چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.92K photos
577 videos
18 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
Photo
•| #MyCity 🛣 سی تیر - موزه سفال و آبگینه
Forwarded from Watson's (MariShka)
میا.
اینو همکارم فرستاد. همون خونست که برات گفتم؛ کنار محل کار قبلیم.
گویا در گرو دانشگاه تهرانه و نمیتونن خرابش کنن فعلا !
Watson's
میا. اینو همکارم فرستاد. همون خونست که برات گفتم؛ کنار محل کار قبلیم. گویا در گرو دانشگاه تهرانه و نمیتونن خرابش کنن فعلا !
از اون جاهایی بنظر میاد که میتونم برای ایده گرفتن فیکشن هام شبانه بهش نفوذ کنم. 😈
*ایموجی پاورچین پاورچین به جلو خزیدن*
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
@moozikestan_bot – Glee - Get It Right (lyrics)
My best intentions
Keep making a mess of things
I just wanna fix it somehow...
از الان تا شنبه به هیچی اعتماد نکنید. دروغ آپریل و دروغ ۱۳ ها رو ریختن تو شبکات اجتماعی. 🤷‍♀
اون روز تو حموم یه ایده وانشات یونجین به ذهنم رسیده بود الان یادم اومد که ایده به ذهنم اومده بود ولی خود ایده رو یادم نمیاد. 😑
من اگه تو این فیکشن اکشن ها بودم و مثلا قرار بود یکی بهم با زمزمه بگه یکاری رو انجام بدم، چون اصلا نمیتونم لبخونی کنم، احتمالا بلند می‌پرسیدم « چی داری میگی؟» و کل نقشه رو به فنا می‌دادم...
نمیفهمم چرا خسته بیدار میشم. یعنی هر ساعتی بخوابم ۶:۳۰ دیگه بیدار میشم و این داره نابودم میکنه...
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
پیشنهاد مغزم برای امروز Brownie cookies می باشد. شایدم پختم... 🤷‍♀
برای این شکلات تخته ای میخواد،‌ اون روز رفتم بخرم نداشت... پودر کاکائو بنظرتون جواب میده؟ 😅 نمی‌خوام ریسک کنم برم بیرون باز دست خالی برگردم...
یا کلا یه چی دیگه درست کنم و اونو بذارم بعدا؟ 🤔
اسم این شیرینی رو کسی میدونه چیه؟ می‌خوام اینو درست کنم اصلا 😎
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
اسم این شیرینی رو کسی میدونه چیه؟ می‌خوام اینو درست کنم اصلا 😎
با تشکر از کمک هاتون بابت اسمش، اولین سینی شیرینی نعلی/اشکی وارد فر شد. 😁😄
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
اسم این شیرینی رو کسی میدونه چیه؟ می‌خوام اینو درست کنم اصلا 😎
دقیقاً تموم که شد میخواستم شکلات پسته ایش رو اضافه کنم یه جنگی شد تو آشپزخونه درنتیجه فعلا عقب نشینی کردم... بعدا عکس کامل تر میدم اگر یادم بمونه
دلم میخواد مانهوا بخونم اما حوصله ام نمیکشه. یعنی می‌خوام ولی نمی‌خوام :/
یادتونه وقتی «نسیان» تموم شد قول دادم نامه هایی که سوکجین به نامجون تو اون سال‌هایی که ازش جدا افتاده بود براش می‌نوشت، بنویسم براتون؟

نامه‌ی اول آپ شد. اگر داستان رو نمی‌دونید و حوصله ندارید ۲ جلد کتاب رو بخونید، فقط بدونید که بنگتن تو اون داستان از نوجووانی باهم دوست بودن، طی اتفاقاتی سوکجین بخاطر اینکه خانواده ش قتل عام شده بودن، مخفیانه و بدون اینکه هویتش مشخص باشه داشت به زندگیش ادامه میداد که یکی از تحقیقات نامجون غیر مستقیم باعث شد هویتش لو بره و جاش رو پیدا کنن... و اینجوری شد که سوکجین توسط اون آدم ها گروگان گرفته شد. به دلایلی که توضیحش‌ طولانیه، اون آدم ها مجبور بودن جین رو زنده نگه دارن برای مدتی و جین تو اون مدت، زمانش رو با نامه نوشتن به نامجون می‌گذروند...
داستان جلد اول بیشتر اکسو داره برای همین شک دارم حوصله تون بکشه بخونید... اما اگر خواستید تو واتپد به این ترتیب بخونید:

People who don't exist
کسانی که وجود ندارند

Oblivion
نسیان

و نامه ها در پایان داستان «نسیان» گذاشته میشن از این به بعد. زمان زیادی از وقتی که میخواستم این نامه ها رو بنویسم گذشته پس فقط میتونم امیدوار باشم که عمق حس بین جین و نامجونش، پابرجا باشه...
شما هم حس می‌کنید دنیا داره سریع تر از اونی که بتونید باهاش هماهنگ بشید حرکت می‌کنه؟
Forwarded from •𝔐𝔬𝔲𝔩𝔦𝔫 ℜ𝔬𝔲𝔤𝔢•
همین الان داشتم راجع بهش توی دفتر خاطراتم می‌نوشتم...