واژهٔ اسپانیایی Nefelibata به شخصی گفته می‌شه که بین ابرهای رویاهاش، تصورات و ذهن خودش سیر می‌کنه و از حرف‌ها و باورهای بقیه پیروی نمی‌کنه. معنی لغوی این واژه «راه روندهٔ ابر» است. 💭

حالم بهم میخوره از هرچی جنس ترکیه‌ایه. از اینکه فروشنده برای فروش رفتن جنسش دروغ میگه ترکه، ولی وقتی میفهمه فقط جنس ایرانی میخرم با هزار دلیل بهم ثابت کنه، بخدا جنسامون ایرانیه میگیم ترک که مردم بخرن. 😒
متنفرم از آدم‌های خود فروخته‌ای که نمی‌دونن جنس ایرانی تنشونه ولی افتخارشون اینه که ترک می‌پوشن چون فکر میکنن از ترکیه اومده و کیفیتش خیلی خوبه. 😒
چطوری کسی میتونه اینقدر پست باشه که بزرگی رو تو این ببینه؟ اینکه تولید کننده‌ی هموطنش جنس‌هاش یا روی دستش بمونه یا مارک الکی بزنه بهش که ازش بخرن... که جلو ۴ نفر بگه فلان مارک رو می‌پوشم.

بعدم از همه شاکی میشه که چرا پیشرفت نمی‌کنیم... خب شما اجناست رو از هموطنت بخر که چک هاش برگشت نخوره نمی‌خواد به دیگران انتقاد کنی. 😒

تصمیم گرفتم اول صبحی خودم رو ناراحت نکنم و با دیدن این ۷ زیبارو آروم بگیرم اصلا.

به شدت حس میکنم باید به فیک نویسی برگردم و دستی به سر و گوش فیکشن های هیونگ لاین دار بکشم. هر طرف نگاه میکنم ویکوک و کوکوی ریخته و کسانی که جز این کاپل نمیتونن چیز دیگها ی بخونن... و این خیلی نامناسبه که اینقدر هم فندومی ها میل به تک بعدی بودن پیدا کردن... ویکوک زیباست اما نباید باعث بشه بقیه ی کاپل ها محو و نابود بشن... :(

آقا امیلیا بقیه ی این رو برام پیدا کرده ولی دلشو ندارم براتون بذارمش چون اگه دو قطره هم تو وجود کسی انسانیت باشه، تا خود صبح ممکنه زار بزنه... قصد ندارم چنین ضربه ای بهتون بزنم 😩😭

منطق پدرمادرا: تا وقتی زیر سقف منی باید طبق قوانین من زندگی کنی.

« خب پس خونه ی جدا اجاره میکنم...»

پدر و مادر ا: اون کارم نمیشه کنی. باید بشینی همینجا زجر بکشی

And again...

I know you
I walked with you once upon a dream
I know you
That look in your eyes is so familiar a gleam
And I know it's true, that visions are seldom what they seem
But if I know you
I know what you'll do
You'll love me at once
The way you did once upon a dream

[ #Music 🛹 ]

وقتی دارم ازت میپرسم چخبر چیکارا میکنی، یعنی یه زر بزن و یه چیز بگو از روز و روزگارت که بحث باز شه نفهم!🛀🚬

#ددی‌غورباقای‌سکسی 🐸

یه چند روز چنل رو آرشیو کردم ببینم اتفاق به درد بخوری می افته راجع بهش حرف بزنم... و از اونجایی که نیفتاد تسلیم شدم و همینجوری خشک و خالی در خدمتون هستم.

Vincent and The Doctor | Vincent Van Gogh
Doctor who, Season 5, Episode 10

•| #WatchWithMe

فردا اگه وقت بشه ایشالا درست میکنم. 🥺❤️

•| #EatWithMe