چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.92K photos
577 videos
18 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
می‌گویم:
در اين سراي بي كسی كسی به در نمی‌زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی‌زند

[ د بده ... ]
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
می‌گویم: در اين سراي بي كسی كسی به در نمی‌زند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی‌زند [ د بده ... ]
فرمودید:
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد
می‌گویم:
در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم
بدان اميد دهم جان كه خاک كوی تو باشم

[ مـــ بده ... ]
[ برم به هات چاکلت بزنم بیام]
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
می‌گویم: در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم بدان اميد دهم جان كه خاک كوی تو باشم [ مـــ بده ... ]
فرمودید:
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
فرمودید: منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن
میگویم:
نشاط جوانی ز پیران مجوی
که آب رفته باز نیاید به جوی

[ یـــ بده ... ]
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
میگویم: نشاط جوانی ز پیران مجوی که آب رفته باز نیاید به جوی [ یـــ بده ... ]
فرمودید:
یار مرا غار مرا عشق جگر خار مرا
یار تویی غار تویی خواجه و غم خوار تویی
می‌گویم:
یار من خسرو خوبان و لبش شیرین است
خبرش نیست که فرهاد وی این مسکین است

[ تـــ بده ... ]
فرمودید:
توانا بود هرکه دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
فرمودید: توانا بود هرکه دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
می‌گویم:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

[ مـــ بده ... ]
فرمودید:
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
فرمودید: میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است
می‌گویم:
تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرمُ من غمین
همه‌ی غمم بُود از همین که خدا نکرده خطا کنی

[ یـــ بده ... ]
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
فرمودید: یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
می‌گویم:
روی دیدار توام نیست، وضو از چه کنم؟
دیگر از جامه ی صد وصله رفو از چه کنم؟

[ مـــ بده ... ]
فرمودید:
مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما
به تمنای تو در حسرت رستاخیزیم
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
فرمودید: مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما به تمنای تو در حسرت رستاخیزیم
می‌گویم:
موی سپيد را فلکم آسان نداد
اين رشته را به نقد جوانی داده ام

[ مـــ بده ... ]
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
می‌گویم: موی سپيد را فلکم آسان نداد اين رشته را به نقد جوانی داده ام [ مـــ بده ... ]
فرمودید:
ما بارگه دادیم این رفت ستم برما
بر قصر ستمکاران گویی چه رسد خِذلان
می‌گویم:
نه هر که چهره برافروخت دلبری دارد
نه هر که آینه سازد سکندری داند

[ د بده ... ]
{بعضی هاتون عقبید یکم. ۳ تا دیگه بریم و تامام }