چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.96K photos
577 videos
19 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
خون آبی تو واتپد به ۱۰۰ هزار خواننده رسید! 😍 البته آپش رو یکسال دیرتر از تلگرام شروع کردم و حدوداً ۶ قسمت از تلگرام عقب تره اما بهرحال 😍
هرچی تمام سال هایی که کلاس زبان می رفتم املا تمرین کرده بودم، این suggestion و Auto correct گوشی داره میشوره می‌بره...
من: بهم بگو از چه ساعتی باهام کار داری برنامه بچینم. کارهای خودم رو قبل بیدار شدن تو انجام بدم...

مامان: حدود ۶:۳۰

من ( برای ۵:۱۵ ساعت میذارم زنگ)


ساعت ۵:۲۰، مامان: خب کجا بودیم؟ 😃
امروز مریم این‌جا بود مشکات هم اومد، کلاسمو پیچوندم...

یجورایی شبیه یه مرخصی بود که خیلی بهش احتیاج داشتم واقعاً. . .
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
امروز مریم این‌جا بود مشکات هم اومد، کلاسمو پیچوندم... یجورایی شبیه یه مرخصی بود که خیلی بهش احتیاج داشتم واقعاً. . .
فقط خون آبی برای دومین هفته ی متوالی فلاپ شد و فقط ۱ نظر گرفت و چند نفر که با لینک مشکل داشتن.


فقط همین...


می دونید واقعاً خیلی جالبه که اگه آپ نشه شاکی میشن ولی تا میگیم نظر نداشتم، همه میگن ببخشید درس داریم.

اوکی میفهمم... ولی من چون برای چنل آپ میکنم حق ندارم بگم درس دارم...

همینکه میگید گذاشتیم تموم بشه بخونیم یعنی هیچ نگاهی به میزان زحمت نوشتنش ندارید. واقعا از نوشتنش خسته شدم و متاسفانه با خاطره ی شیرینی تمومش نخواهم کرد و چیزی نخواهد بود که بقیه ی عمرم بهش فکر کنم و لبخند بزنم...
چطوریه که تو واتپد بالای ۳۰۰ تا کامنت می‌گیره ولی تو تلگرام بزور ۱ نظر!
کاش بفهمم
غر میزنم می‌دونم... ولی وقتی ذوق بقیه رو برای آپ شدن فیکشن های مورد علاقه شون تو چنلاشون می‌بینم و می‌بینم اصلا منتظر نمیشنن تا تموم بشه بعد بخونن، بهم نشون میده این ربطی به امتحانا نداره.
زیر فیکشن لینک ناشناس‌ هم هست یعنی بحث این نیست که کسی خجالت میکشه یا هرچی... نمی‌دونم...
فقط دوست دارم بفهمم کجای کار رو اشتباه می‌کنم
Forwarded from ︵‿ᴍᴇʀᴍᴀɪᴅ‿︵
این چه منطقیهههههه ؟! 😅😂
هنوزم یادم میاد ممکن بود گول بخورم و بخونمش برگام میریزه🥺😒🤭
︵‿ᴍᴇʀᴍᴀɪᴅ‿︵
این چه منطقیهههههه ؟! 😅😂 هنوزم یادم میاد ممکن بود گول بخورم و بخونمش برگام میریزه🥺😒🤭
و من از اینکه چقدر فیک هایی که دوست دارم بنویسم توسط همه دوست داشته نمیشن و خونده نمیشن غمگین ترین میشم...
دارم به جایی میرسم که حتی گروه توصیه ها که زیاد توش چت نمیشه هم آرشیو کنم.
اعصابم به شدت ضعیف شده و انقدر به مرز خطر ترکیدن نزدیکم که... برای کسی که اون لحظه اطرافم باشه احساس تاسف میکنم
حس میکنم اسامی دوستام رو خیلی خشک و یخ ذخیره کردم ... 🤔
دلم برای #EatWithMe گذاشتن تنگ شده 😂😅 کاش مریم هنوز اینجا بود 😕
اومدم material برای ۳ دی مکس دانلود کنم، ۹۱ گیگ بود. یعنی از کل حجم نتم بیشتر 😂😂
ساختن اکانت مایکروسافت تجربه ی جدیدی بود...
خب هرچی ول گشتم بسه برم دوشاتی نامجینم رو جمع کنم که خون آبی ننوشتم هنوز برای پنجشنبه 😝
انقدر سرم شلوغه که نمی‌دونم دارم چیکار میکنم. کاش مامانم‌ مثل وقتی بچه بودم حوصله موصله داشت کیک درست میکرد برام. الان انقدر خودش سرش شلوغه که حتی زحمت گفتنش هم به خودم نمیدم 😂
من باز رگ نامجینِ غمناک خواستنم باد کرده... و نیست چنین فیکی 😭
Forwarded from Sᴜɴᴋɪssᴇᴅ 🌻
"You might want to close that window. There is an east. wind. coming."
Sᴜɴᴋɪssᴇᴅ 🌻
"You might want to close that window. There is an east. wind. coming."
اینو داشتم آماده میکردم به یکی از دوستام بگم ظهر!!

چه امروز یهو بحث شرلوک شد! برگام!!!
خدایی «جرمی برت» و «رابرت داوونی جونیور» رو دست ندارن بین شرلوک ها.

احتمالا نصف بیشتر تون اسم اولی رو اصلا نشنیدید و این قلب منو سنگین می‌کنه! 😭😭😭