چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.93K photos
577 videos
18 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
هیچوقت موفق نمیشم درک کنم چیزی که اسمش عشق مادرانه‌س ولی در اصل داره دهن فرزند رو صاف میکنه...
مثلا دارم شیر گرم می‌کنم واسه خودم. دلم شیر خواسته... میگه نه نخور صبر کردم بیای برات املت درست کنم. ( با توجه به اینکه من گوجه که دوست ندارم هیچ، پیازشم درشت خرد کرده... توش سیر هم ریخته)

میگم نه می‌خوام شیر بخورم میل ندارم به املت.

باز با اصرار میگه نه، شیر رو نمیخوریا. صبر کردم بیای املت درست کنم.


یعنی علاوه بر تحمل منت غذایی که من دوست ندارم... باید اسم قدرنشناس هم بگیرم. ☺️
کاش بابام یه دقیقه گردنه ی بین حال و آشپزخونه رو رها کنه برم خوراکی بدزدم بیام 🤞🤞🤞
این روزا دارم کاندیدا های نویسندگی یکی از چنل ها رو بررسی میکنم، و حس می‌کنم خیلی از شدت وسواسم کم کردم اما بازم مثلا فونت هاشون خوشگل نباشن اینجوری ام که 😰
جو ادمین های «توصیه های من» واقعا یکی از تمیز ترین جو هاییه که توش بودم. همه اخلاق های خوبی دارن، باهم صمیمی ان و افرادی که جدید بین شون میان رو خیلی راحت میپذیرن ☺️❤️🥺
🥰1
حدس بزنید چی؟
بازم اون زمان فرا رسید که من دلم پیتزا می‌خواد 😅
صبحا خیلی کار زیاد دارم کاش صبحا ساعت آروم تر می‌گذشت 🙃
ناهار امروزم رو دوست ندارم ولی ای اونجایی که سر جمع ۲۰ تومن تو کارتم دارم حس می‌کنم سکوت خیلی پسندیده تره... 🙂
تهجین روح منو جلا میدن
Forwarded from Blue my life🌊
اینکه تولد آدم هایی که شاید دیگه باهام حرف نزنن و یا دیگه هیچوقت نباشن رو تبریک میگم، عجیبه؟ :)
ولی انگار عادت کردم...
چون هنوز برام مهمن و باید روزی رو که متولد شدن و بعدش اومدن توی زندگیم و برام یه عالمه خاطرات خوب و بد رو رقم زدن و شاید ناخواسته کلی به تجربه هام اضافه کردن رو تبریک گفت🙃🎉
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
درسته پولم به پیتزا نمیرسه ولی سیب زمینی سرخ کرده سفارش بدم نه؟ 🥺
نرسید... ۱۹.۵۰۰ عه 😂 تازه بدون هزینه تحویل 😅😋 خب الان که فکرشو میکنم غذای خودمم خوبه...
الان فهمیدم یارو پسره، بازیگر نقش هری تو After چرا آشناس. طرف نقش بچگی های ولدمورت بود تو یتیم خونه... اونجا که دامبلدور برای بار اول تام ریدل رو دید... 🤯
Forwarded from •𝔐𝔬𝔲𝔩𝔦𝔫 ℜ𝔬𝔲𝔤𝔢•
دیشب خوابم نمیبرد، نشستم حدودا ده دست (حتی بیشتر) among us بازی کردم! هر ده بارو impostor شدم و از این ده بار فقط یکبار باختم! دیگه دو سه دور آخر التماس بازیو میکردم که بذاره crewmate شم اما نشد که نشد🔪🤫!
گاهی دلایل دعواهای شدید تو خونه مون انقدر مسخره س که حتی نمی‌دونم چطوری بیان شون کنم...


مثلا: لحنت موقعی که گفتی « باشه متوجه شدم» صادقانه نبود و انگار داشتی تیکه می انداختی.

شما باورتون نمیشه ولی اینا اتفاق می افتن...
چیکار کردم که لایق داشتن امیلیا تو زندگیم شدم واقعاً؟؟