چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
433 subscribers
5.96K photos
577 videos
19 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
⚠️ آدم‌ها واکنش های متفاوتی به اتفاقات مشابه دارن. این فکر که بیشتر آدم‌ها مشکل خودشون رو بزرگ و جدی و مشکل بقیه رو آسون و کم اهمیت می‌بینن از کجا میاد؟

🚸 این حرکت به اسم Sympathy یا همدردی در ظاهر ساده‌اس. این که ببینی کسی مشکلی داره، با خودت بگی «آخی» یا «هوم طفلکی شرایط سختی داره» تو بیشتر آدم‌ها پیش فرضه اما مثل هر ویژگی دیگه اگه پرورشش ندی ضعیف می‌مونه یا از بین می‌ره.

🚼 جوان‌تر که بودم، می‌تونم بگم تقریباً این بخش رو نداشتم. اگه کسی حرف از مثلا ترس از سرعت می‌زد اینکه ترسش مسخره اس رو برای خودم نگه نمی‌داشتم. اگه چنین فکری می‌کردم نیشخند زنان به روش می‌آوردم. به قول الهیثم، یه گویون واقعی بودم. مخصوصاً که ترس از تاریکی خودم، بنظرم کاملا منطقی می‌اومد و حتی تحلیل اینکه «ریشه در کودکیم داره» برای خودم داشتم... تا این که یه روز وقتی ترش یکی رو دست کم گرفتم، اونم خیلی جدی بهم گفت که این کارم ناراحتش کرده، اینکه خیلی بی ملاحظه ام و امیدواره تو موقعیت مشابهش قرار بگیرم تا درک کنم اینکه یکی مشکلم رو جدی نگیره چه حسی داره.

لزوماً حرف خاصی نبود ولی یه لحظه انگار تازه چشمام باز شد. چیکار داشتم می‌کردم؟

۱/۲
11
مشکل این طرز فکر اینه که متوجه نمی‌شی هرکسی در سطح ظرفیتش مشکلات داره. شاید مشکلات دیگران از دید ما کوچیک بیان اما برای خودشون کاملا جدی هستن... و حتماً از دید یکی دیگه هم مشکل ما کوچیک و کم اهمیته.
آدم‌هایی رو می‌بینم که میگن در برابر این مشکل من، حاضر بودم مشکلات فلانی رو داشته باشم چون از پسشون بر میام... و این تفکر تا خود اون فرد به نقطه‌ای که من رسیدم نرسه، متوجه نیست این حرفش چرا درست نیست.
⚠️ شاید تو فقط شکسته شدن مداد رنگی منو ببینی و با خودت بگی اینم شد مشکل؟؟ ولی تو ندیدی من برای خرید اون چقدر کار کردم پول ذخیره کنم. چقدر با خانواده جنگیدم بذارن بخرمش با اینکه پول خودمه! چقدرررر مغازه گشتم تا رنگی که می‌خواستم پیدا کنم. چقدر آدم‌ها مسخره‌ام کردن بابتش...

⚠️ یا امیلیا اون سری بهم می‌گفت بغضی دوستاش بخاطر اینکه یه سری ویژگی‌ها رو داره، دیگه فکر میکنن هیچ مشکلی نباید داشته باشه و وقتی غمگینه فکر میکنن ضعیفه که سر چیزهای کم ارزش ناراحته اما اول از همه اونا تمام ماجرا رو نمی‌دونن و دوما، باید ناراحتی هرکس رو با خودش سنجید. با روش‌های بزرگ شدنش... تا حالا فکر کردید کسی که مشکلاتش بنظرتون مسخره س، اگه جای شما بود و مثل شما بزرگ می‌شد شاید بهتر از پس مشکلات فعلی شما بر می‌اومد؟ یا اگه شما جای اون بودید واقعا، شاید تا همین‌جا هم جلو نمی‌اومدید؟

💮 بنظرم برای کسانی که مشکل همدردی دارن این تمرین خوبیه. گذاشتن خود در جای دیگری برای تمام زندگیش نه فقط اون چند لحظه.

آره منم می‌فهمم وقتی اذیت شدی و داری درد می‌کشی، حق دادن به دیگران اولین کاری نیست که بخوای انجام بدی. اینکه درک شون نکنی هم ساده تره هم میتونه دردهات رو تسکین بده. اینکه فکر کنی اگه منم مثل فلانی خانواده‌ام پولدار بود یا اگه منم مثل فلانی باهوش بودم الان اوضاعم خیلی بهتر از اون بود... فقط تلخت می‌کنه.
مثل تو فیلم‌ها که موقع تعقیب و گریز کسی که ۱۰ دفعه برمی‌گرده پشت سرش رو نگاه می‌کنه زودتر گیر میفته تا کسی که فقط برای سنجش اوضاع گاه گاه نگاهی به عقب میندازه.
مقایسه و قائل شدن حق برای خودت گاهی کمک می‌کنه سرعت بگیری... ولی زیاد شدنش دست و پات رو می‌بنده و سرعتت رو می‌گیره.

🆘 این نوع دلسوزی رو تو یکی از نزدیکانم سال‌هاست دیدم. اینکه تا من مثلا میگم «حالم خوب نیست امروز دست از سرم بردار» باید ثابت کنه اون حالش از من خیلی بدتره و اگه توقع دارم اون رعایتم رو کنه، خودم باید ده‌ها برابر رعایت ایشون رو کنم و حتی از حق و آسایش خودم بگذرم برای تأمین این حس.

امیدوارم تو موقعیت درک نشدن قرار نگیری. وقتی سعی کنی به کسی از مشکلت بگی و اون در راستای کمک بهت و با نیت خوب، این حس رو بهت بده که مشکلت در واقع حتی یه مشکل واقعی هم نیست و مشکلات بزرگ‌تری وجود دارن که تو نداری شون... در طولانی مدت، ممکنه روش بدی نباشه. وقتی در پرسپکتیو به مسائل نگاه کنی، آره مشکلات میتونن جدی باشن اما وقتی سر درد و دل باز شده، مجبور نیستید راه حل بدید. شاید اینکه بیشتر شنونده باشید کمک بهتری باشه. 🔇

۲/۲

•| #Mia
12
🔒 A whisper message to frozen\_lily, Only he/she can open it.
🔒 A whisper message to frozen\_lily, Only he/she can open it.
Missed important memory dates which deserve to be here. And today's important memory is, feeling good just by showing off what I never thought I'd feel nice showing anyone... Especially to this extent [🏆]

#MyFrozenLily ❄️
2
چند وقت پیش چنین غری زده بودم در چنل شخصی:

کاش می‌شد تو تلگرام هم یه سری محتواها رو فیلتر کنی به چشمت نیان. . .
مثل گزینه not interested تو بعضی برنامه‌ها...
مثلا من ارز دیجیتال و یه سری از تبلیغ ها رو حتما ban می‌کردم

و کاش پاول بیاد سهم منو از این ایده پرداخت کنه 💅
11
I Forgot That You Existed
Taylor Swift
چند روز پیش این آهنگ رو گوش می‌دادم و فکر می‌کردم چه کسی رو دلم می‌خواست این آهنگ در موردش باشه و فقط این به ذهنم رسید:

Can it someday be me to mom?

[ #Music 🛹 ]
7
امروز دارم همه‌جا شلوغ می‌کنم و خب هنوز مطمئن نیستم تلقینه یا روند درمانی واقعاً جواب میده چون یه روزه شروعش کردم 🥲
6
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
شایدم بخاطر منه😜
اون که صد البته، بدون دلیل خوب پیشرفتی حاصل نمی‌شه 🌱
9
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
Photo
منم امروز بالاخره زدم داستان اینو. ولی وقتی میزدمش فقط این پست تو ذهنم بود. میشه گفت بخاطر تو دوستش داشتم🦋
7
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
Words suitable for my stone? 🪦 I said I'd do anything for you•••
Words suitable for my stone? 🪦

Never understood how it feels to live just for herself•••
Forwarded from سرزمینِ آب‌نبات! (Māni)
روز دوست‌دختر رو به مادرم تبریک میگم که ۲۲ ساله فکر می‌کنه من شوهرشم و وقتی میگم آمادگی پذیرش این نقش رو ندارم، فکر می‌کنه من امیرم.🙏🏻😔
7
اینم از ۱ آگوست می‌خواستم فوروارد کنم ولی خب... بازم مال خودم نبودم حتی که فور کنم
حس می‌کنم وقتی این‌جا حرف میزنم تلخ میشه حرفام. چیزایی که اگه ازشون حرف نزنم فراموش میشن، وقتی این‌جا فعالم همون لحظه ازشون حرف میزنم که شاید خودمو سبک کنم ولی فقط سنگینیش بیشتر میشه 🤷‍♀
24
چون به مامانم میگم «باهام کاری کردی که حتی وقتی از پشت در اتاقم داری رد میشی از جا می‌پرم» من مقصرم که می‌دونم از این حرفم غصه می‌خوره و دارم با حرفام بهش عذاب وجدان میدم.
عالی نیست واقعا؟
28
از شکایت کردن متنفرم. از مقایسه کردن زندگی خودم با دیگران بیشتر متنفرم. حالمو خراب میکنن این دوتا کار. وقتی می‌بینم کسی انجام شون میده یه حال بدی بهم دست میده ولی وقتایی مثل این واقعا حس می‌کنم یه دیوار روم فرو ریخته.
چند روزه بهش میگم من بخاطر شرایط فعلیم، وقتی می‌رسم خونه کوهی از اضطرابم و از نظر جسمی هم اصلا توانایی تکون خوردن ندارم.
صاف میاد تو اتاق میگه پس کی بهتر میشی من حرف هامو بزنم؟؟


خب من الان بیشتر اضطراب حرفایی که می‌خوای بزنی رو میگیرم مجبور میشم بگم الان بگو... بعد تو این حال خراب، میای حرفای خراب کننده‌تر شروع می‌کنی باهام که منم برگردم هرچی این مدت سعی کردم نگم که ناراحت‌تر نشی بریزم وسط؟

تازه بازم کلیشو نگفتم.
نگفتم هر روز تو مسیر چشمم به در اون محل برگزاری کلاس هاس که امیدوار باشم کلاس باشی و وقتی می‌رسم خونه مجبور نباشم باهات رو به رو بشم اولین لحظه ورود؟؟
بگم عاشق روزهایی ام که میام خونه می‌بینم یادداشت گذاشتی که رفتی روضه و ممکنه دیر بیای؟
بگم تمام امیدم روزاییه که میری شهرستان سر به خانواده ات بزنی بلکه چند روز فقط باهات تو یه فضا نباشم؟
بگم از فکر اینکه چند روزی که داشتم می‌رفتم خونه‌ی عمو اینا، گفتی شاید یه روزش رو تو هم بیای می‌خواستم کل برنامه‌ی رفتنم رو کنسل کنم؟؟؟؟؟
22
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
از شکایت کردن متنفرم. از مقایسه کردن زندگی خودم با دیگران بیشتر متنفرم. حالمو خراب میکنن این دوتا کار. وقتی می‌بینم کسی انجام شون میده یه حال بدی بهم دست میده ولی وقتایی مثل این واقعا حس می‌کنم یه دیوار روم فرو ریخته.
چند تا پست بالاتر داشتم می‌گفتم مشکلات هر کسی برای خودش بزرگ و سنگینن ولی وقتی می‌بینم دکترم برگشت از یه کارگردانی مثال زد که درمانش در این بود که پدرش رو بخاطر رفتارش در جوانی ببخشه و...
یا کسانی که واقعاً با خانواده مشکلات زیادی دارن ولی هر طور شده یه آزادی هایی برای خودشون فراهم کردن و نذاشتن این اتفاقات زمین‌گیر شون کنه...

بعد نگاه می‌کنم می‌بینم بخاطر این روند زندگی حتی نمی‌تونم یه روتین درست حسابی رو حفظ کنم که شامل درس خوندن و انجام دادن کارهای شخصیم میشه واقعاً باورش برام سخت میشه که این منصفانه باشه.

من همیشه کارهای سخت‌تر و مهم‌تر رو می‌ذارم آخر روز که وقتی چیزی نیست اذیتم کنه انجام شون بدم... همیشه وقت اول مال دیگرانه... و با این وضع فشار روانی، تقریباً یادم نمیاد آخرین بار کی بدون اینکه بدنم درحال لرزیدن از فشار اضطراب باشه برای خودم وقت گذاشتم.
خیلی ساده. نمی‌تونم. لذتی برام نداره. الان تمام کارهای دنیا رو هم ازم بگیرن. دراز می‌کشم سقف رو نگاه می‌کنم چون توان رو به رو شدن با خودم رو ندارم.
21