چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
432 subscribers
5.96K photos
577 videos
19 files
694 links
ᴮᵉᵗʷᵉᵉⁿ ᵗʰᵉ ᵍᵒᵒᵈ ᵃⁿᵈ ᵗʰᵉ ᵇᵉᵈ ᶦˢ ʷʰᵉʳᵉ ʸᵒᵘ ᶠᶦⁿᵈ ᵐᵉ ʳᵉᵃᶜʰᶦⁿᵍ ᶠᵒʳ ʰᵉᵃᵛᵉⁿ
- мια

ஐ Guide:
https://t.me/ButtonEyed/5202 🐈

ஐ Anonymous:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=271063224 🎐

ஐ ωαттρα∂: https://www.wattpad.com/user/maedeh1 📚
Download Telegram
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
همینجوری الکی کادو بخریم براش روحیه مون عوض شه :(
• من یه معضل دارم. اونم اینکه حد لطف رو نمی‌تونم از وظیفه و همراهی و چیزای دیگه تشخیص بدم... و همون‌طور که میدونید، زیاده‌روی تو هیچی خوشایند نیست. حتی چیزای مثبت با زیاده‌روی منفی میشن.

• مثلاً هربار چون دوست دارم با همکارها دور هم باشیم و حس خوبی برقرار باشه، کلی برای سرکار خرید می‌کنم و مواقع زیادی از جیب هزینه می‌کنم صبحانه می‌گیرم یا درست می‌کنم باهم بخوریم.
وقتی خوراکی می‌گیرم زیاد می‌گیرم به همه برسه یا برای همه عیدی می‌گیرم. حتی اگه تو مضیقه مالی هم باشم شاید یکم کم‌ترش کنم ولی قطع نمیشه.

• سال‌های سال برای دوستانم که شهرهای دیگه بودن کادو می‌فرستادم... به حدی که همکار هام تعجب می‌کردن از این رفتار... منم لبخند میزدم و متوجه نبودم احتمالا این رفتار چندان نرمال (بخوانید سالم) نیست؟
• اما من رو خوشحال می‌کرد پس انجامش می‌دادم، حتی یه دوره‌ای انقدر پول نداشتم که از اینکه برای کادو کردن مجبور نشدم پول بدم چقدر خوشحال بودم... ولی آیا کادو ندادم؟ خیر!
° از دوران مدرسه هم همین بودما. دفتر خاطراتی که برای خودم خریده بودم، استفاده نکردم کادو بتونم داشته باشم برای دوستم... و یه سری خاطرات دیگه که نمیتونم بهشون فکر کنم. چون مامانم درک نمی‌کرد چرا هی باید کادو بازی کنیم، چه کارهایی می‌کردم برای تهیه کادو برای دوستام. شاید همون نیاز به کادو دادن و نداشتن توان به طور فردی در اون سن کم، باعث شد الان نوعی ولع برای کادو دادن داشته باشم که نمیشه خفه‌اش کرد.
° تازه فقط اینم نبود. بازم چون مامان درک نمی‌کرد چرا روان‌نویس ۱۲ رنگ می‌خوام به دوستام پول می‌دادم از جایی که برای خودشون خریدن برای منم بخرن، بعد به مامانم می‌گفتم کادو گرفتم از دوستم. یادمه همکلاسیم هلیا خیلی تو این مسأله جدی بود و اون کلاسور یا ماژیک هایی که می‌گفتم بخره مثلا کادو باشن، خیلی حرفه‌ای واقعا کادو هم می‌کرد 😎

° اما بنظر میاد اخیرا این داستان داره وخیم‌تر میشه. حتی در مواردی ظاهراً به آدم‌ها برمیخوره وقتی اصرار می‌کنم کادویی رو براشون تهیه کنم که می‌دونم کاربردیه... ولی حالا لزوما مناسبتی نداره.
اولین بار با کیمیا به این مشکل خوردم. مستقیم بهم گفت لطفاً این‌قدر برای من کادو نگیر. خانواده مدام بهم میگن تو دربرابر محبت دوستت چه کردی و من حس می‌کنم نمیتونم بهت برسم. اون روز واقعا روز خوبی برام نبود. *لرزش هیستریک*
و بعد ها تو روابطم هم همینطور. طرفم حس می‌کرد باید پا به پای من لابد کادو بخره و واقعاً کادو دادن در لولی که من بهش معتادم کار هر کسی نیست. چه از لحاظ خلاقیت و وقت و هزینه چه از لحاظ این که با خود بگی «دقیقا به چه دلیل کوفتی‌ای من باید هرچی چشمم می‌بینه برای دیگران بخرم؟»
و بعد طرف معذب میشه اگرم چیزی نخره و مدام دریافت کنه، هرچند من توضیح بدم من اصلا هدایای مالی برام جذابیتی ندارن. اون حس سنگینی باقی می مونه... هرچند برای من بهترین حس کادو دادنه، انگار بعد از چندبار از اثر خوب میفته و شروع می‌کنه به نتایج منفی دادن.

• حالا باز الان خوبم، اون یک‌سال دبیرستان به قدری تباه بودم که در راستای تهیه کادو حتی به این فکر می‌کردم یگم زنجیر طلام گم شده، بفروشمش و با پولش کادو بگیرم و فقط به این دلیل انجامش ندادم که اگه فاکتورش هم گم می‌شد لو می‌رفت که در اصل گم نشده و می‌دونستم طلا بدون فاکتور نمیخرن. چه برسه از یه بچه ۱۵ ساله 🤡

• حالا این ندونستن حد لطف و محبت و اهمیت دادن کجا بدتر میشه؟
اینکه وقتی ازم لطف رو نمی‌پذیرن پوچ میشم. خالی. دیگه هیچی برای ارائه باقی نمیمونه. میشم همون موجود ناکافیِ رو اعصاب که نمیتونه به هیچ دردی بخوره و برای خوشحال کردن دیگران کاملا بی مصرفه. مثل یه آدم که چشمش خیلی ضعیفه و عینکش رو ازش گرفتن. بعد شروع می‌کنم متنفر شدم از خودم. که چرا محبت دیگه‌ای بلد نیستی. و بیشتر از همه، چرا بیشتر پا فشاری نکردی تا تعارف رو کنار بذارن...
• همزمان می‌ترسم طرف دیگه مشکلش رو بهم نگه اگر زیاد اصرار به کمک کنم ولی نمیتونمم حالا که گفته دست رو دست بذارم. شروع می‌کنم توی سرم تمام کارهایی که ممکنه ازم بر بیاد لیست می‌کنم. هرچیزی که فکرشو کنید توی اون لیست میاد. از آب دادن گلدون‌های طرف گرفته تا اینکه نون بگیرم ببرم براش 🥲 حالا هرچی معضل جدی‌تر، تلاش من بیشتر... و خب طبیعتاً وقتی سفت اصرار می‌کنی سفت هم ممکنه پس‌زده بشی... حق هم هست. هرکسی ایده‌آل هایی داره.
من نمی‌تونم بی تلاش بشینم یه گوشه وقتی ازم کمکی برمیاد و می‌بینم کسی داره به دلایلی اذیت میشه که میشه رفع شون کرد... اما آدم‌ها هم نمیتونن کمکی که از دیدشون بزرگه رو راحت بپذیرن... هرچند که از سر شدت محبت باشه.

° چقدر طولانی شد... بگذریم. نظر شما چیه؟
احترام به خواسته اون فرد، چون اون آدم عقل کافی داره برای تصمیم گیری؟👻

اصرار به کمک چون کسی که درد میکشه گاهی متوجه فشاری که روشه نیست؟🤝

•| #Mia 🐱
🤝11🕊64
جالبه که فکر می‌کردم تو هونکای خوش‌شانسم ولی دارم در می‌یابم که نیستم؟ نه که از بایلو خوشم نیاد ها، اتفاقاً خوشحالم که اومده چون اینطوری می‌تونم ویش ۳۰۰ بنر استاندارد بدون نگرانی Welt بردارم و هی فکر نکنم بایلو نیاز دارم ولی خب این حقیقت که بازم دارم همه‌اش گارانتی میشم داره قلقلکم می‌ده... از نوع نه چندان خوب

•| #MyGames | Honkai Star rail
آدم‌ها یه‌جایی از گفتن «اشکالی نداره» و «نه، ناراحت نشدم» خسته میشن. 🚧
🤝11
اگه یه راننده مترو بودم، می‌تونستم کورس مسیر برگشت که با من نیست رو بخوابم؟ 🥲
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
روش‌های غلط زندگی: ۱. سرزنش خود و منتظر موندن برای اینکه دیگران شما رو مبرا کنن ۲. توضیح ندادن شرایط و تنهایی درد کشیدن ۳. توقع درک کامل شرایط از دیگران ۴. انتظار داشتن
روش‌های غلط زندگی:
۵. برای اینکه دیگران حس کافی بودن و خفن بودن کنن، خودت رو پایین نیار. اونا متقابلا این کار رو برات انجام نمیدن.
۶. پیش کسی که خودش رو عالی می‌بینه و افتخار می‌کنه به هر آنچه هست، تو هم یادبگیر و همین روش رو برو. وگرنه سقوط می‌کنی از هر چیزی که هستی هم پایین‌تر.
12
امشب خیلی خسته و وسیعم همه ش دارم ویس میدم. کاری که ۹۰٪ مواقع اگر کسی باهام انجام بده جواب خوبی نمیگیره 😢😭
10
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
Photo
اگه فردا هم تمرین نکنم، دو روز استریک فریزی که دارمم مصرف میشه و تمام. برمی‌گردم به پله اول...
شاید بعدا پشیمون بشم... ولی حس می‌کنم تمرینات ۲ ثانیه‌ای و کم فایده‌ی دولینگو برای کسی با موقعیت و شرایط خاص خودم یکی از دلایل کاهل شدن من در درس خوندنه...
4
شما هم اینطوری میشید که باید دیگران رو حتما با یه لقب یا پسوند/پیشوند صدا بزنید؟ بعد بعضی وقتا هیچ کلمه ای اونطوری که باید به اون نفر مورد نظر نمی چسبه، یا کافی نیست یا تکراری شده و موقع خطاب کردنش قفل کنید؟
16🤝7
وقتی تو فیلم و انیمه یخ کاراکتری که گفته شده مرده یهو دوباره میاد و معلوم میشه زنده بوده تمام این مدت، براتون جذابه و حال می‌کنید؟ (حالا چه نقش منفی چه مثبت)
Anonymous Poll
37%
آره، خوشحال میشم
39%
نه، احساس می‌کنم مسخره س تو ۹۰٪ مواقع
24%
خیلی اذیت یا خوشحال نمیشم
آخرین باری که این‌قدر طولانی روی کاغذ متنی نوشتم، سال ۹۱ بود که آخرین محافظ رو روی کاغذ می‌نوشتم... 🥲
🦄104
هربار حس می‌کنم دیگه ممکن نیست احمق‌تر از این بنظر بیام، درب‌های جدیدی رو در حماقت و ضایع شدن می‌گشایم... 😌🎪🤡🏆
🤝8
چشـــم دکمه‌ای ⚇_⚉
•| #MyMood
What I wish I could wear tomorrow 🥲🦋

•| #MyMood
🦄5