاثیر نیس. میشه راهنماییم کنی؟ 🥲
برنامه ناشناس
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ میا... من کلی ایده دارم و قلمم هم بد نیس، ولی نمیرم بشینم یدونه داستان کامل بنویسم. میتونه قسمت خیلی زیادیش به کمال‌گرایی افراطیم برگرده ولی واقعا نمیتونم برم بشینم بنویسم و همه‌ش حس میکنم افتضاح…
🤍 خب از اونجایی که ناشناس پیام دادی بیا امیدوار باشیم حرف های من برات حس بد ایجاد نکنه، بذار منم باهات رک و روراست باشم بعد راجع به نوشتن هم صحبت می‌کنیم. چطوره؟

🤎 خب بذار پیامت رو بخش بخش کنیم، جدا جدا بررسی کنیم و بعد جمع بندی چون شاید مشکل خیلی های دیگه هم باشه. میگی:

🔰 کلی ایده داری:
خب این ایده هایی که ازشون حرف میزنی رو برای سنجیدن توی یک دفترچه بنویس و بهشون نگاه کن. چند درصد شون ناب و جدیدن و چند درصد شون تکراری؟ ایده های جدیدت رو از پس اتمامش بر میای؟ ایده های تکراری رو تا چند درصد باور داری که میتونی قوی بنویسی؟ داشتن ایده هایی که مشابه دارن ایرادی نداره چون در ۹۹٪ مواقع اجراشون مهمه. خلاصه بگم، اکثر خواننده های داستان ها کلیشه پرستن اما وقت شون رو از سر راه نیاوردن. پس حتی اگر موضوع کلیشه‌ای رو انتخاب کنی، اما با قدرت اجرا کنی مخاطب خودت رو خواهی داشت.
مثل ایده‌ی ازدواج اجباری که تا اسمش میاد همه میگن « اه کلیشه» اما هرکدوم حداقل ۵‌ - ۶ داستان با چنین موضوعی خوندن! اصلا کلیشه ها از همین شلوغ میشن که چیزی اونقدر محبوب باشه که زیادی دیگه تکرار بشه. 🤟

🔰 گفتی قلمت بد نیست، پس بذار باهات راحت باشم. چطور به این نتیجه رسیدی؟ آیا اعتماد به نفست این رو میگه؟ ( نه اینکه بد باشه داشتن اعتماد به نفس. فقط میخوام این سوال رو از خودت بپرسی. ) چی تعیین کننده‌ی قلم خوب یه نویسنده س؟ خود من چنین حسی به قلمم نداشتم. آخرین محافظ که اولین داستان بلندم بود رو دخترعموم مریم و دوستم فاطمه میخوندن و ازش تعریف می‌کردن. خب این میتونست دلیل من باشه برای اینکه بگم پس قلمم خوبه اما اینطور نبود برای من. طول کشید تا به قلمم باور کنم تازه هنوز هم راضی نیستم ازش.
اگر تو این اعتماد به نفس رو داری، خوبه بهش تکیه کن اما هیچوقت باورش نکن که خوبی. چون هرجا که فکر کردی قلمت خوبه، همونجا متوقف میشی. به نظرات دوست و آشنا هم تکیه نکن. نه اینکه دروغ بگن ها!! اما ناخودآگاه ایراد ها رو یا نمی‌بینن یا نادیده میگیرن... پس از هر راهی که شده سعی کن مخاطب غریبه پیدا کنی. 🔍

🔰 کمالگرایی افراطی داری، خب وقتی خودت میدونی... چرا بهش دامن میزنی؟ اصلا تعریفت از کمالگرایی چیه؟ مطمئنی که دیدت به این کلمه درسته؟
چون کسانی بودن که با همین ویژگی داستان شون اومده زیر دست من برای اصلاح و من عملا مجبور شدم داستان رو بکوبم و از اول بسازیم چون هر دوره ای تو یه چیز رو خوب می‌بینی. پس حتی کمال گرایی هم قرار نیست یه داستان از دست رفته رو نجات بده!! پس بذارش کنار و فقط بنویس. داستانت رو منطق سنجی کن. مثلا ببین منطقی هست دو نفر که تازه همدیگه رو دیدن جوری خودشون رو معرفی کنن که تا تاریخچه خانواده شون معلوم بشه؟ یا بهتره هربار ذره ذره باهاشون آشنا بشیم. کمالگراییت رو جایی مثل این استفاده کن... لزوما صد بار نوشتن یه پاراگراف به معنی کمال گرایی نیست.✂️

🔰 حس می‌کنی بد شده، خب این نسبتا طبیعیه. افراد کمی هستن که با اولین یا حتی دهمین تلاش فکر کنن یه اثر هنری خلق کردن اما چطور بفهمی واقعاً بد شده یا فقط تو چنین تصوری داری؟ 🤔
راهش خیلی سخت نیست. فقط باید از «این فقط یه داستانه» دست بکشی. حتی داستان های فوق تخیلی هم یه سیر منطقی رو طی می‌کنن. مثل معاشرت ها. حتی اگر بخوای برای سرزمین جدیدی که از ۰ خلقش کردی آداب معاشرت خاص خودشون رو تعریف کنی باز هم باید یه چهارچوب داشته باشی. نمیتونی یه بخش از داستان یه چیزی بگی، بخش بعدی بخاطر اینکه حس می‌کنی این یکی روش باحال تره قوانین قبلی که گفتی رو بی دلیل نقض کنی.👎


🔰 و مدتیه افسرده شدی، خب این برای کسی که ایده های زیادی توی سرش داره طبیعیه. همین‌که ایده ها رو پیاده سازی کنی بهتر میشی. مخصوصا اگر اجازه بدی درد ها و سختی هات به شخصیت هات نفوذ کنه و از طریق اون ها سعی کنی براشون راه حل پیدا کنی. نمیگم فوری خوب میشی اما نوشتن حتی اگر کسی قرار نباشه بخونتش می‌تونه حسابی به بهتر شدن حس و حالت کمک کنه. 🌱🌻

🖤 در آخر،
💜 بنویس حتی اگر منتشر نمیکنی.
💙 خوب بنویس و با چهارچوب، با نگارش خوب. وسواسی نباش اما چیزی بنویس که حس میکنی خودت اگر بودی لیاقتش رو داشت وقتت رو برای خوندنش بذاری.
💚 تو یه چنل کوچیک آپ کن. واتپد هم خوبه. از اول هم دنبال مخاطب بزرگ نباش، اما تلاش برای معرفی داستانت رو متوقف نکن.
💛 خودت رو مقایسه نکن. نذار دچار خشم و حسادت بشی. اینکه «فلانی با اون داستان مزخرفش فلان تعداد خواننده داره» قرار نیست تو رو تو جایگاه بالاتری از اون قرار بده. تلاشه که اینکار رو می‌کنه.
🧡 با مخاطب هات مهربون باش چه ۱۰ نفر باشن چه ۱۰۰۰۰ نفر. هیچوقت بهشون جوری نگاه نکن که انگار داری بهشون لطف میکنی و لیاقتت رو ندارن. اگر توقع نظر بیشتر داری بهشون بگو نه اینکه فوری ازشون قهر کنی.

❤️‌ امیدوارم به جوابت رسیده باشی.
1
یه فیلمی خیلی سال پیش دیدم به اسم Honey 2 که بعداً رفتم بخش 1 ش رو هم دیدم 😅😁
محوریتش رقص بود و از این مسابقه‌ای ها...
یه دیالوگ داشت دختره توش، وقتی ازش خواستن ندامتگاه رو توصیف کنه، گفت:
It's like being alone, with hundreds of people around you
گاهی روزهای زندگی هامون هم شبیه همین توصیف میشه. دوستات هستن، باهاشون حرف میزنی میگی میخندی و ممنونی از حضورشون اما اون ته ته تهههه دلت نه میخوای و نه میتونی توصیف کنی چرا سرحال نیستی. میخوای متوجه نشن که سوال پیچ نشی اما گاهی واقعاً بی اختیار این سرحال نبودنه خودش رو نشون میده و مستأصل تر فقط تلاش می‌کنی قبل از اینکه حس کنن لیاقت نداری نگرانت باشن بهتر بشی...
که هم مجبور نباشی در جواب «چته؟» بگی «هیچی» و هم این قیافه‌ی 😒 بعدش رو تحویل نگیری.

بیشتر حرف بود تا معرفی فیلم چون شاید ۸ - ۹ سال پیش دیدمش اما خب بهرحال چون ازش یادی شد هشتگ می‌زنم.

•| #WatchWithMe
این روزا که دور کارم، دارم مقاله های سایت همسر رئیسم رو ترجمه میکنم. سایت برای یه آموزشگاه آرایشگریه و منی که هیچی از آرایش، رنگ مو و هر نوع چیزی که به آرایش مرتبط باشه نمیدونم این مقاله ها رو که میخونم هی بیشتر مطمئن میشم که اعصاب چنین حرکاتی رو ندارم!
خب آدم بره موهاشو رنگ کنه که قشنگ بشه بعد هی دنبال این روش مراقبت از مو، اون روش ترمیم، اون ماسک مو و... باشه؟؟

خب رنگ نمیکنی میشینی به زندگیت میرسی دیگه... 🤨
پسر من واقعا باید یه فکری برای تغییر جوری که دارم جلو میرم بکنم، اینجوری اصلا نمیشه...