چشـــم دکمهای ⚇_⚉
Photo
اگه فردا هم تمرین نکنم، دو روز استریک فریزی که دارمم مصرف میشه و تمام. برمیگردم به پله اول...
شاید بعدا پشیمون بشم... ولی حس میکنم تمرینات ۲ ثانیهای و کم فایدهی دولینگو برای کسی با موقعیت و شرایط خاص خودم یکی از دلایل کاهل شدن من در درس خوندنه...
شاید بعدا پشیمون بشم... ولی حس میکنم تمرینات ۲ ثانیهای و کم فایدهی دولینگو برای کسی با موقعیت و شرایط خاص خودم یکی از دلایل کاهل شدن من در درس خوندنه...
✍4
شما هم اینطوری میشید که باید دیگران رو حتما با یه لقب یا پسوند/پیشوند صدا بزنید؟ بعد بعضی وقتا هیچ کلمه ای اونطوری که باید به اون نفر مورد نظر نمی چسبه، یا کافی نیست یا تکراری شده و موقع خطاب کردنش قفل کنید؟
✍16🤝7
وقتی تو فیلم و انیمه یخ کاراکتری که گفته شده مرده یهو دوباره میاد و معلوم میشه زنده بوده تمام این مدت، براتون جذابه و حال میکنید؟ (حالا چه نقش منفی چه مثبت)
Anonymous Poll
37%
آره، خوشحال میشم
39%
نه، احساس میکنم مسخره س تو ۹۰٪ مواقع
24%
خیلی اذیت یا خوشحال نمیشم
آخرین باری که اینقدر طولانی روی کاغذ متنی نوشتم، سال ۹۱ بود که آخرین محافظ رو روی کاغذ مینوشتم... 🥲
🦄10☃4
هربار حس میکنم دیگه ممکن نیست احمقتر از این بنظر بیام، دربهای جدیدی رو در حماقت و ضایع شدن میگشایم... 😌🎪🤡🏆
🤝8
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
April 09 #MyFrozenLily
🔒 A whisper message to frozen\_lily, Only he/she can open it.
If only I could run away from this person I am and the way I have to live...
My colleagues are going away for the weekend and I can't even imagine feeling nice on a trip because I'm so anxious all the damn time. And the worst fear is even if that certain someone's grip over my life loosens one day, I'm afraid I'm hurt beyond my healing limit and will never recover to live a normal life anymore
My colleagues are going away for the weekend and I can't even imagine feeling nice on a trip because I'm so anxious all the damn time. And the worst fear is even if that certain someone's grip over my life loosens one day, I'm afraid I'm hurt beyond my healing limit and will never recover to live a normal life anymore
✍2
I like the word "exhausted" because it shows not just being tired. It shows having used up all the energy there once was from trying.
It allows you to make a statement. I put all of me , all my effort into something and now there's nothing else left to give
It allows you to make a statement. I put all of me , all my effort into something and now there's nothing else left to give
🤝7✍2
بنظر میاد اگه در زندگیم احساس عذاب وجدان و گناه نداشته باشم اون روز به اتمام نمیرسه ✅🌱
🤝8
آه شون منو گرفت. چون واقعا با وجود اینکه نمیخوام ناشکر باشم، به این فکر میکنم حالا که امروز صبح باخت دادم و بیدار شدم، فردا هم برای بیدار نشدن دیر نیست.
شب که برای من چندان خیر نبود. خواب بر شما بخیر 🌙
🕊6👾1
کنگفو پاندا جدیده رو از کجا دانلود کردید؟ بدهید 🌱😇
بعدا نوشت: خودم زیرنویس چسبیده فارسی دارم. فایل دست نخورده میخوام
بعداً بعدا نوشت: دادید ممنون
بعدا نوشت: خودم زیرنویس چسبیده فارسی دارم. فایل دست نخورده میخوام
بعداً بعدا نوشت: دادید ممنون
بچه که بودم خیلی به این فکر می کردم کاش یه قرصی بود، میخوردی، یه مهارتی رو یاد می گرفتی. حالا زبان، نقاشی و...
الانم همونم. بجای اینکه تلاش کنم، دلم میخواد یه قرصی بود میخوردم؛ درست میشدم، هم سرحال میشدم. هم تمرکزم درست میشد، هم خوش اخلاق میشدم، هم درک اجتماعی و بی حوصلگیم درست میشد...
الانم همونم. بجای اینکه تلاش کنم، دلم میخواد یه قرصی بود میخوردم؛ درست میشدم، هم سرحال میشدم. هم تمرکزم درست میشد، هم خوش اخلاق میشدم، هم درک اجتماعی و بی حوصلگیم درست میشد...
🤝11🦄1
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
April 09 #MyFrozenLily
گاهی وقتا کاری میکنه حس کنم یه بچهی کوچیکم. نه چندان از لحاظ منفی... بیشتر بخاطر اینکه حس میکنم یکی مراقبمه. انگار بالاخره میتونم به خودم اجازهی لوس بودن بدم. بالاخره یکی هست وقتی بهونهگیری میکنم و با وجود خستگی نمیخوابم، آرومم کنه برای خوابیدن... یا وقتی اذیت میکنم درک کنه حتما یه مشکلی هست که باید رفع بشه.
ولی همزمان چون اینطوری امنیت دارم پیشش، توقعاتی که یاد گرفتم از بقیه نداشته باشم، خودشون رو نشون میدن. مثلا وقتی سین میزنه و جواب نمیده میتونم خودمو بگیرم براش... قبلا هرچقدرم اینطوری اذیت میشدم نمیتونستم نشون بدم چون میترسیدم با نشون دادن ناراحتیم آدم های دیگه ام خودشون رو بگیرن اونوقت درحالی که ناراحتم، باید منت کشی هم بکنم. خیلی برام ترسناک بود و رو اعتماد به نفسم تاثیرات خیلی بدی گذاشته بود این ترس ولی با زنبق یخی، نه. خودش رو نگرفت. توضیح داد. حتی باعث نشد حس کنم بابتش آدم بدی ام. فقط ازم خواست در این جور مواقع یکم بیشتر (زمان معین) صبر کنم.
🌱 البته هنوزم جا دارم برای آروم گرفتن. اینکه حس نکنم هربار خطایی میکنم جایگاهم پیشش خراب شده و دیگه من رو مثل قبل نمیبینه. اینکه حس نکنم اگر چیزی رو بلد نیستم میخواد بابتش مسخرهام کنه و دوست داشتنش بهم کاهش پیدا کرده... واقعا سخته پیش فرض توی ذهنم محکم بمونن و بازم مجبوره بهم یادآوری کنه... و از اینکه دارم اینطوری بهش یه زحمت اضافه میدم ناراحت میشم ولی خب نمیذاره زیاد تو اون حال بمونم.🥲✨
•| #MyFrozenLily
ولی همزمان چون اینطوری امنیت دارم پیشش، توقعاتی که یاد گرفتم از بقیه نداشته باشم، خودشون رو نشون میدن. مثلا وقتی سین میزنه و جواب نمیده میتونم خودمو بگیرم براش... قبلا هرچقدرم اینطوری اذیت میشدم نمیتونستم نشون بدم چون میترسیدم با نشون دادن ناراحتیم آدم های دیگه ام خودشون رو بگیرن اونوقت درحالی که ناراحتم، باید منت کشی هم بکنم. خیلی برام ترسناک بود و رو اعتماد به نفسم تاثیرات خیلی بدی گذاشته بود این ترس ولی با زنبق یخی، نه. خودش رو نگرفت. توضیح داد. حتی باعث نشد حس کنم بابتش آدم بدی ام. فقط ازم خواست در این جور مواقع یکم بیشتر (زمان معین) صبر کنم.
🌱 البته هنوزم جا دارم برای آروم گرفتن. اینکه حس نکنم هربار خطایی میکنم جایگاهم پیشش خراب شده و دیگه من رو مثل قبل نمیبینه. اینکه حس نکنم اگر چیزی رو بلد نیستم میخواد بابتش مسخرهام کنه و دوست داشتنش بهم کاهش پیدا کرده... واقعا سخته پیش فرض توی ذهنم محکم بمونن و بازم مجبوره بهم یادآوری کنه... و از اینکه دارم اینطوری بهش یه زحمت اضافه میدم ناراحت میشم ولی خب نمیذاره زیاد تو اون حال بمونم.🥲✨
•| #MyFrozenLily
☃5
دو هفته قبل از عید؛ که همه چی پیچیده شده بود تو هم و بعد از هر نفس کشیدن باید چک می کردم زنده باشم، انقدر مود نوشتنم بالا بود، شب ها خوابم نمی برد از شدت نیاز به نوشتن... الان که دکمه ی نصف چیزایی که وقت و فکرم رو پر می کرد زدم، میشینم زل میزنم به در و دیوار و حتی به نوشتن فکر هم که میکنم یه حال بدی میگیرم که دوست دارم هر چی قبلا نوشتم (از فیک گنشینیم) طوری پاک کنم که قابل ریکاوری هم نباشه :)))))
👾8🕊2🤝2