☃15
معضلِ «ندونم چه اتفاقی قراره بیفته عصبانی میشم که بهم نگفتن و اگر بهم بگن اضطرابش خفهام میکنه» دارم... 🥲
☃8
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
منو برگردونید به دورهای که بیتیاس Save Me رو تازه منتشر کرده بودن 🤍🎐 •| #BackThen
منو برگردونید به دورهای که احسان خواجه امیری «هرچی آرزوی خوبه مال تو» رو تازه منتشر کرده بود. 🤍🎐
•| #BackThen
•| #BackThen
☃12
🔒 A whisper message to frozen\_lily, Only he/she can open it.
You may prefer the dark but I'll continue to shine light, all over your dark academia 🐾🌙
#MyFrozenLily ❄️
#MyFrozenLily ❄️
☃5
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
شاپولانگ واقعا تجربه جدید و خوبی بود. من تا الان فقط از ۲ تا نویسنده رمان چینی خونده بودم. سر جمع ۵ - ۶ تا کار بودن اما تو سبک مشابه اما شاپولانگ انگار مجموع اینا بود. طنز قلم یه نویسنده همراه با ایجاد جذابیت های جادویی اون یکی نویسنده. عصاره خلاقانهای از…
این هیثم، وقتی از گذشتهام چیز میز میبینه بهم میگه در گذشته، مارشال گو، گویونی بودم برای خودم و این همزمان که باعث میشه پر از غرور بشم، بهم تاسف میده...
انتخاب یه جادهی اشتباه و بعد در ادامه جادههای اشتباه بیشتر، میتونه چنین گنجی رو زیر خاکستر چال کنه. البته گویون برای بقیه گنج نبود 😅 عذاب الهی بود ولی خب جذاب بود و حداقل میتونست روی خودش حساب کنه؟ 🗡
انتخاب یه جادهی اشتباه و بعد در ادامه جادههای اشتباه بیشتر، میتونه چنین گنجی رو زیر خاکستر چال کنه. البته گویون برای بقیه گنج نبود 😅 عذاب الهی بود ولی خب جذاب بود و حداقل میتونست روی خودش حساب کنه؟ 🗡
☃4
° زبون دریافت عشق تون چیه؟
خیلی وقتا در مورد این صحبت میشه که زبون بیان عشق هرکس چیه. یکی میگه هدیه دادن. یکی میگه وقت با کیفیت باهم گذروندن رو زبون عشق میدونه. یکی در کنار هم تجربه کسب کردن رو و...
• ولی معمولاً در مورد اون زبونی که باهاش باور میکنیم کسی دوست مون داره حرفی نمیزنیم. در حالی که اون خیلی شناختش مهم تره. چون هرچقدرم که تو برای کسی به زبون خودت کاری انجام بدی، تا به زبون خودش نباشه... ممکنه تمام اون تلاش ها با هیچ یکسان بشه...
° شما چطوری اطمینان کسب میکنید که یکی دوست تون داره؟ وقتی دچار اورتینک هستید، یا تو دوران خوبی نیستید و اوضاع مدتیه خوب نبوده، چه کاری باعث میشه شک هاتون رو کنار بذارید و به اون باور «دوستم داره» برگردید؟
خیلی وقتا در مورد این صحبت میشه که زبون بیان عشق هرکس چیه. یکی میگه هدیه دادن. یکی میگه وقت با کیفیت باهم گذروندن رو زبون عشق میدونه. یکی در کنار هم تجربه کسب کردن رو و...
• ولی معمولاً در مورد اون زبونی که باهاش باور میکنیم کسی دوست مون داره حرفی نمیزنیم. در حالی که اون خیلی شناختش مهم تره. چون هرچقدرم که تو برای کسی به زبون خودت کاری انجام بدی، تا به زبون خودش نباشه... ممکنه تمام اون تلاش ها با هیچ یکسان بشه...
° شما چطوری اطمینان کسب میکنید که یکی دوست تون داره؟ وقتی دچار اورتینک هستید، یا تو دوران خوبی نیستید و اوضاع مدتیه خوب نبوده، چه کاری باعث میشه شک هاتون رو کنار بذارید و به اون باور «دوستم داره» برگردید؟
☃10
حالا یکم جدیتر، میشه کسی که تو بدترین حال کنارم بمونه... جا نزنه. کسی که بتونم وقتی کم میارم روش حساب کنم. کسی که بدونه وقتی چیزی نگرانم کنه به ثابت شده ترین چیز ها هم ممکنه شک کنم و نیاز داشته باشم بهم اطمینان بده حتی اگه قبلا ۱۰۰ بار اطمینان داده
بعدا نوشت: چرا صاف کاوه و هیثم رو گذاشتم وسط؟ چون دقیقاً تعریف همینن، برای مایی که این شیپ رو دوست داریم. تعریف موندن کنار هم در برابر همه سختی ها، اورتینک های کاوه، اخلاق های خاص هیثم
بعدا نوشت: چرا صاف کاوه و هیثم رو گذاشتم وسط؟ چون دقیقاً تعریف همینن، برای مایی که این شیپ رو دوست داریم. تعریف موندن کنار هم در برابر همه سختی ها، اورتینک های کاوه، اخلاق های خاص هیثم
☃17
TW: Anxiety
وقتایی که اضطراب دارم، هر چیز کوچیک و احمقانه ای میتونه تشدیدش کنه. از دیدن تبلیغ های مسخره و چرت و پرت چنل های تلگرامی گرفته تا فکر اینکه کسی فقط برام آب بیاره صدام کنه که مثلا بهم یه خوراکی بده. فکر اینکه به اندازه ی کافی با انسان هایی که بهم نیاز داشتن حرف نزدم. فکر اینکه اگه فقط یه پست توی چنلم بذارم یه جور زشت و مسخره و خالی ای میشه... و در کل، بهترین حس دنیا برام میشه بودن تو جهانی که هیچکس قابلیت دسترسی بهم رو نداره و کلا کسی نمیدونه وجود دارم...
☃13
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
TW: Anxiety وقتایی که اضطراب دارم، هر چیز کوچیک و احمقانه ای میتونه تشدیدش کنه. از دیدن تبلیغ های مسخره و چرت و پرت چنل های تلگرامی گرفته تا فکر اینکه کسی فقط برام آب بیاره صدام کنه که مثلا بهم یه خوراکی بده. فکر اینکه به اندازه ی کافی با انسان هایی که بهم…
بخش جالبش اینه که آره مدتی هست سعی میکنه مستقیم گیر نده. حتی گاهی واقعا موفق میشه با نگاهش هم چیزی رو پرتاب نکنه سمتم ولی متوجه نمیشه وقتی میگم دیگه اون تراما رفته زیر پوستم یعنی چی و کفری میشه از اینکه میگم حضورت بهم اضطراب میده. . .
الان دست خودش نیست، باشه... منم دست خودم نیست. نمیتونم وقتی صدای پاش رو میشنوم تپش قلب نگیرم...
اونوقت یه دوستی امروز داشت در مورد یه آهنگی صحبت می کرد که در مورد خداحافظی با پدر - مادر بود و می گفت سخت ترین کار دنیاست... ببین منم واقعا آرزو می کنم که می تونستم بفهمم چی میگی... ولی نمیفهمم. واقعا حس قشنگی نیست ندونستنش. شاید به اندازه ی دونستنش سنگینه! منم دوست دارم دلم برای خونه تنگ بشه نه اینکه دلم بخواد بهش برنگردم و یه جایی برای رفتن جز اونجا داشته باشم.
☃17
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
ولی اگر نمیتونید روی کارها تمرکز کنید ممکنه مشکل ADHD نباشهها... ممکنه ترکیب Anxiety و Depression باشه. حتماً با متخصص مشورت کنید... خودم هنوز نتونستم تصمیم قطعی بگیرم که آماده هستم بجای روانشناس، روانپزشک و دارو رو امتحان کنم یا نه. چون دارو های این زمینه…
خب روز های اول بیشتر خوبی هاش رو دیدم. بدی هاش رو هم دارم میبینم. از الان بگم که اسم دارو ها رو ازم نخوایید، هرچند که اگر اسمش رو هم بگم بدون نسخه ای که ثبت الکترونیکی شده باشه بهتون نمیدن. از محلی غیر از محل زندگی خودتون و ارائه بدون مدارک شناسایی نمیتونید تهیه کنید. 💝
خوبی هاش:
✅ کمک میکنه واقعا روی کار بمونم و هر 5 دقیقه 10 بار سراغ گوشی یا حرف زدن با همکارم نرم، تو محیط کار اعتماد به نفسم بهتر شده چون مدام دنبال بهونه های جدید برای توجیه کار نکردنم نیستم.
✅ از binge eating جلوگیری میکنه که برای من باعث شده بود تو 5 سال تقریبا 10 کیلو اضافه کنم. مخصوصا دو سال اخیر که Stress eating هم بهش اضافه شده بود و واقعا به معنای واقعی از حوصله سر رفتن یه چیزی میخوردم همه اش.
✅ مقداری خواب هام رو سنگین کرده که هم خوبه هم بد. اینجا خوبیش رو میگم. باعث شده با یه ذره حرکت بیدار نشم و با اولین چیزی که میشنوم خوابم نپره + وقتی ظهر ها میخوابم (اگر وقت کنم) دیگه با سردرد کشنده بیدار نمیشم.
✅ میشه گفت تقریبا تا ساعتی که باید برگردم خونه بهترین ورژن خودم هستم تقریبا. روز هایی که خونه تنها هستم هم باز بدک نیستم. نسبت به قبل تونستم مقداری درس هم بخونم در کنار بازی کردن بعد از برگشت از سرکار.
بدی هاش:
❌ کشف کردم که ترکیب گرسنگی با اون سبک زندگی اصلا خوب نیست. بسیار آدم کج خلقی ازم میسازه... ولی بخاطر اثر دارو که کم اشتهایی به همراه داره گاهی با اینکه ضعف بدنی دارم، تمایلی به خوردن ندارم. {اینم ذکر کنم که این کم خوردن به معنی کم کردن وزن و لاغری نیست. برای اون باید میل به ورزش داشته باشه آدم که من حداقل هنوز اون بخش از انگیزه ام قرار نیست تو دو هفته ی اول درست بشه.}
❌ به طور کلی قابلیت پریدنم به آدم ها رو میبره بالا. مخصوصا اگر رفتارهاشون مثل مادرم باشه. که متاسفانه رئیسمم تو اداره گاهی چنین رفتارهایی داره... جدی میترسم از روزی که نتونم خودم رو کنترل کنم و یه بحث خیلی بدی بین مون شکل بگیره.
❌ بخاطر اثرات هایپر کننده ی دارویی که صبح میخورم، 3 مدل آرام بخش برای شب دارم که اولا حس میکنم وقتی نمیخورم شون حالم بهتره :)) و دوما، اگر همون ساعت از شب که خوابم گرفته نخوابم، یهو تا چندین ساعت دیگه خوابم نمیبره اصلا...
❌و صبح ها، سختم شده بیدار شدن. هنوزم بیدار میشم و اینطوری نیست بگم خواب میمونم لزوما ولی اگر وا بدم، ممکنه! قبلا اصلا امکان نداشت خواب بمونم ولی الان تا قبل از حاضر شدن اگر بگم " چشمام رو میذارم رو هم" کاملا امکان اینکه یک ساعت خوابم ببره بوجود اومده... حتی وقتی {شما این کار را در خانه انجام ندهید} یک یا دو شب، اون قرص خواب اصلیه رو میپیچونم و نمیخورم.
❌ هنوز مطمئن نیستم اینکه 99% غروب ها یک اضطرابِ بد خلق متحرک هستم دلیل اصلیش چیه. شاید همه ی دلایلی باشه که نام بردم ولی خب غروب هام از ساعت 5 تا 9 (که دیگه تنها بودنم به دلیل استراحت خانواده تضمین میشه) بدترین ورژن از خودم میشم.
•|#Mia 🐱
خوبی هاش:
✅ کمک میکنه واقعا روی کار بمونم و هر 5 دقیقه 10 بار سراغ گوشی یا حرف زدن با همکارم نرم، تو محیط کار اعتماد به نفسم بهتر شده چون مدام دنبال بهونه های جدید برای توجیه کار نکردنم نیستم.
✅ از binge eating جلوگیری میکنه که برای من باعث شده بود تو 5 سال تقریبا 10 کیلو اضافه کنم. مخصوصا دو سال اخیر که Stress eating هم بهش اضافه شده بود و واقعا به معنای واقعی از حوصله سر رفتن یه چیزی میخوردم همه اش.
✅ مقداری خواب هام رو سنگین کرده که هم خوبه هم بد. اینجا خوبیش رو میگم. باعث شده با یه ذره حرکت بیدار نشم و با اولین چیزی که میشنوم خوابم نپره + وقتی ظهر ها میخوابم (اگر وقت کنم) دیگه با سردرد کشنده بیدار نمیشم.
✅ میشه گفت تقریبا تا ساعتی که باید برگردم خونه بهترین ورژن خودم هستم تقریبا. روز هایی که خونه تنها هستم هم باز بدک نیستم. نسبت به قبل تونستم مقداری درس هم بخونم در کنار بازی کردن بعد از برگشت از سرکار.
بدی هاش:
❌ کشف کردم که ترکیب گرسنگی با اون سبک زندگی اصلا خوب نیست. بسیار آدم کج خلقی ازم میسازه... ولی بخاطر اثر دارو که کم اشتهایی به همراه داره گاهی با اینکه ضعف بدنی دارم، تمایلی به خوردن ندارم. {اینم ذکر کنم که این کم خوردن به معنی کم کردن وزن و لاغری نیست. برای اون باید میل به ورزش داشته باشه آدم که من حداقل هنوز اون بخش از انگیزه ام قرار نیست تو دو هفته ی اول درست بشه.}
❌ به طور کلی قابلیت پریدنم به آدم ها رو میبره بالا. مخصوصا اگر رفتارهاشون مثل مادرم باشه. که متاسفانه رئیسمم تو اداره گاهی چنین رفتارهایی داره... جدی میترسم از روزی که نتونم خودم رو کنترل کنم و یه بحث خیلی بدی بین مون شکل بگیره.
❌ بخاطر اثرات هایپر کننده ی دارویی که صبح میخورم، 3 مدل آرام بخش برای شب دارم که اولا حس میکنم وقتی نمیخورم شون حالم بهتره :)) و دوما، اگر همون ساعت از شب که خوابم گرفته نخوابم، یهو تا چندین ساعت دیگه خوابم نمیبره اصلا...
❌و صبح ها، سختم شده بیدار شدن. هنوزم بیدار میشم و اینطوری نیست بگم خواب میمونم لزوما ولی اگر وا بدم، ممکنه! قبلا اصلا امکان نداشت خواب بمونم ولی الان تا قبل از حاضر شدن اگر بگم " چشمام رو میذارم رو هم" کاملا امکان اینکه یک ساعت خوابم ببره بوجود اومده... حتی وقتی {شما این کار را در خانه انجام ندهید} یک یا دو شب، اون قرص خواب اصلیه رو میپیچونم و نمیخورم.
❌ هنوز مطمئن نیستم اینکه 99% غروب ها یک اضطرابِ بد خلق متحرک هستم دلیل اصلیش چیه. شاید همه ی دلایلی باشه که نام بردم ولی خب غروب هام از ساعت 5 تا 9 (که دیگه تنها بودنم به دلیل استراحت خانواده تضمین میشه) بدترین ورژن از خودم میشم.
•|#Mia 🐱
☃7
🐻❄️ حالا چند تا نکته که شاید به درد تون بخوره:
🕊 اول از همه، اگر به مراجعه به روانشناس یا مشاور عادت دارید، قبل از رفتن پیش روانپزشک به خودتون یادآوری کنید که "اون اینجا نیست که درد و دل بشنوه" چون ثانیه ای که در مورد داشتن مشکلی توی حرف هاتون به اطمینان برسه، حرف تون رو قطع میکنه. این ممکنه واقعا حس بدی بهتون بده ولی اون پول نمیگیره که بشنوه شما چی برای گفتن دارید. همین که تشخیص بده برای رفع مشکلی که ازش حرف میزنید چه راه حل و دارویی قراره تجویز کنه، میپره روی سوال بعدی. {واقعا حس بدی داره، برای من که حس بدی داشت}
🐇 دوم، مطمئن بشید که دکتر مورد نظر فقط دنبال دارو ریختن در حلق شما بدون توجه به عوارضش نیست. درسته که سلامت روان اهمیت بالایی داره و گاهی عوارض دارویی در برابر اثر بلند مدت اون مشکلی که دارید، حتی ممکنه به چشم نیان ولی هنوزم خیلی مهمه که برای دکتر مهم باشه شما آگاه هستید دارید وارد چه مسیری میشید.
🦢 سوم، از اونجایی که ممکنه کلی در باز کنید که مشکلات تون رو بگید و بخاطر مورد اول، نتونید این در هایی که باز کردید درست ببندید، ممکنه حس سنگینی در مورد دوباره رفتن پیش دکتر داشته باشید. باید بدونید خیلی از دارو های این دست درمان، نباید بدون روند درست و ناگهانی قطع بشن چون ممکنه اثرات جبران ناپذیری بذارن.
🦢 چهار، سعی کنید به افرادی که در طول روز باهاشون زیاد گفت و گو دارید و آدم ها امنی هستن و راحت هستید، پیش زمینه ای از شرایط خودتون بدید. نمیگم سیر تا پیاز زندگی تون رو تعریف کنید ولی اگر صلاح دیدید، بخاطر تغییر احتمالی رفتار تون، شوکه نشن یا بهشون بر نخوره. تاکید میکنم باید آدم امنی باشن. چون ممکنه با دوستی خاله خرسه و از سر دلسوزی حرف هایی بزنن که روی درمان شما اثر خوبی نداشته باشه.
🪽 مثلا خود من، فقط در این حد مادرم رو در جریان گذاشتم که پیش دکتر رفتم و دارم دارو با دز پایین و کنترل شده دریافت میکنم. ازش خواستم در مورد زمان دارو ها؛ نوع و عوارض شون با من صحبت نکنه. داروها رو قایم نکردم. اگر خودش خواست بره سرچ کنه ولی سعی نکنه من رو بابت شون نصیحت کنه. چون ممکنه فکر کنه کمک میکنه ولی با یه کلمه، من رو از درمان دلسرد کنه. این قدم چیزی نیست که بخوام بعد از چند سال بندازمش گردن مادرم و بگم بخاطر حرف اون ولش کردم و حالا پشیمون هستم. شما هم در این مورد احتیاط کنید.
🐏 پنجم، سعی کنید احوالات خودتون رو بررسی کنید. ببینید کجای کار بهتر شده و کجاش بدتر. اینطوری موقع مراجعه به دکتر می دونید حالا باید روی اصلاح چه چیزی تمرکز کنید.
🐼 امیدوارم موارد ذکر شده کمک کننده باشن...
🕊 اول از همه، اگر به مراجعه به روانشناس یا مشاور عادت دارید، قبل از رفتن پیش روانپزشک به خودتون یادآوری کنید که "اون اینجا نیست که درد و دل بشنوه" چون ثانیه ای که در مورد داشتن مشکلی توی حرف هاتون به اطمینان برسه، حرف تون رو قطع میکنه. این ممکنه واقعا حس بدی بهتون بده ولی اون پول نمیگیره که بشنوه شما چی برای گفتن دارید. همین که تشخیص بده برای رفع مشکلی که ازش حرف میزنید چه راه حل و دارویی قراره تجویز کنه، میپره روی سوال بعدی. {واقعا حس بدی داره، برای من که حس بدی داشت}
🐇 دوم، مطمئن بشید که دکتر مورد نظر فقط دنبال دارو ریختن در حلق شما بدون توجه به عوارضش نیست. درسته که سلامت روان اهمیت بالایی داره و گاهی عوارض دارویی در برابر اثر بلند مدت اون مشکلی که دارید، حتی ممکنه به چشم نیان ولی هنوزم خیلی مهمه که برای دکتر مهم باشه شما آگاه هستید دارید وارد چه مسیری میشید.
🦢 سوم، از اونجایی که ممکنه کلی در باز کنید که مشکلات تون رو بگید و بخاطر مورد اول، نتونید این در هایی که باز کردید درست ببندید، ممکنه حس سنگینی در مورد دوباره رفتن پیش دکتر داشته باشید. باید بدونید خیلی از دارو های این دست درمان، نباید بدون روند درست و ناگهانی قطع بشن چون ممکنه اثرات جبران ناپذیری بذارن.
🦢 چهار، سعی کنید به افرادی که در طول روز باهاشون زیاد گفت و گو دارید و آدم ها امنی هستن و راحت هستید، پیش زمینه ای از شرایط خودتون بدید. نمیگم سیر تا پیاز زندگی تون رو تعریف کنید ولی اگر صلاح دیدید، بخاطر تغییر احتمالی رفتار تون، شوکه نشن یا بهشون بر نخوره. تاکید میکنم باید آدم امنی باشن. چون ممکنه با دوستی خاله خرسه و از سر دلسوزی حرف هایی بزنن که روی درمان شما اثر خوبی نداشته باشه.
🪽 مثلا خود من، فقط در این حد مادرم رو در جریان گذاشتم که پیش دکتر رفتم و دارم دارو با دز پایین و کنترل شده دریافت میکنم. ازش خواستم در مورد زمان دارو ها؛ نوع و عوارض شون با من صحبت نکنه. داروها رو قایم نکردم. اگر خودش خواست بره سرچ کنه ولی سعی نکنه من رو بابت شون نصیحت کنه. چون ممکنه فکر کنه کمک میکنه ولی با یه کلمه، من رو از درمان دلسرد کنه. این قدم چیزی نیست که بخوام بعد از چند سال بندازمش گردن مادرم و بگم بخاطر حرف اون ولش کردم و حالا پشیمون هستم. شما هم در این مورد احتیاط کنید.
🐏 پنجم، سعی کنید احوالات خودتون رو بررسی کنید. ببینید کجای کار بهتر شده و کجاش بدتر. اینطوری موقع مراجعه به دکتر می دونید حالا باید روی اصلاح چه چیزی تمرکز کنید.
🐼 امیدوارم موارد ذکر شده کمک کننده باشن...
☃15