Forwarded from .•°Arkano°•.
امروز به محض بیدار شدن دیدم باز یه نفر به پسرام تیکه انداخته... چون به نظرم آقای صمدپور یه آدم خوبیه خیلی سختم شد. و هرچی سعی کردم نتونستم تمرکز کنم رو درسم. همش نشخوار فکری میکردم. نتونستم طاقت بیارم و براش یه طومار نوشتم. ولی بعید میدونم ببیندش.
ولی همین که نوشتمش باعث شد یکم ذهنم آروم بشه.
اینو میذارم اینجا یادم بمونه که هیچچیز از هیچکس بعید نیس...
کاش روزی برسه که بخاطر چیزهایی که برامون باارزشن ناراحت نشیم...
ولی همین که نوشتمش باعث شد یکم ذهنم آروم بشه.
اینو میذارم اینجا یادم بمونه که هیچچیز از هیچکس بعید نیس...
کاش روزی برسه که بخاطر چیزهایی که برامون باارزشن ناراحت نشیم...
Forwarded from Cᴏʟᴅ'ɴ ᴡʜɪᴛᴇ ❅
❄️ - تا حالا از خوندن یه متن اینقدر Satisfaction احساس نکرده بودم. واقعا دلم میخواست الان بغلت کنم -_-
خیلی خوب گفتی.
خیلی خوب گفتی.
چطور میشه که آدم اینقدر پست و حقیر بشه که کسی رو بجای اینکه بره بشناسه، زحماتش رو ببینه و حداقل یکبار اسمش رو همینجوری معمولی تو گوگل حداقل سرچ کنه، از روی ۴ تا عکس، که ادیت هم هستن... قضاوت کنه؟
البته من این آقا رو نمیشناسم و تا قبل این اتفاق حتی اسمش رو هم نشنیده بودم و دیروزم فقط بلاک ریپورتش کردم برای Spreading Hate اما ظاهراً استوری یکی از آرمی ها رو در مورد پست خودش، استوری کردن...و طرفدار هاشون ریختن سر اون آرمی تنها. اگر ما طرفدارهای بچه و غیر منطقی ای هستیم بیخ ریش صاحاب مون ( مثلا بنگتن صاحاب ما ان 😁 ) شما به فکر طرفدارهای خودت باش آقای مثلا محترم. :)
البته من این آقا رو نمیشناسم و تا قبل این اتفاق حتی اسمش رو هم نشنیده بودم و دیروزم فقط بلاک ریپورتش کردم برای Spreading Hate اما ظاهراً استوری یکی از آرمی ها رو در مورد پست خودش، استوری کردن...و طرفدار هاشون ریختن سر اون آرمی تنها. اگر ما طرفدارهای بچه و غیر منطقی ای هستیم بیخ ریش صاحاب مون ( مثلا بنگتن صاحاب ما ان 😁 ) شما به فکر طرفدارهای خودت باش آقای مثلا محترم. :)
آقا، تاتاشی واسم یه وانشات نامجین نوشته، که جینش دقیقاً مثل کارهایی که توی روزانه نویسی من، پیش میرم نوشته شده و من الان پودر میشم از خوشی 😂❤️
امروز بین جمالزاده و دکتر قریب یه انسان با کیف بیتیاس دیدم و خیلی با خودم کلنجار رفتم که مزاحمش نشم اما چون خودم این جور وقتا ک تنها باشم بدم نمیاد یه آرمی بهم نزدیک بشه دستمو زدم به شونه ش و وقتی آهنگی که گوش میداد متوقف کرد بهش گفتم: دیدم کیف بیتیاس داری خواستم به عنوان یه آرمی روز خوبی رو برات آرزو کنم.
اونم لبخند زد و تشکر کرد و بنظر می اومد اوکی باشه ولی بعدش راه هامون جدا میشد. ☺️❤️ خلاصه حس خوبی بود برام 🥺😍
اونم لبخند زد و تشکر کرد و بنظر می اومد اوکی باشه ولی بعدش راه هامون جدا میشد. ☺️❤️ خلاصه حس خوبی بود برام 🥺😍
یه لحظه خواستم بهش بگم میا رو میشناسی، بعد فکر کردم اگه نشناسه علاوه بر اینکه خیلی ضایع میشم، اونم خاطره ی عجیبی تو ذهنش میمونه که این دیگه چه روانی ای بود من دیدم 😁
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
Photo
دوست دارم تا ابد بهش درس بدم از بس که خوشگل کار میکنه این بچه!
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
فردا اگه وقت بشه ایشالا درست میکنم. 🥺❤️ •| #EatWithMe
تو یخچاله درحال بستن 😁❤️
کاش برم کم کم بخوابم فردا یکی از پرکارترین روزهاست 💪 باید از ۵ بلند بشم. ✌️
Forwarded from Ivy writes✒️📑
The guardian of my heart.pdf
720.8 KB
𖦹 🍬 𖦹
↬Name: Guardian of my heart 𖦹
↬Couples: #NamJin 𖦹
↬Genre: Romance, Fluff, SliceOfLife 𖦹
↬Writer: TaTa 𖦹
↬Part: #full
┆#GuardianOfMyHeart𖦹 #Fic 𖦹
▁▁▁▁▁▁▁▁▁
┆❦ @IvyWrites
↬Name: Guardian of my heart 𖦹
↬Couples: #NamJin 𖦹
↬Genre: Romance, Fluff, SliceOfLife 𖦹
↬Writer: TaTa 𖦹
↬Part: #full
┆#GuardianOfMyHeart𖦹 #Fic 𖦹
▁▁▁▁▁▁▁▁▁
┆❦ @IvyWrites
درستش کردم اما سفیده ی تخم مرغ رو نگفته بود زیاد بزنید تا پف کنه منم وسط یه بحثی بودم یادم رفت در نتیجه شل شد و مجبور شدم بهش آرد اضافه کنم که باعث شد از اون حالت نرمی خارج بشه اما ترد و خیلی خوشمزه شد. 🙊
•| #EatWithMe
•| #EatWithMe
خمیر اینم تهیه شد رفت کنار تا ۶ ساعت استراحت کنه. ۱۲:۳۰ باید برم برای قالب زدن و پخت! اما نکته مثبت امروز آشپزیش نیست! امروز کادوهای امیلیا قراره برسه دستم و جیــــــغ 😱😍❤️
•| #EatWithMe
•| #EatWithMe
اینا رو درست میکنم برای خواهرم یه مقدار بفرستم که ناراحت نشه چرا نمیرم خونه شون برای امشب. 😏 تازه ژله رنگین کمون هم دارم درست میکنم. فعلا بنفشش رفته تو یخچال ❤️
دعا کنید کارهام خوب پیش بره امروز خیلی سرم شلوغه 😔❤️🥺
دعا کنید کارهام خوب پیش بره امروز خیلی سرم شلوغه 😔❤️🥺