دلم چیپس و ماست خواست 😐

وای باز دارم اونجوری میشم که میام یه حرف بزنم، می‌بینم به زحمت تایپش نمی ارزه... 😕

#ارسالی

مشتاق شنیدن توضیحشون.

•. @Army_Area .•

𖦆

آپدیت ویورس نـامـجـون:

" من اینجام تا تمرین کنم! "

ະ #Update ະ #RM
─────────
⌞ @btshyungs ⌟

اشتباه نکن تو اینجایی تا منو بکشی

قشنگ بود

عالیجناب اَدم لَمبرت تو آهنگ SleepWalker می‌فرمایید:

{ I'm not sleep, I'm not awake, After the way you loved me }

خلاصه که چنین عشق ورزیده شدن بهتون رو براتون آرزو می‌کنم. ☺️💙

آرمان بیا این متنو واسم بریز تو طرحات و بهم بفروش مرد! 😭 چرا غفلت می‌کنی پسر خوب 😞

One, two, three, four, get my shoes and out the door
Five, I'm alive, six, seven, eight, feeling great
Nine, gonna shine, life is good, I'm doing fine
Ten, gonna do it right and do it again, yeah
I look into the sky with all it's beautiful color
But there's more than just for me, so gonna share it with another
I got to show, to give, let out
I want, to sing and shout
Take a look and see a beautiful morning
That turns into a beautiful evening
And together make a beautiful life
And if you want to see, then come along me, that's right

[ #Music 🛹 #Battle ]

خبر خوش بهم دادن! یه مانگایی که میخونم انگست تر می‌شود! 😍😍😍

عذاب وجدان دارم، ۹۰٪ از اطرافیان آنلاینم رو به اسم هشتگ هاشون میشناسم 😅 و بعضیا اگر پروفایل و اسم عوض کنن دیگه نمی‌شناسم 😰

سندروم، وقتی هندزفری گوشمه حس می‌کنم یکی داره جیغ میزنه دارم.

سندروم اینم دارم که فکر میکنم هندزفریم درست وصل نشده و همه دارن آهنگی که گوش میکنم میشنون...

خوشم اومد

سفارش های آخر سال که میرسه آدم تازه یادش می افته با پول باقی مونده باید یک ماه رو سپری کنه 😪

لذت آرشیو کردن گروهی که نمیتونی ازش لفت بدی ولی دارن توش *ص میگن >>>>>>>

پسر من واقعا چقدر زیاد فیکشن نوشتم 👩‍🦯 هنوز خودم باورم نمیشه 😅

مامور کارت اتوبوس بهم گفت خیلی مواظب باش امروز خیلی مراقب باش، شلوغه...
شما هم مواظب باشید دم عید کیف قاپ اینا زیاده. 😰😔

وای واقعا دعوام داره با اینایی که از صف اتوبوس میزنن جلو هر بار شدید تر میشه.
زنک می‌ره جلو وایمیسته هیچکس بهش هیچی نمیگه، ۲ نفرم که (یکیش خودم بودم) معجزه وار تذکر میدن میگه « من جدا از صفم سوار نمیشم» ولی دقیقا نه تنها جدا از صفش سوار شد بلکه سوار شد و با آرنج کوبید تو کمرم و گفت « عمدا سوار شدم کمر تو رو بشکونم.» 🙂
Talk about حقارت...